جواد یساری زادهٔ ۶ شهریور ۱۳۲۳ در تهران خوانندهٔ ایرانی است که به سبک موسیقی کوچهبازاری میخواند. او کشتیگیر و ورزشکار رشته باستانی بودهاست.
او فعالیتهای هنریاش را با خواندن ترانههای کوچهبازاری از سال ۱۳۵۲ با اجرای آهنگی با نام «پول سیاه» شروع کرد.
جواد یساری جوانی کشتی می گرفته و باستانی کار بوده است. مغازه ای داشته و یخچال و تلویویون قسطی می فروخته است ولی ورشکست شد. خودش به شوخی می گوید: از سر بیکاری و ناراحتی گاهی زیر آواز می زدم و مردم هم خوششان می آمد و این طوری بود که خواننده شدم.
با انتشار کاری به نام “خوشگله ” نامش بر سر زبان ها افتاد و تا پیروزی انقلاب ، حدود یکصد اثر ارائه کرد. بعد از انقلاب اسلامی ممنوع الفعالیت شد ولی از ایران نرفت. او سال های سال دنبال مجوز برای خوانندگی در ایران بود ولی اجازه ندادند، حال آن که در همین مدت، کنسرت هایی در خارج کشور برگزار می کرد.
به هر روی و پس از گذشت ۴ دهه و در سال هایی که عمر او از ۷۰ گذشته است، سرانجام احازه دادند در یک اثر سینمایی بخواند و بالاخره در برنامه تی ان تی، به آرزوی چهل و چند ساله اش رسید که چیزی نبود جز اجرای زنده برای مخاطبان ایرانی در ایران.
یساری در این برنامه که با حضور تماشاگران برگزار شد، چند کار قدیمی و از جمله ترانه معروف “صبر ایوب” را اجرا کرد. او وقتی دید که بعد از گذشت قریب به نیم قرن از تولد این ترانه ها، مردم هنوز آنها را حفظ اند و با وی همراهی می کنند، ذوق زده و احساساتی شد و حتی یکی دو بار برای این که مطمئن شود درست می شنود و مردم همراهی می کنند، به گروه موسیقی گفت که لحظاتی اجرا نکنند تا آنچه به گوش می رسد صدای خالص مردمی باشد که می خواندند : … اما اون روزها دیگه برنمی گرده!
جواد یساری دارای سه فرزند به نامهای رضا، مهدی و مجید است که مجید در سال ۱۳۷۴ در خارج از کشور فوت کرد. رضا هماکنون در بلژیک و مهدی نیز در ایران زندگی میکند.
عکس جوانی جواد یساری
جواد یساری پس از انقلاب در بیشتر روزهای سال در امارات کنسرت برگزار میکند و هر چند سال یکبار نیز کنسرتهای اروپایی برگزار میکند. تا پیش از سال ۱۳۵۷، وی پنج آلبوم به بازار داد که آخرین آن آلبوم سپیده دم و با آهنگی به همین نام بود.
فیلم دشمن زن
در سال ۱۳۹۷ پس از گذشت ۴۰ سال از انقلاب ایران مجوز پخش آهنگی از وی در فیلم دشمن زن (۱۳۹۶) به کارگردانی حسین فرح بخش صادر شد. یساری در این فیلم در بازی کوتاهی نقش خودش را ایفا نمود.[۳] او در این فیلم ترانهٔ «شاخه نبات» (عشق) را اجرا کرد.
چند سال بعد وی در ویژهبرنامهٔ نوروزی مخصوص سال تحویل ۱۴۰۲ مسابقهٔ تیانتی با اجرا و کارگردانی حامد آهنگی شرکت و چندین ترانه اجرا کرد. این برنامه از پلتفرم فیلیمو پخش شد.
به هر روی و پس از گذشت ۴ دهه و در سال هایی که عمر او از ۷۰ گذشته است، سرانجام احازه دادند در یک اثر سینمایی بخواند و بالاخره در برنامه تی ان تی، به آرزوی چهل و چند ساله اش رسید که چیزی نبود جز اجرای زنده برای مخاطبان ایرانی در ایران.
یساری در این برنامه که با حضور تماشاگران برگزار شد، چند کار قدیمی و از جمله ترانه معروف “صبر ایوب” را اجرا کرد. او وقتی دید که بعد از گذشت قریب به نیم قرن از تولد این ترانه ها، مردم هنوز آنها را حفظ اند و با وی همراهی می کنند، ذوق زده و احساساتی شد و حتی یکی دو بار برای این که مطمئن شود درست می شنود و مردم همراهی می کنند، به گروه موسیقی گفت که لحظاتی اجرا نکنند تا آنچه به گوش می رسد صدای خالص مردمی باشد که می خواندند : … اما اون روزها دیگه برنمی گرده!
این که انسانی را ببینی که ده ها سال از حرفه و هنرش منع شده و اینک در ۷۸ سالگی به آرزویش رسیده است، حسی عجیب دارد، آمیخته به شادی و حسرت.
