همیشه وقتی تیتر شوهرکشی در صفحه حوادث روزنامهها نقش میبندد بدون خواندن کامل خبر، اولین چیزی که در ذهن خواننده شکل میگیرد قتل به علت خیانت، تنفر یا بداخلاقی است اما گاهی همسرکشی به علت هیچکدام از این دلایل نیست و موضوعات عجیبی باعث میشود تا جنایتی رخ دهد. گرچه بیشتر جنایتهای زن و شوهری بهعلت اختلاف و خیانت است اما گاهی دلایل دیگری که در مرحله اول باعث تعجب میشود، علت همسرکشی است.
مخالفت با کار کردن زن جوان، انگیزهای شد برای اینکه شوهرش را به قتل برساند. آذر ۹۹ بود که مرگ مشکوک مرد ۴۲سالهای به بازپرس ویژه قتل تهران اطلاع داده شد. با توجه به اینکه بررسیهای اولیه نشان میداد مرد جوان بهعلت سکته قلبی فوت کرده است، بازپرس دستور داد جسد به پزشکیقانونی برود تا علت اصلی مرگ مشخص شود. ۹ ماه بعد برگهای از پزشکیقانونی روی میز بازپرس جنایی تهران قرار گرفت تا یکی از عجیبترین پروندههای جنایی بازگشایی شود. براساس اعلام پزشکیقانونی، مرد جوان بهدلیل خوردن قرصهای مخدر جانش را از دست داده بود. پس از گزارش پزشکیقانونی، خانواده او با مراجعه به دادسرا از همسر او به اتهام قتل شکایت کردند و مدعی شدند فرزندمان مرد کارخانهداری بود که حتی لب به سیگار هم نزده چه برسد به اینکه بخواهد داروهای مخدر مصرف کند. تحقیقات از همسر او نشان میداد هیچ مورد مشکوکی وجود ندارد تا اینکه دختر خانواده در تحقیقات، کلید حل معما را بهدست بازپرس جنایی داد و گفت: «مادرم همیشه در غذا و نوشیدنی پدرم پودر میریخت و مدعی بود که تقویتکننده است اما هروقت پدرم آن را میخورد دچار خوابآلودگی میشد و ساعتها به خواب عمیق فرو میرفت.» با اظهارات او بار دیگر مادر او بازداشت شد و این بار با اعتراف به اینکه به همسرش قرصهای خوابآور میداده، مدعی شد: «همسرم مرد پولداری بود که در اطراف تهران کارخانه داشت اما من دوست داشتم مستقل باشم و کار کنم، بههمین دلیل در فروشگاه نان فانتزی مشغول فعالیت شدم. همسرم مخالف این بود که روزهای جمعه سر کار بروم اما من محیط کارم را دوست داشتم به علت اینکه او مخالفتی با رفتن من به سرکار در روزهای جمعه نکند، هر جمعه در غذا و نوشیدنیاش پودرهای خوابآور میریختم. من نمیخواستم همسرم را بکشم و فقط میخواستم بتوانم راحت و بدون مخالفت و دعوای او روز جمعه سر کار بروم. داروها را از مرد جوانی که مشتریمان بود، میگرفتم.»
زن جوان به اتهام قتل همسرش بازداشت و چندی قبل نیز در دادگاه کیفری تهران محاکمه و به قصاص محکوم شد.همسرکشی به خاطر تحقیر در مهمانی
زن ۱۷ ساله در اهواز یکی از هولناکترین شوهرکشیها را رقم زد. او به دلیل اینکه همسرش در یک مهمانی تحقیرش کرده بود، جنایت را رقم زد. خرداد ۹۳ بود که خانواده مردی به پلیس آگاهی اهواز مراجعه و از مفقود شدن پسرشان خبر دادند. آنها در شکایتشان مدعی شدند سه روز است که پسر ۲۴ سالهمان به نام محمود گم شده و به همسر ۱۷ساله او به نام مریم مشکوک هستیم. تحقیقات از زن جوان آغاز شد. او در تحقیقات اولیه با اعتراف به قتل همسرش گفت: ۱۴سالم بود که با محمود ازدواج کردم. او همسایهمان بود و پسر خوبی به نظر میرسید اما از یکسال قبل رفتارش عوض شد و به همه کارهای من گیر میداد. هفته گذشته با هم به مهمانی رفتیم. آنجا دوستان من نیز حضور داشتند و محمود مرا بسیار تحقیر کرد. هرچه دیگران میگفتند گوشش بدهکار نبود و همچنان به تحقیرش ادامه میداد و میخندید. در تمام مدت مهمانی حرص میخوردم تا اینکه به خانه آمدیم.او ادامه داد: شب تا صبح بالای سر همسرم نشسته بودم و به رفتار زشتش فکر میکردم تا اینکه ساعت ۷ صبح با شلیک دو گلوله، محمود را کشتم و جسدش را در باغچه خانه به تنهایی خاک کردم. آنقدر از او کینه داشتم که برایم مهم نبود او را کشته و خودم درحال دفن جسدش هستم.
