آیا تا به حال احساس کردهاید که کنترل زندگی شما از دستتان خارج شده؟ مثل اینکه همهاش در حال چرخیدن به دور خودتان هستید و هیچ سرنخی در مورد کارهایی که قرار است انجام دهید، ندارید؟ همه ما در برههای از زندگی خود این حالت را تجربه کردهایم و باید صادقانه اعتراف کرد حالت نگرانکننده و دردناکی است. وقتی که در دام این سردرگمی گرفتار شدید، برداشتن اولین قدم برای نجات خودتان، امری غیرممکن به نظر میرسد.
اما باید پذیرفت که این مسئله تنها قسمتی از ماهیت پیچیدهی زندگی است. در حقیقت زندگی اگرچه گاهی اوقات سخت و طاقتفرسا است، اما در عین حال فرصتی منحصر به فرد را برای شما فراهم میکند تا ضمن رشد و تکامل، شناخت بیشتری نسبت به خودتان و جهان کسب کنید.
اگر شما هم احساس میکنید که در این مرحله از زندگیتان گیر کردهاید و میخواهید تغییرات مثبتی در این رابطه ایجاد کنید، در ادامهی این مقاله از ۱۵ استراتژی کارآمد ارائه شده که به شما نشان میدهد چگونه اوضاع زندگی خود را تحت کنترل در آوردید تا دوباره احساس اعتماد به نفس و شادی را تجربه کنید. با ما همراه باشید.
در چه سنی باید کنترل زندگیتان را در دست بگیرید؟
هیچ سن خاصی وجود ندارد که در آن شما ملزم باشید که مهار زندگی خودتان را در دست بگیرید. از یک جهت، برای هر نفر در دست گرفتن کنترل زندگیاش امری متفاوت از دیگران به نظر میرسد. به عنوان مثال سواد مالی به شما کمک میکند تا وضعیت زندگیتان را به حالتی برسانید که کم و بیش اوضاع امور را تحت کنترل داشته باشید.
تحقیقات نشان میدهد که حدود دو سوم جمعیت آمریکا اگر در یک آزمون سواد مالی شرکت کنند، قادر به کسب نمرهی کافی برای موفقیت در آن نیستند. این مسئله تا حد زیادی علت از دست دادن کنترل و تسلط افراد بر زندگیشان را در این کشور تشریح میکند.
عوامل دیگری نیز وجود دارند که در این مورد نقش مؤثری ایفا میکنند، مانند:
- اهداف و عادات مختلف
- نیازها و خواستههای مختلف
- نقاط قوت، مهارتها و چالشهای مختلف
این مسائل را معمولاً هرکس در طی زندگی به روش خود و با زمانبندی منحصر به فرد خودش یاد میگیرد. با این وجود میتوانید اقداماتی را انجام دهید تا در این مسیر سریعتر حرکت کنید و زودتر بر این مهارتها و تواناییها مسلط شوید. با تسلط بر این مهارتها شما میتوانید زندگی خود را در جهت سالمتری هدایت کنید و از مزایای آن بهرهمند شوید.
هرچه زودتر تصمیم بگیرید که خود را در مسیر درست و سالم قرار دهید، به همان میزان تجربه، دانش و موفقیت بیشتری در طول عمر نصیبتان میشود. بنابراین، بهترین سن برای در دست گرفتن کنترل زندگیتان همین سنی است که الان دارید.
چگونه کنترل زندگیمان را در دست بگیریم؟
در این بخش ۱۵ راهکار کاربردی و نتیجهبخش برای در دست گرفتن مهار زندگیتان آمده است. هر کدام از راهکارها یکی از ابعاد مختلف زندگی شما را پوشش میدهند و هدفشان این است که در مجموع باعث تسلط کامل شما بر زندگیتان شوند.
۱. استفاده از روش تجزیه و تحلیل SWOT
ممکن است دربارهی استفاده از روش تجزیه و تحلیل SWOT در رابطه با برنامهریزیهای مربوط به کسب و کار شنیده باشید. این تکنیک در واقع در هر زمینهای میتواند به شما کمک میکند که نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصتها و تهدیدهای موجود را شناسایی کنید تا بر اساس آنها بتوانید برای اقدامات آتی برنامهی استراتژیک تهیه کنید. این تکنیک را میتوان به راحتی در زندگی شخصی نیز به کار برد.
یک قلم و یک تکه کاغذ بردارید و کاغذ را به چهار قسمت تقسیم کنید و در هر یک از چهار ناحیه که شامل (نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصتها و تهدیدها) است، نکاتی که در مورد خودتان و زندگیتان به ذهنتان میرسد را یادداشت کنید.
- سعی کنید در مورد ویژگیهای مثبت و منفی خود صادق باشید.
- فرصتها و تهدیدهای احتمالی را با توجه به وضعیت فعلی زندگی خود بسنجید.
این نوع تجزیه و تحلیل به شما کمک میکند تا در مورد موانع احتمالی که با آن روبرو هستید ذهنتان شفاف شود و برای از میان برداشتن آنها اقدامات لازم را انجام دهید و همچنین احتمالات و چشماندازهایی را که قبلاً برای آینده در نظر نگرفته بودید، در برنامهریزیهای پیش رویتان لحاظ کنید.
این اولین قدم برای بازگرداندن زندگیتان به روال طبیعی آن است.
۲. برای خودتان اهداف واقعبینانه تعیین کنید
گاهی اوقات، صرف تلاش برای انجام کاری ساده مثل برنامهریزی میتواند تغییرات بزرگی در زندگی شما ایجاد کند. تعیین اهداف واقعبینانه و قابل کنترل به شما این امکان را میدهد که با سهولت بیشتری به سمت جلو حرکت کنید و خودتان را برای موفقیت آماده کنید.
برخی افراد اینکه هیچگونه سابقه یا تجربه در موضوعی که برایشان جذاب است، مستقیماً برای رسیدن به بالاترین سطح آن حوزه برنامهریزی میکنند. در واقع آنها با این کارشان اهدافی را برای خودشان تعیین میکنند که بسیار بزرگ یا چالشبرانگیز است، آن هم بدون اینکه بدانند برای رسیدن به آرزویشان چه مقدماتی را باید انجام دهند و از کجا شروع کنند.
داشتن اهداف غیرمنطقی میتواند به اندازهی نداشتن هدف برای فرد مضر باشد. در حقیقت فقدان آیندهبینی یکی از اصلیترین دلایلی است که افراد در زمان تلاش برای رسیدن به اهدافشان در تنگنا گیر کرده و در نهایت انگیزهی خود را برای حرکت رو به جلو از دست میدهند.
زندگی یک مسابقه نیست و هیچ دلیلی برای بروز تغییرات بزرگ و شگفتانگیز در زندگی وجود ندارد. سرعت خود را برای رسیدن به خواستههایتان کمی آهستهتر کنید، قدمهای کوچک اما مستمر بردارید و از هر مرحله از مسیر رسیدن لذت ببرید.
مطمئن باشید این کار ارزشش را خواهد داشت.
۳. مرتب کردن محیط اطرافتان
آیا هنگامی که خانه و اتاقتان تمیز و مرتب است، احساس بهرهوری و انگیزش بیشتری دارید؟ این اتفاق دلیلی مشخص دارد. بر اساس تحقیقات انجام شده، فضاهای بیش از حد شلوغ و آشفته میتواند مانع تمرکز شما بر کارهایتان شود. پاکسازی و خلوت کردن فضای زندگی میتواند تأثیر مثبتی بر زندگی شما و همچنین بر سلامت روحی و روانی شما داشته باشد.
خانه تمیز = ذهن پاک.
۴. از اشتباهات خود درس بگیرید
انجام این کار برای همه سخت است. گاهی اوقات، زمان زیادی طول میکشد تا بتوانیم اشتباه خودمان را به عنوان یک درس تلقی کنیم. اشتباه کردن جزئی از انسان بودن است و یک رویداد عادی در زندگی همهی ما است، اما پذیرش این مسأله برای برخی از افراد سخت است. به جای اینکه اشتباهات خود را شکست تلقی کنید، طرز فکر خود را تغییر دهید تا آنها را فرصتی برای رشد بدانید.
شما باید به این بینش برسید که آزمون و خطا بخشی طبیعی از فرایند یادگیری است. این امر در مورد همهی کارهایی که در زندگی انجام میدهید صدق میکند. چگونه میتوان در پخت یک غذا مهارت پیدا کرد، بدون اینکه ابتدا چند بار در پختن آن غذا خرابکاری کرد؟ در مورد تمام کارهایی که انجام میدهید و تصمیماتی که در زندگی خود میگیرید این قاعده یکسان است. تلاش کردن و شکست خوردن همیشه بهتر از تلاش نکردن است. بنابراین، از اشتباه کردن در ابتدای شروع هر فعالیتی، ترسی نداشته باشید.
