کمی قبلتر از این سر و شکل دیگری داشتند. دستهای شان حنا بسته بود، خالکوبی های کهنه روی صورت داشتند. گوشه میدانها و سهراهی ها بساط میکردند. از باطلالسحر و دعای محبت در آستینشان بود تا مهره مار و طلسم کتف گوسفند. اما حالا پای رمالها به شبکههای مجازی شده است. با ظاهری مدرن شماره حساب میدهند. مبلغ که پرداخت شد دیگر میتوانید روی بستهشدن زبان دشمنانتان تا برگشت معشوق از دست رفتهتان حساب باز کنید!
ایرنا زندگی : اگر شما هم از آن دسته افرادی هستید که فکر میکنید کار و بار این مدل رمالیها دیگر از سکه افتاده سخت در اشتباهید. کافیاست سری به صفحههای دعانویسی و باز کردن سرکتاب و نوشتن دعای محبت و باطل سحر بزنید تا با تعداد چند ده هزار نفری دنبال کنندگان شان شگفت زده شوید. اگر تصورتان این است که تنها آدمهای از همه جا رانده و مانده با سواد اجتماعی اندک، مشتری این قبیل کلاهبردارهای اینترنتی میشوند باز هم باید بگوییم که این طور نیست. میل به قدرت داشتن، محبوب بودن، به ثروت رسیدن و یک شبه از یک بازنده به تمام معنا به برنده تبدیل شدن چشم ها را کور و عقل آدمی را ضایع میکند. این طمعی است که انگار سرپوش و ترمزی برای آن نگذاشته اند و تا زمانی که انسان هست این امیال و سوء استفاده کنندگان از آن هم هستند.
*** تغییر ظاهر، جابه جایی مکان
کمی پیشتر از این رمالها شناخته شدهتر از آن بودند که بخواهی به دنبال شان بگردی. گوشه بعضی از قبرستانهای سالخورده، میدانگاهی ها و لچکیهای کوچک قدیمی، صحن امامزادهها و کنار چارسوق بازار شاه عبدالعظیم به راحتی میتوانستی پیدای شان کنی. لازم نبود پرسان پرسان بروی و خودت را به این کف بین ها برسانی. ظاهرشان داد میزد که آماده باز کردن سرکتاب و ریختن اتفاقهای آیندهات روی دایره هستند. کافی بود چند اسکناس حواله این زنها و مردهای میانسالی کنی که لباس های چرک تاب داشتند. خالکوبیهای صورت شان رنگ پریده شده بود و با ابروهایی که به هم گره خورده بود از آدم های ناگوار زندگیات و نقشههای شوم شان برای زمین زدن تو میگفتند. اصلا شگردشان همین بود. اسکناس که رد و بدل میشد انگار که معاملهای جوش خورده باشد چند جمله از تو میشنیدند، بعد زل میزدند به کف دست یا نینی چشم هایت، سرآخر هم شروع می کردن به قصهبافتن و توهم توطئه اطرافیان را در دل تو کاشتن. بعد که مشتری حسابی دلشوره میگرفت نوبت پرداخت اسکناسهای بعدی بود. این رمال ها کم ادعای خدایی نداشتند برای خودشان. اینجا بود که خیال جمعت میکردند گره این کلاف کور به دستشان باز میشود. یا تو را به دعانویس همکار دیگری حواله میدانند تا آن هم دشتی کند و یا این که بساط شان را از کیسه چرک مردهشان بیرون میآوردند و خودشان شروع میکردند به نوشتن عبارتهای درهم و ناخوانایی که سوادی برای خواندن شان نداشتند. حالا اما دیگر از این خبرها نیست. چند نفری باید واسطه شوند تا خانم های شیک رمال امروزی که سر تا پای شان عملهای جراحی به اصطلاح زیبایی اما زننده است به شما اعتماد کنند و جوابتان را بدهند. جای شان هم تغییر کرده. به جای آن بساط های توی کیسه حالا هر کدام صفحهای در فضای مجازی دارند و چند ده هزار دنبال کننده ضامن کسب و کار مضحک اما پر طرفدارشان است.
*** رمالها از پلیس فتا واهمه دارند
قبل تر ها این رمالها بودند که خودشان را به آب و آتش میزدند تا مورد اعتماد مشتریهای گذری قرار بگیرند. حالا اما این روق برگشته است. این فالگیرهای مجازی به شدت از پلیس فتا و گرفتار شدن واهمه دارند. به سادگی نمیتوان جواب درخواست و دایرکت گرفت و هر مشتری باید ضامن مشتریهای دیگر شود تا سرکار خانم یا آقای رمال که ادمین یک صفحه چند هزار نفری است افتخار بدهند و پای تماس تصویری بیایند. این قدمرنجه کردن بی حساب و کتاب هم نیست. «نجمه صالح نیا» دانشجوی طراحی جامدات است، با این حال دو بار پایش به این پیج ها باز شده است. خودش ماجرا را این طور شرح میدهد: «توی دانشگاه بودیم که بحث درباره خانمی که آینده را پیشبینی میکند بالا گرفت. یکی از دوستانمان از طریق یکی از اقوام با این خانم ملاقات داشت و میگفت همه پیشبینی ها درست از آب درآمده است. کنجکاو شدم. درخواست دادم که برای من هم فال تاروت بگیرند. فالها از ۴ ورق شروع میشد و به ۱۰ ورق میرسید. این خانم گفت تاروت ۱۰ ورقی جزییات بیشتری از زندگیام میگوید و انرژی بر است و برای همین به جای ۱۵۰ هزار تومان توافق اولیه ۳۵۰ هزار تومان میگیرد. هنوز باورم نمیشود که این مبلغ را در کسری از ثانیه برایش کارت به کارت کردم و پای حرفهایی نشستم که بعضیهای شان بدیهی بود و بعضیهای شان هرگز اتفاق نیفتاد.»
*** شگردی به نام توهم توطئه
این دسته از رمالها شگردهای تازهتری دارند. نجمه درباره فن بیان خانمی که ادعای دیدن آینده را داشته حرفهایی دارد: «این خانم ظاهر خیلی شیکی داشت. تماس تصویری که برقرار شد از جوان بودنش متعجب شدم. به نظرم میآید فن بیان خاصی هم داشت. خیلی دلگرم کننده رفتار میکرد. جوری که خیلی زود میتوانست اعتمادت را جلب کند. وقتی حرف میزدم حس صحبت با یک تراپیست کارکشته را داشتم. چند جملهای درباره خودم گفتم و او با انتخاب کارتها شروع به هشدار دادن کرد.شاید برای همین است که کارشان گرفته .آدم ها از دلداری دادن لذت می برند.می خواهند بدانند چه بر سرشان می آید و اگر فردی با دلسوزی بیاید در جبهه شما و در مورد دشمنان خیالی اطراف تان بدگویی کند و بگوید از شر همه نجات تان می دهد ناخودآگاه حس می کنید قهرمان زندگی تان را پیدا کرده اید و وابسته این قدرت پوشالی اش می شوید.»
*** بازگشت به رابطه از دسترفته گرانترین خدمات رمال هاست
وارد پیج یکی از مشهورترین دعانویسان اینترنتی میشوم. ۲۸ هزار نفر دنبال کننده دارد. در خصوصی که پیغام میگذارم یک پیام از پیش آماده روی صفحه مینشیند. «لطفا هایلایت ها را با دقت مطالعه بفرمایید.» شروع به خواندن میکنم. ابتدا درباره پیشینه قدرت دعانویسی و باز کردن سرکتاب مطالبی آورده شده. بعد یک راست رفته سر اصل مطلب. یک ویزیت ۱۰ تا ۲۰ دقیقهای برای دیدن چارت تولد شما چیزی حدود ۲۰۰ هزار تومان آب میخورد. باطل سحر بسته به سنگینی و مدت زمان مشکل قیمت متغیری بین ۴۰۰ تا ۱ میلیون تومان دارد. فال تاروت، قهوه، تسبیح، دعا برای زبان بند شدن دشمن، دعای محبت و دعای عزیز شدن بین ۱۵۰ تا ۵۰۰ هزار تومان هزینه بر میدارد. اما گرانترین خدمات این رمالهای آرا بیرا کرده اینترنتی بازگرداندن با عزت شما به رابطههای از دست رفتهتان است. وقتی با یک رابط به اطلاع خانم دعا نویس میرسانم که میخواهم نامزد از دست رفتهام را به رابطه برگردانم جواب میآید که برایم سرکتاب باز کرده و چه نشستهام که فرد مورد نظر در حال شروع رابطه جدی دیگری است !!! بعد پیغام میدهد که این کار انرژی زیادی میبرد. ۴ جلسه ۲۰ دقیقه ای کار دارد و باید ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان هزینه کنم تا معشوق نداشتهام به زندگیام برگردد!
*** به من گفتند حضورم اتفاقی نیست!
جدا از آن امیال همیشگی انسانها برای برتر بودن و پیش رفتن و قدرت داشتن اتفاق های دیگری هم هستند که پای آدمهای معقول را به بساط های سرکتاب و مراسم باطل کردن سحرهای خیالی باز میکند. «سعیده فرج اللهی» میگوید خیلی اتفاقی با یکی از این پیج ها آشنا شده و در خصوصی به آن ها پیغام داده است. حسابی تحویلش گرفتهاند و گفتهاند حضورش در این پیج به هیچ عنوان اتفاقی نیست و از بس در زندگی دل پاکی داشته نیروهایی هستند که می خواهند به او کمک کنند: «همه چیز اتفاقی پیش آمد. اما آن ها به من گفتند که خیلی اورژانسی به کمک نیروهای مثبت نیاز دارم. بعد از پرداخت یک مبلغ ناچیز به عنوان بیعانه به محلی که آدرس داده بودند رفتم. یک آپارتمان حوالی مرکز شهر بود. به کسی در این باره حرفی نزدم. یعنی هیچ کس از رفتن من به این مکان مطلع نبود. هنوز هم خودم را سرزنش میکنم واز خودم می پرسم چطور توانستم چنین ریسک خطرناکی بکنم.»
*** برایم مراسم باطل الطلسم گرفتند
در سالن آرایشگاه با چند نفر از مشتریهای یک دعا نویس اینترنتی آشنا شده است. بماند که بعدها کاشف به عمل آمده که همان خانم ها با گرفتن پورسانت از خانم رمال برای کسب و کاری که راه انداخته تبلیغ میکردند. در واقع نصف مشتریهای آرایشگاه مشتری پیج این خانم میشدند. «سارا واعظ نیا» میگوید وقتی از خانه این رمال به خانه بر میگشته در خیابان به پهنای صورت اشک میریخته :«من خواستم از آیندهام و سرانجام تصمیمی که در گرفتن آن دو دل بودم از این طریق آگاهی پیدا کنم. کمی صحبت کردم اما ناگهان همه چیز به هم ریخت. به من گفتند چرخ اقبال من به خوبی در حال حرکت بوده اما حالا کسی آن را متوقف کرده است.»
*** اطلاعات قطره چکانی و بیعانه برای جلسه بعدی!
همه چیز به یک جلسه ختم نمیشود. این صفحههای مجازی نباید از دنبال کننده خالی بمانند. پس شرط اول پاسخدهی و وقت گرفتن این است که عضو دنبال کننده این پیج ها باقی بمانید. رمالها از این طریق تبیلغات میگیرند و درآمد هنگفتی از این راه هم به جیب میزنند. شگرد بعدی این است که مشکل نداشته تان را آنچنان هولناک می کنند که شب تا صبح دیگر خواب به چشمتان نمیآید. «سارا» میگوید تا آن روز حتی اسمی از موکل نشنیده بوده است اما شبهای بعدی از ترس این مهملات خواب به چشمش نیامده و بدخلق شده است: «بعد از این که مبلغ جلسه اول را پرداخت کردم به من گفتند که ممکن است مرا سحر کرده باشند. تحلیل دیگر این بود که من همزاد شروری به همراه دارم که میل به تباه کردن زندگی ام دارد.خانمی که ادعا می کرد برایم سرکتاب باز کرده است به من گفت می تواند سیاهی طالعم را دفع کند و کاری کند که هر روز در نظر دیگران عزیز تراز دیروز شوم .طوری که دیگران نتوانند مخالفتی با من داشته باشند.اما گفتند باید بیعانه جلسه بعدی را بپردازدم تا آن ها فرصت این را داشته باشند که ببینند مشکل من طلسم داشتن است یا همزادم که میل به شرارت دارد.»
*** نظر مراجع عظام تقیلد درباره رمالی و دعا نویسی
با همه این حرف ها و هشدار ها در باره سودجویی رمال ها از فضای مجازی همچنان شاهد درآمد های کلان این قبیل آدم ها از این راه هستیم.تا به حال استفتائات زیادی در این باره از مراجع تقلید گرفته شده است.این موضوع از این منظر اهمیت دارد که بدانیم دعا نویسی به طور کل در اسلام و روایات رد نشده است اما شروط قید شده برای آن این نشانی را به ما می دهد که هر کسی با هر ویژگی ها و شخصیتی نمی تواند این کار را انجام دهد. سوال مشترک این استفتائات این است آیا دعا نویسی و فال گیری مورد تایید اسلام است و گرفتن پول و هدیه در قبال نوشتن این دعا ها چه حکمی دارد؟ در ادامه نظر قاطع علما در پاسخ به این سوال را جویا شدهایم.
آیت الله سیستانی :
مراجعه به دعا نویس معتمد اشکال ندارد اما سحر و جادو جایز نیست.سحر و جادو از محرمات و معاصی کبیره است و جایز نیست.»
آیت الله علوی گرگانی :
دعا نویسی از نظر شرعی اشکالی ندارد ولی فال گیری و جن گیری مورد تایید نیست.البته بیشتر دعا نویسانی که در بین مردم فعالیت دارند افراد کلاهبرداری هستند که به این امر مشغول شده اند.مراجعه به این افراد جایز نیست.زیرا بسیاری از آن ها معلومات کافی در این امر ندارند.گرفتن چنین پول هایی خالی از شبهه نیست و افراد نباید خود را در معرض چنین سوء استفاده هایی قرار دهند.»
آیت الله صافی گلپایگانی :
نوشتن دعاهایی که به دلیل معتبر از ائمه معصومین(ع) نقل شده و اجرت گرفتن در قبال آن اشکال ندارد.ولی مراجعه به دعانویسانی که به صورت های مختلف از منابعی که اعتبار شرعی ندارند نقل می کنند یا می نویسند جایز نیست و پول گرفتن این گونه «اکل مال به باطل »و حرام است. والله العالم.»
آیت الله مکارم شیرازی :
نوشتن دعاهایی که از حضرات معصومین (ع) نقل شده است و در کتب معتبر شیعه موجود است اشکالی ندارد .ولی نوعی از دعا نویسی که حرفه و شغل افراد سود جو شده است صحیح نیست.غالب کتاب هایی که به آن استناد می کنند اعتباری ندارد.این امر اگرچه ممکن است، ولی شرعا جایز نیست و بسیاری از مدعیان آن افرادی دروغگو یا خطاکارند.همچنین فالگیری از خرافات است و گرفتن پول برای گرفتن فال جایز نیست.»
نظرات