استان‌ها

آنجا ” انگار نه انگار ” دفتر دادسرا و جناب دادستان مرکز استان است

شاهپور محمدی، مستندساز و منتقد، پس از مراجعه به دادسرای ارومیه، فضای آنجا را بیشتر شبیه به «دانشگاه» توصیف کرده است. وی رفتار مردم‌دارانه، صبر و حوصله دادستان در مواجهه مستقیم با ارباب رجوع و تلاش‌های ویژه برای صلح و سازش در این مجموعه قضایی را شایسته الگوبرداری در سطح کشور دانست.

به گزارش اول فارس، شاهپور محمدی، مستندساز و منتقد، در مطلبی که به تجربه خود از مراجعه به دادسرای ارومیه اختصاص داده است، رفتار مدیران و کارکنان دادگستری استان آذربایجان غربی را ستوده و آن را شایسته الگوبرداری دانسته است. وی به همراه یکی از همکاران سینمایی خود برای یک کار قضایی به دفتر دادستان ارومیه مراجعه می‌کند و در همان ابتدا از ادب، اخلاق، و لبخند توأم با احترام دو مدیر دفتر هماهنگ‌کننده شگفت‌زده می‌شود؛ به گونه‌ای که فضای آنجا را بیشتر شبیه به «دانشگاه» می‌یابد تا یک دادسرا.

اخیرا به اتفاق یکی از همکاران سینمایی جهت تهیه مقدمات فیلم خود در ارومیه حضور داشتیم.  ایشان برای یک کار قضایی باید به دادسرای شهر ارومیه و محضر دادستان می‌رفتند.  اصرار کردند که به اتفاق خدمت دادستان برسیم. دلیل اصرارش را پرسیدم،  گفت چون دنبال مطالب ویژه‌ای برای درج در روزنامه‌ها می‌گردی، بیایی خودت متوجه موضوع می‌شوی. در دفتر دادستان حاضر شدیم.  آن‌ چیزی که نظر دوست ما بود را در همان برخورد اول به چشم خود دیدم.  دفتر دادستان محترم دو مدیر دفتر هماهنگ‌کننده داشت.  ادب و نحوه برخورد آنها به گونه‌ای بود که انگار نه انگار آنجا دادسرا و دفتر دادستان است.

ادب و اخلاق و لبخند توأم با احترام به ارباب رجوع از طرف این دو نفر از همان ابتدا ما را جذب خود کرد.  به دوستم گفتم اینجا به یک دانشگاه و دفتر رییس دانشگاه بیشتر شبیه است تا یک دادسرا.  آنجا ادب و خوشرویی و احترام به ارباب رجوع حرف اول را می‌زد.  پرسیدم دلیلش چیست؟  گفت کجا را دیدی،  این تازه اولش بود، کمی بیشتر صبر کن.  به در اتاق دادستان اشاره کرد که باز بود و تعدادی ارباب رجوع خیلی آرام نشسته بودند و منتظر بودند تا به نوبت با جناب دادستان شهر صحبت کنند.  گفت با مدیر دفتر ایشان صحبت کنی راز این دادسرا را بیشتر متوجه خواهی شد. رفتم کنار مدیر دفتر نشستم.  خودم را به عنوان فیلمساز و روزنامه‌نگار مهمان در این شهر معرفی کردم.  با خوشرویی و احترام از حضور بنده استقبال کرد. گفتم دیدنی‌ها را دیدم. دلیل این تفاوت‌ها در چیست؟

معمولا در ادارات دادگستری و دادسراها کمتر چنین جو و فضای آرام و متفاوتی مشاهده می‌شود.  ایشان گفتند ما دادستانی داریم که از صبح، حتی تا بعدازظهر، درِ اتاق او روی ارباب رجوع باز است و تا مشکل کسی حل نشود از اینجا نمی‌رود.

این روش مردمی دادستان زبانزد مردم و ارباب رجوع‌ها هم شده بود. جای تعجب بود در استان شلوغی مثل آذربایجان‌غربی. تصمیم گرفتم ایشان و ارومیه را به عنوان یک الگوی فرهنگی در رسانه‌ها مطرح کنم.  پرسیدم قبلا کدام مسوولیت‌ها را در کدام شهرها داشتند و اصالتا اهل کدام شهر هستند؟ گفتند اصالتا اهل شاهین‌دژ از شهرهای استان آذربایجان غربی هستند و قبلا دادستان شهر خوی و رییس دادگاه‌های عمومی و انقلاب ارومیه بوده‌اند.

