خبر فوری|داریوش مهرجویی و همسرش به قتل رسیدند+جزئیات

قتل داریوش مهرجویی و همسرش در  باغ ویلای شخصی در شهرک زیبادشت منطقه فرخ آباد در شهرستان فردیس رخ داد.این قتل در حوالی ساعت ۲۰:۳۰ دقیقه الی ۲۲ شب گذشته اتفاق افتاده است.در هفته گذشته وحیده محمدی فر (نویسنده) و همسر داریوش مهرجویی در صفحه شخصی خود از تهدید شخصی ناشناس با چاقو خبر داده […]

قتل داریوش مهرجویی و همسرش در  باغ ویلای شخصی در شهرک زیبادشت منطقه فرخ آباد در شهرستان فردیس رخ داد.این قتل در حوالی ساعت ۲۰:۳۰ دقیقه الی ۲۲ شب گذشته اتفاق افتاده است.در هفته گذشته وحیده محمدی فر (نویسنده) و همسر داریوش مهرجویی در صفحه شخصی خود از تهدید شخصی ناشناس با چاقو خبر داده بود.

محمدمهدی عسگرپور رئیس هیات‌رئیسه خانه سینما  خبر قتل داریوش مهرجویی و همسرش وحیده محمدی‌فر در خانه‌اش در کرج را تایید کرد.

ایسنا نوشت : این خبر در تماس با یکی از سینماگرانی که محل حادثه حضور دارد نیز تایید شده است. این حادثه در زیبادشت مشکین آباد رخ داده است و دختر داریوش مهرجویی ماجرا را به پلیس خبر داده است. همچنین  به نقل از پلیس، ماجرای سربری که در فضای مجازی در حال طرح است، صحیح نیست. سردار هداوند فرمانده انتظامی استان البرز گفته است که «شواهد حاکی از آن است که این قتل بر اثر جراحت ناشی از ضربات سلاح سرد از ناحیه گردن و اعضای بدن انجام شده است».

توضیحات پلیس درباره قتل داریوش مهرجویی و همسرش

هنوز جزییات بیشتری از این حادثه، عاملان آن و انگیزه آن‌ها به صورت رسمی منتشر نشده است.

محسن امیریوسفی رییس کانون کارگردانان خانه سینما که از ساعت ۲:۳۰ بامداد یکشنبه ۲۲ مهرماه به همراه وحید موساییان و دانش اقباشاوی از اعضای شورای مرکزی کانون در محل حادثه حضور یافته بود، به ایسنا گفت که ترجیح می‌دهم جزییات این جنایت توسط نیروی انتظامی و دادستانی اعلام شود اما اطلاعاتی که در اینجا کسب کردیم، حاکی از آن است که دختر آقای مهرجویی ساعت ۱۰ شب به منزل برگشته و متوجه این فاجعه شده است.

رئیس هیات‌رئیسه خانه سینما  خبر قتل داریوش مهرجویی و همسرش وحیده محمدی‌فر در خانه‌اش در کرج را تایید کرد.

وی افزود: در حال حاضر، اجساد به پزشکی قانونی منتقل شده و محل حادثه توسط نیروهای پلیس در دست بررسی است. همچنین شواهدی از احتمال سرقت وجود دارد اما در مورد اینکه اتباع غیرایرانی در این جنایت نقش داشته‌اند هنوز شواهدی در دست نیست.

صدا و سیما:رئیس کل دادگستری استان البرز گفت: طبق اظهارات مونا مهرجویی، پدرش حدود ساعت ۲۰:۵۰ روز شنبه مورخ ۲۲مهرماه به وی که در جهانشهر کرج بوده پیام می‌دهد که برای شام به منزل بیاید.

محل قتل داریوش مهرجویی

دختر مرحوم مهرجویی حدود ۲۲:۲۵ به منزل پدرش می‌رسد و ابتدا زنگ منزل را می‌زند و با توجه به اینکه کسی جواب نمی‌دهد با کلید در را باز و وارد منزل می‌شود و مشاهده می‌کند که پدر و مادرش با ضربات چاقو یا جسم برنده دیگر به نواحی گردن به قتل رسیده‌اند.

به بازپرس ویژه قتل دادسرای عمومی و انقلاب فردیس، دستورات قضایی لازم جهت بررسی موضوع و شناسایی و بازداشت متهمان صادر شده است.

در هفته گذشته وحیده محمدی فر (نویسنده) و همسر داریوش مهرجویی در صفحه شخصی خود از تهدید شخصی ناشناس با چاقو خبر داده بود.


داریوش مهرجویی متولد ۱۷ آذر ۱۳۱۸  فیلم‌ساز و نویسندهٔ ایرانی بود. او یکی از فیلم‌سازان برجستهٔ ایران و از چهره‌های اصلی موج نوی سینمای ایران بود. مهرجویی علاوه بر فعالیت در سینما، به نوشتن رمان و ترجمه نیز می‌پرداخت. در ۱۳۹۳ از سوی سفیر فرانسه جایزهٔ شوالیه ادب و هنر فرانسه به او اهدا شد. او فارغ‌التحصیل رشتهٔ فلسفه از دانشگاه کالیفرنیا، لس آنجلس (UCLA) آمریکا بود.

رئیس هیات‌رئیسه خانه سینما  خبر قتل داریوش مهرجویی و همسرش وحیده محمدی‌فر در خانه‌اش در کرج را تایید کرد.

