• 18 آذر 1402
  • دسته‌بندی: تاریخ
  • شناسه خبر : 127987

قبر حضرت یوسف(ع) در کجاست؟

یوسُف از پیامبران بنی اسرائیل و فرزند یعقوبِ نبی بود که داستان زندگیش یکی از بهترین قصص قرآن است. یوسف در کودکی توسط برادرانش به چاه انداخته شد اما به اذن خداوند او از چاه نجات یافت و سالیانی در مصر حکومت کرد.   یوسف ناظر انبار غلهٔ فرعون (۱۸۷۴) اثری از لاورنس آلما-تادما   یوسف پسر […]

یوسُف از پیامبران بنی اسرائیل و فرزند یعقوبِ نبی بود که داستان زندگیش یکی از بهترین قصص قرآن است. یوسف در کودکی توسط برادرانش به چاه انداخته شد اما به اذن خداوند او از چاه نجات یافت و سالیانی در مصر حکومت کرد.

 

Joseph Overseer of the Pharaohs Granaries cropped

یوسف ناظر انبار غلهٔ فرعون (۱۸۷۴) اثری از لاورنس آلما-تادما

 

یوسف پسر راحیل و یعقوب بود. او در نوجوانی خواب دید که در آینده به بزرگی خواهد رسید. یوسف گزارش کارهای بد برادرانش را به پدرشان می‌رساند و به همین جهت رابطهٔ خوبی با او نداشتند.

وقتی یعقوب او را نزد برادرانش فرستاد، آنان با دیدن او تصمیم به قتلش گرفتند. سپس پیراهن خونین یوسف را نزد یعقوب بردند و یعقوب با تصور اینکه یوسف مرده، به عزای او نشست.

یوسف

بیرون آمدن یوسف از چاه، اثری از آنتونیو دل کاستیو، نقاش قرن هفدهمی

خریداران یوسف او را به مصر بردند و به عنوان برده به پوتیفار، رئیس نگهبانان فرعون، فروختند. او آنجا توانست اعتماد اربابش را جلب کند، لیکن مدتی بعد همسر پوتیفار متهمش کرد که قصد بدی به وی را داشته و نتیجتاً، یوسف زندانی شد.

در زندان، یوسف خواب دو تن از خدمتکاران فرعون را تعبیر کرد و مطابق پیشگویی‌اش، یکی از خدمتکاران آزاد شد و به منصب قبلی خود بازگشت اما درخواست یوسف مبنی بر تقاضای عفو از فرعون را از یاد برد. با این حال، چند سال بعد که فرعون خوابی دید، به یاد او افتاد و یوسف را به دربار بردند.

او به فرعون گفت که هفت سال فراوانی و هفت سال قحطی در راه است. فرعون یوسف را مرد خردمندی یافت و او را مسئول مبارزه با قحطی کرد. در زمان قحطی برادران یوسف راهی مصر شدند و بعد از چند ملاقات، یکدیگر را شناختند. سپس یوسف به برادرانش دستور داد همهٔ اعضای خانواده را به مصر آورند و سرانجام، یوسف و یعقوب بعد از ۲۲ سال یکدیگر را دوباره ملاقات کردند.

یوسف نبی

یوسف و انگشتر فرعون از جامباتیستا تیه‌پولو

نام دیگر یوسف «صفنات فعنیح» به معنای «خدا صحبت می‌کند و زنده است» می‌باشد. این نام را فرعون بر روی یوسف گذاشت.

مسلمانان یوسف را پیامبر می‌دانند و بلندترین روایت داستانی قرآن به او اختصاص داده شده‌است.

در قرآن سوره‌ای به نام یوسف وجود دارد. نام یوسف ۲۷ بار در قرآن ذکر شده که تمام آن‌ها، غیر از دو مورد، در این سوره است. سوره یوسف روایت سرگذشت او و بلندترین روایت داستانی قرآن است؛ این داستان، برخلاف سایر قصه‌های قرآنی، روایتی طولانی و پیوسته‌است و قرآن خود آن را «احسن القصص» (بهترینِ داستان‌ها) توصیف کرده‌است. قرآن بر صفات اصلی یوسف مثل دانایی، معتمد بودن و راستی تمرکز دارد .

روایت قرآن با گفتگوهای یوسف و یعقوب در کودکی او آغاز می‌شود، با دوری او از خانواده، زندانی شدن و به حکومت رسیدن او ادامه پیدا می‌کند و نهایتاً با حل مشکلات خانوادگی آن‌ها با دخالت خدا به پایان می‌رسد. رؤیاها — رؤیای یوسف و رؤیای فرعون — و تعبیرشان، نقشی مرکزی در این داستان دارد. در قرآن یکی از خواب‌های یوسف که یازده ستاره، ماه و خورشید بر او سجده کرده‌اند گزارش می‌شود. در انتهای آیات مربوط به رؤیای یوسف، یعقوب او را از افشای خواب خود برای برادرانش منع می‌کند. به گفته قرآن، برادران یوسف به جهت شفقت پدر نسبت به یوسف و برادرش، حسادت می‌ورزیدند و ابتدا قصد قتل برادر کردند اما بعد از پیشنهاد یکی از برادران، تصمیم گرفتند تا یوسف را به چاهی بیاندازند تا کاروانیان او را بیابند.

