به گزارش اول فارس، دادستان مرکز استان کهگیلویه و بویراحمد بیان کرد: درمورد پرونده قتل مرحوم دکتر مسعود داوودی ، باتوجه به حساسیت موضوع و تبعات اجتماعی قتل مذکور، اقدامات فوری توسط دادسرای عمومی و انقلاب مرکز استان در دستور قرار گرفت.
با تشکیل پرونده شخصیت و اخذ نظر کمیسیون ویژه بررسی، سلامت روان متهم تأیید شد.
با رعایت تمام موازین قانونی، آخرین نظریه پزشکی قانونی و کارشناس اسلحه و مهمات، در نهایت، کیفرخواست صادر و پرونده به دادگاه کیفری یک استان ارسال شد.
شرح حادثه
شامگاه دوشنبه ۲۱ آبان ماه ۱۴۰۳، قاتل با خشونت هر چه تمام « مسعود داوودی »، متخصص قلب ۵۱ ساله را در شهر یاسوج درحالی که سوار بر ماشین بوده با چاقو و اسلحه به قتل میرساند و متواری میشود. سپس تصویر چاقوی خونآلودی که با آن مسعود داوودی را کشته در استوری اینستاگرام خود منتشر میکند و با لحنی تمسخرآمیز جنایت خود را تشریح و به آن میبالد. حالا برادر «م.ا»، متهم در واکنش به سوالات «» درباره اقدام برادرش فقط همین جمله را میگوید: «از ماجرا اطلاعی ندارم.»
پس از این حادثه ناگوار موجی از اعتراضات جهت حمایت از کادر درمان به راه میافتد. هر چند قتل مسعود داوودی، متخصص قلب، اولین حادثه ناگواری نیست که جامعه پزشکی و کادر درمان را تهدید میکند و در برخی شرایط نه تنها جامعه پزشکی، بلکه وکلا نیز از این تهدیدها جان سالم به در نمیبرند و کشته یا مصدوم میشوند. در نزدیکترین تاریخ؛ ۲۳ مهر ماه ۱۴۰۳ یک دندانپزشک در جاورسیان استان مرکزی توسط یک بیمار با چاقو مورد حمله قرار میگیرد و مصدوم میشود.
نمیدانیم قاتل همدست داشته یا نداشت!
برادر مسعود داوودی در مورد حادثه ناگواری که برای برادرش رخ داده به میگوید: «حدود ساعت ۱۱ الی ۱۱ و نیم شب درحالی که برادرم با ماشین از مطب به سمت خانه در حرکت بود، قاتل جلوی او را میگیرد و با چاقو و اسلحه برادرم را به قتل میرساند. این اتفاق دقیقا داخل کوچه و نزدیک خانه برادرم رخ میدهد و قاتل فرار میکند، اما ما نمیدانیم قاتل همدست داشته یا نداشته! تحقیقات لازم هنوز کامل نشده است. بعد از این اتفاق همسایهها متوجه سر و صدا میشوند و به داخل کوچه میآیند و به همسر برادرم خبر میدهند. او هم ماجرا را به من خبر میدهد. قاتل نیز ۱۴ ساعت بعد شناسایی و دستگیر میشود.»
او در ادامه در مورد خشونت واهی متهم میگوید: «دو سال قبل از این حادثه برادر قاتل که سکته قلبی کرده بود به اورژانس یک بیمارستان در یاسوج منتقل میشود. کادر درمان در بخش اورژانس وقتی میبینند به کمک نیاز دارند و نمیتوانند کاری برای برادر متهم انجام دهند از همان بیمارستان با برادرم تماس میگیرند و ماجرا را توضیح میدهند. برادر من همزمان در سه بیمارستان دیگر هم طبابت میکرد و همان موقع در بیمارستان دیگری در یاسوج بالای سر یک مریض بدحال بوده است. برادرم شرح حال مریض را از آنها میپرسد و خودش را به آنجا میرساند، اما تا خودش را به بیمارستانی که برادر متهم در آنجا بستری بوده، میرساند مریض فوت میکند. آنطور که به من گفتند برادر متهم قبل از اینکه برادرم خودش را به بیمارستان برساند دریچه آئورت قلبش پاره شده و از نظر پزشکی شخصی که دریچه آئورتش پاره میشود هیچ کاری نمیتوان برایش انجام داد و زنده نمیماند.»
برادر مسعود داوودی در پاسخ به اینکه چرا متهم بعد از دو سال تصمیم به انتقام گرفته، میگوید: «برادرم در سه بیمارستان بهطور داوطلبانه مریضها را ویزیت میکرد. متهم بعد از فوت برادرش، برادرم را مقصر میدانست درحالی که برادرم در بیمارستان دیگری مشغول ویزیت بیمار بوده است. خانواده متهم در این دو سال مرتب شکایت خود را علیه برادرم ثبت کرده بودند، اما دادگاه برادرم را تبرئه کرده و مقصر نمیدانست. قاتل هم وقتی میبیند کاری از پیش نمیبرد، برادرم را به قتل میرساند، اما از اعترافات قاتل و روند رسیدگی اطلاعی ندارم.» او در ادامه در مورد زندگی برادرش میگوید: «ما اصالتا اهل شاهرود هستیم. حدود چهارده، پانزده سال پیش وقتی برادرم برای گذراندن طرح پزشکی خود به یاسوج منتقل میشود، تصمیم میگیرد همانجا بماند. ما خیلی به مسعود میگفتیم که یا به تهران یا شاهرود برای طبابت بیاید، اما میگفت مردم اینجا بیشتر به وجودم احتیاج دارند. دوست داشت به مردم یاسوج خدمت کند.»
نظرات