تصمیم اقتصادی دولت و بارش پاییزی حمل‌ و ‌نقل عمومی را مختل کرد

روزنامه اعتماد نوشت: «حتی این برف هم کار خودشان است؛ ببین دقیقا بعد از ماجرای بنزین این اتفاق افتاد که همه ذهن‌ها به سمت برف سوق داده شود». این یکی از صدها جمله‌ای بود که در ترافیک دیروز تهران می‌توانستید بشنوید. البته کاش به این هم اشاره می‌شد که هفته قبل مثل همین روزها نفس‌مان از […]

برف و بنزین

روزنامه اعتماد نوشت: «حتی این برف هم کار خودشان است؛ ببین دقیقا بعد از ماجرای بنزین این اتفاق افتاد که همه ذهن‌ها به سمت برف سوق داده شود». این یکی از صدها جمله‌ای بود که در ترافیک دیروز تهران می‌توانستید بشنوید. البته کاش به این هم اشاره می‌شد که هفته قبل مثل همین روزها نفس‌مان از آلودگی هوا بالا نمی‌آمد و پایتخت مغلوب وارونگی هوا شده بود.

نمی‌توان از تاثیری که بارش برف و باران بر تردد در تهران دارد چشم پوشید. بارها شاهد بوده‌ایم با کمترین میزانی از بارش ترافیک سنگین شده و شلوغی خیابان‌های شهر به‌هم گره خورده‌اند. این تغییر جوی گرچه از چند روز قبل توسط سازمان هواشناسی کشور پیش‌بینی شده بود اما باز هم شهروندان و مدیران شهری را غافلگیر کرد تا در کندی و توقف خودروها در معابر صداهای دیگری هم شنیده شود.

با این حال تغییر در قیمت بنزین این‌بار کمتر دستاویزی برای ساختن جوک شده بود و بیشتر محلی برای ناسزاگفتن. یکی از پرسش‌های کاربران توییتر در روز جمعه انتقاد به صف‌های طولانی پمپ‌بنزین‌ها بود. از جمله این پرسش که «مگر بنزین گران نشد پس دیگر برای چه در صف ایستاده‌اید؟ اگر قبل از گران شدن بود در صف رفتن منطقی داشت حالا برای چه ایستاده‌اید؟» شاید بهترین وصف دیالوگ‌های روزانه ۴۸ ساعت گذشته را بتوان در این جمله خلاصه کرد که فحش‌خور دولت ملس بوده است. هرکس چه به جا و چه نابه‌جا مساله‌ای داشته او را خطاب قرار داده و همه کاستی‌ها را هم متوجه او دانسته است. البته انتقادهایی به شیوه اقدام دولت مطرح است. اما آنچه در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی می‌توان دید بیشتر طعنه‌ و کنایه است و ناسزا.

حالا دیگر زمانه با خیلی سال‌ها عوض شده است. اگر روزگاری مردم باید زنگ می‌زدند به روزنامه و حرف‌شان را منعکس می‌کردند و آیا روزنامه آن را منتشر می‌کرد یا نه اینک منتظر هیچ رسانه‌ای نمی‌مانند. خودشان دست به کار می‌شوند؛ فیلم می‌گیرند و همراه آن حرف‌شان را هم می‌زنند و در شبکه‌های اجتماعی منتشر می‌کنند. اما واقعا کدام حرف‌ها و کدام فیلم‌ها به واقعیت نزدیک‌تر است؟ شبکه‌های اجتماعی به ویژه توییتر کم از فیک‌نیوز ندارد. اکانت‌های فیک بسیاری هستند. حتی برخی شناسنامه‌دارهای خارجی هستند که فیلم‌های بدون اصالت منتشر می‌کنند. برای بررسی آنچه مردم در شبکه‌های اجتماعی گفتند عمده‌ترین چیزی که همه این موارد را به هم پیوند می‌داد بنزین بود. هشتگ بنزین ۳هزارتومانی هم در بسیاری از آنها مشترک بود. البته توییت‌هایی را هم می‌شد خواند که بر یک نکته تاکید داشتند«در کنار هم هستیم در این روزهای سخت» یا اینکه «خودمان باید هوای خودمان را داشته‌ ‌باشیم».

واکنش به شانه‌خالی کردن‌ها

یکی از اتفاقاتی که در ۴۸ ساعت گذشته در اخبار رسمی و شبکه‌های اجتماعی رخ داده دوری جستن از تصمیمی بود که همه قوا و در یک کلام حاکمیت گرفته بود. اما خیلی‌ها چه با موضع‌گیری رسمی در قالب خبر و چه در قالب پیام‌های تلگرامی خود را از اتخاذ این تصمیم دور دانستند. یکی از کسانی که به این وضعیت واکنش نشان داد پدرام سلطانی فعال اقتصادی و نایب‌رییس سابق اتاق بازرگانی ایران بود. او در توییتر خود نوشت: «اسفناک‌ترین بخش تصمیم‌گیری‌های پردامنه در کشور این است که هر گروه/جناح/باند تلاش دارد دیگری را مسبب تصمیم معرفی کند.کشور را که نمی‌شود با مدل «کی بود کی بود؟ من نبودم » اداره کرد.تصمیم گرفتید، درسته؟ پاش بایستید!» هاشم دیگر کاربر توییتر است که نظری مشابه پدرام سلطانی داشته و نوشته است: می‌گوینددولت بدون اخذمصوبه مجلس و با استنادبه نظر «شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران‌ قوا»، اقدام به افزایش قیمت #بنزین کرده است. ظاهرا کسی گردن نمی‌گیرد! »

زمانی برای ناسزاگفتن

یکی از انتقادها در توییتر متوجه زمان اجرای این تصمیم بود؛ «گرانی بنزین رو خوب روزی انداختن روز تولد حضرت محمد و عیدمون رو خراب کردن». یکی از کاربران توییتر از تجربه ناسزاهایی که در تاکسی شنیده بود نوشت: «امروز صبح از راننده‌های #تاکسی انواع و اقسام ناله و نفرین و فحش شنیدم که مسافرا هم با راننده همراهی می‌کردند در نهایت برای یک مسیر قیمت گزافی گرفت و…» شاهرخ هم یکی از کاربرانی است که به تصمیم اخیر انتقاد دارد. او نوشته است «این تصمیم نظام است و در نهایت به نفع مردم است.» یکی دیگر از کاربران توییتر نوشته است: «بیکاری در خرم آباد و در لرستان بیداد می‌کند. وقتی یکی دو تا کارخانه‌ای که در استان بود تعطیل شد بسیاری هرچه داشتند فروختند و یک ماشین خریدند تا بتوانند با مسافرکشی زندگی را بگذرانند! حالا آنها مانده‌اند با یک ماشین و فردایی که معلوم نیست».

یک کلید واژه خاص

اگر در خیابان‌های تهران قدم زده باشید و فیلم‌های منتشر شده از شهرستان‌ها را هم مرور کرده باشید یک صفت در بیشتر شعارها مشترک بود. استفاده از «غیرت» در حرف‌ها و جملاتی که به عنوان شعار گفته می‌شد این صفت بیشتر از هر چیزی استفاده شده بود.

اطلاع‌رسانی از وضعیت ترافیک

خیلی از توییت‌های ۲۴ساعت گذشته هیچ‌ربطی به غرزدن‌ها و ناسزاگفتن‌ها نداشت. اطلاع‌رسانی از وضعیت بود. اطلاع‌رسانی از وضعیت و رفتارهای درون ترافیک. مثل کاربری به نام مریم که نوشته بود: « شریان‌های اصلی شهر تهران بسته شده. رانندگان که می‌بینند مسیر پیش رو بسته است، اتوبان و رمپ‌ها را برعکس رانندگی می‌کنند.» یکی دیگر از کاربران به نام نیلوفر که ۵ساعت در مسیر محل خانه تا محل کار خود در راه بوده نوشته است: «راهبندان در اتوبان‌هایی مثل نیایش، ربط چندانی به برف نداشت. راه‌بندان از نوع دیگری بود. من هم در طول مسیر و در این ۵ ساعتی که در راه بودم، هیچ مامور راهنمایی رانندگی ندیدم.»

مطالب مرتبط

سوءاستفاده از کارتخوان قصابی برای فرار مالیاتی در یک رستوران لو رفت

طراح گروگانگیری ۱۰۰ هزار دلاری مردی افغانستانی بود !

پرونده عجیب مردی که زنش را شوهر داد و ۴ نفر را در تهران کشت

نظرات