در تفاسیر اسلامی همچون تفسیر کبیر، از دو خواب یوسف دو دوران کودکی یاد شده‌است که موجب حسادت برادران یوسف نسبت به او شده‌است. در خصوص علت ابتلای یعقوب به هجران یوسف، منابع اسلامی روایات متفاوتی را گزارش کرده‌اند. در تفسیر کبیر، یوسف برادرش شمعون را نزد خود نگاه داشت تا برادرش بنیامین را از کنعان به نزدش بیاورند، یعقوب نیز در بار دوم، اجازه داد تا بنیامین با برادرانش عازم مصر شود.داستان یوسف در قرآن با ورود یعقوب و خاندانش به مصر به پایان می‌رسد.


مدتی بعد، یعقوب در مصر درگذشت. یوسف ۵۴ سال بعد از او زنده بود.یوسف به بستگان خود وصیت کرد بعد از مرگ جنازه اش را به سرزمین پدری ببرند.

بعد از درگذشت یوسف (ع) تصمیم بر آن شد که پیکر یوسف پیامبر را در رود نیل دفن کنند تا آب نیل از روی آن بگذرد و به همه شهر برسد تا مردم در این بهره یکسان باشند و برکت آن حضرت به طور مساوی به همه مردم برسد بنابراین پس از مرگ حضرت یوسف(ع) او را در تابوتی از سنگ مرمر نهاده و میان رود نیل دفن کردند.

پس از گذشت سالیان سال هنوز هم برای برخی چند موضوع مبهم در رابطه با حضرت یوسف(ع) وجود دارد، داستان جابجایی قبر حضرت یوسف چیست و قبر فعلی آن حضرت کجاست؟

مقبره حضرت یوسف و ماجرای جابه جایی محل دفن ایشان

حضرت یوسف علیه السلام در مصر به محبوبیت اجتماعی و عزّت والایی دست یافت به طوری که مردم مصر بر سر محل به خاک سپاریش با هم نزاع داشتند

یوسف نبی در کجا دفن شد و مقبره او هم اکنون در کجاست؟

 

قبر حضرت یوسف

سرانجام تصمیم بر آن شد که پیکر یوسف پیامبر را در رود نیل دفن کنند تا آب نیل از روی آن بگذرد و به همه شهر برسد تا مردم در این بهره یکسان باشند و برکت آن حضرت به طور مساوی به همه مردم برسد بنابراین پس از مرگ حضرت یوسف، او را در تابوتی از سنگ مرمر نهاده و میان رود نیل دفن کردند.

پس از گذشت سالیان سال هنوز هم برای برخی چند موضوع مبهم در رابطه با حضرت یوسف(ع) وجود دارد، داستان جابجایی قبر حضرت یوسف چیست و قبر فعلی آن حضرت کجاست؟

مقبره حضرت یوسف و ماجرای جابه جایی محل دفن ایشان
یوسُف از پیامبران بنی اسرائیل و فرزند یعقوبِ نبی بود که داستان زندگیش یکی از بهترین قصص قرآن است. یوسف در کودکی توسط برادرانش به چاه انداخته شد اما به اذن خداوند او از چاه نجات یافت و سالیانی در مصر حکومت کرد.

حضرت یوسف علیه السلام در مصر به محبوبیت اجتماعی و عزّت والایی دست یافت به طوری که مردم مصر بر سر محل به خاک سپاریش با هم نزاع داشتند اما سرانجام یوسف نبی در کجا دفن شد و مقبره او هم اکنون در کجاست؟

حضرت یوسف را در کجا به خاک سپردند؟

طبرسی در تفسیر خود نقل کرده زمانی که حضرت یوسف از دنیا رفت، مردم مصر به نزاع برخاسته و هر طایفه‎ ای می‎خواست جنازه یوسف در محل آنها دفن شود، تا قبر او مایه برکت در زندگی‎شان باشد. سرانجام تصمیم بر آن شد که پیکر یوسف پیامبر را در رود نیل دفن کنند تا آب نیل از روی آن بگذرد و به همه شهر برسد تا مردم در این بهره یکسان باشند و برکت آن حضرت به طور مساوی به همه مردم برسد بنابراین پس از مرگ حضرت یوسف، او را در تابوتی از سنگ مرمر نهاده و میان رود نیل دفن کردند. (مجمع البیان، ج ۵، ص ۲۶۶۲۶۲)

قبر یوسف

ماجرای جابجایی مقبره حضرت یوسف و محل فعلی آن

پیکر حضرت یوسف تا مدت ها در رود نیل دفن بود، تا اینکه مدتی ماه (بر اثر ابرهای متراکم) بر بنی اسرائیل طلوع نکرد، خداوند به حضرت موسی علیه السلام وحی نمود که استخوانهای یوسف را از قبر بیرون آورد تا ماه را بر آنها طالع سازد.

موسی علیه السلام از مردم پرسید که چه کسی از محل دفن حضرت یوسف با خبر است؟ گفتند:پیرزنی آگاهی دارد. موسی علیه السلام دستور داد که آن پیرزن را که از پیری، فرتوت و نابینا شده بود، نزدش آوردند.

حضرت موسی علیه السلام به او فرمود:«آیا قبر یوسف را می شناسی؟» پیرزن عرض کرد:آری. حضرت موسی علیه السلام فرمود:ما را به آن اطّلاع بده. او گفت:اطلاع نمی دهم مگر آن که چهار حاجتم را بر آوری :

اول: این که پاهایم را درست کنی.

دوم: اینکه از پیری برگردم و جوان شوم.

سوم: آن که چشمم را بینا کنی.

چهارم: آن که مرا با خود به بهشت ببری.

از طرف خدا به موسی علیه السلام وحی شد، حوائج او را برآور. حوائج پیر زن برآورده شد. آن گاه او مکان قبر یوسف علیه السلام را نشان داد. موسی علیه السلام در میان رود نیل جنازه یوسف علیه السلام را که در میان تابوتی از مرمر بود بیرون آورد و آن گاه ماه طلوع کرد. (علل الشرایع، ص ۱۰۷ بحار، ج ۱۳، ص ۱۲۷)

به گفته یاقوت حَمَوی تاریخ نویس قرن ششم و هفتم قمری، حضرت موسی پیکر حضرت یوسف را در فلسطین دفن کرد. ( یاقوت حموی، معجم البلدان، ۱۹۹۵م، ج۱، ص۴۷۸)

آرامگاه حضرت یوسف نبی(ع) اکنون در نزدیکی شهر نابلس از شهرهای فلسطین و در شش فرسخی بیت المقدس، در مکانی به نام قدس خلیل است.

حضرت یوسف چند سال عمر کرد؟

احتمالا داستان حضرت یوسف از انداختنش به چاه و داستان عشق زلیخا به او و در زندان بودن و تعبیر خواب او و سپس رسیدن به مقام عزیز مصر را شنیده اید. حضرت یوسف جزء انبیای بزرگوار الهی می باشد و آیات سوره یوسف بر دانش ، بردباری و عصمت شگفت آور حضرت یوسف شهادت می دهد. قرآن ، سرگذشت او را به عنوان “اسوه تقوا” و مظهر عفت و عصمت بیان می کند.

پیامبر بعد از یوسف که بود؟

فرزندی که پیامبران بنی اسرائیل از نسل او می باشند، لاوی فرزند یعقوب است. در روایت از امام صادق نقل شده که چون زمان رحلت حضرت یوسف فرارسید،آل یعقوب را که در آن وقت هشتاد نفر بودند، جمع کرد و گفت:قبطیان بر شما غالب خواهند شد و شما را اذیت می کنند .نجات تان توسط فردی از نسل لاوی است که نام او موسی و پسر عمران است. (علامه مجلسی ،حیوه القلوب ، ج ۱ ،ص ۵۸۴). حضرت موسی به سه واسطه به لاوی می رسد.

به گفته مسعودی تاریخ نگار مسلمان قرن چهارم قمری،هنگامی که مرگ یوسف فرا رسید، خدا به او وحی کرد که نور و حکمت را که در دست دارد، به ببرز بن لاوی بن یعقوب بسپارد.

آنگاه یوسف، ببرز بن لاوی را با آل یعقوب که در آن روز هشتاد مرد بودند، احضار کرد و به آنها گفت به زودی گروهی بر شما غالب می شوند و شما را به عذاب سختی دچار می کنند، تا اینکه خدا شما را به وسیله یکی از فرزندان لاوی که نامش موسی است، کمک کند. (مسعودی، اثبات الوصیه، ۱۳۸۴ش، ص۷۴)

حضرت یوسف فرزندانی به نام های منسی و افرائیم داشته است. (دایره المعارف بزرگ اسلامی ،ج ۸ ، ص ۱۲۹.) یوشع بن نون از فرزندان افرائیم بن یوسف بعد از حضرت موسی به نبوت رسید.

بر اساس برخی روایات مدت سی سال بعداز حضرت موسی زنده بود. (سید هاشم رسولی محلاتی، تاریخ انبیا،ج ۲ ، ص ۱۸۱)
نظر بدهید

ظرف عتیقه هخامنشی که بعد از ۲۶۰۰ سال همچنان زیباست

مطالب مرتبط

نظرات