۵. از تجربیات دیگران بهره بگیرید
آیا تا به حال به این مسأله فکر کردهاید که چگونه میتوانید به زندگی آرامتر و باثباتتری دست پیدا کنید؟ زندگیای که هر روزش تکراری نباشد؟ یک زندگی پر از هیجان و فرصتهای جدید؟ بیشتر اوقات، مردم به عادات روزانهی خود عادت میکنند و گاهی اوقات، همین عادت کردن زیاد منجر به بروز برخی مشکلات در زندگی آنها میشود.
زندگی یک شکل و تکراری ممکن است امن و پایدار به نظر برسد، اما درهای زیادی را به روی شما باز نمیکند و فرصتهای شما را برای تعالی و پیشرفت محدود میکند. در واقع وقتی انسان در محاصرهی افرادی باشد که میتوانند چیزهای جدیدی به او بیاموزند تواناییها و استعدادهای پنهانش شکوفا میشود. در حالی که همه توصیه میکنند وقت خود را با کسانی بگذرانید که علایق مشابهی با شما دارند، اما تجربه کردن روابط متنوعتر نیز فرصتهای زیادی را برای شما فراهم میکند.
در حقیقت هر فرد جدید ممکن است شما را به شکلی غافلگیر کند. شما هرگز تا با کسی آشنا نشوید نمیدانید که آن شخص دارای چه مهارتها، اطلاعات، دانش و تواناییهای خاصی است که او را از دیگران متمایز میکند و به یاد داشته باشید، هر انسانی را که ملاقات میکنید چیزی را میداند که شما از آن بیاطلاع هستید.
۶. مسئولیتهای بیشتری را بر عهده بگیرید
اگر احساس خستگی و پریشانی میکنید یا اینکه وظایف کاری و شخصی شما بیش از حد توانتان است، اولین فکری که به ذهن شما میرسد احتمالاً این است که کارایتان را کنار گذاشته و کمی استراحت کنید. شما احتمالاً اصلاً به این مساله فکر نمیکنید که مسئولیتهای بیشتری را به برنامهی خود اضافه کنید، درست است؟ اما شواهد نشان میدهد که پذیرفتن مسئولیتهای بیشتر میتواند به شما کمک کند تا کنترل بیشتری روی زندگی خودتان داشته باشید.
این مسأله قطعاً بدان معنا نیست که شما باید بیش از حد توانتان کار و مسئولیت قبول کنید. با انجام وظایفی ساده مانند مراقبت از یک گیاه یا نگهداری از یک حیوان خانگی نیز میتوانید این تأثیرات مفید را تجربه کنید. در واقع نگهداری از یک حیوان خانگی میتواند توان مسئولیتپذیری شما را بالاتر ببرد و به زندگی شما ارزش بیشتری ببخشد. این کار نه تنها یک فرصت عالی برای یادگیری است، بلکه به شما نشان میدهد که چگونه میتوانید بر زندگی دیگران هم تأثیر بگذارید.
۷. پیشرفت خود را ارزیابی کنید
انسانها فراموشکار هستند. ما تمایل داریم موفقیتها و پیروزیهای خود را فراموش کنیم اما به اشتباهات و شکستهای گذشته خود طوری میچسبیم انگار آنها ویژگیهایی هستند که شخصیت و هویت ما را تعریف میکنند.
این رفتار نه تنها رفتاری اشتباه و سمی است، بلکه مانع از این میشود که ببینیم واقعاً به کجا رسیدهایم و در چه مرحلهای قرار داریم. به همین دلیل است که پیگیری و ارزیابی پیشرفت شما گامی مهم در جهت بازگشت به مسیر اصلی است. انجام یک کار ساده مثل نوشتن داستان موفقیتهای خودتان در یک دفتر خاطرات میتواند تفاوت بزرگی در زندگی و مسیر پیشرفت شما ایجاد کند. با انجام این کار از میزان تغییراتی که در چند سال آینده تجربه خواهید کرد، شگفتزده میشوید.
۸. صبور باشید
اکثر مردم بر این باورند که سختترین قسمت برای ایجاد یک زندگی بهتر، پیادهسازی آن تغییراتی است که مدتهاست به تعویق انداختهاید. اگرچه ایجاد عادات جدید قطعاً امری چالشبرانگیز است، اما سختتر از آن حفظ این تغییرات است. نداشتن انگیزه و انضباط شخصی از مهمترین دلایلی است که افراد پیگیری تصمیمات خود را پس از مدتی رها میکنند.
بنابراین، بهترین راه برای حفظ ثبات و ایجاد تغییر در زندگی چیست؟
جواب یک کلمه است: صبر.
هنگام تلاش برای ایجاد عادات جدید، نمیتوانید نتایجی فوری انتظار داشته باشید. ایجاد عادتهای رفتاری جدید و مثبت که هم خودکار باشند و هم با شخصیت شما سازگار باشند، ممکن است چندین ماه طول بکشد. اما تمرین قدردانی و سپاسگزاری میتواند به ما کمک کند تا در این راه صبورتر باشیم. هر روز پنج مورد را که در زندگی خود نسبت به آنها شکرگزار هستید بنویسید.
انجام منظم این کار میتواند به شما احساس رضایت بدهد و به شما کمک میکند تا در این راه صبورتر باشید.
۹. روی مفهوم «اکنون و اینجا» تمرکز کنید
اکثر مردم زمان زیادی را صرف فکر کردن به گذشته میکنند و نگرانی در مورد آینده میکنند. این نشخوار فکری مانع تمرکز ما بر زمان حال و وظایف پیش رویمان میشود. حقیقت این است که زندگی فقط در لحظه اکنون برای ما قابلدسترس است. ذهن آگاهی یک تمرین روزانه بسیار ارزشمند برای حضور بیشتر در لحظهی حال، آگاهی از خود و تمرکز بر روی کار مورد نظر است.
ذهن آگاهی نه تنها میتواند به آگاهی بیشتر شما کمک کند، بلکه ثابت شده است که این روش یک ابزار عالی برای مبارزه با اضطراب، افسردگی و همچنین استرس است.
۱۰. با خودتان صادق باشید
بیصداقتی هیچوقت منجر به نتیجهی خوبی نشده است. اما میدانید بدترین نوع بیصداقتی چیست؟ رو راست نبودن انسان با خودش. قبل از اینکه بتوانید به انسانی که دوست دارید تبدیل شوید، ابتدا باید انسانی را که در حال حاضر هستید بپذیرید و تصدیق کنید. شناخت خود واقعیتان یک گام کلیدی در مسیر پیشرفت شما است.
از خودتان بپرسید:
- چه چیزی به شما انگیزه میدهد؟
- چه چیزی باعث میشود که شما هر روز از رختخوابتان بیرون بیایید؟
- کدام موانع داخلی مسیر پیشرفت شما را مسدود میکنند؟
پاسخ به این سؤالات میتواند بینش خوبی در مورد اینکه شما واقعاً چه کسی هستید و در چه مسیری باید حرکت کنید به شما ارائه دهد.
اجازه ندهید دیگران مسیر سرنوشت شما را تعیین کنند، نقاش سرنوشت خودتان شوید.
۱۱. به نحوهی صحبت کردن با خودتان توجه کنید
نحوهی صحبت کردن شما با خودتان ارتباط مستقیمی با میزان تحت کنترل بودن زندگی شما دارد. اگر دائماً خودتان را برای انجام ندادن کارهای مختلف و به دست نیاوردن چیزهای مختلف مؤاخذه میکنید، شما مهمترین عاملی هستید که مانع از پیشرفت خودتان میشوید.
به آنچه که در شرایط زیر به خودتان میگویید فکر کنید:
- وقتی یک اشتباه شرمآور را به خاطر میآورید.
- وقتی که به آینه نگاه میکنید.
- وقتی که در یک قرار عاشقانه منوی کافه را بررسی میکنید.
- هنگامی که یک روز تعطیل باید در محل کار باشید.
- وقتی به زندگی مورد نظر خود فکر میکنید.
شما نمیتوانید همه چیز را کنترل کنید، اما میتوانید گفتگوهایتان با خودتان را کنترل کنید. سعی کنید تا جایی که میتوانید با خودتان مهربان باشید و عبارتهای منفی را با موارد مثبت جایگزین کنید.
