باشگاه خبرنگاران جوان: شرایط اقتصادی جامعه، تورم، فشارهای اقتصادی، سیر صعودی نرخ ارز و سکه آمار ازدواج را پایین آورده و از طرفی آمار طلاق را بالا برده است.در این میان مهریه ابزاری برای قدرت نمایی شده است. در صورتی که در تعریف شرع و فرهنگ، مهریه هدیهای از طرف مرد است که پس از جاری شدن صیغه عقد ازدواج به زن تعلق میگیرد و به عنوان پشتوانهای بعد از ازدواج برای زن در نظر گرفته شده است.
حتی در فلسفه اولیه مهر در فرهنگ ایرانی، هدیهای به منزله ابراز عشق مرد به همسرش است، اما این بحث فارغ از عرف و قانون، شرعی هم هست و دینی را از زمان ازدواج برعهده مرد قرار میدهد. اما! در کل با یک جستجوی ساده در اینترنت هم میتوان پی برد که گرفتن مهریه کار خیلی راحتی نیست، حکایت همان روایت قدیمی است: «کی مهریه را داده و کی گرفته است.» با این حال هنوز هم مهریه عاملی برای زندانی شدن و محکومیت است البته نگاه به مهریه به عنوان حق قانونی زن هم نگاه یکسانی نیست.
همه میدانند که نه مهریه بالا و نه مهریه پایین هیچکدام تضمینی برای خوشبختی نیست. کسی تاکنون مهریه را به عنوان تضمین فرمول مشخصی برای تعریف خوشبختی در زندگی مشترک ارائه نکرده است.
بخشش مهریه آخرین حرف عاشقانه
چند روز پیش مادر دوست دوران کودکی ام را اتفاقی در خیابان دیدم خیلی خوشحال شدم، چون سالها از او بی خبر بودم، مادرش گفت: هستی که سالها است در خارج از کشور زندگی میکند در دانشگاه مشغول تدریس است اما! از شوهرش جدا شد.
علت را که پرسیدم گفت: شوهرش نتوانست خارج از کشور زندگی کند برای همین توافقی جدا شدند. با تعجب بیشتر پرسیدم: چطور چنین اتفاقی افتاد، آنها که خیلی به هم علاقه داشتند.
مادر با دلخوری گفت: کاش اصلا به هم علاقه نداشتند، هستی خانم تاوان این علاقه را به بهترین نحو داد و حتی خانهای را که به عنوان مهریه به نام خودش بود را موقع طلاق برگرداند و هر چه گفتیم این خانه حق خودت است و خواستیم او را منصرف کنیم نتوانستیم.
تا لحظه آخر هم با همان حرمت و احترام همیشگی با هم سخن میگفتند و مراقب بودند باعث رنجش یکدیگر نشوند ما خانوادهها از این جدایی بیشتر عذاب کشیدیم. وقتی با هستی تماس گرفتم او در توجیه کارش گفت، من با محمد مشکلی نداشتم، اما ما به نقطهای رسیدیم که بودنمان در کنار یکدیگر مانع پیشرفت دیگری میشد هیچ کدام نخواستیم دیگری را متوقف کنیم. هستی چنان با عشق و علاقه از محمد سخن میگفت که هر شنوندهای برایش آرزو میکرد که این جدایی با هر دلیلی بوده پایانی داشته باشد. مهریه در زندگی هستی و محمد آخرین سخن عاشقانه ناب بود.
مهری که مادری را از پا در آورد
احمدی یکی از بانوان سالمند خیری که مشغول جمع آوری پول برای کمک به مستخدم خانه اش بود میگفت: بنده خدا، عروسش هم مهریه اش را به اجرا گذاشته و برای ندادن نفقه شکایت کرده و پسر این پیرزن را به زندان انداخته است و مسئولیت ۲ کودک اکنون به گردن این پیرزن بیچاره است که خرج زندگیش را از کار در خانه مردم در میآورد.
حال این زن بیچاره حیران مانده است که از کجا خرج بچهها را در بیاورد و چگونه پسرش از زندان رها شود. نمیدانم در این قصه چه کسی را باید محکوم کرد مردی که به هر دلیلی از پرداخت نفقه خودداری کرده است یا زنی که به آنجا رسیده است که خودش را توجیه کند که مسئولیتی در قبال ۲ کودک خردسال ندارد. گناه پیرزنی که باید مسئولیت ۲ کودک بر دوش شانههای خسته اش بگذارد چیست؟
مهری که آبروی خانوادهای را بر باد داد
در ورودی دادگاه خانواده شیراز بانوی جوانی که از چهره اش مشخص بود زیاد گریه کرده است منتظر بود وقتی علت مراجعه را از او پرسیدم گفت: شیرازی نیست و زادگاهش یکی از شهرستانهای اطراف شیراز است. بعد از ازدواج در شیراز زندگی میکند. شوهرش مدتی است معتاد شده و سر کار نمیرود او به قول خودش برای ادب کردن شوهرش مهرش را به اجرا گذاشته بود و شوهرش هم به تلافی این کار احضاریهای را که بابت اجرا گذاشتن مهریه برایش ارسال شده بود در فضای مجازی پخش و برای همه فامیلش ارسال کرده بود تا آبروی او و خانواده اش را ببرد.
