چو ایران نباشد تن من مباد
در دشتهای مرودشت و در محاصره کوههای زاگرس جنوبی فلات ایران، در ۶۰ کیلومتری شیراز و در جنوب غربی کشور، مجموعهای واقعی از فرهنگها، مهمترین بنای ایران قدیم از نظر وسعت و پایتخت تشریفاتی بهار امپراتوری هخامنشی قرار گرفته است. تخت جمشید، پایتخت سابق داریوش بزرگ بوده و در سال ۵۱۲ قبل از میلاد تأسیس شد که در دنیای باستان هیچ ساختمان چشمگیرتری وجود نداشت.
به گزارش اول فارس، تخت جمشید را میتوان نماد شکوه و عظمت در ایران باستان و یکی از مهمترین اسناد تاریخ تمدن جهان دانست. این بنای تاریخی در جهان به پرسپولیس نیز معروف بوده که نام یونانی آن خوانده میشود.
تخت جمشید شیراز
تخت جمشید به معنای مکانی است که پارسیان در آن زندگی میکنند. این بنا با نامهای دیگری مانند صد ستون یا چهل منار نیز شناخته میشود. بنای تخت جمشید در واقع توسط داریوش هخامنشی حدود ۲۵ قرن پیش روی تپهای به نام رحمت ساخته شده و به عنوان نماد شکوه و عظمت در ایران باستان بوده و یکی از دیدنیهای شیراز به حساب میآید. میتوان گفت تخت جمشید و بناهای باقی مانده در آن یکی از مهمترین اسناد تاریخ تمدن جهان محسوب میشوند و جلوه معماری کاخ شاهان هستند. پادشاهان هخامنشی در اوج قدرت، کاخهای سنگی خود را در دل کوهها ساختهاند تا تصویر روشنی از آینده حکومت خود به نمایش گذارند.
تخت جمشید یادگاری بر جای مانده از پادشاهان دوره هخامنشی در ایران از ۲۵۰۰ سال قبل از میلاد است. با توجه به گستردگی امپراتوری هخامنشی در ایران باستان که بخش قابل توجهی از شرق جهان را نیز در برمیگرفت، میتوان به شکوه مقر این پادشاهان در این بنای تاریخی پی برد. لازم به ذکر است که در میان شش پایتخت امپراتوری هخامنشی، تخت جمشید بزرگترین و شاخصترین پایتخت شناخته شده بود. باستانشناسان با مطالعه کتیبهها و آثار باقی مانده در این منطقه به پیشرفت تمدن در ایران باستان پی بردهاند. قوانین اجتماعی این دوره نیز بسیاری از مورخان را شگفتزده کرد.
تخت جمشید در جهان به پرسپولیس نیز معروف بوده که نام یونانی آن میدانند. منطقه تخت جمشید به سرزمین پارس نیز معروف است. معماران و هنرمندان بیشماری در ساخت این بنا شرکت داشتند و توسط کارگران زن و مرد ساخته شد. اما آنچه بر ارزش آن در طول تاریخ میافزاید، رفتار پادشاهان هخامنشی با کارگرانی است که در ایران باستان در ازای زحمات خود دستمزد و مزایای مناسبی دریافت میکردند. بنا بر اطلاعات موجود در کتیبهها، ساخت بنای تخت جمشید حدود ۱۲۰ سال به طول انجامید.
در کتیبهای که در سال ۳۱۱ پس از میلاد توسط شاهزاده ساسانی شاپور، پسر هرمزد دوم بر جای مانده، این مکان را سادستون به معنای «صد ستون» میداند. از آنجاییکه ایرانیان قرون وسطی این مکان را به جمشید، پادشاهی از اساطیر ایرانی نسبت میدادند، آن را به عنوان تخت جمشید میدانستند. نام دیگری که در این دوره به آن داده شد، چهل مناره است. بر اساس کتیبههای بر جای مانده از دوره هخامنشیان در نقاط مختلف، میتوان هدف داریوش را از ساخت این بنا، نمادی از ایران باستان معرفی نمود. ساخت و تکمیل کاخهای تخت جمشید تا پایان حکومت هخامنشیان ادامه یافت.
بخشهای زیادی از بنای تخت جمشید در زمان داریوش اول، خشایارشاه و اردشیر اول ساخته و تزئین شدهاند. کاخهای مجلل تخت جمشید سالها محل سکونت پادشاهان هخامنشی بوده و هنوز هم یکی از برجستهترین و ماندگارترین بناهای تاریخی به شمار میرود. برای چندین سال، کارگران برای ساختن کاخها و عمارتها، کوهها را کندند و کوهپایهها را سنگفرش کردند. مصالح اصلی در ساخت کاخها سنگ بودهاند که در مقاومتهای متفاوت از آنها استفاده مینمودند. کندهکاری و صیقل دادن سنگها به تکههای بزرگ و حمل کردن آنها به نقاط مختلف در ارتفاعات یکی از جذابترین قسمتهای ساخت بنای کاخ به حساب میآید. لازم به ذکر است که انتخاب کوههای اطراف مرودشت توسط داریوش اول با توجه به موقعیت کوه نسبت به طلوع و غروب خورشید، دشتهای سرسبز اطراف آن و قرار گرفتن این منطقه در جاده شاهی بوده که بسیار هوشمندانه برگزیده شد.
تخت جمشید چند سال قدمت دارد؟
صخرهای وسیع که در شمال غرب کوه مهر قرار داشته در ۵۱۸ سال پیش از میلاد مسیح یعنی حدود ۲۵۰۰ سال پیش برمیگردد. داریوش اول، سومین پادشاه هخامنشی، دستور ساخت کاخی عظیم در کوههای اطراف مرودشت را صادر کرد. تحقیقات حاکی از آن است که این پادشاه بزرگ محل اولیه احداث این بنای تاریخی را با توجه به محاسبات نجومی انجام داده است. این محاسبات نشان دادند که در برخی از روزهای سال زاویه نور آفتاب هنگام تابش مطابق بر محورهای عرضی و طولی تخت جمشید خواهد بود. از جمله مهمترین دلایل برگزیدن این ناحیه میتوان به اقلیم و خواص آن، قرارگیری در جاده شاهی و کوههایی شبیه به قلعه آن اشاره کرد. این جلگه از کوههای مختلف تشکیل شده، از بخش شرقی با دریاچه طشک، بخش جنوبی به ارتفاعات زرقان، شمال به کوهستان و در نهایت از بخش غربی به حسین کوه متصل میگردد. در این مکان وجود آب گوارا چراگاههای بزرگ و … سبب ایجاد دامداری و کشاورزی نیز شدهاند. البته ساخت عمارتها و مجسمههای این بنا طولانی شد و در زمان پادشاهان بعدی ادامه یافت. هر یک از کاخهای موجود در محوطه تخت جمشید در زمان یکی از پادشاهان دوره هخامنشی ساخته شد. نام این بنا در سال ۱۹۷۹ با عنوان دومین اثر برجای مانده از تاریخ و فرهنگ ایرانی در لیست میراث یونسکو ثبت گردید.
تخت جمشید قبل از ویرانی چگونه بوده است؟
در سالهای اخیر به دلیل آسیبهای فراوان به بناهای تخت جمشید، این محوطه بارها بازسازی شده است. در سال ۱۹۳۰ بازسازی تخت جمشید زیر نظر گروه باستان شناسی آمریکا انجام شد. در حین کاوش، کتیبه خشایارشاه کشف شد و به این ترتیب توانستند کاخ ملکه خشایارشاه را شناسایی نمایند. چند سال بعد، در سال ۱۹۳۵، یک گروه آلمانی برخی از کتیبهها را بازسازی نموده و کاخها و ستونهای کاخ آپادانا را تقویت کردند. روند بازسازی تخت جمشید تا سال ۱۹۴۰ ادامه یافت که منجر به کشف آثار و کتیبههای زیادی از این منطقه گردید. بسیاری از این آثار در موزه تخت جمشید و برخی از آثار کشف شده در موزه ملی ایران نگهداری میشوند.
عمارات و کاخهای بنا شده در تخت جمشید به علت قرار داشتن در پایین کوه رحمت که با نام میترا نیز شناخته میشد، از چشماندازی بسیار زیبا رو به درهها و جلگهها برخوردار بود. به دلیل شهرک مانند بودن محوطه تخت جمشید، میان کاخهای آن را مانند خیابان کرده و محلههای بخش داخلی بنا با نظمی خاص و طرحی مدرن تقسیمبندی شده بودهاند. لازم به ذکر است که این کاخها برای برگزاری جشنها و مراسم متفاوت نیز مورد استفاده قرار میگرفتند.
همواره سیستم لولهکشی در تخت جمشید یکی از برجستهترین بخشهای معماری به حساب میآید. برای هدایت آبهای جاری و باران، از آبراهایی استفاده میشد که در میان خیابانها حفاری گردیده بودند. در مجموع تمامی معماری این بنا از جمله محوطه سازی، شهرسازی، تزئینات فضای داخلی بنا و تفکیک سکونتگاه شاهان و نقاط مسکونی در همه این سالها دلیل معتبری بر قدمت ایران محسوب میشود.
بازسازی تصاویر تخت جمشید با هوش مصنوعی
اوج شکوه تخت جمشید به زمان امپراطوری هخامنشیان و قبل از حمله اسکندر و سوزاندنش بازمیگردد؛ زمان قبل از ویرانی تخت جمشید که هنوز سالم بود و معماری و شکوهش در تمام جهان میدرخشید. اگرچه امروز مخروبهای بیش از این کاخ باستانی پارسی باقی نمانده است اما به لطف پیشرفتهای اخیر در زمینه هوش مصنوعی های تصویر ساز از قبیل میدجرنی (Midjourney)، دال ای (Dell-E) یا لئونادرو ای (Leonardo ai)، هم اکنون میتوانیم تصاویر و نقاشیهایی از آن را در زمان قدیم و اوج شکوهش، بازسازی کنیم. البته که ما در مجموعه لحظه آخر این کار را برای شما کردهایم. کافی است گالری زیر را باز کرده و ۳۰ عکس طراحی شده هوش مصنوعی از تخت جمشید در زمان باستان را ببینید؛ از نمای بیرونی و هوایی گرفته تا تالارهای داخلی و تخت امپراطوری هخامنشیان.
برخی از عکسها یا نقاشیها نیز طرحهایی که از زمان گذشته یا قدیم به دستمان رسیده است و اگرچه که به زیبایی طرحهای بالا نیستند ولی جزئیات دقیقتری را از معماری و نقش و نگارهای هخمانشی با ما به اشتراک میگذارند. برخی نیز قدیمی هستند اما نه آنقدر که به ۲۵۰۰ سال پیش بازگردند.
چه کسانی تخت جمشید را آتش زدند؟
اسکندر مقدونی با توجه به اینکه آسیا را پیشکشی از طرف خدایان میدانست نیزهای را به سوی خاک آسیا روانه کرده تا قصد خود را که تصاحب پادشاهی هخامنشی بوده اعلام نماید. او در مسیر خود به سمت تخت جمشید هر چیزی را که بر سر راهش قرار داشت را نابود کرد، در ادامه از بابل به شوش یکی از پایتختهای آن دوره رسید. پس از ویرانی این شهر بخش وسیعی از سپاهیان را به سوی تخت جمشید روانه ساخت. در واقع اسکندر مقدونی همراه با سپاه خود با حمله به ایران در سال ۳۳۴ قبل از میلاد، دوران بزرگی و عظمت تخت جمشید را با آتش کشیدن آن و غارت خانهها به پایان رساند. او با به آتش کشیدن کاخ خشایارشاه، نفرتی که از پادشاهان هخامنشی داشت را نشان داد؛ اما این پایان ماجرا نبود، پس آتش به نقاط دیگری از این بنای تاریخی زبانه کشیده و موجب تخریب در سطحی وسیع از آن گردید.
گفته میشود مدتی کوتاه بعد از به آتش کشیدن تخت جمشید توسط اسکندر، او از این کار خود پشیمان شده و حتی مدتی را در این بنا سکنی میگزیند. بر همبن اساس تصمیم او بر آن شد تا آتش زدن تخت جمشید توسط خود را انکار نموده و فرد دیگری را مقصر این کار جلوه دهد. اما سودی که به آتش کشیده شدن تخت جمشید داشته این بوده بسیاری از کتیبههای نوشته شده بر خشت خام در دوره هخامنشی، در این اتفاق پخته شوند. این موضوع که در آتش قرار گرفتن گل خام خشک شده سبب میگردد تا سفالی شود و از همین جهت سفال مقاومت بیشتری پیدا کند. بنابر همین ادعا کتیبههای تخت جمشید تاکنون سالم باقی ماندهاند.
ساخت تخت جمشید
چهار پایتخت که در چهار مکان مهم و اصلی تمدن باستان بنا شده بودند، پایتختهای هخامنشیان محسوب میشدند که در تمام دوره پادشاهی و حکومت در آنجا میزیستند. بابل در مرکز تمدن بینالنهرین، هگمتانه در قلب تمدن مادها، شوش در تمدن عیلام و پارسه که به تخت جمشید معروف گردیده مرکز اصلی حکومت هخامنشیان به معنای خطه پارس، این چهار پایتخت نام داشتند. بنای تخت جمشید که همواره جهت گرد هماییهای بزرگ در سطح جهانی آن دوران و برگزاری مراسم مذهبی و آئینی و جشنهای مهم مورد استفاده قرار میگرفت، برای شاهان هخامنشی از اهمیت بالایی برخوردار بود. تمامی نمایندگان ایالتهای تابع امپراتوری آن دوران از اقصی نقاط جهان گرد هم میآمدند تا در کنار پادشاه اعیاد بزرگ را جشن بگیرند. در هنر و معماری که توسط دولتی نیکاندیش از آن دوران به نمایش گذاشته شده، میتوان تسامح، انساندوستی، دادگری و روح اغماض را به وضوح مشاهده نمود. لازم به ذکر است که تخت جمشید همواره نمادی از شکوه دوران هخامنشیان و بیانگر اقتدار و بزرگی آن پادشاهان بود. این عظمت به همگان با نژادهای متفاوت از مصر و هندوستان و لیبی، قفقاز و آسیای میانه، دریاچه آرال و خلیج فارس، همه و همه نشان میداد که با هر نژاد و آئین و زبانی با هم برابر و اعضای یک جامعه هستند.
معماری تخت جمشید
در بنای تخت جمشید از یکی از سکوهای اصلی حدود ۴۵۷ متر و رو به دشت غربی بوده و طول آن یک سوم کمتر از ارزان در نظر گرفته شد سکو در بنای تخت جمشید را با سنگهای خاکستری رنگ محلی ساختهاند که این سنگهای بهکار رفته در بدنه سکو با اضلاع متعدد و با انسجام بالا بعد از گذشت سالها همچنان پابرجا هستند. سنگها را با دقت و ظرافت بالایی تراش داده و با دم چلچلههای از آهن یا سرب به عنوان ملات به یکدیگر چسباندهاند و دیواری کوتاه در قسمت غربی سکو تعبیه کرده بودند تا چشماندازی به دشت داشته باشد. راه آبهایی را نیز در سنگهای روی هم چیده شده قرار داده بودند تا به همه نقاط روی سکو رفته و آبهای اضافی را با خود حمل نمایند. در این بین یک راه آب با طول یک متر و بیست سانتیمتر و عمق ۲ متر بر سکو نهادند. در نزدیکی بخش شمالی و در بدنه سکو دو سری پلکان با اختلاف ارتفاع ۱۰ سانتیمتری برای پلهها و عرض ۷ متر مقابل هم قرار دادند. این دو رشته پلکان را طوری بنا کردهاند که به صورت اندک اندک ارتفاع گرفته تا از آسبها بتوانند به آسانی از آنها بالا روند گفته میشود که مقامات و شاهان پارسی و ماد از پلکان در سمت راست و افراد برجسته و مقامات اقوام دیگر از پلکان در سمت چپ استفاده مینمودند.
نمادها در معماری تخت جمشید
برای ورود مهمانان روی سکو دروازهای با ارتفاع ۱۱ متر با نام دروازه ملل در زمان خشایارشاه ساخته شد. در قسمت ورودی این دروازه مجسمههای سنگی با نماد دو گاو بالدار که در آنها از چهره دو مرد با ریش بسیار و کلاه بابلی که به نام محافظان الهی کاخ بودهاند استفاده گردید. این تالار با ستونهای اعجابآورش علاوه بر این دروازه ورودی دارای دو دروازه جهت خروج در دو ضلع جنوبی و شرقی نیز بود. در این میان پارسها و مادها اجازه داشتند تا از دروازه جنوبی عبور نمایند و به تالاری وسیع که در زمان خشایارشاه با نام آپادانا بنا گشت وارد شوند و اقوام دیگر از ضلع شرقی وارد تالار صدستون که به زمان داریوش برمیگردد، میشدند.
در بخش پشتی کاخ آپادانا بنای دیگری به چشم میخورد. در بخش شرقی کاخی بنا شده از زمان خشایارشاه با نام کاخ سردروازه و در قسمت غربی کاخ قرار دارد که در زمان داریوش بنا گردید. لازم به ذکر است که آپادانا جزء بخش رسمی بنای تخت جمشید محسوب میشد و در قسمت شمالی قرار داشته اما حرمسرا و بخشهای جنوبی در قسمت جنوبی قرار گرفته بودند. از دروازهای در بخش شرقی تالار ملل که روبهروی ورودی ملل قرار داشت راهی تعبیه گشته بود که به سمت شرق میرفت که مختص اقوامی غیر از پارسها و مادها در نظر داشتهاند و به تالاری با چهار ستون میرسید. در واقع این مکانی برای دسترسی اقوام مختلف به غیر از پارسها و مادها به تالار تخت یا صدستون بوده و پیش از ساخته شدن کاخ آپادانا تالار تخت به دستور داریوش بنا گردیده بود محل تجمع برنامههای نوروزی محسوب میشد. در قسمت پشتی این کاخ خزانه شاهنشاهی با سه بخش قرار داشت. اما در مجموع باید گفت که بنای تخت جمشید یک بنای دفاعی نبوده از این جهت که پلکانی دوگانه و پهن با عرض ۷ متر برای هر پله رو به دشتی باز میرسید. نکته دیگر این است که این سکو از هیچ سمتی دیوار بلندی نداشته مگر در قسمت شرقی که جهت دفاع در مقابل سنگهای کوه و آبراههای ناشی از باران بود. با توجه به همه این مطالب به نظر میرسد کاخ تخت جمشید یا همان پارسه محیطی دوستانه بوده است.
نام دیگر تخت جمشید
اولین نام و نام اصلی تخت جمشید را پارسه گویند که بر اساس قوم پارسی بوده و از نوشتههای برجای مانده از کتیبهای از خشایارشاه و یک الواح ایلامی کشف گردید. اما یونانیان این مکان را پرسیس میخواندند. در نوشتههای به جای مانده از آن دوران آمده که یونانیان تخت جمشید را پِرسای میگفتند که بعد آخیلوس آن را به پرسِپ تولیس خوانده که به معنای ویرانکننده شهرها است. به مرور زمان به پرسپولیس به معنای شه پارسیان تغییر یافت و شهرت جهانی پیدا کرد. اما پس از فروپاشی پارسه و با روی کار آمدن ساسانیان، نام این مکان به صد ستون تغییر یافت. در این میان به چهل منار نیز میشناختند. در ادامه در برخی آثار آمده که در برههای از زمان تخت جمشید را، تخت سلیمان نیز مینامیدند که برگرفته از نام پیامبر بود. در راستای بهوجود آمدن شاهنامه، ایرانیان این مکان را با نام جمشید پادشاهی افسانهای خواندند و معتقد بودند که بر سنگ نگارهها تصویر او حکاکی شده است و این مکان را تخت جمشید نام نهادند.
تخت جمشید کجاست؟
در مرودشت استان فارس و در منطقهای با آب و هوای بسیار مطبوع در محیطی کوهستانی بنای تاریخی تخت جمشید قرار گرفته است. این بنا در بین روستاهای فیروزه، اصطخر و کناره واقع گردید. برای رسیدن به این بنا اگر از سمت شمال راهی میشوید باید از آباده در شمال فارس وارد بزرگراه آباده – صفاشهر شده و سپس بعد از گذشتن از صفاشهر و سعادت شهر، خود را به اتوبان مرودشت برسانید. پس از عبور از دو روستای اصطخر و هشتیجان، خروجی تخت جمشید را خواهید دید. وارد زیرگذر شده و پنج کیلومتر را بپیمایید. در این لحظه ورودیهای تاریخ باستانی ایران به چشم میخورد. اما از منظری دیگر تخت جمشید در فاصله ۴۰ کیلومتری از محل قرارگیری کاخ کوروش کبیر در پاسارگاد واقع شده است. پاسارگاد در دشت مرغاب و در نردیکی دره رود سیبند و در شمال تخت جمشید قرار دارد. این رود در منطقه جلگهای در مرودشت و کوه رحمت قرار گرفته و به همین علت داریوش دستور داده بود تا تخت جمشید را بر دامنه بخش غربی کوه و رو به دشت بنا نهند.
آدرس و موقعیت جغرافیایی تخت جمشید
در شمال شرقی شهر شیراز و در فاصله ۷۰ کیلومتری آن، در جنوب غربی مرودشت و در فاصله ۱۰ کیلومتری و ارتفاعی۱۷۷۰ متری از سطح دریا بنای تخت جمشید به چشم میخورد. این بنا در قسمت غربی نمایی با طول ۴۵۵ متر، در بخش شرقی طول نمای آن ۴۳۰ متر، در ناحیه جنوبی طول نما نردیک به ۳۹۰ متر و طول نما در قسمت شمالی آن به ۳۰۰ متر میرسد. گفته میشود که با توجه به طول بنا، تخت جمشید به آکروپلیس یونان شباهت دارد اما بر اساس عرض آن، تقریبا از وسعتی پنج برابری نسبت به این بنا برخوردار است. تخت جمشید را در دامنه کوه رحمت که با نام مهر یا میترا نیر شناخته میشد، بنا نهادند.
از نام این کوه میتوان به مقدس بودن آن نزد مردمان آن زمان نیز پی برد. این کوه را تا دو سده قبل به نام شاهی نیز میشناختند. از همان زمانهای دور جلگه مرودشت محل تمدن ایلامی بود، همان شهر که کوروش و نیاکانش بر پادشاهی خود در آن صحه گذاشتند. بنای کاخهای این مجموعه از سه جهت درون این جلگه و از جهت شرق بر کوه مهر یا رحمت ساخته شد. تخت جمشید شیراز در ارتفاع ۸ تا ۱۸ متری از جلگه مرودشت بر سکویی سنگی بنا گردید.
بهترین زمان برای بازدید از تخت جمشید چه موقع است؟
همانطور که میدانید محوطه تخت جمشید فضای روباز بوده و به همین دلیل در فصول گرم سال بازدید از این فضا به علت تابش مستقیم نور خورشید غیرقابل تحمل خواهد بود. اما میتوان در روزهای ابری به این مکان مراجعه کرد؛ بنابراین نیمه دوم سال میتواند زمان مناسبی برای بازدید از این بنای تاریخی باشد. همچنین در ساعات آغاز روز و بعد از خنک شدن هوا م توان به راحتی از این فضا بازدید نمود. به دلیل قرارگیری تخت جمشید در منطقه کویری، شبها و اوایل روز در نیمه دوم سال بسیار سرد هستند. لازم به ذکر است در روزهای تعطیل سال این مکان بسیار شلوغ بوده پس حتیالامکان روزهای غیرتعطیل را جهت بازدید انتخاب نمایید. در زمانهای شلوغ و پررفت و آمد نمایش و برنامههایی در هنگام غروب خورشید در این مکان برگزار میشوند. بازدید از تخت جمشید در تمام طول سال امکانپذیر بوده اما در روزهایی مانند عزاداریها و سیزدهم ماه فروردین و برخی روزهای خاص دیگر این امکان وجود نخواهد داشت.
نقش های برجسته و سنگ تراشی های تخت جمشید
سنگ تراشیها، نوشتهها و نقوش برجسته در بخشهای مختلف این بنای تاریخی حکاکی شدهاند. پژوهشگران همواره این آثار را مهمترین اسناد موجود در جهت اثبات تمدنهای اولیه ایجاد شده در تاریخ جهان میدانند. این آثار و نقوش برجسته برجای مانده در تخت جمشید به زمان پادشاهی داریوش اول در سالهای ۴۸۶ تا ۵۵۲ قبل از میلاد و در زمان خشایارشاه از سالهای ۴۶۵ تا ۴۸۶ قبل از میلاد مسیح و همچنین اردشیر اول در سالهای ۴۲۵ تا ۴۶۵ قبل از میلاد برمیگردن این پادشاهان در کاخهای تخت جمشید حکومت و زیست میکردند اما آنها را در منطقه نقش رستم به خاک سپردهاند.
کارشناسان بر اساس مشاهده تندیسها، کتیبهها و سرستونها و اشیای باقی مانده و بررسی آنها توانستند به ابزار مورد استفاده در این حکاکیها و کندهکاریها پی ببرند. در این حفاریها از سرب آب شده و چرم جهت حفاظت از این آثار استفاده نمودند. آنها دلیل استفاده از این سرب را که بسیار نرم بوده و از شکلپذیری بسیار خوبی برخوردار است این موضوع میدانند که در هنگام زلزله تخریب نمیشود. از دیگر شگفتیهای معماری تخت جمشید میتوان به ستونهای ساخته شده از چوب اما با ابتدا و انتهای سنگی نام برد چوب به این ستونها از ساجهای هندی و درختان بزرگ لبنانی بودند.
تزئینات بهکار رفته در تخت جمشید
رنگ روی مجسمهها و تندیسها و سنگهای زینتی تراش خورده نشان از محافظت این رنگها از لایههای قسمت زیرین این آثار میدهند. بر تندیسها زیورآلات و روی صورت و موها را با طلا و سنگهای با ارزش زینت داده بودند. بنابر نشانههای باقی مانده از عمق و ظرافت این کندهکاریها میتوان گفت که انجام همه این امور باظرافت شاید حدوداً سالها به طول انجامیده باشد. تمامی کاخهای تخت جمشید آراسته با این نقوش برجسته هستند، همچنین حکاکیهای برجسته بر پلکان ورودی در کاخها، چارچوبها، سردرها و پنجرهها نیز به چشم میخورند.
اما در اکثر این نقشها دیده میشود که شاهان هخامنشی به حالت ایستاده یا نشسته بر تخت بوده و مورد ستایش قرار میگیرند. در نقوش برجسته کاخ آپادانا که بر پلکان قسمت ورودی و ضلع شرقی بوده و آسیب کمتری نیز دیدهاند تصویر شاه و نگهبانش، اسبها و ارابههایشان و بزرگان دربار حکاکی گردیدهاند. این تصاویر حک شده که به بیش از ۸۰۰ نقش میرسند به حالت ملکوتی روی دیوار ضلع شمالی این کاخ حک شده و تقریباً بر اثر آسیبهای زیاد قابل رویت نیستند. اما در بخش بیرونی پلکان در ضلع جنوبی و درون کاخ به ترتیب کمانداران پارس و خدمتگزاران را حکاکی کردهاند.
روی پلکان در کاخهای سه پادشاه اردشیر، داریوش و خشایارشاه نیز تصویر سربازان هخامنشی به همراه خدمتگزاران به صورت برجسته قرار گرفتهاند. در بخش ورودی و دیوارهای کاخهای اردشیر و داریوش و همچنین قسمت غربی این کاخ به ترتیب تصاویری از مبارزه پادشاهان با دیوهای افسانهای و نقوشی از ملل تابعهح کاکی گردید. ب طور کلی تعداد تمامی این نقوش حکاکی شده در بخشهای متفاوت در بنای تخت جمشید به بیش از ۳۰۰۰ نقش میرسند.
سنگ نوشته های تخت جمشید
در تمامی سنگ نوشتهها در بنای تخت جمشید کسی در حال خضوع نبوده و تمامیِ نمایندگان از ملل مختلف به عنوان عضوی از یک جامعه بزرگ بودهاند که همگی آنها شخصیتی مستقل داشتهاند. در این نوشتهها با یک درخت سرو فاصله ملل مختلف را از یکدیگر نمایش دادهاند که این رتبهبندیها بر اساس فاصله و فرهنگ آنها صورت پذیرفت. مردم تمامی ملل میتوانستند آزادانه لباس، زبان و حتی فرهنگ خود را مورد استفاده قرار داده و راهنمای آنها، پارسی و مادی هستند. در اینجا هرگز کسی سوار بر اسب جهت در معرض نمایش قرار دادن برتری پارسیها، به چشم نمیخورد. در اینجا نمایندگان از ملل مختلف را خواهیم دید که دستهای خود را جهت نشان دادن دوستی به سوی یکدیگر دراز کردهاند. از جمله نمادهای این سنگ نوشتهها میتوان به کلاه شیاردار بلند که نشان از مقام ارتشی، داشتن عصا در دست که نشان از مقامی عالی، کلاهی بلند اما ساده که نشان از بزرگی و عظمت، کلاهی استوانهای مانند اما کوتاه که نشان از کارمند دربار بودن را دارند، اشاره نمود.
سنگ نبشتههای داریوش بزرگ
داریوش شاه کبیر، شاه شاهان، شاه سرزمینها، پسر ویشتاسپ هخامنش، کسی که سازنده این کاخ است. اهورا مزدای بزرگ که کشور پارس زیبا، دارنده اسبان خوب، دارنده مردان خوب را به من ارزانی داشت به خواست اهورا مزدا و نیز من داریوش شاه از دیگری نمیترسم، اهورا مزدا مرا یاری کند، با بغان خاندان شاهی و این کشور را اهورا مزدا از دشمن، از خشکسالی و از دروغ بپاید. به این کشور نه دشمن، نه خشکسالی، نه دروغ، بیایید این را من چون بخشایشی از اهورا مزدا با بغان خاندان شاهی درخواست میکنم. باشد که این نیکی را اهورا مزدا با بغان خاندان شاهی به من بدهد. من داریوش شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه کشورهای بسیار، پسر ویشتاسپ هخامنشی هستم.
داریوش شاه گوید: به خواست اهورا مزدا اینها هستند کشورهایی که من افزون بر مردم پارسی، از آنِ خود کردم، که از من ترسیدند و به من باژ دادند: ایلام، ماد، بابل، ارابایه، آشور، مسر، ارمنیه، کبدوکیه، سارد، ایونیهایی خشکی و (آنها) که کنار دریا هستند، و کشورهایی که آن سوی دریا هستند، اسَگرتیا، پارت، زرنگ، هرات، بلخ، سغد، خوارزم، ثتگوش، رخج، سند، گندار، سَکَ، مَکَ. داریوش شاه گوید: اگر اینگونه بیندیشی «از دیگری نترسم» این مردم پارس را بپای؛ اگر مردم پارس پاییده شوند، از این پس شادی پیوسته به دست اهورا بر این خاندان فرو خواهد رسید. داریوش شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه کشورها، پسر ویشتاسپ هخامنشی.
داریوش شاه گوید: این است شهریاری که من دارم، از سکاهای آن سوی سغد، از آنجا تا کوش، از هند، از آنجا تا سارد، که آن را اهورا مزدا، بزرگترین بغان بر من ارزانی داشت. اهورا مزدا مرا و خاندان مرا بپاید.
کتیبههای خشایارشاه
خدای بزرگ اهورا مزدا است، که این زمین را آفرید، که آن آسمان را آفرید، که آدم را آفرید، که شادی را برای آدم آفرید، که خشایارشاه را شاه کرد، یک شاه از بسیاری. یک فرماندار از بسیاری. من خشایارشاه، شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه سرزمینهای دارنده همهگونه مردم، شاه در این زمین بزرگِ دور و دراز. پسر داریوش شاه هخامنشی. به خواست اهورا مزدا این دالانِ همه کشورها را من ساختم. بسیار (ساختمان) خوب دیگر در این (شهر) پارس ساخته شد، که من ساختم و پدر من ساخت. هر بنایی که زیبا دیده میشود، آن همه را بخواست اهورا مزدا ساختیم. اهورا مزدا مرا و شهریاری مرا بپاید و آنچه را که به دست من ساخته شده و آنچه را که به دست پدر من ساخته شده، آن را اهورا مزدا بپاید. داریوش را پسران دیگری بودند، ولی چنانکه اهورا مزدا را کام بود، داریوش، پدر من، پس از خود، مرا بزرگترین کرد. هنگامیکه پدر من داریوش از تخت کنار رفت، به خواست اهورا مزدا من بر جایگاه پدر شاه شدم. هنگامیکه من شاه شدم، بسیار ساختمانهای والا ساختم. آنچه را که به دست پدرم ساخته شده بود، من آن را پاییدم و ساختمان دیگری افزودم. آنچه را که من ساختم و آنچه که پدرم ساخت آن همه را به خواست اهورا مزدا ساختیم. پدر من داریوش بود؛ پدر داریوش ویشتاسب نامی بود. پدر ویشتاسب آرشام نامی بود. هم ویشتاسب و هم آرشام هر دو در آن هنگام زنده بودند، اهورا مزدا را چنین کام بود، داریوش، پدر من، او را در این زمین شاه کرد. زمانیکه داریوش شاه شد، او بسیار ساختمانهای والا ساخت.
سنگ نبشته اردشیر یکم
خدای بزرگ است اهورا مزدا که آسمان را آفرید، که این زمین را آفرید، که مردم را آفرید، که شادی را از برای مردم آفرید، که اردشیر را شاه کرد. به خواست و تأیید اهورا مزدا، این کاخ را که پدرم خشایارشاه بنایش را شروع کرده بود، تمام کردم. باشد که اهورا مزدا، مرا و شهریاری مرا و آنچه که من کردم، جاودان دارد.
با بررسی تمام این نقوش برجسته در تخت جمشید میتوان به این موضوع پی برد که پادشاهان هخامنشی اتحاد، فرهنگی غنی و برابری و مساوات اجتماعی را در طول سلطنتشان برای همگی خواستار بودهاند. گمان میرود علت شناخته شدن پرسپولیس در جهان امروز همین موضوع باشد.
ستون های تخت جمشید
در بنای تخت جمشید سازهها و کاخهای بسیاری ساخته شدهاند که از معروفترین آنها میتوان به ستونها و سرستونها اشاره کرد. ساخت این ستونهای مرتفع و حجیم تا به امروز برای معماران جالب توجه بوده است. باستانشناسان این ستونها را سندی در جهت اثبات عظمت و شکوه این بنا میدانند. این ستونها تنها بخش اندکی از این کوشک عظیم را به نمایش گذاشتهاند و امروزه تنها ۱۴ ستون از ۷۲ ستون در کاخ آپادانا به چشم میخورند. ارتفاع هر یک از این ستونها به بیش از ۲۰ متر رسیده و در حدود ۸۵ تن وزن دارند. ۱۲ ردیف ستون، هر یک از سه ایوانِ کاخ آپادانا را تشکیل دادهاند. شیرهای دو سر روی ستونها، تندیس ایوان شرقی و گاو، تندیس ایوان غربی را ساخته بودند. سرستونهای رنگی با تصویر گاو در تالار اصلی قرار دارند. تمامی این سازهها از نقش و نگارهای شبیه به یکدیگر ساخته شدهاند و با همه تغییرات و آسیبهایی که دیدهاند همچنان بسیار باظرافت و چشمنواز هستند. در اکثر تصاویر وجود داشته از تخت جمشید در دنیا این ستونها و سرستونها به چشم میخورند که میتوان آنها را به عنوان نماد این عمارت باستانی به حساب آورد. همانطور که پیشتر اشاره شد سرستوها به صورت سرِ گاو، شیر یا عقاب طراحی شدهاند. در مجموع ۴ گونه سرستون در بنای تخت جمشی در شیراز بهکار رفته است که باستانشناسان غربی آنها را زومورفیک گویند.
- گاودوسر: گاو دوسر نوعی از سرستویهای پرسپولیس در شیراز بوده که با وزنی در حدود یک و نیم تن در رأس ستونهای این کاخ تاریخی جای گرفتهاند.
- اسفنکس: نوع دیگری از سرستونها را اسفنکس نامند که با ترکیبی از مردی با صورتی پرریش و کلاهی به سر و با بدن یک گاو ساخته شدهاند.
- شیر شاخدار: در ضلع شرقی کاخ آپادانا سرستونهایی قرار گرفتهاند که در دو سمت هر یک آنها نماد شیرهای شاخدار تعبیه شده است.
- گریفی: شیردال یا گریفین به سرستونهایی اطلاق میگردد که ساخت آنها متشکل از سر عقاب با بدن شیر است و در قسمت پشت گردن آنها، موهایی قرار گرفتهاند که مانند موی اسب هستند.
بخش های مختلف تخت جمشید
کاخهای تخت جمشید را در مکانی صاف بنا نهادند که در بخش ورودی آن پلکانی نیز تعبیه شدهاند. بخشهای مختلف این بنا که با نامهای خزانه، کاخ نشیمن، دژ و کاخهای تشریفاتی شناخته میشوند در مکانی در حدود ۱۲۵ هزار مترمربعی بنا گردیدهاند.