۱۲. از شکایت کردن، مقایسه کردن و فاجعه ساختن از وقایع خودداری کنید
این سه مورد که به آنها اشاره شد خطاهای شناختی نامیده میشوند. در واقع افکار موجود در پشت فرایندهای ذهنی شکایت کردن، مقایسهی خود با دیگران و فاجعه ساختن از وقایع عادی بر اساس دیدی تحریفشده نسبت به واقعیت شکل گرفته است.
- «هیچچیز هرگز مطابق میل من پیش نمیرود.» یا «من قرار نیست هیچوقت خوشحال باشم.»
- «فلانی همه چیز را با هم دارد. چرا زندگی او بهتر از زندگی من است؟»
- «اگر در این آزمون قبول نشوم مجموع نمراتم کمتر از حد عالی خواهد بود و هرگز نمیتوانم وارد دانشگاهی که میخواهم بشوم، در نتیجه آیندهی شغلی و زندگی من نابود خواهد شد.»
در واقع هیچکدام از افکار بالا به شما کمکی نمیکند. سعی کنید با هریک از این افکار منفی با جملات تأییدی مثبت و مبتنی بر واقعیت مقابله کنید. اظهار قدردانی نیز یک پادزهر قوی در مورد افکار منفی است.
۱۳. چهارچوب ارزشی خود را مشخص کنید
فهرستی از ارزشهای شخصی مختلف را مرور کرده و ارزشهایی را که بیشتر برای شما اهمیت دارند علامت بزنید. سپس، در صورت امکان، آن موارد را به پنج ارزش اصلی محدود کنید و از خود بپرسید که چگونه میتوانید این ارزشها را در خود پرورش دهید.
همچنین، ببینید کجاها این ارزشها را در جهت رضایت دیگران کنار میگذارید. اگر دائماً در کارهای روزمره خود به خاطر جلب رضایت دیگران وقفه ایجاد میکنید، در واقع شما نمیتوانید با ارزشهای خودتان زندگی کنید. حقیقت این است که شما مسئول شاد کردن دیگران نیستید. شما مسئول استفاده حداکثری از استعدادها، منابع و زمان خود هستید، برای تبدیل شدن به شخصی که قرار است باشید. ارزشهای شما باید نشاندهندهی این طرز فکر باشد.
شما مسئول تبدیل شدن به خودتان هستید نه شخص دیگری.
۱۴. ابزارهای مورد نیاز خود را جمعآوری کنید
آنچه را که برای دستیابی به اهداف خودتان نیاز دارید ارزیابی کنید. سپس به گزینههای موجود نگاه کنید:
- منابع آنلاین
- منابع فیزیکی
- دفتر برنامهریزی
- دفتر خاطرات و یادداشت (قلم و کاغذ)
- پادکستهای مفید/آموزنده
- موسیقی (انواع مختلف برای اهداف مختلف)
ابزارهای خود را جمعآوری کرده و آنها را برای مواقع نیاز در دسترس نگه دارید. برای مثال، ممکن است در یک موقعیت خاص نیاز به گوش دادن به موسیقیهای آرامبخش و تنشزا داشته باشید تا وضعیت روحی شما را بازیابی کنند که بتوانید به فعالیتهایتان ادامه دهید.
۱۵. چیزهایی را که نمیدانید بپذیرید
برای کنترل داشتن بر روی زندگی خود لازم نیست که همه چیز را بدانید. هیچکدام از ما چنین اطلاعاتی ندارد و حتی کسانی که بیشتر از شما میدانند لزوماً روی زندگیشان کنترلی ندارند. آنها احتمالاً تنها در تظاهر به همه چیز دانی بهتر عمل کنند.
اشکالی ندارد اگر بپذیرید که چیزی را نمیدانید، حتی وقتی که در آن زمینه متخصص هم باشید. به عنوان مثال، شما ممکن است نسبت به دیگران اطلاعات بیشتری در مورد نحوه عملکرد مغز داشته باشید، اما این بدان معنا نیست که همه چیز را در مورد آن میدانید.
به خودتان اجازه دهید از هیجان یادگیری چیزهای جدید لذت ببرید. در واقع هیچ چیز بیشتر از یادگیری به زندگی ما احساس معنا و هدفمندی نمیدهد.
تهیهی یک چکلیست برای تسلط بر زندگی
آیا شما در مورد این که کنترل زندگی خود را در دست بگیرید جدی هستید؟ خواندن این مقاله اولین قدم است، اما واقعاً در این مورد چه اقداماتی میخواهید انجام دهید؟ و چگونه میتوانید از انجام شدن صحیح این اقدامات مطمئن شوید؟
مفاهیم انتزاعی مانند «جمع و جور کردن زندگی» میتواند کمی گیجکننده باشد خصوصاً وقتی که قصد دارید یک تغییر واقعی ایجاد کنید. به همین دلیل است که یک روش عینی و قابلسنجش مانند ایجاد یک چکلیست در این موارد میتواند بسیار مفید باشد.
اما چگونه این کار را آغاز کنیم؟ با رجوع به نکتهی شماره ۱ یعنی تجزیه و تحلیل SWOT کار خود را شروع کنید. نقاط قوت شما که سر جایشان هستند، اما نقطهضعفها، فرصتها و تهدیدها چطور؟
با نقاط ضعف خود شروع کنید و آنها را بنویسید. سپس یکی را انتخاب کنید که فکر میکنید بیشترین تأثیر منفی را بر زندگی شما دارد. فرض کنید برای پیشرفت در حرفهی خود به مهارت یا تحصیلات بیشتری نیاز دارید.
چکلیست شما میتواند چیزی شبیه به این باشد:
- تصمیمگیری در مورد اینکه که میخواهید پنج سال دیگر به لحاظ شغلی در چه موقعیتی باشید.
- در مورد مهارتها یا تحصیلات مورد نیاز خود برای رسیدن به آن موقعیت تحقیق کنید.
- با شخصی که در آن حرفه مشغول به کار است و میتواند به شما راهنمایی کند تماس بگیرید.
- استفاده از دورههای آموزشی که نیازهای مهارتی و تحصیلی شما را ارائه میدهند.
- یک جدول شامل همهی گزینههای آموزشی، هزینههای تحصیلی و سایر اطلاعات مربوطه ایجاد کنید.
- بودجه خود را برای ادامهی تحصیل تعیین کنید.
- برنامهی پسانداز برای تأمین هزینهی تحصیل را شروع کنید یا برای وام کمکهزینهی تحصیلی درخواست دهید.
- تعیین کنید که چگونه این برنامهی آموزشی را در برنامه فعلی خود جای میدهید.
- در برنامهی آموزشی مد نظر ثبتنام کنید و کلاسها را شروع کنید.
البته، ممکن است ضمن پیش رفتن طبق این برنامه، موارد و جزئیات دیگری را هم در ذیل هر یک از وارد چکلیست اضافه کنید. اما با این حال هم داشتن یک چکلیست به شما چارچوبی برای سر و سامان دادن به اقداماتتان میدهد.
در واقع شما میتوانید یک لیست چک بر مبنای تمام نکات و استراتژیهایی که در این مقاله ارائه دادهایم ایجاد کنید. فقط خلاقیتتان برای تبدیل مفاهیم به اقدامات عملی استفاده کنید.
نکتهی پایانی
همانطور که خود را برای این سفر خودسازی آماده میکنید، به یاد داشته باشید که قرار دادن همه قطعات پازل زندگی در مکان مناسبشان زمان میبرد. بازگشت به مسیر درست یک فعالیت مستمر و دائمی است که هرگز متوقف نمیشود زیرا شما هرگز قرار نیست به فرایند یادگیری و رشد خود خاتمه دهید. شما همیشه مجبورید از روی موانع بپرید، دیوارهایی که راه شما را سد میکنند را خراب کنید و سختیها را دور بزنید. اما، با گذشت زمان این کار بسیار سادهتر میشود.
همانطور که به خودتان میآموزید که باید بیشتر با آگاهی بیشتری تصمیمگیری کنید و نسبت به اتفاقات رویکرد انتقادی کمتری داشته باشید، موانعی که در طول راه با آنها روبرو میشوید دیگر چندان غیر قابل عبور به نظر نمیرسند.
بنابراین، گام بعدی شما در جهت زندگی بهتر چیست؟ چگونه این تغییرات را در برنامه روزانه خود اعمال خواهید کرد؟
منبع: Live Bold and Bloom
نظرات