آخرین بازمانده کوچه قشو رشو شیراز درگذشت
در قلب بافت تاریخی شیراز، در محلهای که عطر اصالت و قدمت در کوچههایش جاری است، گذرگاهی باریک و پرپیچوخم خودنمایی میکند: کوچه قشو رشو. این نام، یادگار روزگاری پررونق است که در همین حوالی بازارچهای با همین عنوان برپا بود و رفتوآمد و تکاپوی زندگی در آن موج میزد. امروزه، برای رسیدن به این کوچه باید از میان خانههای خشتی و دیوارهای کاهگلی عبور کرد، گویی زمان در این گوشه از شهر به آرامی میگذرد. کوچه قشو رشو نه تنها یک گذرگاه ساده، بلکه حامل داستانی از گذشتهی شیراز و شاهد خاطرات نسلی از اهالی این دیار است
هوشنگ جهانبخش|به گزارش اول فارس ، سید مصطفی راحمی، راوی شیرینسخن خاطرات کوچه قشو رشو شیراز درگذشت.
در دل محلهی گود عربان شیراز، کوچهای قدیمی به نام «قَشوُ رَشو» قرار دارد که اگر تا انتهای آن پیش بروید، پیش از رسیدن به مسجد صورتی (مسجد نصیرالملک)، آن را خواهید یافت. این کوچه، یادگاری از بازارچهای که روزگاری در همین مکان برپا بوده، امروزه میزبان آخرین بازماندهی مغازهها و کسبوکارهای ۲۰۰ ساله یکی از قدیمیترین محلههای شیراز است.
در این کوچه، روزگاری حجرهی عطاری دو برادر، سید مصطفی راحمی (یادش گرامی باد، متولد ۱۳۱۶) و داریوش راحمی متولد ۱۳۳۳، قرار داشت که خودشان نیز آخرین بازمانده از سه نسل عطار و سقطفروش در این محله به شمار میرفتند.
دو پیت نفتی آهنی کهنه در مقابل این حجره قرار داشت و به پاتوقی دنج برای اهالی محل تبدیل شده بود؛ جایی برای رفع خستگی، نوشیدن دمنوشهای گیاهی معطر که تنها در همین عطاری یافت میشد، و نشستن پای قصههای شیرین سید مصطفی راحمی.
او که دیگر در میان ما نیست، به همراه برادرش داریوش، آخرین شاهدان بازارچه قشو رشو بودند و خاطراتشان گویی اسناد هویتی این منطقه به شمار میرفت.
بر در و دیوار این عطاری و هر گوشهای که امکانش بود، عکسهای قدیمی آویزان شده بودند. در بدو ورود به حجره، پیشخوانی چوبی با رنگ و رویی رفته به استقبال میآمد که یک ترازوی قدیمی بر آن خودنمایی میکرد. در میان انبوه عکسها، شیشههای مملو از گیاهان دارویی نیز به چشم میخوردند.
در گوشهای دیگر از این مغازه کوچک، نقاشی سیاه قلمی از دو مرد خودنمایی میکرد که سید مصطفی یکی از آنها را حسنعلی قوام و دیگری را صولت الدوله قشقایی معرفی میکرد. با اشارهای به عکس کناری، چهرهای دیگر را نشان میداد و او را سیدضیاء فقیهی شیرازی، از پهلوانان نامی شیراز قدیم، معرفی میکرد.
به گفته او، صدها عکس دیگر از چهرههای شاخص و مطرح شیراز قدیم در این حجره نگهداری میشد که بیشک میتوان آن را بخشی از گنجینه تصویری شیراز قدیم دانست.
در میان این شلوغی، قفسهای مملو از کتابهای قدیمی دیده میشد که به گفته سید مصطفی، همگی در مورد گیاهان دارویی و خواص آنها بودند. این حجره عطاری، به گفتهی آن مرحوم، حدود ۲۰۰ سال در اختیار خانوادهی آنها بوده و پیش از آنها نیز پدر و پدربزرگشان در همین مکان به شغل عطاری و سقطفروشی مشغول بودهاند.
سید مصطفی راحمی که تمام عمر خود، از کودکی تا کهنسالی، را در این محله سپری کرده بود، نه تنها راوی خاطرات بازارچه قشو رشو بود، بلکه خود نیز شاهد ماجرایی مرموز در حوالی دهه ۲۰ شمسی بود؛ ماجرای فردی به نام عزیز که اهالی محل به او لقب عزیز سیبیل داده بودند.
عزیز سیبیل نوکر خانهی آقا حجت، وکیل دادگستری پرنفوذ آن زمان در بافت قدیم شیراز بود. او فردی تنومند و سر به زیر بود که کارهای سنگین و خریدهای عمارت آقا حجت را انجام میداد.
روزی که سید مصطفی نوجوان از مدرسه به حجره بازگشت، پدرش خبر کشته شدن عزیز را به او داد. گویا افرادی ناشناس عزیز را از پشت بام مسجد نصیرالملک به مقابل خانهی دهقانویژه، از اهالی آن دوران این محل، پرت کرده بودند و عزیز در دم جان باخته بود.
سید مصطفی به همراه همسن و سالانش خود را به محل قتل عزیز سیبیل رساندند، اما اثری از جنازه نبود و تنها خونآبهای بر زمین دیده میشد. سید مصطفی و دوستانش بر اساس باور قدیمی مردمان آن دیار، مراقب بودند که پشههای جمع شده گرد خون عزیز بر بدن آنها ننشیند، زیرا معتقد بودند این کار مرگ را به دنبال خواهد داشت.
سید مصطفی نقل میکرد که با گذشت دههها از قتل عزیز سیبیل، هنوز مشخص نشده است که قاتلان او چه کسانی بودند. حتی آقا حجت، ارباب مقتول که خود وکیل کارکشتهای بود، هرگز پیگیر این جنایت نشد. بدین ترتیب، ماجرای قتل این نوکر خانهزاد به یکی از معماهای حل نشدهی بافت قدیم شیراز و بهویژه کوچه قشو رشو تبدیل شد و ذهن بسیاری از اهالی قدیمی این محل را به خود مشغول ساخت.
به گفتهی سید مصطفی، حتی اقوام و خویشاوندی برای عزیز سیبیل پیدا نشد تا خونخواهی او را کند و اینگونه، داستان غمانگیز و مرموز عزیز سیبیل در لابهلای خاطرات کوچه قشو رشو برای همیشه باقی ماند. یاد و خاطرهی سید مصطفی راحمی، این حافظ گرانقدر تاریخ شفاهی این محله، همواره زنده خواهد بود./ع ش/
فیلم دیده نشده «سید مصطفی» آخرین بازمانده گود عربون شیراز که آسمانی شد

روحش شاد یادش گرامی انشالله که دکانش بسته نشود و کسی از فرزندان یا نوه هایش کارش رو ادامه بدهند ….