هرچند قرار است انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی دوم اسفندماه سال جاری برگزار شود و مسئولان برگزار کننده بر لزوم پرهیز از تبلیغات زودهنگام تاکید دارند اما ماراتن انتخابات مجلس از هم اکنون در بسیاری از حوزههای انتخابیه آغاز شده و نمایندگان فعلی و دیگر شخصیتهای سیاسی و اجتماعی خود را برای ورود به بهارستان آماده میکنند.
طبیعی است که بخشی از فعالیتهای انتخاباتی به صورت نامحسوس و غیرمستقیم از هم اکنون آغاز شود چرا که برای نشستن بر صندلیهای سبز رنگ بهارستان، برنامهریزی و تلاشهای بسیاری لازم است و این برنامهریزیها تنها به تلاش برای نفوذ بر نخبگان محلی محدود نمیشود بلکه حضور در رقابتهای انتخاباتی سرمایه زیادی را میطلبد که تأمین این منابع مالی از عهده هر کسی ساخته نیست.
بارها این جمله امام راحل که فرمودند مجلس در رأس امور است را شنیدهایم، این رأس امور بودن تنها باید از سوی نمایندگانی تثبیت شود که کارآمدی لازم را برای ایفای نقش نمایندگی قوه مقننه داشته باشند.
امروز اگر کسی از توان، تخصص و تجربه کافی برای حضور در مجلس شورای اسلامی برخوردار باشد اما منابع مالی کلان برای تبلیغات انتخاباتی نداشته باشد، گذر او از ماراتن انتخاباتی تقریباً غیرممکن است و تجربههای انتخابات مجلس شورای اسلامی در ۱۰ دوره گذشته این موضوع را ثابت کرده است.
هزینههای سنگین تبلیغات انتخاباتی باعث میشود تا افراد برای ورود به بهارستان خود را به آب و آتش بزنند و گاهی نیز به قول وزیر کشور برخی پولهای کثیف وارد این عرصه میشوند.
قطعاً نمایندهای که با حمایتهای مالی برخی افراد به مجلس راه مییابد، پس از ورود به بهارستان به دنبال جبران اقدام اسپانسرهایی است که درماراتن انتخاباتی او را همراهی کردند و این امر باعث میشود گاهی در رأس امور بودن مجلس به حاشیه رانده شود.
براساس قانون اساسی، نمایندگان مجلس شورای اسلامی وظیفه مهم قانون گذاری و نظارت بر حسن اجرای قانون را برعهده دارند اما در دورههای مختلف مجلس شاهد بودیم بسیاری از نمایندگان وظایف قانونی خود را رها کرده اند و پا در عرصهای گذاشتهاند که ارتباطی با آنان ندارد و وظیفه قوه مجریه است.
شعارها و وعدههای نمایندگان مجلس در دوران تبلیغات انتخاباتی مبنی بر شهرستان کردن، بخش کردن، گاز، آب و برق آوردن، جاده کشیدن، آسفالت کردن جادهها، منصوب کردن افراد در پستهای مدیریتی، اعطای تسهیلات و غیره هیچ ارتباطی با وظایف ذاتی آنان ندارد.
همین باعث میشود نمایندگان پس از ورود به بهارستان، وظایف نانوشته ای به وظیفه ذاتی آنان اضافه شود و تحقق همین شعارها و وظایف، آنان را از رسالت واقعی خود بازدارد و نتیجه آن را در حوزههای مختلف دیدهایم که گاهی بخاطر تحقق یک وعده انتخاباتی در حوزه تقسیمات کشوری یا راه یاغیره، نماینده قوه مقننه از اعمال وظیفه ذاتی خود صرف نظر میکند چرا که به انتخابات بعدی مینگرد و رأی مجدد را میخواهد و این واقعیتهای است که نمیتوان آن را انکار کرد.
آنچه در گام دوم انقلاب اسلامی بیش از همه در برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی اهمیت دارد تبیین نقش و جایگاه قوه مقننه برای مردم و مقابله با اقدامات و شعارهایی است که هیچ ارتباطی با وظایف نماینده قوه مقننه ندارد.
همچنین در گام دوم انقلاب اسلامی مجلس باید برای تقویت جایگاهش تلاش کند تا به رأس امور بودن خود دست یابد، برای تحقق این مهم راهی جز تغییر برخی ساختارها نیست تا افراد توانمند بدون تکیه بر پولهای کثیف پا به مجلس یازدهم بگذارند و فکری جز تحقق وظیفه ذاتی و قانونی نداشته باشند.
نظرات