نوبت به ما رسید، محضر دادستان رسیدیم.   به چشم خود دیدم چگونه با صبر و حوصله پای درخواست‌ها و درددل‌ها و گرفتاری‌های مردم می‌نشیند و با تواضع به حرف‌های آنها گوش فرا می‌دهد و دستورات لازم را می‌دهد.  به ایشان نگفتم که می‌خواهم رفتارهای مدیریتی شما را به عنوان یک الگو، رسانه‌ای کنم، چراکه قطعا با تواضعی که داشتند، نمی‌پذیرفتند.
صرفا نسخه‌ای از روزنامه و مطلب قبلی خود را که در مورد جایگاه آموزش معضلات اجتماعی در قوه قضاییه بود، خدمت‌شان تقدیم نمودم تا دغدغه خود را نسبت به فعالیت‌های قوه قضاییه اعلام کنم. با خودم گفتم جای زیاد تعجبی ندارد که در شهر شهید باکری‌ها و شهید امینی‌ها هنوز می‌توان الگوهای دلسوز و مردمی را یافت که برای همشهریان خود این‌گونه صادقانه خدمت می‌کنند.  دوستم بنده را بیشتر به ایشان معرفی کردند و از فعالیت‌های فرهنگی و فیلمسازی اینجانب گفتند که مورد لطف ایشان قرار گرفتیم و نهایت ادب و مردم‌داری را به چشم دیدم.

افراد مراجعه‌کننده با لبخند رضایت از اتاق و دفترکار آقای دادستان خارج می‌شدند. واقعا جای فخر و مباهات داشت.  در ادامه، بنده که نسبت به نظم و آرامش در سیستم مدیریت قضایی این استان حساس شده بودم در جلساتی که با دیگر مدیران استان ازجمله مدیران فرهنگی این شهر داشتم از رفتارهای منحصر به فرد و ایثارگرانه مدیرکل دادگستری استان هم گفتند که ایشان شخصیتی هستند که تمام وقت و انرژی خود را وقف صلح و سازش در استان می‌نمایند. و چقدر شنیدن این جملات نیز لذت‌بخش بود.

البته از استان به عنوان یک منطقه‌ای با قدمت بالای فرهنگی، شنیدن چنین حرف‌هایی نیز در مورد نخبگان و فرهیختگان آن، دور از انتظار هم نبود.  به این فکر می‌کردم که از بس در مورد فعالیت‌های مثبت و تاثیرگذار مدیران دلسوز و فرهیخته دادگستری‌ها و دادسراها و افراد شاغل در ادارات مربوط به قوه قضاییه، از طریق رسانه‌ها برای مردم گفته نشده یا کمتر گفته شده، همین موضوع باعث گردیده، برخی نگاه‌های سطحی و حتی گاه توام با سوءتفاهم به این قشر فهیم و اندیشمند که بخش بزرگی از زحمات طاقت‌فرسای جامعه بر دوش آنها نهاده شده، آنچنان که باید، دیده نشوند.  شاید مشکلاتی در بخش‌هایی از دستگاه قضا وجود داشته باشد، اما دلیل نمی‌شود که رفتارهای انسانی و پاک و دلسوزانه عده کثیری را که به ‌طور شبانه‌روزی در حال تلاش و فعالیتند را نیز نادیده بگیریم و فراموش کنیم که آنها زندگی و عمر خود را وقف مردم و گرفتاری‌های جامعه می‌کنند.  تنها کاری که می‌توانستیم انجام دهیم این بود که برای مدیرکل محترم دادگستری استان و دادستان محترم ارومیه و دیگر همکاران محترم دادگستری این استان آرزوی سلامتی و توفیق روزافزون نماییم. باشد که این رفتارهای زیبا، الگویی برای دیگر بخش‌های قوه قضاییه کشورمان باشد.مستندساز و منتقد

نوشته های مشابه

1 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا