آخرین اخبار

«خانم بلاگر» مشهور در پرونده قتل مقام ارشد بانکی به اعدام محکوم شد

به گزارش اول فارس ، پرونده جنجالی قتل یکی از مقامات ارشد بانکی در تهران که با طراحی نقشه‌ای پیچیده از سوی همسر سابقش، که یک بلاگر مشهور در فضای مجازی بود، صورت گرفت، پس از ماه‌ها پیگیری پلیسی و قضایی سرانجام با صدور احکام سنگین برای متهمان وارد مرحله نهایی شد.

آغاز این پرونده به اواسط شهریور ماه بازمی‌گردد؛ زمانی که جسد رئیس یکی از شعب بانک‌های قدیمی دولتی در خانه‌اش واقع در محله‌ای در تهران کشف شد.

بررسی‌های اولیه پزشکی قانونی حکایت از یک جنایت خشن و کینه‌جویانه داشت؛ مقتول با ۱۶ ضربه چاقو به قتل رسیده بود. نکته کلیدی که معمای پرونده را گشود، عدم وجود هرگونه نشانه از ورود به زور به خانه بود که پلیس را متوجه آشنا بودن قاتل یا قاتلان با مقتول کرد. در کنار جسد، اسناد چند قطعه زمین، پول و طلا نیز به سرقت رفته بود که نشان می‌داد انگیزه قتل مالی بوده است.

در ادامه تحقیقات، کارآگاهان جنایی با بررسی دقیق دوربین‌های مداربسته و واکاوی اطلاعات تلفن همراه دختر نوجوان مقتول، که در آن خانه زندگی می‌کرد، به سرنخ‌های مهمی دست یافتند. مشخص شد که همسر سابق مقتول، که با عنوان «خانم بلاگر» در فضای مجازی شهرت داشت، طراح اصلی این جنایت بوده است. انگیزه او دستیابی به اموال و دارایی‌های مقتول و همچنین تسویه حساب‌های مالی قدیمی، از جمله ادعای بدهی ۹۰۰ گرم طلا، اعلام شد. نقشه پیچیده شامل همکاری شوهر فعلی زن بلاگر، دختر نوجوان مقتول و دو مرد اجیر شده بود.

بر اساس اعترافات متهمان، زن بلاگر با تحریک دخترش، او را متقاعد می‌کند تا در خانه را برای دو مرد اجیر شده باز کند. این دو نفر با هدف “گوشمالی دادن” مقتول وارد منزل شده، اما در نهایت با ۱۶ ضربه چاقو او را به قتل می‌رسانند و اموال ارزشمند را به سرقت می‌برند.

با شناسایی و بازداشت متهمان، هرچند زن بلاگر در ابتدا منکر نقش خود شد، اما اعترافات سایر همدستان و شواهد موجود، دادگاه کیفری تهران را به این نتیجه رساند که او محرک و طراح اصلی جنایت بوده است.

سال ۱۴۰۲ بود که خبر مرگ مردی به نام سیاوش به پلیس داده شد. در ابتدا گفته شد سارقان وارد خانه شده و بعد از سرقت مدارک، مقتول را به قتل رسانده و فرار کرده‌اند.

دوربین‌های مداربسته نشان می‌داد زمان حادثه دو مرد وارد خانه شدند و سیاوش را که از کارمندان ارشد یک بانک معتبر بودند، به قتل رساندند. این در حالیست که هیچ فشاری برای باز کردن در به قفل وارد نکرده بودند. پلیس متوجه شد احتمالا یک همدست در خانه وجود داشته است.

گلنار، دختر مقتول که جسد را پیدا کرده و به پلیس گزارش داده بود، تحت بازجویی قرار گرفت و درنهایت ماموران متوجه شدند آنچه اتفاق افتاده یک توطئه بزرگ بوده که با همدستی گلنار، مادرش و شوهر مادرش اتفاق افتاده و دو مرد هم اجیر شدند تا قتل را انجام دهند.

گلنار به ماموران گفت: پدر و مادر من از هم جدا شده بودند و من برای اینکه مادرم را ببینم خیلی اذیت می‌شدم، چون هنوز اختلاف پدر و مادرم وجود داشت. مادرم به من گفت برای اینکه بتوانم برای همیشه پیش او باشم راهی نیست بجز اینکه قراردادی که دست پدرم بود و نشان می‌داد که ۹۰۰ گرم طلای من دست پدرم است را از او بگیریم و بعد شکایت کنیم. چون پدرم قرار داد را به ما نمی‌داد. من هم فکر می‌کردم قرار است آن دو مرد، قرارداد را بردارند برای همین وقتی مادرم گفت که در را باز کنم این کار را انجام دادم.

