مغان پارسی در ایران باستان چه کسانی بودند ؟

مغان پارسی یا مغان ایرانی به افرادی اطلاق می‌شود که در دوران امپراتوری هخامنشی، ساسانی و بعضاً دوران اشکانی و پارتی به عنوان کاهنان زرتشتی به فعالیت‌های مذهبی، فرهنگی و اجتماعی می‌پرداختند. این افراد با تبلیغ دین زرتشتی و تدریس کتیبه‌ها و متون دینی، نقش بسیار مهمی در حفظ و انتقال دانش و فرهنگ پارسی […]

مغان پارسی یا مغان ایرانی به افرادی اطلاق می‌شود که در دوران امپراتوری هخامنشی، ساسانی و بعضاً دوران اشکانی و پارتی به عنوان کاهنان زرتشتی به فعالیت‌های مذهبی، فرهنگی و اجتماعی می‌پرداختند. این افراد با تبلیغ دین زرتشتی و تدریس کتیبه‌ها و متون دینی، نقش بسیار مهمی در حفظ و انتقال دانش و فرهنگ پارسی به نسل‌های بعدی داشتند.

مغان پارسی

مغان پارسی به عنوان کاهنان و حکمای ایرانی، مسئولیت‌هایی مانند تفسیر انجیل زرتشتی (آوستا)، برگزاری مراسم‌های دینی و جشن‌های مذهبی، انجام آیین‌های تشییع جنازه بر اساس سنت‌های زرتشتی و مشاوره به شاهان و حکومت‌های مرکزی ایرانی داشتند. همچنین، آن‌ها نقش مهمی در ترویج اخلاقیات و دستورهای اجتماعی دین زرتشتی ایفا می‌کردند.

مُغ یا مُگ (جمع آن مُغان و موگان) به چِم دانا، عالم، بزرگ، تنها لقب ثبت‌شده از روحانیان غرب ایران در دورهٔ ماد، هخامنشی، اشکانی و ساسانی است. در دورهٔ اشکانی و ساسانی مغ برای موبدان زرتشتی به‌کار می‌رفت. اولین کاربرد مغ در سنگ‌نبشته بیستون و مربوط به گئومات مغ است.


14945

نقش‌برجستۀ پنجم تاج‌گذاری بهرام اول را نشان می‌دهد. بهرام تاج را از دست اهورامزدا می‌گیرد. این نقش برجسته شبیه نقش شاپور در نقش رستم است ولی ازنظر سبک کار خیلی از آن بهتر است. آخرین نقش برجسته در این محل در کنار نقش بهرام اول قرار دارد و مربوط به شاپور دوم است.

Untitled

بهرام یکم:چهارمین شاهنشاه سلسلۀ اشکانی و فرزند شاپور یکم است که پس از هرمز ( برادرش ) یکم به تخت سلطنت نشست.
او هم عصر با مانی بود و کرتیر در دوران شاهی او به قدرت رسید. امپراطور هم دوره او در رم، لوسیوس دومیتیوس اورلیانوس بوده که چون او حکومت کوتاهی داشته است.

این مجلس عبارت است از واقعه‌ای تاریخی که در چند طبقه نشان داده شده است. در مرکز مجلس شاه روی تخت خود نشسته دست چپ را بر دستۀ شمشیر قرار داده و نیزۀ بلندی در دست دارد. در سمت چپ، در دوطبقه درباریان و افراد ارتش و اسپ شاه نشان داده شده است. در سمت راست، در دوطبقه اسرای جنگی را که زنجیر کرده‌اند جلو می‌آورند و میرغضب‌هایی سر دشمنان را در دست دارند و عده‌ای از سربازان ایرانی عنائم جنگی را بر دوش می‌برند.

تمام این نقوش در دو طرف دره شاپور قرار دارد و در بالای کوهی که مجاور این دره است ویرانه های یک قلعه قدیمی است که بر تمام شهر مشرف است. در این ویرانه‌ها سه برج بهتر از قسمت‌های دیگر باقی مانده و در این برج ها استودان‌هایی وجود دارد و در کنار آن در قسمتی از بدنه کوه که پیشرفتگی دارد حفره هایی دیده می‌شود که در آن مردگان، را طبق آیین زردشت قرار می‌داده‌اند.


مغان پارسی در طول تاریخ به عنوان حامیان فرهنگ و میراث ملی ایرانی شناخته شده‌اند و برخی از آن‌ها نیز به عنوان شاعران، نویسندگان و دانشمندان برجسته‌ای شناخته می‌شوند که به پیشرفت علوم و هنرهای ایرانی کمک کرده‌اند.

متون کلاسیک و ایران باستان عموماً دربارهٔ مغان اتفاق نظر دارند. اما دربارهٔ هویت ایشان از دیرباز با قید احتیاط سخن رفته‌است، و به استثنای یکبار، آن هم در اوستا نام ایشان ذکر نشده‌است. با این حال، مغان از زمان هرودوت به عنوان روحانیان دین زرتشت ایرانی، مورد توجه خاص مورخان یونانیان و رومیان بودند.هرودوت مغان را یک قبیله ساکن در سرزمین ماد می‌شمارد ولی به خاستگاه آنان اشاره‌ای نکرده‌است.البته شهر بیستون به معنی بغستان یا همان شهر خدایان بوده است و بغ همان واژه بگ به معنی خداست.

در دورهٔ ساسانی در کتیبه‌های گوناگون طبقهٔ روحانیان با القاب متعددی با دامنهٔ زمانی نامشخص به‌کار رفته‌است. مهم‌ترینِ آنها عبارتند از: آترُوان، اثورنان، آسرونان، دینبران، دین‌مردان، موبدان و مغان که آسرونان و موبدان عمومی‌ترین عنوان به‌کاررفته بوده‌است.

مغ به صورت «مگو» در سنگ‌نبشته بیستون در کرمانشاه ذکر شده و در اوستا به صورت «مغو» و در پهلوی «مغ» شده‌است. کلمه موبد که به پیشوای دین زرتشتی اطلاق می‌شود از همین ریشه‌است (مغ+پَت – به‌معنای مغ بزرگ). این واژه که در زبان یونانی به شکل «ماگوس» ترجمه شد، در لاتین به شکل «مگوس» درآمد و در زبان آرامی به شکل «مجوشا» و در عربی «مجوس» ترجمه شده‌است. با ترویج اسلام در ایران، مغ معنی اسرارآمیزی پیدا کرد و موارد به‌کارگیری آن گسترده‌تر شد و در نزد افراد به گونه‌ای با گذشتهٔ مجوسی ارتباط پیدا کرد. همچنین مغ گاه دال بر روحانی زرتشتی در مفهوم کلی آن است.

مغان در غرب نیز به عنوان گروهی اسرارآمیز شناخته شده‌اند و کلمهٔ Magic (به معنی جادو) یا مشابهات آن همانند واژگان magnet و magnetism (و شکل فارسی آن مغناطیس) در زبان‌های اروپایی برگرفته از کلمهٔ مغ است.

France Strasbourg Magi 1

 کلیسای جامع استراسبورگ تندیس سه مغ که در هنگام تولد عیسی مسیح برای وی و مریم مقدس هدیه‌هایی آوردند

توانایی مغان پارسی در چه بود ؟
توانایی‌های مغان پارسی گسترده‌ای بود و شامل مهارت‌های مربوط به دین، فرهنگ، سیاست و هنر می‌شد. برخی از توانایی‌های اصلی آن‌ها عبارت‌اند از:

دانش دینی: مغان پارسی به عنوان کاهنان دین زرتشتی، دانش گسترده‌ای از آموزه‌ها و متون دینی زرتشتی، از جمله آوستا، داشتند. آن‌ها به تفسیر و تدریس این متون پرداخته و دستورالعمل‌های دینی را به مردم منتقل می‌کردند.
برگزاری مراسم‌های دینی: مغان پارسی در برگزاری مراسم‌های دینی و جشن‌های مذهبی زرتشتی نقش کلیدی داشتند. آن‌ها در انجام آیین‌های مختلف، از جمله نمازها، جشن‌ها و مراسم تشییع جنازه، مهارت‌های ویژه‌ای داشتند.
مشاوره و راهبری سیاسی: مغان پارسی به عنوان مشاوران شاهان و حکومت‌های مرکزی ایرانی عمل می‌کردند و در برخی مواقع، از قدرت تأثیرگذاری بر تصمیمات سیاسی و اجتماعی برخوردار بودند.
ترویج اخلاقیات و دستورهای اجتماعی: مغان پارسی در ترویج ارزش‌های اخلاقی و دستورهای اجتماعی دین زرتشتی نقش مهمی داشتند. آن‌ها به تربیت افراد و ایجاد انسجام اجتماعی کمک می‌کردند.
حفظ و نگهداری فرهنگ و میراث: مغان پارسی در حفظ و نگهداری فرهنگ، میراث و هنرهای ایرانی نقش بسیار مهمی داشتند. برخی از مغان پارسی به عنوان شاعران، نویسندگان و دانشمندان برجسته شناخته شده‌اند که در حفظ و انتقال دانش و فرهنگ به نسل‌های بعدی تلاش کرده‌اند. آن‌ها در ایجاد اثرهای ادبی، شعری و علمی که بر پایه فرهنگ و باورهای ایرانی ساخته شده‌اند، نقش مهمی داشتند.
آموزش و پرورش: مغان پارسی به عنوان معلمان و مربیان نیز فعال بودند. آن‌ها دانش خود را در زمینه‌های دینی، اخلاقی، اجتماعی و گاهی علمی به جوانان و کودکان منتقل می‌کردند.
درمان و پزشکی: برخی از مغان پارسی در علم پزشکی و درمانی مهارت داشتند و در برخی موارد به عنوان پزشکان و متخصصان درمانی فعالیت می‌کردند. آن‌ها از دانش گیاهی و سنتی برای درمان بیماری‌ها استفاده می‌کردند.
به طور کلی، مغان پارسی توانایی‌های گوناگونی داشتند که به آن‌ها امکان می‌داد در زمینه‌های مختلف فعالیت کنند و به حفظ و ارتقاء فرهنگ و دانش ایرانی کمک کنند.

مجسمه سر مفرغی

سر مفرغی از یک مغ، محل کشف همدان

آیا مغان قبل از زرتشت وجود داشتند ؟
بله، قبل از ظهور دین زرتشتی، کاهنان یا مغان در ایران باستان وجود داشتند. این کاهنان با ادای احترام به خدایان ایرانی باستانی و برگزاری مراسم‌های دینی و مذهبی مرتبط با آن‌ها، نقش مهمی در جامعه داشتند. این کاهنان به خدایان ایرانی باستانی پرستش می‌کردند که شامل اهورا مزدا، میترا، اناهیتا و برخی دیگر بودند.

با ظهور زرتشت و تأسیس دین زرتشتی، بسیاری از این کاهنان با دین جدید زرتشتی همگام شدند و به مغان زرتشتی تبدیل شدند. اما احتمالاً برخی از کاهنان قدیمی به پرستش خدایان سنتی خود ادامه دادند. به مرور زمان و با گسترش دین زرتشتی، نقش کاهنان قدیمی کم‌رنگ‌تر شد و مغان زرتشتی به عنوان کاهنان اصلی و مرجع دینی در ایران باستان شناخته شدند.

Gold statuettes from the Oxus Treasure by Nickmard Khoey

تندیس زرّین مغان مکشوف از آمودریا شهره به گنجینه آمودریا

لباس و پوشش  مغان چگونه بوده است ؟
لباس مغان پارسی یا کاهنان زرتشتی در ایران باستان ممکن است از قطعاتی متشکل شده باشد که نشان‌دهنده کارکرد و منزلت آن‌ها در جامعه بود. اگرچه تصاویر و اطلاعات دقیقی در مورد لباس مغان کمیاب است، اما بر اساس منابع تاریخی و بازنمایی‌های هنری، می‌توان به برخی جزئیات مربوط به آن‌ها پی برد:

کلاه: کلاهی به نام “کولاه” یا “کلاه مغان” به عنوان بخشی از لباس مغان استفاده می‌شد. این کلاه به صورت استوانه‌ای بلند و باریک بوده و معمولاً سفید رنگ بود.
جامه: جامه اصلی مغان معمولاً یک تونیک یا کتان بلند بود که از گردن تا پاها می‌رسید. این جامه به صورت ساده و بدون زیورآلات ساخته می‌شد و اغلب سفید رنگ بود تا نماد عفت و پاکی باشد.
پوشش دست و پا: مغان ممکن است دستکش‌ها و جوراب‌های سفید رنگ برای پوشاندن دست‌ها و پاهای خود استفاده کرده باشند.
کمربند: کمربند یا نیم‌تنه‌ای که از موادی مانند نخ یا پارچه ساخته شده، دور کمر مغان بسته می‌شد.
ماسک: در برخی مراسم دینی زرتشتی، مغان از ماسک‌هایی استفاده می‌شدند که صورت آن‌ها را می‌پوشاند. این ماسک‌ها به نام “پتیما” شناخته می‌شدند و معمولاً از پارچه‌های سفید ساخته می‌شدند. استفاده از ماسک در برخی مراسم دینی نشان‌دهنده احترام به خداوند و اجتناب از آلودگی محیط مقدس به‌واسطه نفس بشر بود.
برقع: در برخی موارد، مغان از یک برقع یا پارچه‌ای برای پوشاندن سر و صورت خود استفاده می‌کردند. این برقع به منظور حفظ عفت و پاکی در حضور خداوند استفاده می‌شد.
عصا: برخی از مغان در حین مراسم دینی از یک عصایی به عنوان علامت منزلت و قدرت استفاده می‌کردند.

لباس‌های مغان زرتشتی به‌طور کلی ساده و با رنگ‌های روشن بودند تا نماد عفت، پاکی و تقدس باشند. این لباس‌ها همچنین به منظور ایجاد هماهنگی و انسجام در جامعه و نشان‌دهنده وظایف و مسئولیت‌های مغان در زمینه‌های دینی و اجتماعی استفاده می‌شدند.

تندیس طلایی کشف شده یک مغ در لباس شرقی

تاریخچه مغان مربوط به چه دوره ای می شوند ؟
مغان در ایران باستان، به ویژه در دوران امپراتوری هخامنشی (حدود ۵۵۰-۳۳۰ پیش از میلاد) و ساسانی (۲۲۴-۶۵۱ میلادی) نقش مهمی داشتند. اما کاهنان یا مغان قبل از ظهور دین زرتشتی نیز در ایران باستان وجود داشتند. ظهور دین زرتشتی به حدود ۱۵۰۰-۱۲۰۰ پیش از میلاد برآورد می‌شود. بنابراین، مغان به عنوان کاهنان ایرانی از حدود ۳۰۰۰ سال یا بیشتر قدمت دارند. این دوره‌ی زمانی شامل دوران مادیان، هخامنشیان، ساسانیان و امپراتوری‌های دیگر ایرانی می‌شود.

مغ در شاهنامه فردوسی
اصطلاح مغ یا مغان در شاهنامه مانند اوستا کمتر مذکور افتاده، به جای کلمه فوق اغلب با عناوین موبد و هیربد سرکار است. با این اوصاف از اصطلاح مغان در زمان بهرام گور اسمی آورده شده و آن زمانی است که بهرام در اوج اقتدار سلطنتی، ناشناس در یکی از مرزهای کشور شبی میهمان مرزبانی شد که او دختری بنام آرزو که سر رشته در نواختن چنگ داشت، شد:

به بهرام گفت ای گزیده سوار
به هر چیز مانندهٔ شهریار
چنان دان که این خانه بر سورِ توست
پدر میزبانست و گنجور توست
شبانِ سیه بر تو فرخنده باد
سرت برتر از ابرِ بارنده باد
شود ماهیار ایدَر امشب جوان
گروگان کند پیشِ مهمان روان
زنِ چنگ‌زن، چنگ دربر گرفت
نخستین خروشِ مغان درگرفت
نکتهٔ مهم و تاریخی در ابیات مزبور، خروش مغان است که ظاهراً در نزد مردمان باستان و قرون وسطا، مغان به آن صفت یعنی خروشیدن مشهور بودند. برخی متون کهن مغان را حافظ آتش در آتشکده یاد می‌کنند که اوقاتی از مواقع در شب و روز با صدای رسا اقدام به قرائت آیاتی از اوستا می‌نمودند. این قرائت رسا را شاهنامه به خروش تعبیر نموده‌است، به استناد شاهنامه مغان باید شغل خادمان آتش در آتشکده را حائز بوده باشند.

مطالب مرتبط

شاهکار مهندسان ایران باستان بعد از ۲۵۰۰ سال در یونان کشف شد

عکس های باورنکردنی هوش مصنوعی از تخت جمشید نماد شکوه ایران باستان (+تاریخچه)

سِپَندارمَذگان روز گرامیداشت زن، زمین و مادر ، از جشن‌های ایران باستان

نظرات

  • سید اسماعیل سبحانی

    تاریخ : ۶ - فروردین - ۱۴۰۲

    یک عده انسان های خود شیفته و خود همه چیز پندار مثل جماعت ..