جشن زیبای شهریورگان از جشن‌های دوازده‌گانه و روز پدر در ایران باستان

برخی معتقد هستند شهریورگان، از جشن‌های محلی در ایالتی از ایران وسیع آن روزگار بود که شروع ماه شهریور در آنجا با آغاز زمستان مصادف می‌شد.

به گزارش اول فارس ، جشن شهریورگان، از جمله جشن‌های دوازده‌گانه سال و یکی از جشن‌های آتش در ایران باستان است. آیینی ملی و کهن که حمله اعراب، اهمیتش را در تاریخ ایران از دست داد و امروزه نیز تنها عده‌ای معدود از زرتشتیان در کرمان، آن را به‌صورت محدود اجرا می‌کنند؛ هرچند خوشبختانه در سال‌های اخیر، دیگر زرتشتیان کشور نیز سعی در پاسداشت آن داشتند. مردمان ایران‌زمین این روز را به مناسبت‌های مختلفی گرامی داشته و جشن می‌گرفتند.

شهریورگان را مصادف با جان‌باختن مانی نقاش،‌ پیامبر صلح‌جوی ایرانی و عروج او به سوی نور اهورامزدا می‌دانند و آن را گرامی می‌دارند. بنا به اقوالی، این روز تولد داراب شاهنامه است که به احتمال ضعیفی او را همان کوروش، پادشاه بزرگ هخامنشی معرفی کرده و زادروزش را جشن می‌گیرند. شهریورگان به‌معنای شهریاری بر اراده و نفس،‌ روز پدر ایرانی نیز نام‌گذاری شده و زرتشتیان نیز، این روز را روز پدر دانسته و مقام و منزلت پدران را ستایش می‌کنند. در این نوشتار از شهریورگان، جشن زیبای ایران باستان و پاسداشت شهریاری آرمانی بیشتر با شما سخن می‌گوییم.

جشن شهریورگان چیست؟

جشن شهریورگان 8

امشاسپند خشتروئیریه (فرشته شهریور)

شهریورگان از زیباترین جشن‌های دوازده‌گانه سال ایرانیان باستان به شمار می‌آید که از جمله جشن‌های آتش است و به «آذر جشن» نیز شهرت دارد. شهریور که در تقویم زرتشتی، چهارمین روز ماه و ششمین ماه سال را به نامش نام‌گذاری‌ کرده‌اند، یکی از ۶ امشاسپند ایزد، نگهبان فلزات، نماد فرمانروایی نیرومند الهی و فرشته مهربانی و جوانمردی لقب دارد. ایرانیان این روز را گرامی داشته و جشنی را موسوم به «جشن شهریورگان» در این تاریخ برگزار می‌کردند. هریک در خانه‌هایشان آتشی افروخته و پس از نیایش و ستایش پروردگار، گرد هم جمع آمده و این روز را با صرف خوراکی در کنار یکدیگر جشن می‌گرفتند. از سویی دیگر و با توجه به صفات پاک فرشته شهریور که نماد رحم و مروت و مظهر قدرت و توانگری است، مردم این روز را با احسان و اطعام فقرا و حضور و عرض تبریک و شادباش، در پیشگاه پادشاهان دادگر که نماینده سلطنت آسمانی‌اند، می‌گذراندند.

شهریورگان مصادف با زادروز داراب (کوروش کبیر) و روز پدر پارسی در تقویم زرتشتیان است

ایرانیان باستان در شهریور روز از ماه شهریور، مناسبت‌های مختلفی را گرامی شمرده و به جشن و پایکوبی مشغول می‌شدند. شهریورگان را روز زایش داراب معرفی‌ می‌کنند که با توجه به شباهت‌های شخصیتی که کوروش کبیر با داراب شاهنامه فردوسی دارد، برخی مورخان بر این اعتقادند که کوروش همان داراب شاهنامه است و ازاین‌رو، شهریورگان را روز میلاد کوروش کبیر می‌دانند. روزی که به پاسداشت مقام و منزلت پدر در ایران باستان گرامی داشته شده و در سال‌های اخیر نیز، با عنوان روز پدر ایرانی از آن یاد می‌کنند. از سویی دیگر، این روز مصادف است با کشته شدن «مانی»، پیامبر صلح‌جوی ایرانی که زرتشتیان آن را گرامی داشته و روز وصال مانی به اهورا مزدا را جشن می‌گیرند.

جشن شهریورگان برای کشاورزان نیز حائز اهمیت بوده است و آنان به شکرانه برداشت محصول و آماده‌سازی زمین برای کشت پاییزی، با نیایش به درگاه اهورا مزدا،‌ این روز را به جشن و سرور و پایکوبی به شب می‌رساندند.

شهریورگان برخلاف برخی دیگر از جشن‌های آتش چون جشن سده و چهارشنبه سوری که جنبه ملی داشته‌اند،‌ بیشتر جنبه‌ای مذهبی داشت و در کنار اعتقادات عامه با آمیزه‌هایی از سنن دینی همراه بود. سنتی که در گذر زمان رنگ باخته و  امروزه در میان جامعه زرتشتیان ایران نیز جزئیات این آیین باستانی را کمتر کسی به خاطر می‌آورد. از متون تاریخی چنین بر‌می‌آید که خصوصا پس از حمله اعراب، آیین‌های جشن شهریورگان دیگر برگزار نشد و ایرانیان نیز در حفظ آن اهتمام پیشینیان را نداشته و این جشن ملی را به دست فراموشی سپرده‌اند.

تاریخ جشن شهریورگان چه روزی است؟

جشن شهریورگان 5

برگزاری آذرجشن

مردمان ایران‌زمین، روز چهارم از هر ماه را «شهریور» نامیده و چهارم شهریورماه را که ماه و روز با هم تقارن دارند، به‌عنوان جشن شهریورگان می‌شناختند. ازاین‌رو، در تقویم ایران باستان و در گاهشماری زرتشتی، تاریخ دقیق جشن شهریورگان در چهارمین روز از ماه شهریور ثبت شده است؛ اما در گاهشماری خیامی که ماه نخست سال را ۳۱ روزه در نظر می‌گیرند، این جشن و آیین ملی را پنج روز به جلو برده و روز ۳۰ مرداد ماه را مصادف با جشن شهریورگان می‌دانند. ازاین‌رو، در سالنمای رسمی کشور نیز، چهارمین روز گاهشمار زرتشتی (روز شهریور از ماه شهریور) برابر با ۳۰ مرداد ماه به ثبت رسیده است.

چنانچه پیشتر ذکر شد، شهریورگان را «آذر جشن» نیز می‌گویند؛ زیرا که پایان فصل تابستان است که حالت هوا تغییر کرده و رو به سردی می‌گذارد و مردمان میل به روشن کردن آتش دارند. در متون تاریخی از دو آذرجشن یا آذرگان سخن به میان آمده که جشن آتش‌های خانگی محسوب شده و به‌دلیل عدم محاسبه کبیسه‌ها، برخی بر یکسانی آن اعتقاد دارند. روز چهارم شهریور،‌ یکی از آن‌ها است و دیگری روز نهم آذرماه ذکر می‌شود که در اواخر پاییز یا آغاز زمستان بود.

هر زمان تقویم درست بوده و کبیسه اجرا می‌شد، آذرجشن را در جای خودش، یعنی نهم آذر یا اول دی برگزار می‌کردند؛ در غیر این صورت و به موجب عدم اجرای کبیسه،‌ به نقل از ابوریحان بیرونی، آغاز بهار مصادف با اول آذر و آغاز زمستان را اول شهریور می‌دانستند و آذرجشن را در اول یا چهارم شهریور برگزار می‌کردند. گردیزی نیز در کتاب «زین الاخبار» اعتقاد دارد شهریورگان در همان آخر تابستان بود نه آغاز زمستان و درباره این موضوع می‌نویسد:

این روز شهریورگان را آذرجشن گویند؛ زیرا که او اندر آخر ایام تابستان است و او اول تغییر هوا بود و میل کردن آن به سردی و رغبت مردمان به آتش افروختن پیش خویش…

شهریورگان به چه معناست؟

جشن شهریورگان 7

شعر از رستم خسرویان(رخسار)

واژه شهریور در اوستا به گونه خشتر وئیریه (Khshathra-Vairya) ذکر شده که در زبان پهلوی به خشتور یا شتریور (Shatrivar)  و در زبان پارسی به شهریور (شهریاری نیرومند) برگردانده شد. بخش اول واژه «خشتر» به‌معنای کشور و شهریاری و پادشاهی و بخش دوم «وئیریه» را به‌معنای آرزو‌شده ترجمه می‌کنند و مفهوم کلی این واژه را پادشاهی یا کشور آرزو شده (شهریاری آرزو) و در مفهوم عام، مجاز از بهشت می‌دانند.

در میان ۶ ایزد و ملائک یا امشاسپندان دین زرتشت، شهریور بعد از بهمن،‌ در مقام دوم مرتبه و مقام قرار دارد. از آنجایی که هریک از امشاسپندان،‌ دارای دو وجه مادی و زمینی یا معنوی و ماورایی هستند،‌ شهریور نیز دو معنای کلی را یدک می‌کشد. در مفهوم معنوی، این واژه به قدرت و شهریاری مطلقه اهورا مزدا اشاره داشته و در صورت زمینی و مادی خود، نگهبان و سرپرست فلزات، جنگ‌ابزارها و سلاح‌ها در جهان است. به عبارت دیگر، شهریور روز را به نام امشاسپند توانای خشترا یا شهریور نام‌گذاری کرده‌اند. فرشته‌ای که مظهر سلطنت آسمانی و قدرت رحمانی و همیشه خواهان فر و بزرگی و نیرومندی است. فرشته رحم ومروت که دستگیر بینوایان و نیازمندان بوده و پادشاهان دادگر را نیز تحت حمایت و اقتدار خود دارد؛ اما در جهان مادی، ‌این فرشته را نگهبان زر و سیم و فلزات دیگر می‌دانستند.

نام شهریور همچنین، تقریبا به‌معنای شهر و شهریاری (شهرداری) آرمانی و شایسته به کار برده می‌شود. اندیشه و آرمانی که در نگاه برخی، خاستگاه نظریه‌های افلاطون و فارابی در زمینه آرمان‌شهر یا مدینه فاضله بود و در همین معنا،‌ چندین مرتبه در گات‌ها زرتشت از آن نام برده شد؛ اما بعدها و در اوستای نو، به آن تشخص داده و به پیکر یکی از امشاسپندان درمی‌آورند. ابوریحان بیرونی در کتاب آثارالباقیه، واژه شهریور را معادل دوستی و آرزو دانسته و شهریور را فرشته‌ای موکل بر گوهرها و جواهرات هفت‌گانه چون طلا و نقره و دیگر فلزات معرفی می‌کند:

شهریور ماه روز چهارم آن شهریور روز است و آن به مناسبت توافق دو اسم جشن است و آن‌ را شهریورگان گویند. معنی شهریور دوستی و آرزو است. شهریور فرشته‌ای است که به‌جواهر هفت‌گانه از قبیل طلا و نقره و دیگر فلزات که برقراری صنعت و دوام دنیا و مردم به‌ آن‌ها بستگی دارد موکل است.

علاوه بر معانی ذکر شده، شهریور به‌معنای شهریاری بر اراده و نفس نیز به کار برده می‌شود و از امشاسپندان مردگونه اوستا است. بر اساس همین مفهوم و معنا،‌ ایرانیان باستان این روز را به‌عنوان روز پدر پارسی دانسته و مقام و منزلت پدران را که به راستی شهریاران این ملک‌اند، گرامی داشته و جشن می‌گرفتند.

تاریخچه جشن باستانی شهریورگان

جشن شهریورگان 4

در گاه‌شمار ایران باستان،‌ هریک از ۳۰ روز ماه و ۱۲ ماه سال نام ویژه‌ای دارد و در این بین، اسامی ۱۲ روز با نام ۱۲ ماه سال  مشترک است و هرگاه، نام روز و ماهی موافق هم شود، آن روز را جشن می‌گیرند. بر همین اساس ۱۲ جشن در سال داریم که به جشن‌های ماهانه نیز شهرت دارند و شهریورگان که روز و ماه در آن یکی شده، از جمله همین جشن‌های باستانی است. اسامی روز و ماه‌های این تقویم، از اسامی امشاسپندان و ایزدان در دین زرتشت ماخوذ شده و امشاسپندان نیز ۶ ملک یا ایزد برجسته هستند که در سرودهای زرتشت از صفات اهورا مزدا به شمار آمده و به کروبیان نیز شهرت دارند. این عناصر گرامی و سود رسان چون ایزد آب، آتش، هوا، زمین، آسمان،‌ ماه،‌ خورشید، ستارگان،‌ گیاهان و… در هیئت فرشتگان ظاهر می‌شوند. نام اول هر ماه،‌ منتسب به خداوند اهورامزدا بوده و از روز دوم تا هفتم به‌ترتیب به نام ۶ امشاسپند یا مهین ایزدان زرتشتی یعنی بهمن، اردیبهشت، شهریور، سپندارمذ، خرداد و امرداد نام‌گذاری شده است.

از سویی ذکر شد که شهریورگان را آذر جشن نیز می‌گویند؛ اما درباره این موضوع که چرا شهریورگان را در شمار جشن‌های آتش به حساب می‌آورند، چندان بر کسی مشخص نیست. برخی معتقد هستند شهریورگان، از جشن‌های محلی در ایالتی از ایران وسیع آن روزگار بود که شروع ماه شهریور در آنجا با آغاز زمستان مصادف می‌شد. ابوریحان بیرونی نیز در کتاب «آثار الباقیه» به این نکته اشاره دارد:

خورشید موبد گفته است که آذرجشن روز اول این ماه بود و این عید برای خاصه بوده و از روزهای معروف ایرانیان محسوب می‌شود. اگرچه در ماه‌های فارسی است (ماه‌های زردشتی . ر.) و این عید از روزهایی است که مردم تخارستان آن را معمول می‌داشته‌اند و این آتش را برای تغییری که در هوا پیدا شده که اول زمستان است می‌افروختند؛ ولی در زمان ما اهل خراسان این عید را در آغاز پاییز می‌گیرند و این روز، روز مهر است که اول گهنبار  پنجم است و آخر روز بهرام  است و در این روز خداوند بهایم را آفرید و نام آن مدیا میریم گاه است.

جشن‌های دوازده‌گانه سال در روزگار ساسانیان و پیش از آن‌ها،‌ با آداب و تشریفات خاص و باشکوهی برگزار می‌شد اما، پس از سقوط این سلسله و دگرگونی اوضاع و احوال کشور، بسیاری از این جشن‌ها نیز از بین رفت و نزد ایرانیان به فراموشی سپرده شد؛ به طوریکه در منابع و مراجع تاریخی و فرهنگی نیز چند سطری بیشتر در مورد این رسوم و آیین‌های کهن نخواهید یافت. خیام، شاعر،‌ فیلسوف و منجم شهیر ایرانی،‌ در رساله‌ای موسوم به نوروزنامه، شرحی را درباره نام‌های ۱۲ ماه سال نوشته و از شهریور چنین می‌گوید:

شهریورماه، این ماه را از بهر آن شهریور خوانند که ریو دخل بود یعنی دخل پادشاهان در این ماه باشد و در این ماه برزگران را دادن خراج آسان‌تر باشد و آفتاب در این ماه در برج سنبله باشد و آخر تابستان بود.

در سال‌های اخیر که جامعه زرتشتیان تصمیم گرفتند مناسبت روز پدر را در گاه‌شمار رسمی برای این روز ثبت کنند، برخی از آن‌ها، مراسم و آیین‌های خاصی نیز تحت عنوان جشن شهریورگان برگزار می‌کنند. اتفاق مبارکی که آیین‌های کهن این مرز و بوم را زنده نگه داشته و به نسل‌های بعد انتقال خواهد داد.

مرگ مانی، زادروز کوروش و روز پدر ایرانی در شهریورگان

جشن شهریورگان 2

طرحی از کوروش کبیر اثر حمید بهرامی

اهمیت جشن شهریورگان علاوه بر تقارن نام روز و ماه،‌ از منظر دیگری نیز مورد توجه است. این روز بنا به شواهد تاریخی، به‌عنوان سالروز زایش و مرگ دو تن از تاثیرگذارترین شخصیت‌های ایرانی گرامی داشته می‌‌شود. هرچند ایرانیان قدیم بر این عقیده بودند که ثبت تاریخ تولد و مرگ به‌عنوان مناسبت، مهم نیست و روزی که انسان کار بزرگی انجام داده، ارزش ثبت در تاریخ را دارد. با این حال مورخان و مولفان بسیاری نیز چون «هرودوت» تاریخ‌نگار شهیر یونانی، به نگاهداشت دقیق زادروز و سن افراد در همه طبقات اجتماعی ایران و برگزاری جشن تولد اشاره دارند، چنانچه در کتاب اول تاریخ هرودوت به این موضوع اشاره شده:

پارس‌ها عادت دارند که روز تولد خود را جشن بگیرند. در آن روز آن‌ها مجالس میهمانی برگزار می‌کنند و جشن و شادی می‌کنند و این را رسمی شایع می‌دانند که باید برگزار شود. در آن روز حق خود می‌دانند که جامه‌های نو پوشند و خوراک‌های خوب و متنوع تهیه کنند، به‌طوری که با دیگر روزها تفاوت داشته باشد. اعیان و ثروتمندان گاو، شتر، اسب یا خری را کشته و پس از پاک کردن، درسته آن را در تنور با تشریفاتی می‌پزند و کباب می‌کنند. اشخاص بی‌چیز و فقیر به کشتن حیوانات کوچک‌تری قناعت می‌کنند. اما این جشن یادبودی همگانی است.

جشن شهریورگان 3

میز خوراکی‌های جشن شهریورگان

«محمدحسین بن خلف تبریزی» صاحب فرهنگ لغت «برهان قاطع» نیز به مرسوم بودن جشن تولد اشاره کرده و شهریورگان را به‌عنوان روز تولد داراب نام می‌برد. در جلد سوم برهان قاطع نوشته خلف تبریزی آمده است:

در ماه شهریور، روز چهارم مغان جشن کنند و عید سازند بنا بر قاعده کلی که نزد ایشان معتبر است؛ که چون نام روز با نام ماه موافق آید عید باید کرد و به سبب آنکه در این روز تولد داراب واقع شده بود جشن سازند و عید کنند.

علاوه بر اشاره‌های تاریخی، شباهت‌هایی نیز میان داستان داراب در شاهنامه فردوسی و کوروش کبیر، پادشاه ایرانی وجود دارد که به احتمال ضعیفی داراب را همان کوروش معرفی کرده و این روز را زادروز کوروش بزرگ می‌دانند. هرچند در هیچ یک از منابع کهن، تاریخ دقیقی از تولد کوروش، پادشاه بزرگ هخامنشی در دست نیست. از سویی این امکان را می‌دهند که انتساب جشن شهریورگان که دلالت بر شهریاری آرمانی و شایسته دارد،‌ به زادروز داراب یا کوروش، یادمانی از خاطره پادشاهی کوروش کبیر در یاد مورخان و مردمان این سرزمین باشد.

شهریورگان روز مرگ مانی پیامبر است که آیین دست دادن با دست راست از او به یادگار مانده است

در متون مانوی که به زبان پارتی وجود دارد نیز،‌ از شهریور روز ماه شهریور، به‌عنوان روز درگذشت مانی، پیامبر صلح‌جو و پاکدل ایرانی و بنیان‌گذار  این آیین نام می‌برند. آیینی که قریب به یک هزار سال در گستره‌ای از شمال اروپا تا شرق چین، پیروان بسیاری داشت و یکی از مرسوم‌ترین آدابی که از وی در سراسر جهان به یادگار مانده، شیوه دست دادن مردمان با دست راست است.

همه عمر ۶۱ ساله این فیلسوف، شاعر، نویسنده، پزشک، نگارگر و پیامبر بزرگ پارسی و پیام‌آور جهان‌شمول‌ترین دین جهان باستان، صرف گسترش پیام دین مانوی شد. برخلاف سایر ادیانی که دین‌های پیش از خود را رد کرده و باورهای ان‌ها را به رسمیت نمی‌شناختند، مانی تمامی ادیان و پیامبران پیشین را بسیار گرامی داشت و هرگز هیچ‌یک را انکار نکرد. مانی بسیار مبادی آداب بود و دین او پیوندی راستین با فرهنگ و هنر داشت؛ به طوری‌که کتاب، آثار مکتوب و نگاره‌های بی‌همتایی که از او و پیروانش باقی مانده بیش از همه ادیان دیگر است.

با این همه، سرنوشت تلخی برای این پیامبر بزرگ صلح و آشتی رقم خورد و گرفتار خشم موبدان زرتشتی دربار ساسانی شد. او را به گندی شاپور و به حضور «بهرام یکم» پادشاه ساسانی، فرا می‌خوانند و در زبور مانوی آمده که به بهرام می‌گویند:

این روزها مردی پیدا شده که با ما می‌ستیزد و کارهای ما را خراب می‌کند. خواهش همه ما از تو ای شاه این است که او را بکشی چون او آموزگاری است که مردمان را گمراه می‌کند.

در دربار بهرام، موبدان مانی را به مناظره دعوت کرده و در دادگاه تفتیش عقاید،‌ وی را مرتد اعلام می‌کنند و حکم به حبس و اعدامش می‌دهند. گفته می‌شود او مرگ خویش را پیش‌بینی کرده و انتظار آن را می‌کشید. مانی پس از تحمل شکنجه‌های فراوان، در شهریور روز از شهریور ماه سال ۲۷۶ میلادی و درست در زمانی‌ که دیگران آماده جشن شهریورگان بودند، به حکم موبدان و تایید بهرام‌شاه، کشته می‌شود و بنا بر اقوالی، سر جدا شده یا پیکر بی‌جانش، تا مدتی مدید بر دروازه شهر گندی شاپور آویزان باقی می‌ماند. دروازه‌ای که تا صدها سال بعد در میان مردمان، با عنوان «دروازه مانی» نام برده و شناخته می‌شد. منابع و متون مانوی از مرگ او چنین می‌نویسند:

مانی با شادی بزرگ و با خدایان روشنی‌ها و با نوای چنگ و سرود شادی پرواز کرد… و جاودان بماند به نزد خداوند اهورامزدا… چهار روز گذشته از شهریورماه، شهریورروز، روز دوشنبه، ساعت یازده، در استان خوزستان و به شهر بیلاباد (گندی‌شاپور/ جندی‌شاپور)، که او پرواز کرد… به سوی سرای فروغ.

جشن شهریورگان 1

نگاره بر دار کشیدن مانی پیامبر

گفته می‌شود روز مرگ مانی برابر با عید «بِـما/ بِـمو» یکی از بزرگترین جشن‌های مقدس در نزد مانویان است و هرساله در سراسر جهان از سوی پیروان این دین برگزار می‌شود. مانویان به عروج روح به سوی سرزمین روشنایی اعتقاد داشته و ازاین‌رو،‌ عروج مانی را به سان نور به سرچشمه روشنایی (درگاه پروردگار) جشن می‌گیرند. زرتشتیان نیز گریستن در مرگ کسی را ناپسند شمرده و مرگ را آغاز وصال به اهورامزدا می‌دانند که سراسر نور و شادمانی است و از این جهت شهریورگان و روز جان باختن مانی پیامبر را روز جشن و شادی می‌دانند.

زرتشتیان، شهریورگان را که از امشاسپندان مردگونه و به‌معنای شهریاری بر اراده و نفس است، به‌عنوان روز پدر برگزیدند

در آیین باستانی ایران‌زمین که همواره بر پایه مفاهیم پیش می‌‌رفت، شهریور که مفهوم شهریاری بر اراده و نفس را به‌معنای خود گنجانده،‌ روزی ‌است در تناسب شخصیت پدران این سرزمین، چنانچه اسفندگان را به‌دلیل زایش و باروری زمین، روز مادر و زن نام گذاشته بودند.

بر این اساس و بر پایه مفاهیم گاه‌شماری، شهریورگان را روز پدر دانسته و آن را جشن می‌گرفتند. زرتشتیان که در گذشته جشن بهمنگان در ماه بهمن را جشن روز پدر می‌دانستند،‌ در سال‌های اخیر شهریورگان را که از امشاسپندان مردگونه و به‌معنای شهریاری بر اراده و نفس است، به‌عنوان روز پدر برگزیدند. از میان ۶ امشاسپندی که در اوستا و گات‌ها نام آن‌ها آمده، سه امشاسپند زن‌گونه و سه‌ تای دیگر مردگونه هستند و شهریور یکی از این امشاسپندان معرفی می‌شود. روز بهمنگان نیز هم‌اکنون و در گاه‌شمار رسمی کشور، به‌عنوان روز پاسداری از جانوران سودمند نام‌گذاری شده است.

آیین و مراسم جشن شهریورگان

جشن شهریورگان 6

آیین اسپند بر آتش ریختن در جشن شهریورگان

در باب برگزاری جشن شهریورگان، اطلاعات زیادی در دست نیست و در منابع کهن تاریخی نیز چندان از آن سخن نگفته‌اند. آگاهی محدودی که از این جشن در معدود متون و کتب تاریخی باقی مانده، حکایت از جشن و شادی، آتش افروزی و ستایش نعمت‌ها و شکرگزاری به درگاه پروردگار دارد.ظاهرا  پس از حمله تازیان، آیین‌های جشن شهریورگان در زمانی طولانی دیگر برگزار نشد و همین امر را باعث فراموشی جزئیات این مراسم توسط ایرانیان می‌دانند. امروزه بقایای این جشن نیز در میان زرتشتیان به دست فراموشی سپرده شده و گفته می‌شود تنها برخی از خانواده‌های قدیمی در کرمان و آن هم بسیار محدود، به برگزاری آیین‌های جشن باستانی شهریورگان می‌پردازند.

با این وجود، چنانچه هرودوت در تواریخ نقل می‌کند که نزد ایرانیان برگزاری جشن تولد با آداب سور و سرور و تشریفات مرسوم بود؛ ایرانیان باستان،‌ شادترین مردمان جهان بودند که هر روزی را بنا به گاه‌شماری و با آداب مخصوص خود گرامی داشته و جشن می‌گرفتند. در شهریورگان نیز زرتشتیان به معابد یا آتشکده رفته و مراسم ستایش و نیایش مخصوص به خود را بر پا می‌کردند.

نقل است که ایرانیان باستان، به مناسبت تغییر هوا، شب هنگام به بام خانه‌ها می‌رفتند و آتشی افروخته و به ستایش خداوند و شکر نعماتش می‌پرداختند. چنین می‌گویند که در خانه یا آتشکده مردمان بر آتش، چوب‌های خوشبو و اسپند و کندر می‌گذاشتند. در خانه‌ها مراسم مهمانی برپا کرده و خوراک‌های ویژه‌ و متنوعی تدارک می‌دیدند. اطعام فقرا و نیازمندان و حاضر شدن و عرض تبریک به پیشگاه پادشاهان دادگر نیز از دیگر آیین‌های جشن شهریورگان معرفی می‌کنند. پس از آن مردم، توپال (فلزهای کهنه) را از انبارها بیرون آورده و نو می‌کردند و به جشن و پایکوبی مشغول می‌شدند. ابوریحان بیرونی درباره جشن شهریورگان و آداب و رسوم آن در کتاب آثارالباقیه می‌نویسد:

زادویه گفته است این روز را آذرجشن می گویند و این روز برای آتش‌هایی که در خانه مردم است عید است و این عید در قدیم آغاز زمستان بود و در این عید آتش‌های بزرگ در خانه‌ها می‌افروختند و خداوند را بیش از پیش ستایش و نیایش می‌کردند و با شادمانی برای خوردن غذا گرد هم می‌آمدند و آتش را که می‌گفتند سرما و خشکی زمستان را می‌برد، بر می‌افروختند و باور داشتند گرمای آتش چیزهایی را که برای نباتات زیان آورست از بین می برد.

شهریورگان بهترین جشن کشاورزان بود که جمع‌آوری محصول(جشن سر خرمن) و آغاز کشت نو (پاییزکاری) را  جشن می‌گرفتند

از سویی دیگر این ماه، زمان جمع‌آوری کشت و زرع بوده و از آنجایی که حصول نتیجه در هرکاری شادی بخش است، کشاورزان شهریورگان را به مناسبت نتیجه گرفتن از نعمت کشاورزی و جمع‌آوری محصولات و به‌عنوان «جشن سر خرمن» به جشن و شادی و پایکوبی مشغول می‌شدند و آن را بهترین جشن خود می‌دانستند. علاوه بر آن، پاییزکاری نیز در همین ماه آغاز شده و شهریورگان را آغاز فصل تازه‌ای در کشت و زرع می‌دانند و احترام بسیاری برای آن قائل بوده و با شادی و سرور و جشن به استقبال سال کشت جدید می‌رفتند.

گذشتگان این سرزمین با پاسداشت نعمات پروردگار، برپایی مراسم جشن و شادی را راهی برای شکرگزاری دانسته و فرصت و معنای حیات را از این منظر گرامی می‌داشتند. شاید امروزه از آیین و مراسم جشن شهریورگان، چیزی جز آتش‌افروزی و مهمانی و شادی ندانیم اما، شهریورگان به‌معنای شهریاری نفس بر خویش، رویارویی اندیشمند با دشواری‌های زندگی را با شکرگزاری نعمت‌های خداوند و در قالب مراسمی شادی‌بخش، به افراد جامعه گوشزد می‌کند. فراموش نکنیم که حفظ اندک بقایای این آیین‌های باستانی فراموش شده، میراث ارزشمند آیندگان این سرزمین خواهد بود. در پایان، شعری بخوانید از رستم خسرویان (رخسار) که در باب جشن شهریورگان سروده شده است:

بشد شهریور و شد شهریاری پیشه خوبان

به آبادانی شهری بکوشیم و به آبادانی ایران

چو ماه و روز شد شهریور در این سامان

جشن خواندند و جشنی باشکوه در بیشه شیران

بنامیدند شهریورگهان این روز جاویدان

بزرگان سخن، خوبان با ایمان

نکو اندیشی و گفتار و کردار این سه پند دین

رهایی بخش باشد جان و تن این گفته دیرین

به آبادانی دنیا بیندیشیم و آبادانی ایران

بکوشیم و بیابیم ما بهشت پاک جاویدان

خرد را پیشه سازیم جمله بهدینان

بیاموزیم دانش‌ها ز دانش‌نامه دوران

به شهریورگهان سوگند ای دانای با ایمان

که ماند فر و فرهنگ وطن همواره جاویدان

 

اگر درباره جشن شهریورگان اطلاعاتی دارید نظر خود را با ما و دیگر کاربران به اشتراک بگذارید.منبع:کجارو

مطالب مرتبط

ببینید| شکوه معماری پیر هِریشت نیایشگاه‌ زرتشتیان در یزد

پیدا شدن گوردخمه‌های زرتشتی هزاران کیلومتر دورتر از ایران در اعماق جزیره ماداگاسکار در آفریقا

ناگفته های برج خاموشان یا دخمه زرتشتیان در یزد+تصاویر

نظرات