پلیس در ادامه تحقیقات خود دو مردرا  که در قتل شرکت داشتند، ستاره، همسر سابق مقتول، و رسول، همسر فعلی ستاره را بازداشت کرد.

متهمان در جلسات بازجویی جزییاتی از قتل را فاش کردند. با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست پرونده برای رسیدگی به دادگاه ارسال شد. متهمان در شعبه ۵ دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفتند.

در جلسه رسیدگی ابتدا پدر و مادر مقتول به عنوان ولی دم در جایگاه قرار گرفتند و خواستار مجازات متهمان شدند. آنها برای متهم ردیف اول درخواست قصاص و برای متهمان دیگر درخواست اشد مجازات کردند.

سپس سعید، متهم ردیف اول در جایگاه قرار گرفت. او اتهام قتل را قبول کرد و گفت: به من گفته بودند سیاوش دخترش را کتک می‌زند و حتی تهدید به مرگ کرده است. ستاره پیامی به من نشان داد که در آن گلنار نوشته بود  پدرش گفته او را می‌کشد . ضمن اینکه من اصلا نمی‌خواستم قتل انجام دهم. ستاره من را مجبور به این کار کرد.

در این هنگام قاضی پرسید ستاره چطور این کار را کرد؟ متهم گفت: اول به ما گفتند پول می‌دهیم که بروید و مدارک را بدزدید. قرار ما ۲ میلیارد تومان بود. بعد گفتند سیاوش را بکشید. گفتند یک تصادف ساختگی درست کنید و او را بکشید اما من قبول نکردم. من آدم بدی نیستم که بخواهم این کار را بکنم. گفتم فقط دزدی را انجام می‌دهم. آنها هم قبول کردند. وقتی مقابل خانه رسیدیم ستاره به ما یک کلید داده بود که با آن در را باز کنیم. کلید کار نکرد. من برگشتم. به شوهر ستاره زنگ زدم و گفتم که دیگر نمی‌شود کاری کرد. کلید در را باز نکرد. او گفت صبر کنید. بعد ستاره با دخترش تماس گرفت و گلنار در را برای ما باز کرد.

قاضی از متهم پرسید: چطور تصمیم به قتل گرفتید؟

متهم گفت: من پنج دقیقه قبل از قتل بود که فهمیدم قرار است آدم هم بکشیم. وقتی من گفتم نتوانستم با کلید در را باز کنم ستاره گفت دخترش گلنار در را باز می‌کند و من باید به خانه بروم و سیاوش را بکشم و اگر این کار را نکنم به دخترش می‌گوید قتل را انجام دهد و با توجه به اینکه من دو بار از جلوی دوربین‌های داخل ساختمان رد شده‌ام اینطوری وانمود می‌کنند که قتل را من انجام دادم. یکجوری من را در برابر عمل انجام شده قرار داد و مجبور شدم قتل را انجام دهم. وقتی وارد خانه شدیم. من و همدستم، عباس به سمت تخت سیاوش رفتیم. آنجا بود که عباس طنابی دور گردن مقتول انداخت و من هم با چاقو او را زدم.

متهم درباره اینکه با چند چاقو این کار را کرد، گفت: یک چاقو خودم داشتم. یک چاقوی آشپزخانه هم از خانه سیاوش برداشتم و او را زدم.

در ادامه وکیل متهم در جایگاه قرار گرفت. او گفت: موکل من قتل را قبول دارد. من درباره وقوع قتل به دست موکلم حرفی برای گفتن ندارم اما توجه دادگاه را به نقش ستاره جلب می‌کنم. او طراح اصلی بود و آمریت داشت اما برای او معاونت در نظر گرفته شده است. موکل من اختلال شخصیتی دارد و در واقع دو شخصیت دارد. یک شخصیت خشن و پرخاشگر و یک شخصیت بسیار مهربان. ستاره از شخصیت پرخاشگر موکل من سوء استفاده و او را وادار به قتل کرده است. موکل من دچار جنون شده و ضربات را پشت سر هم وارد کرده است.