و آن شب، می شد در چشم ها، لحن و صدا و کلمه به کلمه حرف هایش این را دید و شنید: هم شاد بود که دارد برای مردم می خواند و هم حسرت می خورد که چرا این همه سال و در اوج جوانی و پختگی میانسالی خواندن را از او گرفتند؟!
فیلیمو کار قشنگی کرد که از یکی از قدیمی ترین خوانندگان مردمی ایران دعوت کرد و نهادهای نظارتی هم کار درستی کردند که مانع از این کار زیبا نشدند.
اما سخن اینجاست که چند نفر مانند جواد یساری در ایران و خارج هستند که مردم ایران عاشق صدا و موسیقی و ترانه هایشان هستند ولی تنگ نظری ها و دگم اندیشی ها و رویکردهای متحجرانه باعث شده است هم مردم در حسرت باشند و هم آن هنرمندان؟
پیش از این بارها و بارها مقامات دولت های مختلف در جمهوری اسلامی گفته اند که ایرانیان مقیم خارجی می توانند بدون هیچ گونه نگرانی به کشورشان برگردند و تنها مجرمان و افرادی که در اقدامات تروریستی مشارک داشته اند، تحت تعقیب قرار می گیرند.
بدیهی است که هنر و از جمله خوانندگی، نه تنها جرم نیست که فخر است. با این حال، هیچگاه اقدام واقعی برای بازگشت هنرمندان ایرانی خارج نشین به ایران صورت نگرفته است. وقتی هم که خواننده معروفی به نام “حبیب محبیان” به ایران بازگشت، حتی اجازه یک کنسرت هم به او ندادند و بدین ترتیب پیامی به دیگران هم صنفان آن مرحوم دادند که اگر هم بیایید، باید خانه نشین شوید!
مشحص است که یک هنرمند با هنرش زنده است؛ هم از این راه امرار معاش می کند و هم روح و روحیه اش را جلا می دهد. اگر به هنرمند بگویند می توانی به وطن ات برگردی ولی حق عرضه هنرت را نداری، تفاوتی جز این ندارد که به او بگویند فقط برای مُردن می توانی به زادگاهت برگردی!
چه اشکالی دارد خوانندگان آن ور آبی به ایران برگردند و در کشورشان کنسرت بگذارند و آلبوم دهند؟ چه اشکالی دارد مردم ایران به جای آن که برای هر کنسرت، میلیاردها تومان خرج بلیت هواپیما و هتل و ورودی کنسرت و … در ترکیه و امارات و ارمنستان کنند، این پول ها را در کشور خودمان خرج کنند؟ و چه اشکالی دارد آنانی که پول رفتن به خارج ندارند، در داخل کشورشان از کنسرت های هنرمندان مورد علاقه شان بهره ببرند؟ حتی با وضع فعلی ممنوعیت کنسرت عمومی زنان، چه اشکالی دارد خوانندگان خانم در ایران برای خانم های ایرانی بخوانند؟
باور کنید نه آسمان به زمین می آید و نه خدشه ای به اسلام و انقلاب و جمهوری اسلامی وارد می آید کما این که جواد یساری آمد و خواند و همه چیز سر جای خودش است.
نه تنها خطری ندارد که باعث همبستگی بیشتر نیز می شود و یکی از خط فاصله های بین بخش مهمی از مردم و نظام از بین می رود. تعارف که نداریم، به جز اندکی از افراد، اکثر ایرانی ها موسیقی های متنوعی از جمله ترانه های خوانده شده توسط خوانندگان ایرانی خارج از کشور را گوش می کنند و لذت می برند. اگر نظام موانع را از میان بردارد و مردم بتوانند مستقیماً آثار هنرمندان محبوب شان را بشنوند، حتماً به همگرایی ها کمک می شود.
گذشته از این، برگ برنده انحصاری شبکه های ماهواره ای فارسی زبان که بهره مندی از خوانندگان ایرانی خارج نشین است، از این شبکه ها گرفته می شود.
کانال تلگرام|کانال واتساپ| کانال ایتا|کانال سروش|کانال روبیکا|کانال بله
نکته اینجاست که همین الان هم در داخل کشور و با مجوز رسمی، ترانه هایی تولید می شود که از نظر ریتم و محتوا نظیر کارهای آن ور آبی است و لذا کسی نمی تواند بهانه بیاورد که آنها غیر شرعی می خوانند و این ها شرعی؛ مگر این که بخواهند باز هم پشت سر دین، پنهان شوند!
مخلص کلام آن که درهای باز را محدود به جواد یساری نکنید و اگر ایران را دوست دارید، بگذارید بقیه هنرمندان نیز بازگردند و بی هیچ واسطه ای و در داخل همین نظام برای مردم خویش بخوانند.
زیبنده نیست که هنرمندان ایرانی و مردم ایران، در کشوری جز ایران همدیگر را ملاقات کنند. ایران سرای همه ایرانی هاست؛ معنای “همه” را می فهمید؟! منبع: ویکی پدیا ، عصر ایران
نظرات