پلکان ورودی تخت جمشید
در دو ردیف به صورت موازی اما قرینه پلکان ورودی را قرار دادهاند. این پلهها را که تا بالا زیکراکی مانند، با سنگفرشی در میان آنها ادامه داشتهاند، در ارتفاعی با ۱۲ متر به سطح بزرگ کاخها رساندهاند. گفته میشود بنا نهادن آنها به فرمان داریوش اول و خشایارشاه صورت پذیرفت. برای راحتی در رفت و آمد سواران ارتفاع این پلهها را کوتاه در نظر گرفتهاند؛ اما برای احترام نهادن به پادشاهان اجازه ورود به آنها داده نمیشد.
نکته جالب این بوده که در میانه راه این پلهها سکوهای کوچکی با عنوان پناهگاه یا سنگری با ارتفاع ۶۴ سانتیمتری تعبیه کرده بودند و درون آنها را با طاقچههایی به شکل مستطیل زینت نهادند که آنها را نماد دروازههای قلعه پارسیان مینامند. این پلهها را با قطعههای سنگی به عنوان چفت و بدون بهکار بردن هیچگونه ملاتی روی یکدیگر قرار دادهاند. نکته جالب این است که چهار یا پنج عدد پله را با استفاده از تراش دادن هر قطعه سنگ بزرگ ساختهاند که اکنون با گذشت زمان دچار ساییدگی شدهاند. در انتها راه این پلکانها به دروازه ملل ختم میشود. مجموعاً ۱۱۱ پله را با طول ۶۹۰ سانتیمتر، ۳۸ سانتیمتر عرض و ۱۰ سانتیمتر فاصله بین دو پله ساختهاند.
دروازه ملل
در بخش شمال غربی تخت جمشید بعد از فاصلهای ۱۲ متری از مسیر منتهی به پلکان ورودی، کاخی کوچک با نام دروازه ملل قرار دارد. این کاخ را با نامهای دیگری همچون کاخ دروازه کشورها، کاخ خشایارشاه و کاخ انتظار نیز میشناسند. نامگذاری آن با عنوان دروازه ملل را، تنها به دلیل وارد شدن نمایندگان دیگر ملتها از این بخش و ورود آنها به کاخهای دیگر میدانند. از نظر ظاهری برای این وروردی میتوان از به پیشگاههایی در قسمت شرقی، غربی و جنوبی با دیوارهای خشتی و بلند و چهار ستون آن اشاره نمود که همگی با تندیسهایی ترکیبی با شکل گاوهایی بزرگ و موجودات دیگر اساطیری با سر انسان زینت داده شدهاند.
تالار اصلی در دروازه ملل وسعتی بیش از ۶۰۰ مترمربع را دارا بود. بام کاخ را در ۱۸ متر و ستونها را در ارتفاعی حدوداً ۱۶ متری ساخته بودند. این ستونها کمتر تخریب شده و امروزه کاملترین آنها محسوب میگردند. قسمت زنگولهای شکل بخش پایینی ستونها دارای شیارهای عمودی بوده و در قسمت بالایی ستون، بر استوانهای شیاردار سنگی گرد را با گل ستون قرار دادهاند که آن را با نقش و نگارهای گل و برگ مانند تزئین نمودند و سرستون روی آن به حالت نیمتنهای از گاو به چشم میآید. از این ستونها در جهت نگهداری سقف کاخ نیز بهره میبردند. در درگاه بخش جنوبی دروازه ملل که از بخشهای شرقی و جنوبی مرتفع تر بوده هیچگونه نقش و نگاری به جشم نمیخورد؛ اما در دو سمت این درگاه تنها تندیسهایی از دو گاو نر قرار دادهاند که به سوی قسمت غربی دست نظارهگر هستند. در واقع این تندیسها در ایران باستان و البته دیگر نقاط جهان به ابوالهول نیز معروف بودهاند. جالب است بدانید که از نظر ظاهری این تندیسها در اقصی نقاط جهان متفاوت بوده و سر آنها دارای اشکالی از دیگر جانوران یا دیو هستند. در نتیجه وقتی وارد محوطه شوید دقیقاً روبهروی شما واقع میگردند.
از دیگر ویژگیهای این تندیسها در ورودی دروازه ملل این است که گاوها حالتی مانند دویدن را منتقل میکنند و صورت آنها را با ریش بندی به شکل مستطیل و سر آنها را با موهای حالتدار و گل و برگ و بوته زینت دادهاند. در قسمت بالایی این تندیسها سنگ نوشتههایی به صورت قرینه قرار گرفتهاند که با خط میخی به سه زبان ایلامی، بابلی و فارسی باستان نقش بستهاند.
اتاقی وسیع و دارای چهار ستون که اطرافش را فضایی مانند سکو پوشانده است، پس از گذر از درگاه غربی به چشم میخورد. میانه این سکو برآمدگی مانند یک میز قرار داشته و منظره درونی آن از کاشیهای رنگی با رنگهای آبی، نارنجی و سبر پوشیده بود. ایوان جنوبی دروازه ملل نیز روبهروی حیاط شمالی کاخ آپادانا واقع گردید. همچنین آستان شرقی با این تفاوت که ابولهولهایی را با بدن گاو و سر آدمیزاد و بالهای عقاب به جای تندیسهای گاو قرار دادهاند، همانند بخش غربی به حساب میآید. در حیاط شمالی کاخ صدستون در تخت جشید که در کوهستان در بخش شرقی قرار گرفته میتوان سمت و سوی نگاه تندیسهای آستان شرقی را نظاره کرد. در حدفاصل بخش شرقی دروازه ملل و کاخ صدستون خیابانی با نام خیابان سپاهان قرار دارد. به این دروازه اتاق انتظار نیز میگفتند.
خزانه تخت جمشید شیراز
در قسمت شرقی موزه تخت جمشید و کاخ ملکه و بخش جنوبی کاخ صدستون محلی جهت نگهداری از گنجینههای گرانبهای شاهی تعبیه شده بود که به آن خزانه میگفتند. بخشهای باقی مانده از این ساختمان وسیع با دیوارهایی مرتفع محیط شده و ارتباط آن توسط خیابانهایی گسترده از دیگر کاخهای اطراف قطع گردید. این ساختمان با عنوان ساختمان اداری در دوره پادشاهی داریوش بنا شده و از اولین بناها محسوب میشود. سربازان در اتاق کوچکی در بخش غربی خزانه قرار میگرفتند و حیاطی رو به چند تالار با ایوانهایی متشکل از ستونها در شرق این ساختمان وجود دارد. بخش داخلی ساختمان خزانه را قسمتهایی از جمله سه تالار که هرکدام دارای چهار ستون بودهاند، دو تالار وسیع دیگر که میان آنها را راهرویی در نظر گرفتهاند و یک اتاق که در دل آن ستونی قرار داشته، تشکیل میدهند. همگی این ستونها را با چوب ساختهاند که روی آنها را با نقش و نگارهایی نیز تزئین کردهاند. از خاکبرداری و حفاری در بخش شمالی ساختمان خزانه در طی دو سال ۱۳۳۱ تا ۱۳۳۳ هزاران لوح کوچک از جنس سفال و دو سرستون با نماد عقاب دو سر پیدا شده که ممکن است جهت قرارگیری در بخش ورودی یکی از کاخها بوده اما آن را جابهجا نکردهاند.
در ساختمان خزانه و در بخش شمالی آن نشانههایی وجود دارند که حاکی از گسترش این بنا بعد از بنا نهادن اولیه آن هستند. بر سنگ مرمر یافت شده در این مکان دو نشانه برجسته با نمایی به رنگ آبی تیره دیده شده که از مهمترین آثار بوده است. هر دوی این نقشها نشان بر آن هستند که پادشاه بر تخت نشسته و بزرگان دربار و سربازان اطراف او را احاطه کردهاند. این نقشهای برجسته را که از دیوار ورودی برداشته بودند وارد خزانه نمودند، آنها در ابتدا روی پلکان بخش ورودی قرار داشتند. بعد از کشف کردن این آثار، یکی از آنها را در موزه ملی ایران واقع در تهران و نقش برجسته بعدی را در بنای تخت جمشید در معرض نمایش گذاشتند.
حدوداً بیش از ۶۰۰ لوح ایلامی که در مورد حقوق و نحوه پرداخت آن برای کارگران و همچنین اطلاعاتی جهت تقسیم کار برای آنها، ملیت هر یک از کارگران و حقوق به صورت برابر برای مردان و زنان بوده، یافت شد. اسنادی تاریخی مهم و آغشته به مهر کارفرمایان نیز در این مکان دیده شدهاند. پس از یافتن این اسناد و کتیبهها در ساختمان خزانه باستانشناسان متوجه این موضوع گردیدند که این مکان درگیر آتشسوزی گستردهای بوده است.
کاخ صد ستون
کاخ صدستون را که با نام تالار تخت نیز میشناسند با دارا بودن ۱۰۰ ستون در بخش تالار مرکزی در فضای تخت جمشید واقع شده است. اما ۱۰۰ ستون دیده شده در ساختمان خزانه کوچک بوده و در برابر وسعت این کاخ به چشم نمیآمد. نام صدستون را در دوره پادشاهی ساسانیان بر این بنا نهاده بودند. در بخش شرقی محوطه کاخ آپادانا، این کاخ قرار گرفته است. خشایارشاه دستور آغاز بنا نهادن این تالار را داده اما اردشیر اول ساخت آن را به پایان رساند. تاریخ و مدت زمان ساخت این تالار و نام پادشاهان درگیر در ساخت آن را در بنای تالار تخت حکاکی نمودهاند. متن نوشته شده بر این سنگ به این شرح است:
- اردشیرشاه گوید: این خانه خشایارشاه، پدر من، پیاش را ریخت، به تایید اهورا مزدا، من، اردشیر شاه، آن را برآوردم و تمامش کردم.
ساخت این بنا در حدود ۲۰ سال یعنی از ۴۷۰ تا ۴۵۰ قبل از میلاد به طول انجامید. دو سر در ساختمان اصلی تالار را ۱۰ ستون در ۱۰ ردیف با ارتفاع ۱۴ متر با طراحی نقش و نگار و سرستونهایی که شکل گاو را به نمایش گذاشتهاند تشکیل میدانند. مساحت این کاخ نیز به ۴۷۰۰ مترمربع میرسد. دو ستون از ستونهای باقی مانده در تالار تخت را در دهه ۱۹۳۰ به شهر شیکاگو در آمریکا منتقل کردهاند. تالار تخت در قسمتهای متفاوت خود ایوانهایی با نقوش برجسته داشته که تصویر اردشیر اول را نشان میدهند.
ایوانهای موجود در بخش شمالی از بقیه ورودیها مرتفعتر و اردشیر شاه را با نقشی نشسته بر تخت پادشاهی، به تصویر میکشد. در مجموع ۱۰۰ تصویر از سربازان بر دو ایوان این کاخ نیز حک شدهاند. ارتباطی که بین اعداد نقوش کاخ با ایوانها، ستونها و پلکان وجود دارد، جالب توجه است. برای مثال در ایوانهای شمالی مساوی بودن تعداد ستونها و سربازانی که نقش بستهاند را به پایه و اساس حکومت نسبت میدهند. در این نقشهای برجسته زاویه نگاه پادشاهان به سوی خارج است که به معنای این است که ایوان شمالی برای خروج مورد استفاده قرار میگرفت. نقوشی مانند تصاویر حک شده در کاخ ملکه و داریوش نیز در ایوانهای شرقی و غربی نقش بستهاند. اما در ایوانهای جنوبی در تالار تخت تصاویری نقش بستهاند که نشان دهنده حمل اردشیرشاه روی اورنگ پادشاهی است. برخلاف ایوان شمالی این ایوان ورودی تالار را نشان میدهد. لازم به ذکر بوده که مساحت این کاخ نسبت به کاخ آپادانا وسیعتر بوده اما ارتفاع آن دو متر کمتر تخمین زده شد. این تالار مستطیل شکل ۸ ورودی و خروجی دارد.
کاخ خشایارشاه
کاخ هدیش را که با نام کاخ خشایارشاه شناخته میشود به دستور همین پادشاه بنا گردید. این کاخ که در بخش شرقی کاخ ه قرار دارد نقوش موجود در دیوارهای آن به شروع احداث این بنا در زمان داریوش اشاره میکنند. ارتفاع این بنا حدود ۱۸ متر بوده و مساحت آن ۱۵۰۰ مترمربع است. پلکان بخش غربی که هنوز هم به چشم میخورند و شمال شرقی این کاخ را به کاخ ه و داریوش متصل مینمایند. تمامی ستونهای موجود در تالار اصلی این کاخ را با چوب ساختهاند که ایوان بخش شمالی از ۱۲ ستون با همین ساختار تشکیل شد. دو درگاه ایوان شمالی را به تالار و درگاهی دیگر این ایوان را به قسمت بالایی تالار متصل میکرند. بر ایوانهای اصلی بخش شرقی و غربی کاخ خشایارشاه تصویری از این پادشاه حکاکی شده و بالای این تصاویر کتیبههایی با زبانهای فارسی باستان، بابلی و ایلامی قرار دادهاند که نام خشایارشاه را به عنوان سازنده در آنها آوردهاند. اما در درگاه جنوبی نام داریوش را بردهاند. خشایارشاه این کاخ را که نمایی زیبای رو به دشت داشته جهت سکونت استفاده مینمود.
کاخ ه یا H تخت جمشید
در قسمت جنوب غربی تخت جمشید و در بخش غربی کاخ هدیش کاخی به نام کاخ H موسوم به اردشیر یکم بنا نهاده شد. پلکان نقش بسته در دو طرف این کاخ متعلق به بنایی هستند که در دوران حکومت خشایارشاه شروع شده و اردشیر یکم آن را به پایان رسانید. در گوشه غربی و جنوبی این کاخ حالتی کنگرهای شکل وجود داشته که سر یک گاو نر و شاخ آن را نشان میدهد. آنها را یکی در میان با اندازه کوچک و بزرگ ساخته بودند و نمادهایی همچون چلیپا و پیکان تیر را برای تزئین آنها قرار دادهاند. یک مرمتگر و همسرش برخی از این کنگرهها را از دل خاک بیرون کشیده و در جایگاه خود نصب کردهاند.
طرح اصلی کاخ h از دو گروه ۱۶ نفره نیزهدار پارسی مقابل هم تشکیل شده که کتیبهای به زبان فارسی باستان نیز در کنار آن قرار گرفت. تمامی این کتیبهها با الهام از کتیبه اردشیر سوم روی پلکان بخش غربی کاخ تچر داریوش بودهاند. یکی از کتیبههای موجود در بنای باستانی تخت جمشید کتیبه اردشیر یکم نام دارد که نشاندهنده پیروی این شاه از قوم اهورایی است.
کاخ سه دری یا مرکزی
در مرکز بنای تاریخی تخت جمشید کاخی با نام مرکزی قرار گرفت. جهت ارتباطی این کاخ با کاخهای اطراف خود، سه ایوان و درگاه در تالار تعبیه شده که علت نامگذاری آن نیز همین است. تالار موجود در این کاخ مکانی مناسب جهت ملاقات رسمی و غیررسمی با بزرگان دربار و افراد خارجی یا برگزاری جلسههایی جهت مشاوره بوده که نام کاخ شورا و دروازه شاهان را نیز بر همین اساس بر آن نهاده بودند. تالاری به شکل مربع در مرکز ساختمان این کاخ مستطیلی قرار دارد. ستونهایی مرتفع نیز چهار ضلع تالار را نگه داشتند. در بخش شرقی ورودی اصلی تالار مرکزی قرار داشته و دیوارهای شمالی و جنوبی محل قرارگیری دیگر ورودیها محسوب میشدند.
ورودیهای غربی و شمالی به قسمت جنوبی کاخ آپادانا و تالار آن و حیاط کاخ راه داشتند. پلکانهایی به صورت قرینه اما منظم دو طرف تالار اصلی این کاخ را ساخته بودند که بر دیوارهای آن تصاویری برجسته از سربازان و حیوانات مختلف حک شده بود. ظرافت بهکار رفته شده در طراحیهای نقوش این کاخ نشان از حرکت و زنده بودن این حکاکیها داشته و بر همین اساس باستانشناسان اواخر دوره حکومت خشایارشاه را آغاز ساخت این کاخ و زمان حکومت اردشیر اول را مصادف با اتمام ساخت کاخ سه دری میدانستند. در ساخت دیوارهای تالار این کاخ از خشت خام استفاده شده که روی آنها را با کاشیهای رنگی پوشش داده بودند.
ستونهای این تالار و سقف آن نیز به ترتیب نقوشی از ترکیب بدن گاو با سر انسان و تزئیناتی از چوب را داشتهاند. روی سنگی بزرگ در قسمت مرکزی تالار برای تابش نور خورشید به صورت عمودی در هنگام طلوع دایرهای را تعبیه کرده بودند. نکته عجیب که در طراحی این حجارها در بخش ورودی در بنای کاخهای تخت جمشید بهکار رفته این است که باستانشناسان از جهت نگاه، حرکت و صورت تصاویر پادشاه و سربازانش ورودیها و خروجیها را تعیین نمودند. آنها بر پایه تصاویر وجود داشته در کاخ سه دری به این نتیجه رسیدند که ورودی اصلی تالار درگاه بخش شرقی قرار داشت.
آپادانا تخت جمشید
در دوره حکومت داریوش اول و سپس جانشین او خشایارشاه کاخی زیبا و عظیم را با نام کاخ بار یا همان کاخ آپادانا بنا نهادند. معماران بسیاری در ساخت این بنا گردهم آمده بودند. در این تالار چیزی در حدود ۱۰ هزار نفر جای میگرفتند. این کاخ که از شباهتهایی با کاخ داریوش در شوش برخوردار است در طول ۳۰ سال ساخته شد. در این کاخ تالار اصلی را چهارگوش و با طول تقریبی ۶۰ متر که در مجموع مساحتی برابر با ۳ هزار و ۳۰۰ مترمربع را داشته در نظر گرفته بودند.
۳۶ ستون درتالار این کاخ تعبیه گشت و از سه ایوان در بخشهای غربی، شرقی و شمالی که هر کدام دارای ۱۲ ستون بودهاند تشکیل میشد که تنها ۱۴ ستون آن باقی ماند. ۴ برج را جهت نگهبانی در چهار طرف این کاخ در نظر گرفتند. تالار اصلی کاخ را که بر دامنه کوه تکیه داده و از حیاط این کاخ و دروازه ملل سه متر بالاتر ساختند. آپه دانا که تلفظ صحیح آپادانا بوده به کاخ یا قصر معنی میشود. برخیها این لغت را به محلی در زندگی آب نیز معنی کردهاند، بنابر توضیحات زبا شناسان«دان» در قسمت دوم کلمه به معنای مکان قرارگیری است.
تندیسهایی از گاو دو سر را بر سرستونهای کاخ نهاده بودند و برای قسمت پایینی آنها دو سنگ را روی هم قرار دادند آبراهایی نیز بر دیوارهای خشتی تعبیه نموده تا از تجمع آب باران جلوگیری نمایند. ورودیهای این کاخ در درگاههای بخش شمالی با روکشی از جنس طلا بوده و در درگاه قسمت جنوبی نیز قرینه بخش شمالی را تعبیه کردند. قسمت جنوبی تالار اصلی را دیوان شاه تشکیل میداده که به تمام کاخها احاطه داشت. اما چشمگیرترین قسمت بنای تخت جمشید را دیوان شرقی کاخ آپادانا میدانند. بر ۱۲ ستون این بخش شیرهای دو سر را نهادند و بر دیوارهای آن تصویر نیمرخ سربازان نقش بستهاند.
نقوش بهکار رفته در کاخ اپادانا
از جمله دیگر نقوش قرار گرفته در این ایوان میتوان به قابهای مستطیلی آغشته به گلهایی با ۱۲ پر، نخلهای مرتفع، تندیسهایی با نماد ابوالهول و حلقههای بالدار اشاره کرد. هر کدام از این نقوش معنا و مفهوم را به همراه داشتند؛ برای مثال درخت نخل را نمادی از برکت میدانستند، ابوالهول را نگهبان میخواندند که نقش محافظت از معبد را برعهده داشت، تنه شیر و بال عقاب نیز نشاندهنده عظمت و شکوه هخامنشیان به شمار میرفت و پادشاه را نیز با حلقه بالدار به تصویر میکشیدند که نشان از قدرت او بود.
کاخ اختصاصی داریوش
کاخ تچر را کاخ داریوش اول گویند که از اولین کاخهای بنا شده به حساب میآید. این کاخ رو به خورشید و جنوب و در جنوب غربی آپادانا واقع گردید که آن را کاخ زمستانی نیر مینامند. تمامی ظریفکاریها و کندهکاریهای صیقلی در این کاخ سبب شده تا آن را آینه خانه و تالار آینه نیز بخوانند. با شکل مستطیلی و گسترش از شمال به جنوب این کاخ از ارتفاعی دو تا سه متری نسبت به بناهای اطراف برخوردار است. تالار مرکزی آن دارای ۱۲ ستون بوده که در هر یک از اتاقهای کوچک بخش شمالی آن ۴ ستون و در ایوان جنوبی آن ۸ ستون قرار گرفتهاند. ایوان بخش جنوبی و اتاقهای قسمت شمالی را پلکان موجود در دو سمت تالار به هم متصل میکنند.
سه تصویر حجاری شده موجود در دیوارهای پلکان این تالار را به خواجههای دربار، پارسیان و خدمتگزاران نسبت دادهاند. مجالس و نقشهایی در دیوارهای بخش جنوبی نقش بستهاند که آنها را فر کیانی، شاهزاده، شاه و تندیس ابوالهول مینامند. کتیبهای با عنوان ستایش اهورا مزدا که گفته خشایارشاه بوده به فارسی باستان بر این دیوار به چشم میخورد. ترجمههای ایلامی و بابلی این کتیبه در سمت راست و چپ آن قرار داده شده است. تالار اصلی این کاخ دارای ۶ درگاه ورودی بوده که یکی از آنها به ایوان شرقی، دیگری به ایوان قسمت غربی، دو تا از آنها به ایوان بخش جنوبی و دو درگاه باقی مانده به تالار شمالی راه داشتهاند.
فرشهایی با رنگ قرمز تالار اصلی را پوشاندهاند و ورقههای طلا و سنگهای باارزش و گرانبها را در زینت دادن آن استفاده کردهاند. لازم به ذکر است که برخی از این آثار باقی مانده را به کتابخانه ملی فرانسه منتقل نمودهاند. مفهوم کتیبههای باقی مانده از کاخ تچر در رابطه با جانشینی خشایارشاه و ستایش نمودن داریوش است. از جمله نمونههای این کتیبهها میتوان به دو عدد سنگ نوشته مربوط به دوران شاپور دوم ساسانی، دو عدد دیگر مربوطه به عضد الدوله دیلمی و برخی از الواح مربوط به شاهزادگان تیموری و علی آق قویونلو هستند.
آرامگاههای شاهی
کوشکی با بقایای برجای مانده از یک آرامگاه سنگی در قسمت شمال شرقی چاه سنگی و حوالی کاخ صدستون به چشم میخورد. بنای کلی آن را بر سکویی با قرار داردن سنگها بدون بهکار بردن ملات، روی یکدیگر ساختهاند. یک آرامگاه که از حجاری سنگها در بخش شرقی برجای مانده با الهام از آرامگاه بنای نقش رستم به شکل صلیب ایجاد کردهاند اما بازوی صلیب را در قسمت پایین به صورت نیمهکاره گذاشتنهاند. باورهای مذهبی مردم و پادشاهان هخامنشی این بوده که پس از مرگ پیکر بیجان انسان نباید عناصر سهگانه در طبیعت (آب، خاک و آتش) را آلوده نماید. بر همین اساس از گزینههایی همچون صندوقهای بزرگ سنگی، دخمههای زرتشتی و استودانها جهت حفظ پیکر بیجان انسانها یا حتی سوزاندن آنها استفاده میشد. در این میان در بخش شرقی تخت جمشید و در دامنه کوه این استودانها که از آنها جهت جمعآوری استخوانها نیز استفاده میکردند، به چشم میخورند. اما در بخش شمالی نیز دخمهای با دو قبر سنگی کنده شد. در جنوب این بنا نیز دخمهای دیگر با سه عدد قبر سنگی کشف گردید. اما نقش رستم نیز توسط داریوش، پسر و نوادگان او جهت ایجاد مقبره سنگی برای خود برگزیده شد. در آرامگاه شاهی کتیبه و نقشهایی به صورت برجسته نقش بستهاند که برخی از باستانشناسان آن را به داریوش سوم نسبت داده و برخی دیگر مربوط به اردشیر دوم میدانند.
عجایب تخت جمشید
هنگام ساخت بنای تاریخی تخت جمشید بردهداری رواج بسیاری در امپراتوریهای بزرگ جهان داشت؛ از این رو تمامی امور سخت و سنگین از جمله ساخت و ساز را به بردگان واگذار میکردند. یکی از عجایب حکومت هخامنشیان در برابر دیگر امپراطوریها این بوده که زنان و مردان در برابر اموری که انجام میدادند حقوق میگرفتند، بیمه میشدند و مزایای دیگری را نیز دریافت مینمودند. ستونهای این بنای عظیم را بر اساس قانون طلای هندسی بنا نهادند به این ترتیب که برای متصل نمودن قسمت داخلی ستونها در آنها سرب داغ میریختند که این امر سبب میشد تا در هنگام زلزله و بلایای دیگر طبیعی مقاوم باقی بماند. در مجموع کاخ آپادانا را روی ۷۲ ستون با وزن۲۰ تن قرار داده که بر هر ستون مجسمهای با نماد شیر دو سر و با وزنی بالغ بر یک و نیم تن جای داده بودند.
تمامی نقوش برجای مانده در کاخهای تخت جمشید هیچ نشانهای از جنگ، خونریزی و اسارت و بردهداری به چشم نمیخورند. سیستم لوله کشی و کانالکشی فاضلاب نیز در این بنا بسیار جالب توجه است. جهت محفوظ ماندن بنا ستونهایی مرتفع و تراش داده را روی یکدیگر قرار داده که این تراشها سبب مقاومت بیشتر در برابر زلزله میشده است. در سرستونها هیچ ملاتی بهکار نرفته و تنها با تراش دادن میتوانستند آنها را روی یکدیگر سوار کنند. اهرمهایی با قابلیت جابهجا نمودن سنگهای ۲۵۰ تنی نیز جهت قرار دادن سنگهای عظیمالجثه در بنای کاخ مورد استفاده قرار میگرفتند.
تحقیقات حاکی از آن است که تمامی نقوش حک شده بر دیوار این بنا را با سنگهای باارزش و قیمتی و نقش و نگارهای رنگی و جواهرات ارزشمند تزئین کرده بودند. نوشتههای باقی مانده بر سنگ نوشتهها میگویند که زنان و مردان در آن دوران حقوق برابری داشته و همچنین زنان در دوره بارداری و حتی زایمان نیز از حمایت ویژهای از طرف حکومت برخوردار میشدند. در کتیبههای برجای مانده در تخت جمشید به این موضوع اشاره شده که شهری به نام پارسه در اطراف این بنا وجود داشته است. نکته بسیار مهم و عجیب در این بنا پیامی بوده که داریوش برای آیندگان بیان نمود. چهار لوح زرین در چهار طرف کاخ آپادانا با مضمون صلح برای جهانیان قرار گرفتهاند.
موزه تخت جمشید
قدیمیترین ساختمان موزه در ایران را میتوان موزه تخت جمشید یا موزه هخامنشی نامید. در سال ۱۳۱۱ با همکاری و تلاش پروفسور هرتسفلد کاخ ملکه را بازسازی کرده، و به شکل امروزی تغییر کاربری داده است. در بخش داخلی این موزه ساروج قرمز را جهت تزئینات قرار دادهاند. این رنگ که در تزئینات بسیار مورد استفاده هخامنشیان قرار میگرفت را جهت یادآوری و نمادین برگزیدند. ساختمان کاخ ملکه را یک تالار و تعدادی اتاق تشکیل داده بودند که در بخش ورودی آن نقوشی از خشایارشاه و خدمتگزارانش و همچنین شیر را جهت زینت دادن حکاکی کردهاند. تندیسهایی از گاو دو سر بر ۱۲ ستون از جنس چوب این تالار نیز به چشم میخوردند.
تالار اصلی این موزه دارای چهار ورودی است. آثار نگهداری شده در این موزه، در کاخهای همین بخش کشف شدهاند. از نمونههای موجود در موزه تخت جمشید میتوان به پای یک مجسمه از جنس مرمر، پردهای سوخته، ابزار مورد استفاده هخامنشیان جهت ساخت و ساز، ظروف زیرخاکی، چرخ ارابه و ظرفهایی به شکل جانوران اما سفالی اشاره نمود. همچنین در این مکان مجسمه دو زن کشف شده که به دوره مصر باستان برمیگردد. سنگهایی بسیار بزرگ با ارتفاع ۸ متر و وزن ۷۰ تن در ورودی موزه قرار گرفتهاند.
تقریباً ۵۰۰۰ شیء یافت شده در موزه به چشم میخورند. این اشیا ۱۷۰ اثر را شامل میشوند. اما این موزه از بخشهای متفاوتی تشکیل شده که به شرح زیر هستند:
تالار پیش از تاریخ
در این تالار آثاری همچون مجسمهها و ظروف ساخته شده از سفال و سنگ را که به دوران قبل از هخامنشیان تعلق دارند، به چشم میخورند. برخی از این آثار به هزاره چهارم بازمیگردند. تصویری ایرانی و مصری با نقش انسانی بالدار را در دیوار جنوبی حکاکی نموده بودند. قالب گچی بر دیوار بخش شرقی تالار نصب شده که مربوط به کتیبه کرتیر که همان موبد قدرتمند زمان ساسانیان بوده میشود.
تالار هخامنشی
این تالا اصلیترین بخش از موزه محسوب میشود که آثار موجود در آن به دوران هخامنشیان بازمیگردند. در طی سالهای گذشته بخش زیادی از این آثار را خارج نموده و در موزههای اروپا وآمریکا نگهداری میکنند. الواح گلی با خط میخی، ظروف سفالی، ایزار جنگی، گلدان و مهرههای چشم از جمله مهمترین آثار موجود در این تالار هستند. اما یک پرده سوخته که متعلق به ۲۵۰۰ سال پیش بوده و کتیبههای خشایارشاه نیز از اشیا جالب این بخش به شمار میروند. این کتیبه وصف حال این پادشاه از زبان خودش است که ترجمه به دو زبان فارسی و انگلیسی آن نیز در آنجا قرار دارد.
در خارج از ویترین نیز اشیایی قرار دادهاند از میتوان به تندیس نیمرخ شاهزاده، مجسمه سنگی دو گاو، مجمر فلز و شیپور مفرغی اشاره کرد.
تالار اسلامی تخت جمشید شیراز
آثار مربوط به دوران اسلامی و صفویه را در این بخش نگهداری میکنند. اکثر این آثار به شهر اصطخر در اطراف تخت جمشید برمیگردند. از میان این اشیا میتوان به ظروف سفالی لعابدار منقش به خط کوفی و بدون لعاب با طرحی از نقوش برجسته اشاره نمود. از جمله آثار دیگر دو در چوبی منقش به خطوط کوفی، شیشههای رنگی و ظرفهای شیشهای هستند.
عکس تخت جمشید
عکسهای قدیمی تخت جمشید
بر اساس تحقیقات صورت گرفته در تخت جمشید، طراحی پلان این بنا با کاخهای آن برای طراحان میسر گردید. آنها توانستند منطقه تخت جمشید را پیش از ویرانی به صورتی شکوهمند و زیبا طراحی نمایند.
متن انگلیسی در مورد تخت جمشید
An ancient capital of the Persian Empire, Persepolis is located about 40 miles (70 kilometers) northeast of what is now Shiraz, Iran.
(Takht-e Jamshid’) was an ancient capital of the second Iranian dynasty, the Achaemenid Empire.
Persepolis probably became the capital under Darius I.
The city gradually declined after being sacked by Alexander the Great in 330 bc.
The ruins of colossal buildings and sculptured tombs at Persepolis have been designated a UNESCO World Heritage site
شعر تخت جمشید
به نام خداوند جان و خرد
کز آن برتر اندیشه برنگذرد
به کوروش به آرش به جمشید قسم
به نقش و نگار تخت جمشید قسم
که ایران همی قلب و خون من است
گرفته ز جان از وجود من است
بخوانیم همه این جمله در گوش باد …
چو ایران نباشد تن من مباد
بدین بوم و بر زنده یک تن مباد …
نماد نوروز در تخت جمشید
بسیاری از روایات آغاز برگزاری جشن باستانی نوروز را از تخت جمشید میدانند. البته هنوز هم میتوان ردپایی از این آثار را در نقوش برجسته کاخهای این بنا مشاهده نمود. در پلکان بخش شرقی آپادانا طرحی از ملل تحت فرمان ایران و نمایندگان ایرانی به چشم میخورد که در صفی برای پیشکش هدیه خود به امپراطوری برای سال نو هستند که گفته میشود این طرح به صبحگاه نوروز تعلق دارد. بر همین اساس در این کندهکاریها مادها، ایلامیها، مصریان، پارتیها، هراتیها و باختریها، در ردیف اول جامها و یک شتر را هدیه میدهند. اما گنداریان همراه با سپر و نیزه، در ردیف دوم گاوی کوهانداری را پیشکش میکنند.
بیشتر بخوانید:
آنچه باید در گارد جاویدان پیاده نظام ویژه هخامنشیان بدانید
بغداد اولین ساتراپ ایرانی در استخر پس از شکست هخامنشیان
پارتیها نیز همراه با یک شتر دوکوهانه، پیاله و کاسه در ردیف سوم قرار دارند. اما در جایی دیگر از نقوش موجود در پلکان بخش شرقی کاخ بار یا همان آپادانا به عنوان جشن نوروز یاد میشود که اقوام ملل مختلف برای این جشن باستانی هدایایی را به شاه تقدیم مینمایند. در قسمتی دیگر از بخش شرقی شیری به چشم میخورد که در حال دریدن گریبان گاوی است که شیر را به گرما و تابستان، گاو را به زمستان و سرما نسبت دادهاند. این کندهکاری مهمترین و مشخصترین نماد از جشن نوروز در تخت جمشید به حساب میآید. اما این جشن باستانی را در دوران مغول نیز برگزار مینمودند.
بازسازی تخت جمشید
هدف از بازسازی، بازگرداندن تخت جمشید به زندگی است. این کار نه تنها برای نشان دادن پیچیدگیهای طراحی شهری آن صورت میپذیرد، بلکه جهت مشخص نمودن جزئیات برای طیف گستردهای از افراد حرفهای و علاقهمند بهطور یکسان نیز خواهد بود. بازسازی مجازی نیز بر همین اصل تکیه نمود. بر اساس اسناد بهدست آمده از کاوشها و تلاشهای فوقالعاده معمار فردریش کرفتر که در سال ۱۹۳۳ بر این امپراتوری صورت پذیرفته، مجموعهای از استانداردها را برای تخت جمشید ایجاد کرد و به همین دلیل، انبوهی از نقشههای بازسازی و دو مدل مقیاس بزرگ از تراسهای کاخ مسکونی هخامنشی شامل حجمها، دهلیزهای بزرگ ورودی و فضای داخلی، بار دیگر در مقابل چشمان همگان ایستادهاند.
شهر باستانی پارسه موسوم به تخت جمشید، یادگاری از امپراتوری هخامنشیان ایرانی از ۲۵۰۰ سال پیش است. این شهر توسط داریوش بزرگ در سال ۵۱۸ قبل از میلاد به عنوان پایتخت تشریفاتی امپراتوری تأسیس شد. پادشاه بزرگ در یک تراس نیمه مصنوعی و نیمه طبیعی عظیم، مجموعه کاخهای چشمگیری را با الهام از مدلهای بینالنهرینی ایجاد نمود. تخت جمشید دارای کاخها و ساختمانهای متعددی بود که در آنها پادشاه سربازان، اشراف را جمع میکرد. ستونها، سرستونها، کتیبهها، نقش برجستهها، کاخها و دروازههای به جای مانده در محوطه تخت جمشید از معروفترین آثار تمدنی جهان هستند.
شما هم نظر بدهید
اکبری
تاریخ : ۱ - فروردین - ۱۴۰۳
مردم میرن تخت جمشید را میبینند ولی کلی ضدحال میخورن .چند تا پله و ستون شکسته و یک مشت خاک که دیدن نداره .بعدش دیدن فضای فیزیکی که چیزی نیست اومدن داستانسرایی و خرافات در مورد هخامنشیان ساختن .
من
تاریخ : ۱ - فروردین - ۱۴۰۳
تحریف تاریخ ، یعنی این ، عربها کتابخانه ها را آتش زدند ، پرسپولیس را نابود کردند .
منوچهر
تاریخ : ۲۵ - اسفند - ۱۴۰۲
ساخت تخت جمشید اصلا به پایان نرسیده بود که ویرانش بکنند.