در این هنگام متهم به وکیلش معترض شد و گفت: چرا همه تاکید می‌کنند من دیوانه هستم! نه. من دیوانه نیستم. من آدم معمولی هستم و قتل مرتکب شده‌ام.

سپس ستاره در جایگاه قرار گرفت. او گفت: من اتهام را قبول ندارم . ۱۴ سال قبل از سیاوش جدا شدم و گلنار را به پدرش دادم و پی زندگی خودم رفتم . ازدواج کردم و زندگی خوبی داشتم. بچه هم داشتم . همسر سیاوش مدتی قبل از حادثه به من پیام داد و گفت که گلنار حال خوبی ندارد او گفت بیا برای بچه‌ات مادری کن. حتی پدرش گفت دیگر نمی‌توانم او را نگهداری کنم. گفتند گلنار چهار بار خودکشی کرده است . من هم رفتم گلنار را بگیرم اما پدرش در را برای من باز نکرد. من هم رفتم جلوی مدرسه و دخترم را گرفتم و با خودم بردم. سیاوش طلایی را که بدهکار بود و باید به گلنار می‌داد را نمی‌داد و زیر بار نمی‌رفت. ما هم می‌خواستیم آن طلا را بگیریم و برای گلنار کاری بکنیم.

متهم در پاسخ به این سوال که اگر قصد قتل نداشت، چرا قراردادی با قاتلان نوشته و امضا کرده بود، گفت: من در آن روزها درگیر بیماری پسرم بودم که حالا فوت شده است. اصلا به عدد و رقم توجه نمی‌کردم. قرار بود ما چیزی بنویسیم که اگر سعید گیر افتاد، کمکش کنیم. من اصلا قرارداد را نخواندم و نمی‌دانم چه رقمی در آن نوشته شده است.

در این هنگام سعید به حرف‌های ستاره اعتراض کرد و گفت: او دروغ می‌گوید. قرار این نبود. آنها به من گفتند سیاوش را زیر بگیر. من قبول نکردم. در زمان حادثه من را مجبور کرد که این کار  بکنم.

سپس ستاره حرف‌هایش را ادامه داد و گفت: سیاوش به دخترم گلنار خیلی عذاب می‌داد و او را تهدید به مرگ کرد. دخترم به من پیام داد که پدرش او را تهدید به مرگ کرده است. من برای کمک به دخترم این کار را کردم و به متهمان هم درباره قتل شوهرم چیزی نگفته بودم.

در ادامه وکیل متهم در جایگاه قرار گرفت. او گفت: موکل من در هیچ مرحله‌ای از رسیدگی به دست داشتن در این حادثه اعتراف نکرده است. طرف حساب هم او نبوده و شوهرش بوده است. بنابراین موکل من نقشی نداشته است.

سپس گلنار که ۱۶ ساله است در جایگاه قرار گرفت. او گفت: من گول مادرم را خوردم. چون هیچ وقت کنارم نبود فکر می‌کردم اگر هر کاری می‌خواهد، بکنم پیش من می‌ماند. مادرم گفت پیام بدهم و بگویم پدرم می‌خواهد من را بکشد. اصلا اینطوری نبود. پدرم با من بدرفتاری نمی‌کرد و من خیلی دوستش داشتم. آن روز هم در را به خواسته مادرم باز کردم. آنها به من نگفتند که می‌خواهند پدرم را بکشند.

پس از تکمیل تحقیقات و برگزاری جلسات رسیدگی، قضات احکام نهایی این پرونده را صادر کردند. عامل اصلی قتل، به دلیل مباشرت در جنایت، به قصاص نفس محکوم شد. همچنین، زن بلاگر (همسر سابق) به عنوان طراح و محرک اصلی به ۲۵ سال حبس و شوهر فعلی او به همراه همدست دیگرشان که در معاونت قتل نقش داشتند، هر کدام به ۱۰ سال حبس تعزیری محکوم شدند.

دختر نوجوان مقتول نیز با توجه به سن پایین و ابراز پشیمانی، به ۲۶ ماه حبس محکوم شد.

این احکام در مرحله فرجام‌خواهی قرار گرفته و پس از تأیید نهایی در دیوان عالی کشور، اجرا خواهد شد. این پرونده پر سر و صدا بار دیگر نشان داد که طمع مالی و اختلافات شدید خانوادگی می‌تواند زمینه‌ساز وقوع جنایات هولناک شود.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا