روزنامه همدلی – ستاره لطفی: کلیپ تبلیغاتی یک کارخانه لبنیاتی که محصول بستنی این کارخانه را تبلیغ میکرد حاشیهساز شده است. برخی این تبلیغ را ساختارشکنانه میدانند و میگویند بازیگر زن این ویدئوی تبلیغاتی در حین بستنی خوردن اداهای «جنسی» و «اروتیک» داشته است.
ماجرا از این قرار است شرکت بستنیسازی دومینو یک ویدئوی تبلیغاتی که در آن یک زن بعد از طی یک مسافتی خستگی خود را با خوردن یک بستنی از تن به در میکند، در صفحه اینستاگرامش منتشر کرد.این فیلم تبلیغاتی واکنشهای زیادی عمدتا از طیف محافظهکار را برانگیخت. آنان مدعی شدند بازیگر زن این ویدئوی تبلیغاتی ظاهری نامناسب داشته است و در حین بستنی خوردن «رفتارها و اداهایی کاملا اروتیک و جنسی» داشته است. خبرگزاری فارس نیز با تکرار این ادعا خواستار عذرخواهی رسمی این شرکت بابت پخش این ویدئو شد.
عدهای دیگر از صاحبان این تفکر در اعتراض به این موضوع و به زعم خود برای طرفداری از حقوق و حرمت زنان، با ریختن محصول بستنی این شرکت در سطلهای زباله، فیلم آن را در فضای مجازی به اشتراک گذاشتند.
واکنشها به این کلیپ ادامه داشت تا این شرکت ناچار شد بعد از مدت کوتاهی از بارگذاری این فیلم در صفحه اینستاگرامش به دستور وزارت ارشاد آن را حذف کند و حتی کامنت صفحهاش را نیز ببندد تا از واکنشهای بیشتر جلوگیری کند. پایگاه خبری عصر ایران به نقل از یک منبع آگاه نوشته دلیل حذف این کلیپ «هنجارشکنی» بوده است.
معیار سنجش آگهیهای تبلیغاتی چیست؟
البته این اولین بار نیست که بخش محافظهکار کشور آگهیهای تبلیغاتی را با متر و معیار جنسی میسنجند، آگهیهای تبلیغاتی شرکتهای مختلف در سالهای گذشته بارها دچار چنین حاشیههایی شده است. به عنوان مثال اسفند سال ۹۷ برخی از رسانههای همفکر محافظهکاران یک برند شکلات را متهم به «استفاده جنسی از زنان» در تبلیغات خود کردند.
سانسور در آگهی تبلیغاتی فقط شامل زنان نمیشود، رسانه ملی حتی انیمیشن و عکسها را از تیغ سانسور خود محروم نمیکند. پیشتر و هنگام بازپخش ویدئوی بستنی میهن پستانهای گاو را حذف کردند. حذف بهخاطر نگاه جنسی فقط شامل نمادها یا شخصیتهای تبلیغاتی محصولات ایرانی نیست، گرگ اسطورهای لوگو باشگاه آ. اس. رم ایتالیا نیز از معیار جنسی رسانه ملی در امان نماند و چند سال پیش لوگو این باشگاه را به خاطر پستانهای گرگ اسطورهای محو کردند.
برچسبهای جنسی به آگهیهای تبلیغاتی که در آن زنان ایفای نقش میکنند و حتی به انیمیشن یا عکس حیوانات ماده، از سوی طیفی از جامعه میزان جنسیتزدگی ذهن آنان را نشان میدهد. بدیهی است فقط یک ذهن جنسیتزده و درگیر با کلیشههای جنسیتی میتواند از بستنی خوردن یا شکلات خوردن یک زن، یا از عکس یک حیوان ماده برداشتهای اروتیک و جنسی داشته باشد.
حرمت به زنان یا توهین به آنان
واکنش عدهای -که در ادبیات فضای مجازی آنان را «دلواپس» مینامند- به کلیپ تبلیغاتی شرکت بستنیسازی دومینو این ذهنیت را ایجاد میکند که این طیف برخلاف ادعا و ژست خود در تکریم مقام زن، نگاهی کالاگونه به زن دارند و زنان را ابزار جنسی فرض میکنند که رفتارهای آنان را با متر و معیار جنسی تعبیر و تفسیر میکنند و به رفتار معمول و روتین آنان برچسب جنسی میزنند. آیا اگر در فیلم تبلیغاتی شرکت بستنیسازی عمل بستنی خوردن توسط بازیگر مرد انجام میشد، ذهن آنان به سمت و محتوایی که اکنون هدایت شده، هدایت میشد.
بدیهی است این که با کالاانگاری زن مقابله شود، این که نگاه جنسی به زنان به عنوان ابژه جنسی تغییر کند و منزلت و شأن زنان با متر و معیار ارزش انسانی سنجیده شود عملی پسندیده و ارزشمند است، اما این که به زنان و افعال فردی و اجتماعی آنان به مثابه امری برانگیزاننده میل جنسی نگریسته شود، اهانت بزرگی به زنان است. ناگفته پیداست در موضوع کلیپ جنجالی دومینو نگاه جنسی به زن کاملا مشهود است. قسمت تلخ ماجرا در این موضعگیریها که میتوان برچسب بیمارگونه به آن زد، این است که این طیف این موضعگیریها را با ژست طرفداری از حقوق زنان انجام میدهند و بدون شرم محتویات فکر خود را که میتوان آن را بیمارگونه تلقی کرد، فریاد میزنند.
ناگفته پیداست این گونه موضعگیریها با ژست دفاع از حقوق زنان، نه تنها برای اغلب زنان تهوعآور است و غرور آنان را جریحهدار میکند، بلکه آنان را تا حد یک کالای جنسی تنزل میدهد و این خود بالاترین هتک حرمت به زنان است. انتقاد طیف محافظهکار و به اصطلاح دلواپس به کلیپ تبلیغاتی شرکت بستنی دومینو، واکنش کاربران فضای مجازی طیف مقابل را نیز به دنبال داشت. عدهای از فعالان توئیتری با انتقاد از برداشت جنسی از عمل بستنی خوردن یک زن آن را بهانه و تلاش عدهای دانستند که میخواهند زنان را به نقشهای کلیشهای که جامعه بر آنان تحمیل کرده سوق دهند.
آنان نوشتند اگر آن زن در کنار ماشین لباسشویی تبلیغ پودر لباسشویی میکرد، رگ گردن کسی باد نمیکرد، چرا که عدهای نمیخواهند زنان را خارج از نقشهای کلیشهای تصور کنند. برخی دیگر منتقدان این فیلم تبلیغاتی را بیماران جنسی دانستند که از هر عملی به دنبال برداشتهایی هستند که با محتوای ذهنیشان همحوانی داشته باشد. آنها به کنایه نوشتند: «هر چیز که در جستن آنی، آنی.
نظرات