چاپ کد خبر: 7585
28 اردیبهشت 1398
از یادداشتهای یک روزنامه نگار

بیکاری نفی امنیت است

فرزاد وثوقی

از وقتی دولت به هر بهانه وارد موضوع قاچاق و واسطه گری شد و بخش خصوصی تبدیل به خصولتی گردید ،گرفتاری های اقتصادی ماآغاز شد.کار دراین حوزه وفشار برتولید کننده باعث شد تا قشر سرمایه گذار به سپرده گذار تبدیل شوند. اگر بخواهیم اقتصاد استانی مانند فارس را نبش قبر کنیم میراثی بدست مان می آید که البته جز افسوس چیزی درمورد آن نمی توان گفت چراکه احیای آنچه از دست رفته تلقی می شود محال است.

ازجمله عوامل مهم وتاثیر گذار برروند عدم توسعه اقتصادی درسطوح ملی واستانی بحث فساد است. فسادی که در عمل ودر دستگاههای دولتی صادرکننده مجوزها اتفاق افتاده ومی افتد وکسی را یارای برخورد با آن نیست. فساد هم سرمایه گذار را خسته ودلسرد می کند وهم ارزش آفرینی دراین حوزه را ضایع ومنهدم می کند،فساد ی که بطور پیوسته مورد تاکید مقامات است اما برای رفع آن از بدنه اقتصاد وسلامت اداری کاری انجام نمی شود.

بسیاری بزرگان جبهه سیاسی درسطوح ملی واستانی برسر مزاراقتصاد حضور یافتند وشعارهایی دادند اما نه این بازدیدها ونه آن شعارها هیچکدام تاثیر گذارنبوده است.انگار همه با موضوع اشتغال که پاشنه آشیل حفظ روابط اجتماعی فرهنگی وامنیتی  است مشکل داشته ودارند.

کارخانه های بزرگ وصاحب برندی در استان (فارس) مشغول فعالیت بوده اند که درتمام این سالها وتعمق در شعار سال که تماما رویکردی اقتصادی درجهت حفظ وصیانت تولید داشته اما چراغشان خاموش شده است .بنابر آنچه یکی از نمایندگان شیراز گفته یک سوم واحدهای تولیدی در شهرک صنعتی بزرگ شیراز تعطیل شده اند. این آمار که شاید با ملاحظاتی اعلام شده خود گویای سخت ترین شرایط در حوزه تولید وبی تفاوتی مدیران ونمایندگان ما به مسئله اقتصاد واشتغال است چراکه نمایندگان این دوره خصوصا، اغلب نقش وکیل الدله را بازی کردند تا وکیل الرعایا.

ما زمانی به عمق مصیبت واوج درد پی میبریم که مدیران ،کارمندان دولتی ونمایندگانی که سرموقع حقوقشان را دریافت می کنند وجیبشان پر وشکمشان سیراست با همین بحران اقتصادی مواجه ی عینی پیداکنند.

آقایانی که نمیدانند بنزین لیتری چنداست ودایم سوار خودروهای دولتی هستند وبرای سفر بلیط هواپیما دردست دارند وشاید اگر غافلگیراشان کنید قیمت بلیط هواپیما را هم نمی دانند و از بسیاری نقاط حوزه انتخابیه ویا تحت مسوولیت خود بی اطلاع می باشند وبه صرف دریافت چند گزارش و تلفن بسنده می کنند وتصمیمات غیرکارشناسی آنان مثلا در رفع بحرانی بی آبی وبیکاری در برخی مناطق شهرستان درمانگر نبوده است.

از آرایش نیرویهای حزبی وبه ظاهر وفادار به شخص پیروز در رقابت های سیاسی وتکیه زده به قدرت مشخص است که از بنیه تیم کارشناسان رسمی در امورحساس استفاده نمی شود. نیروهای درون سازمانی که سابقه طولانی درپست های معاونت ویا کارشناسی ارشد داشته ودارند وبیشتر از چاکران وخدمتگزاران حزبی بدون تخصص استفاده می شود وشائبه استخدام های بدون مجوز را ایجاد می کنند ودرنهایت این افراد بدون درک صحیح از داستان اقتصاد ورفاه اجتماعی وحتی تقویت بنیه امنیتی جامعه ویرانه ای را برای تیم بعدی برجای میگذارند.

   ما در مقاطع خاص از وجود مشکلات به بحران تبدیل شده ای نام میبریم که درآغاز دوران ریاست وحتی پیش از آن در دوره تبلیغات وارایه برنامه ها ، نام برده ایم. نامزدها آنچنان مردم مردم می کنند وبرنامه هایشان را اعلام می کنندکه برخی باورشان می شود اینان دلسوران واقعی مردم اند وبا آمدنشان مشلات حل می شود.

اما اینطورنبوده و نیست چراکه اینان شروع دوره جدید به بیان دوباره مشکلات می پردازند ودر اواسط راه پروژه معروف نمی گذارند کار کنیم را رو یم کنند . خطا های راهبردی در بی بهره ماندن فارس از استقرار صنایع مادر که بیشتر در استانهای اصفهان ویزد متمرکز شده است یک اشتباه فاحش بوده وهست اما باید این پرسش را مطرح کرد که در چهار سال گذشته وعلم به این مصیبت چه کرده ایم تا عوارض آن تعدیل شود.  یا اگر نتوانسته ایم فرش قرمز برای سرمایه گذار جدید پهن کنیم برای حفظ همان صنعت واشتغال قدیمی چه کرده ایم ؟

آنچه مسلم است برای حفظ اشتغال موجود در کارگاههای کوچک ومتوسط که کارآفرینان آن عمده بدهکاران سیستم بانکی هستند جلسات متعددی گرفته شده اما نه حرف نمایندگان ونه استانداران دراین زمینه با توجه به عملکرد تخصصی نظام بانکداری واستقلال آن و درخواست غیر منطقی دولت ومجلس از بانک مرکزی کارساز نبوده است. بطور کل اینکه بانک ها از طلب خود صرف نظر کنند ویا اینکه دیرکرد اقساط را بی خیال شوند ، قطعا سخنی از سر تخصص ودانستن مشکلات بانک ها نبوده ونیست. انگار بگویند نمایندگان حقوق یکسال اول نمایندگی خودرا ببخشند !یا به مدیران دولتی بگویند حقوق ها این ماه وآن ماه وماه دگر پرداخت نمی شود. آیا این آقایان هم مانند کارگران هفت تپه دست به تجمع نخواهند زد؟

مادر اقتصاد غیر از درشت گویی و بحث وبررسی درمورد نمودارهاواحتمالات ، پیش فرض ها وپیش گویی ها با موضوعی بنام معیشت ونان شب خانوارایرانی طرف حساب هستیم. کارگری که شاید بیمه نداشته باشد اما مزد یک روز خودرا نقدا باید دریافت کند ویا کارگری که مطابق قانون ونه بیشتر باید از مزایای قانونی خود دریک کارگاه بهره مند شود. نان ، مسکن ورفاه اجتماعی چیزی نیست که به وسیله آن بخواهیم ابزار سیاسی ویا چماقی برای ایجاد وبرخورد با اغتشاش بتراشیم . رفاه اجتماعی شاخه مهمی از امنیت است وبی تدبیری و کاهلی درآن درحکم اقدام به نفی امنیت وثبات اجتماعی است.

نظرات خود را برای ما ارسال کنید

آخرین اخبار