اما در این میان نگرانی اصلی چیست؟
«مجلس آینده را افراد بیهویت سیاسی تشکیل میدهند.» شاید بتوان گفت: این گزاره کلیدیترین و مهمترین هشداری است که طی ماههای منتهی به انتخابات ۹۸ بارها از سوی سیاسیون تکرار شده است.
نگاهی به ادوار مجلس نشان میدهد که مجالس گذشته در نوسانی نامنظم دورههایی در دست اصولگرایان و در مقاطعی هم در ید قدرت اصلاح طلبان بوده است، اما برای مجلس آینده بیم آن میرود که با مجلسی با «هویت سیاسی» نامعلوم و به تعبیری فاقد هرگونه هویت سیاسی روبرو شویم، مجلسی که خود را نه وامدار اصولگرایان حامی وضع موجود و نه اصلاح طلبان منتقد وضع موجود بداند. موضوعی که ابراهیم فیاض استاد دانشگاه تهران و فعال سیاسی اصلاح طلب هم بر آن صحه گذاشته و میگوید: در انتخابات آینده مجلس نه اصلاح طلبان و نه اصولگرایان پیروز میدان نخواهند بود بلکه یک مشت تکنوکراتهای بی هویتی رای میآورند که اصولگرایان و اصلاح طلبان باید با آنها قرارداد ببندند تا به نوعی در تصمیم گیریهای مجلس آینده حضور داشته باشند.
وی هشدار نسبت به شکل گیری مجلس فرمایش و سفارشی را جدی خوانده و تاکید میکند: «در همین مجلس فعلی هم شاهد بودیم که نمایندگانی بابت هزینه تبلیغات ضمانتهایی دادند که مجبور بودند گوش به فرمان افرادی در بیرون از مجلس باشند.»
خرید و فروش صندلیهای سبز پارلمان
اما نگرانی آنجا بیشتر خودنمایی میکند که منتخبان فقط با مشکل عدم وابستگی سیاسی روبرو نیستند، بلکه به واسطه منابع ثروت در لیستهای انتخاباتی قرار گرفته و در نهایت صاحب کرسیهای پارلمان شوند و به تعبیری صندلیهای سبز بسان مزایدهای به بالاترین خریدار واگذار شود؛ در این شرایط است که افرادی با کمترین سبقه و تجربه سیاسی عهدهدار وظایفی خواهند شد که نه تنها کمترین دغدغه مندی بلکه کمترین دانش را نسبت به پارلمان و اولویتهای آن دارند، چه آنکه آنها با پول وارد چنین فضایی شده و مجلس را تجارت خانهای میبینند که قرار است تنها با یدک کشیدن نام نمایندگی منافع خود را تامین کنند.
عباس سلیمی نمین فعال سیاسی اصولگرا نیز در این باره نسبت به حضور نمایندگانی که برای گرفتن امتیازات مادی راهی پارلمان میشوند هشدار میدهد و میگوید: انتخاب نمایندگان برای مجلس آینده باید انتخابی اصلح باشد یعنی شخصیتهای صالحی توسط احزاب و گروهها برای نامزدی نمایندگی مجلس معرفی و در نهایت به پارلمان راه پیدا کنند.
این فعال سیاسی اصولگرا میافزاید: در چنین شرایطی حتی اگر نمایندگان با دولت مخالفتی هم داشته باشند نه از برای گرفتن امتیازات مادی بلکه برای صیانت از حقوق و منافع مردم مخالفت و دغدغههای خود را پیگیری میکنند.
مقصر اصلی شکل گیری مجلس بی هویت کیست؟
ورود افرادی فاقد هرگونه سبقه و فعالیت سیاسی به مجلس هشداری است که باید از سوی جریانهای سیاسی جدی گرفته شود. اما به واقع مسئولیت ورود افراد بیهویت و سبک وزنی که به مجلس آینده راه مییابند بر عهده چه کسی یا کدام جریان سیاسی است؟
اگرچه جریانهای سیاسی اعم از اصولگرا و اصلاح طلب هر کدام سعی در تبری جستن و مقصر جلوه دادن دیگری در شکل گیری وضع موجود و دلزدگی مردم از جریان سیاسی هستند و بر همین اساس در رقابتی تنگاتنگ برای کسب کرسیهای پارلمان دورخیز کرده اند، اما واقعیت آن است که عملکرد ضعیف هر دو مجموعه در مدیریت و کادرسازی از یک سو، ارائه لیستهای تکراری و فاقد جذابیت اصولگرایان از طرفی دیگر و لیستهای ناشناخته اصلاح طلبان در کنار این دو موضوع، همه و همه در کنار هم عامل نگرانی از تشکیل مجلسی بی هویت شده است.
شاید اگر تنظیم کنندگان لیستهای انتخاباتی در هر دو جناح نگاهی اصولیتر به منافع عمومی داشته و منافع ملی را قربانی منافع جناحی و حزبی خود نمیکردند و تبعات زد و بندها سیاسی را جدی میگرفتند امروز با شعار “اصلاح طلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا” روبرو نبودیم.
از همین روست که در کنار هشدارهایی که این روزها داده میشود درخواست تحلیلگران سیاسی این است که جریانها با نگاهی واقع بینانه و تغییر جدی در رفتار سیاسی خود برای انتخابات آینده مسیر درستی را در پیش بگیرند، تغییری که در نهایت منافع ملی را تضمین کرده و از شکل گیری مجلسی بدون هویت جلوگیری کند. هشداری که اگر به آن توجه نشود دود آن به چشم همه اعم از اصولگرا و اصلاح طلب و مهمتر از همه مردم خواهد رفت.
نظرات