اول فارس: این روزها دیگر وفاق بازی هم دیگر چنگی به دل نمیزند ، وفاق در استان فارس دارد معنی اش عوض میشود ، همه چیز مال اونا هیچی مال اینا ، دیگر نفاق دارد چهره خودش را نشان می دهد ، دو دستگی الان دیگر کاملا نمایان است.
استاندار دیگر نمیتواند حتی معاونت سیاسی، امنیتی و اجتماعی خودش را هم انتصاب کند ، همان که روزی دار و دسته حامیان پرهیاهوی پزشکیان اتاقش را تنها پناهگای سیاسی خود می دانستند .
هرچند حامیان پزشکیان در استان فارس از خرد و درشت همه شان میخواستند استاندار شوند و این گونه شد که دچار توهم رقابت درون گروهی شدند و با دست خودشان چهره های توانمند بومی استان را از گردونه انتخاب برای استانداری فارس خارج کردند.
این روزها که استاندار فارس دلخوش به دو سرپرست معاونت خودش شده و ادامه سرپرستی یکیشان هم به اما و اگرهای زیادی وابسته شده ، شاید او هم قربانی وفاق بازی افراطی گردد ، اینک این سوال در ذهن پیش می آید که اگر قرار بود جریان حامیان پزشکیان در استان فارس این گونه تن به بازی نخ نمای وفاق بدهند بهتر نبود محمد هادی ایمانیه استاندار فارس میماند؟
استاندار سابق قطعا با حامیان پزشکیان وفاق میکرد
اگر قرار بود استانداری فارس با همین شکل و شمایل بجا مانده از دوران دولت قبل اداره شود و هر سه معاونت اصلی و راهبردی استانداری و دیگر مدیریتها و دفاتر آن هم بر روال گذشته باشد ،آیا ایمانیه خودش شرایط بایسته و شایسته اصلاح طلبان و حامیان انتخاباتی آقای پزشکیان را بهتر از این رعایت نمی کرد؟ و برعکس آقای حسینعلی امیری با حامیان پزشکیان وفاق نمی کرد؟! این با مخالفین آقای پزشکیان وفاق میکند و قطعا او با اینها وفاق می کرد…چرا به ذهن هیچ کس نرسید ؟
براستی اگر او می ماند الان ناچارا با حامیان پزشکیان و اصلاح طلبان استان فارس وفاق نمی کرد؟ آیا در زد و بند با نمایندگان قادر به جا انداختن اصلاح طلبان حامی مسعود پزشکیان بعنوان معاونتهای چند گانه استانداری و صدها جایگاه مسئولیت اداری و اجرایی ادارات کل استان نمی شد؟
هر چند استاندار فارس و مدیرکل حوزه اش این روزها سخت مشغول وفاق-بازی برای درآوردن ادای اداره امور هستند اما اینجا بنظر میرسد دیگر کار دارد برای حسینعلی امیری بجای باریک کشیده می شود…
نکته جالب اینکه اکنون همه جا صحبت از این می شود که استاندار فعلی فارس برای ماندن نیامده ،بلکه بزودی برای جای گرفتن در منصب قابلتری به تهران برمی گردد و حتی شایعه شده با ماموریتش به وزارت کشور هنوز موافقت نشده است.
استاندار فارس در آخرین گفتگویش با خبرنگاران چیزهایی گفت که بنظر میرسد بیشتر به تلخند سیاسی نزدیک بود.
او از نقش زنان در جامعه گفت اما از انتصاب مدیر کل دفتر امور زنان و خانواده استانداری فارس خبری نیست.
وی از گردشگری در استان گفت ولی مدیرکل میراث فرهنگی و گردشگری جایش سفت تر از خود استاندار است.
استاندار فارس از صنعت ، معدن و تجارت در استان گفت هرچند برخی به طنز میگویند فقط تعهد محضری برای ماندن مدیرکل فعلی گرفته نشده و رهایی برخی از مدیران کل از صندلی شان جزء به تقدیر روزگار میسر نمیشود .
او از راه ، مسکن و عمران و آبادی که مجموعه ای وسیع از ادارات ، شرکت ها و موسسات دولتی و نیمه دولتی از برق گرفته تا آب و راه و شهرسازی و…. است هم گفت اما همه میدانند و خودش هم بهتر میداند که کسی منتظر بهبود اوضاع وتغییر در آن حوزه نیست و از عهده اش خارج است.
در حوزه آب ، کشاورزی ، منابع طبیعی ، دامپروری و امور عشایر هم وضع هم بر روال سابق است چون کسان دیگری در این مهم خودشان را صاحب تر می دانند برای تصمیم گیری و استاندار این وسط کارش فقط وفاق کردن است و بس.
البته از این دست نمونه ها بسیار زیاد است هر چه باشد استان بزرگی مثل فارس پر است از صندلی ها ریاست البته برای مخالفین دولت پزشکیان..
در حوزه سیاسی هم جز تغییرات لاک پشتی و اندک در فرمانداران شهرستانها دیگر حوصله همه را سر برده است و با این اوضاع بعید بنظر میرسد بخشداران فعلی جایشان را به نیروهای جدید تر بدهند..
هرچه باشد مردم استان فارس این روزها از برخی حرکات جالب ، قشنگ و برخی تصاویر با تیپ و جلوه های ویژه متعجب اند.برای همین است که این روزها یک سوال جدی در ذهن مردم استان فارس تقش بسته است: استاندار بعدی فارس کیست؟
شما هم نظر بدهید