مشارکت دستهجمعی برای قتل پدر
گاهی قتل شوهر با همدستی مرد غریبه رخ نمیدهد و مادر و فرزندان اجراکننده نقشه هستند. سال گذشته خانواده مرد پولداری به پلیس آگاهی مراجعه کردند و از ناپدید شدن پدرشان خبر دادند. آنها در شکایت خود مدعی شدند دو روز است که از پدرمان خبری نداریم و او پس از ترک خانه دیگر بازنگشته و هیچ تماسی نداشته است. بیمارستانها و پزشکیقانونی را جستوجو کردیم اما هیچ اثری از او نبود.چند روز بعد از ثبت این شکایت، مأموران جسدی را در حاشیه کرج پیدا کردند که به مرد گمشده شباهت بسیاری داشت، وقتی خانواده او، جسد را دیدند، تأیید کردند که جسد متعلق به پدر ۶۵ سالهشان است.با شناسایی هویت مقتول، تحقیقات برای شناسایی عامل قتل او آغاز شد. کارآگاهان براساس تجربه در مرحله اول از خانواده مقتول بازجویی کردند که سرانجام همسر او به قتل مرد ۶۵ ساله اعتراف کرد و گفت: همسرم مردی تندخو و خسیس بود و هیچوقت با بچههایم خوب رفتار نمیکرد. بههمین خاطر من بههمراه دختر و پسر و دامادم تصمیم گرفتیم او را از بین ببریم تا دیگر اذیتمان نکند. روز حادثه او را با قرص بیهوش کردیم و بعد با چوب ضرباتی به سرش زدیم. بعد هم پسر و دامادم جسدش را به اطراف کرج برده و رها کردند.
زندگی با جسد شوهر اول
گاهی بعد از قتل نه تنها قاتل پشیمان نمیشود، بلکه شبها با خیالی راحت در اتاقی که جسد شوهرش در آنجا دفن شده است، میخوابد. مانند زنی که در شیراز شوهرش را کشت. مرداد سال ۹۹ با شکایت زن جوانی درباره ناپدید شدن برادرش، پروندهای در پلیس آگاهی استان فارس تشکیل شد. ماموران متوجه شدند برادر میانسال این زن یک هفته است مفقود شده و هیچ خبری از او نیست. در جریان تحقیقات اولیه همسر مرد ۵۶ ساله ادعا کرد همسرش اعتیاد دارد و از خانه خارج شده و دیگر بازنگشته است. در حالیکه یک سال از مفقودی مرد معتاد میگذشت، ماموران متوجه شدند همسر او با مردی دیگر ازدواج کرده است به همین دلیل به همسر او مظنون شدند و مرداد سال ۱۴۰۰ او را دستگیر کردند. زن جوان بعد از چند روز سکوت، راز شوهرکشی را فاش کرد و از جنایتی هولناک پرده برداشت. مرجان در تحقیقات با اعتراف به کشتن شوهرش گفت: محمود، همسرم اعتیاد شدیدی به شیشه داشت. سال گذشته او بعد از مصرف موادمخدر، شروع به دعوا کرد اما یکباره حالش بد شد. من که از دستش عصبانی و کلافه بودم، قرص به خوردش دادم. صبح وقتی بیدار شدم، مرده بود. برای اینکه جنایت را مخفی کنم، جسدش را همراه نمک فراوان لای پارچه پیچیدم. بعد از مومیایی کردن جسد، او را زیر تختم دفن کردم. چند ماه بعد ازدواج کردم و با همسر جدیدم روی تختی میخوابیدم که زیرش جسد همسر سابقم دفن بود. پس از این اعترافات، با حضور ماموران در خانه این زن، جسد محمود در حالیکه مومیایی شدهبود، از زیر تخت کشف شد.
چرا زنان، قاتل شوهر میشوند؟
دکتر علی نجفیتوانا – جرمشناس :همسرکشی از جمله جرایم بسیار قدیمی در تاریخ بشر است که در طول دوران مختلف به دلایل متعدد تغییرات فراوانی به خود دیده است. از مهمترین علل همسرکشی، خیانت، اختلالات شخصیت، واکنشهای تکانهای و مصرف موادمخدر است. وقتی فرد در یک لحظه کنترل خود را از دست میدهد و در جریان درگیری شدید لفظی با یک حرکت غیرقابل پیشبینی اقدام به قتل همسر میکند بلافاصله نیز پشیمان شده و از کاری که انجام داده احساس خجالت، عذاب وجدان و ندامت خواهد داشت.
معمولا زنانی دست به قتل همسرانشان میزنند که با او احساس خوشبختی نمیکنند. بنابراین در تداوم یک نارضایتی مزمن، تصمیم به قتل میگیرند. نخستین عامل این نارضایتی نیز خشونت رفتاری و گفتاری است. زنان وقتی خود را تحت خشونت میبینند، پس از چند سال درمییابند نمیتوانند رویه و رفتار همسرشان را عوض کنند، بنابراین بهتدریج او را یک شکنجهگر و ظالم تلقی کرده و آرزوی مرگش را میکنند.
اما در این میان، نگاهی به آمار قتلهای اخیر نشان میدهد زنان قاتل در بیشتر مواقع حکم معاونت یا تشویقکننده عامل جنایت را داشتهاند. پس در اینجا به یک شخص سوم نیز برمیخوریم که در بیشتر مواقع یک مرد است. یعنی زنانی که از زندگی با همسرانشان ناراضی هستند، وقتی پای شخص سومی به میان میآید، با انگیزهای قویتر تصمیم به قتل شوهرانشان میگیرند و اینگونه است که با تشویق مرد بیگانه، وی را وادار به قتل شوهر خود میکنند. طبق آماری که چندی قبل منتشر شد، ۳۳درصد زنانی که به جرم قتل در زندانها به سر میبردند، مباشرت در قتل همسر، ۲۲درصد مشارکت و ۲۸درصد هم معاونت در قتل داشتهاند. حال آنکه این آمار در مردان همسرکش ۱۰۰درصد است، یعنی مردها به تنهایی مرتکب قتل همسرانشان شدهاند.
زندگی در شهرهای بزرگ، آپارتمانهای کوچک و دور از محیطهای طبیعی، گرمای شدید هوا، زندگی در محیطهای شلوغ و پرسر و صدا از دیگر عوامل ارتکاب قتل است.
بررسی پروندههای همسرکشی نشان میدهد قتلهای اتفاقی که بر اثر شدت عصبانیت رخ میدهد بیشتر در نیمه اول سال و قتلهای از پیش طراحی شده و ماهرانه اغلب در نیمه دوم سال رخ میدهد که شاید بتوان گفت این یک موضوع علمی است و در واقع وضعیت آب و هوا در این میان نقش ویژهای دارد.
گفتوگو با زنانی که به اتهام قتل همسرانشان در زندان هستند نشان میدهد آنها قتل و کشتن همسرشان را تنها راه نجات خود دانسته و آنقدر در زندگی مشترک به بنبست رسیدهاند که حتی وجود فرزندانشان نیز نتوانسته عاملی بازدارنده برای آنها باشد. برخی از این زنان میگویند اگر میتوانستیم بهراحتی طلاق بگیریم و جدا شویم شاید هرگز دست به چنین کاری نمیزدیم.منبع: نامه جامجم
نظرات