زاز زار گریه میکرد و میگفت در شهر کوچک ما هنوز هضم این مسائل سنگین است که زنی بخواهد از شوهرش جدا شود، در شهر کوچک من هنوز هم زن زندگی کسی است که با خوب و بد مردش بسازد و مرد هر کاری انجام دهد مرد است و مشکلی ندارد. حالا همه از ناسازگار بودن من سخن میگویند حتی نامزدی خواهر کوچکم سر همین موضوع به هم خورده است.
من بعد از این قضیه مجبور شدم مهریه ام را ببخشم، ولی بعد از این بخشش هم او میگوید دیگر نمیخواهد با من زندگی کند، نه راه پس دارم و نه راه پیش. زندگی با مردی معتاد جهنم است، از طرفی نمیدانم با بافت سنتی شرایط زندگی خانواده ام و فشاری که به آنها متحمل میشود چه کنم. نمیدانم به طلاق توافقی رضایت بدهم یا هزار التزام و تعهد به مردی بدهم که هیچ حسنی ندارد. او از من میخواهد حتی ارتباطم را با خانواده ام هم قطع کنم.
وقتی از او علت بخشش مهریه اش را پرسیدم، گفت: من با این بخشش خواستم حسن نیتم را برای به اجرا گذاشتن مهریه نشان دهم، و بگویم من فقط میخواستم با این کار تلنگری برای اصلاح شوهرم باشم. از طرفی مگر گرفتن مهریه به این سادگیها است؟ من هم حوصله دردسر ندارم و به نظرم بهتر است غصه جوانی برباد رفته ام را بخورم تا پول مهریهای را که میدانم با خون جگر خون به دست آوردم. آینده مبهمی در پیش دارم فقط شاکر خدا هستم از اینکه فرزندی ندارم که او هم با من زجر بکشد.
فارس آمار نخست محکومان مهریه در کشور را دارد
رضا اسکندری مدیر عامل ستاد دیه استان فارس، با اشاره به زندانی بودن ۱۷۱ نفر به علت ناتوانی در پرداخت مهریه و نفقه در زندانهای فارس، گفت: از این تعداد ۱۳ نفر به علت پرداخت نفقه و ۱۵۸ نفر به علت مهریه در زندانهای فارس متحمل حبس هستند.
او افزود: این استان رتبه نخست آمار محکومان مهریه در کشور را دارد.
اسکندری، اغلب علتهای محکومان زندانی را اعتیاد به مواد مخدر، مشکلات اقتصادی و نداشتن شغل مناسب، اختلاف طبقاتی و دخالت اطرافیان اعلام کرد.
مدیرعامل ستاد دیه استان فارس تصریح کرد: برخلاف سبقه مذهبی و تاریخی مردم ایران زمین هنوز برخی از خانوادهها در زمان ازدواج مهریههای بالا تعیین میکنند و با پیروی از یک ضربالمثل غیرواقعی که «مهریه را کی داده کی گرفته» هم خودشان و هم دختران و پسرانشان را گرفتار مشکلات متعددی میکنند.
کلافی سردرگم به نام مهری پرآشوب
در میان شخصیتهای متفاوتی که در ورودی دادگاه در رفت و آمد بودند بانویی را دیدم که در حال گفت و گو با بعضی از مراجعه کنندگان بود او خودش را مژگان احمدی فرد دانش آموخته کارشناسی ارشد حقوق معرفی کرد و با بیان اینکه در حال تحقیق بر روی پروژه دانشگاهی اش است، افزود: به نظر من به تعداد شعب دادگاههای خانواده میتوان رفتار متفاوت را در قبال موضوع مهریه دید.
اکنون برای مهریه به ندرت برای کسی حکم جلب صادر میشود، حتی با وجود قسط بندی مهریه و در صوت پرداخت نشدن چند قسط دادگاه چندین بار اخطار میدهد. قانونگذار به رغم دین ممتاز و مقدم بودن مهریه بر دیون سایر طلبکاران، همواره کوشیده با وضع قوانین جدید، میان این حق مالی و شرایط اقتصادی جامعه توازن منطقی برقرار سازد و از این رو، شرط هایی، چون عندالاستطاعه به جای عندالمطالبه در عقدنامه و تعیین سقف حداکثری ۱۱۰ سکه برای تعقیب کیفری بدهکاران مالی مهریه در نظر گرفته شده است.
میتوان گفت: مهریه در حال حاضر مثل این است شخصی، چکی را صادر و از پرداخت آن ناتوان است، بعد به او میگویند، تو این مقدار را بپرداز و مابقی را اگر داشتی پرداخت کن که خوب این از لحاظ شرعی هم محل اختلاف است. همان گونه که زن میتواند از مهریه به عنوان ابزاری برای سوءاستفاده بهره ببرد، مرد هم این توان را دارد که با توجه به شرایط موجود از دِینی که به عنوان مهریه به گردنش است و باید بپردازد را نپردازد و شانه خالی کند. اگر بخواهیم عمیق ریشه یابی کنیم شاید بتوان ریشه این مشکلات را در نگرش غلط نسبت به ازدواج و ناآگاهی به این امر دید. حمایتهای فقه اسلامی برای حمایت از بنیان خانواده شرایطی را وضع کرده است برای مثال ما شرط ضمن عقد را داریم که در آن چه زن و چه مرد میتوانند درباره شرایطی از جمله حق مسکن، حق تحصیل و حق طلاق را در نظر گرفت. البته چشم و هم چشمی، نگاه غیر منطقی به ازدواج باعث تعیین مهریه بالا در شروع زندگی مشترک و دردسرهای بعدیش میشود.
از کجا به کجا رسیدیم؟
در فرهنگ ما بسیاری از واژهها هنوز هم مقدس است از جمله خانواده و مادر، این قداست به واسطه حرمتی است که زن دارد. زنی که مهمترین پشتوانه عشق و محبت برای تشکیل یک خانواده پرمهر است.
زن و به ویژه مادر در فرهنگ ما هنوز نمادی از صبر و استقامت است که خود میسوزد تا روشنی بخش دیگران شود. این نکته را از زبان بسیاری از زنان امروز میشنویم که ضرورتی نمیبینند سرنوشتی همچون مادرانشان داشته باشند. از این رو گویا به هر ترفندی میخواهند آنچه مادرانشان نتوانستند از زندگی بگیرند خودشان بگیرند.
لطیفهای با این مال مضمون را در فضای مجازی میخواندم. از فردی میپرسند مهمترین عامل طلاق چیست؟ میگوید ازدواج. به راستی ریشه بسیاری از مشکلات زندگی مشترک از جمله مهریههای بالا را میتوان در همین جمله به ظاهر مزاح دید. برای آغاز زندگی مشترک بلوغ فکری باعث میشود تا ازدواج تبدیل به کعبه آمال نشود و فرد آنچه ندارد را از آن طلب نکند و فکر نکند میدان نبردی است که از هر ابزاری از جمله مهریه باید برای پیروزی در آن بهره ببرد. یا اینکه مرد در اندیشه این باشد که مهریه ابزاری برای به دست آوردن دل زن است و به پشتوانه اینکه کی مهریه را گرفته و کی داده سند محکومیت خود را امضا کند. چشمها را باید شست و زندگی مشترک را به گونه دیگری دید.
ناشناس
تاریخ : ۶ - آبان - ۱۳۹۹
چراسیاه نمایی میکنید؟کم نیستند زنانی که بخاطر بی عرضگی مردانشان ،به تنهایی وباداشتن فرزند بارمسئولیت زندکی رابدوش میکشند.تنها حرفتان شده مهریه!!!زمانی که مردان بازبان چربشان دختران رابه پای سفره عقدمیکشانند ،فقط به این فکرمیکنند که طرفشان هیچکاری نمیتواند بکند.کمی انصاف داشته باشید
ناشناس
تاریخ : ۴ - آبان - ۱۳۹۹
کاش ی کم شعور بود.
ی عده برای خواهر و مادر خود قبول دارند،
بعد که به بقیه میرسه، حرفشون ۰یز دیگه هست.
کسی که صداقت داشته باشه میگه ی قانون یکسان بیارید که هیچ کس نسوزه.
نه اینکه خواهر تو بخوره،
اما بقیه حقی تداشته باشن.
ی قانون یکسان، تا حدودی با توجه به شأن و سن، کم و زیاد بشه.
دیگه هیچ کس هم ادعایی نداشته باشهر