این وضع لردگان، زاییده آن «ملاحظات» است

نویسنده : الناز محمدی

غائله‌ای که در روزهای گذشته در یکی از روستاهای لردگان به پا شده، از چند زاویه قابل بررسی است؛ چنان که بعضی از کارشناسان و رسانه‌ها در روزهای گذشته آن را بررسی کرده‌اند؛ این‌که چطور و با چه سلسله اتفاقاتی مردم یک روستا از آن‌چه خود «آبرو» می‌دانند و به آن حساسند، می‌گذرند و با […]

ElnazMohammadi

غائله‌ای که در روزهای گذشته در یکی از روستاهای لردگان به پا شده، از چند زاویه قابل بررسی است؛ چنان که بعضی از کارشناسان و رسانه‌ها در روزهای گذشته آن را بررسی کرده‌اند؛ این‌که چطور و با چه سلسله اتفاقاتی مردم یک روستا از آن‌چه خود «آبرو» می‌دانند و به آن حساسند، می‌گذرند و با سروصدا و پلاکاردهایی در دست به خیابان‌ها می‌آیند تا نسبت به آن‌چه انتقال ویروس اچ‌ آی‌ وی می‌دانند، اعتراض کنند، خود حدیثی مفصل است و البته آنها که بدون اطلاع و بررسی مجدد، روی این موج سواری می‌کنند و به آن به‌طور غیرمسئولانه‌ای دامن می‌زنند هم حکایت خودشان را دارند، اما با وجود همه اینها یک موضوع مهم وجود دارد که این روزها کمتر متنی درباره‌اش نوشته شده است.

اگر کمی نفس عمیق بکشیم و با آرامش درباره ادعای مبتلاشدن تعدادی از ساکنان یک روستا به ویروس اچ‌آی‌وی فکر کنیم، شاید بتوانیم گریزی بزنیم به آن‌چه پیشینه بیماری ایدز در ایران از سر گذرانده است؛ از‌ سال ۶۶ که نخستین بیمار مبتلا به این ویروس شناسایی شد و فوت کرد، تا به حال نحوه اطلاع‌رسانی درباره این بیماری که سال‌ها راز مگو بود و افسانه‌ها و حرف‌های درگوشی بسیاری درباره‌اش وجود داشت، روندی کند و به دور از استانداردهای سازمان جهانی بهداشت داشته است.

در همه این سال‌ها آنها که درباره این بیماری تحقیق و فعالیت می‌کنند، بارها به مسئولان مربوطه گفته‌اند که پیشگیری و آگاهی‌رسانی درباره راه‌های انتقال ویروس اچ‌آی‌وی، مهمترین و ابتدایی‌ترین کار است، اما آن‌قدر مانع سد راه‌شان شده و آن‌قدر باید و نباید جلوی پایشان سبز شده که حالا یکی از نتایجش شده داستان این روستا. برای نمونه، آنها که مسائل آموزش‌وپرورش ایران را دنبال می‌کنند، یادشان نمی‌رود خون‌جگرهایی که برای بازشدن راه اطلاع‌رسانی درباره راه‌های انتقال این ویروس در مدارس و کتاب‌های درسی خوردند و بیشتر تلاش‌هایشان با مانعی بزرگ به نام «بعضی ملاحظات» روبه‌رو شد؛ که اگر در همه این سال‌ها مسئولان پایه‌ای‌ترین وزارتخانه ایران کمی نگاه‌شان را نسبت به ماجرا بهتر می‌کردند و بازتر، حالا ما با جوانانی تحصیلکرده در مدارس روبه‌رو نبودیم که با احساساتی‌ترین روش و بدون هیچ آگاهی به خیابان می‌ریزند و حرف‌هایی می‌زنند که نشان از نداشتن هیچ نوع آگاهی درباره بیماری ایدز دارد.

مطالب مرتبط

دو کشته و ۱۳ مجروح بر اثر درگیری محلی در سردشت لُردِگان

این گزارش را ببینید | سکوت در مورد بیماری ها جنسی فاجعه آفرین است(+ویدئو)

محرومیت از خدمات آموزشی، مسکن و دسته چک اگر در این سامانه ثبت نام نکنید

نظرات