مهرجویی با ساختِ فیلم گاو (۱۳۴۸) نگاه‌ها را متوجه سینمای ایران کرد و به موج نوی سینمای ایران شکل داد. پس از انقلاب ۱۳۵۷، او مدتی از ایران مهاجرت کرد، اما چند سال بعد به کشور بازگشت و به فیلم‌سازی پرداخت و عضو پیوستهٔ فرهنگستان هنر شد. از دیگر فیلم‌های مهم او می‌توان به اجاره‌نشین‌ها (۱۳۶۵)، هامون (۱۳۶۸)، سارا (۱۳۷۱)، پری (۱۳۷۳)، لیلا (۱۳۷۵)، درخت گلابی (۱۳۷۶)، مهمان مامان (۱۳۸۲) و سنتوری (۱۳۸۵) اشاره کرد.

آخرین فیلم او «لامینور» بود که در سال ۹۸ ساخته شد.

۵ روش خانگی موثر برای از بین بردن و ترمیم جای سوختگی

 آدنیوم گلی بسیار زیبا برای پرورش و نگهداری در آپارتمان که نمونه ندارد

وحیده محمدی‌فر متولد ۱۹ بهمن ۱۳۴۷ در تهران، فیلمنامه‌نویس، طراح لباس و دستیار کارگردان و دانش‌آموخته رشته روان‌شناسی از دانشگاه تهران و همسر داریوش مهرجویی است.

وحیده محمدی فر نزدیک به ۲ دهه است به‌ عنوان همکار فیلمنامه‌نویس همراه مهرجویی بود.

او بعد از فارغ‌التحصیلی در رشته روان‌شناسی مدتی به‌ عنوان مسئول روابط‌ عمومی و تبلیغات «کتاب اول» فعالیت می‌کرد. آنها برای ساخت تیزرهای تبلیغاتی با بزرگان سینما نظیر عباس کیارستمی، رئیسیان و داریوش مهرجویی همکاری می‌کردند. به‌واسطه این همکاری او با داریوش مهرجویی آشنا شده و به عرصه هنر و سینما راه پیدا کرد.

در همان زمان داریوش مهرجویی با خواندن داستان کوتاهی از محمدی‌فر، از او درخواست کرد داستانش را به فیلم تبدیل نماید. بعد از این درخواست محمدی‌فر کتاب‌های فیلم‌نامه‌نویسی را تهیه کرده و تمامی آن کتاب‌ها را مطالعه کرد و به همراه مهرجویی آن داستان به فیلم‌نامه تبدیل شد.

همکاری وحیده محمدی فر با داریوش مهرجویی

مقدمه حضور محمدی‌فر در فیلم‌های مهرجویی با ایفای نقشی کوتاه در فیلم سینمایی «لیلا» آغاز شد.

سپس «دختر دایی گمشده» نخستین فیلمنامه مشترک او و مهرجویی بود و پس از آن «بمانی»، «مهمان مامان»، «تهران: روزهای آشنایی»، «آسمان محبوب»، «سنتوری»، «نارنجی‌پوش»، «چه خوبه که برگشتی»، «اشباح» و در نهایت «لامینور» آخرین فیلم‌نامه‌ای بود که این دو با همکاری یکدیگر آن را نگارش کرده و سپس ساخته‌اند.

محمدی‌فر علاوه بر نویسندگی در فیلم‌های سینمایی «اشباح» و «چه خوبه که برگشتی» طراحی لباس، در فیلم «چه خوبه که برگشتی» طراح صحنه، در فیلم «اشباح» به‌عنوان مدیر فیلم‌برداری و در فیلم «مهمان مامان» به‌عنوان دستیار در کنار مهرجویی حضور داشت.

وحیده محمدی‌فر سال ۱۳۹۰ برای فیلم «نارنجی‌پوش» از سی‌امین دوره جشنواره فیلم فجر نامزد سیمرغ بلورین بهترین فیلم‌نامه‌نویسی و در بیست و دومین دوره جشنواره فیلم فجر برای نگارش فیلم‌نامه «مهمان مامان» نامزد سیمرغ بلورین فیلم‌نامه‌نویسی شد.

4682240

وحیده محمدی فر، نویسنده فیلم سینمایی لامینور

«لامینور» فیلمی به نویسندگی داریوش مهرجویی و وحیده محمدی‌فر، تهیه‌کنندگی رضا درمیشیان و کارگردانی داریوش مهرجویی و محصول سال ۱۳۹۸ است. این فیلم نیز همانند دیگر فیلم مهرجویی، «سنتوری» درباره موسیقی است اما برخلاف «سنتوری» شخصیت اصلی داستان «لامینور» یک دختر است.

این فیلم که بیست و سومین اثر مهرجویی محسوب می‌شود پس از شش سال از آخرین کار او (فیلم سینمایی «اشباح») ساخته شده است. «لامینور» متقاضی شرکت در سی و هشتمین دوره جشنواره فیلم فجر نشد و بعد از جشنواره اعلام شد در اکران نوروز ۱۳۹۹ روی پرده می‌رود و در زمستان ۱۳۹۸ پروانه نمایش دریافت کرد.

اما شیوع ویروس کووید ۱۹ باعث شد فروردین ۱۳۹۹ در ایران قرنطینه اعلام شود و سالن‌های سینما تعطیل و اکران «لامینور» هم به تعویق افتاد.

بعد از چهلمین جشنواره فیلم فجر، «لامینور» قرار بود در اکران نوروزی ۱۴۰۱ به نمایش عمومی درآید که پس از منقضی شدن پروانه نمایش، اکران فیلم در نوروز منتفی شده و باعث اعتراض مهرجویی به مسئولان سینمایی و به‌وجودآمدن حواشی و جنجال‌های بسیاری شد و اما در نهایت این فیلم در اکران عید فطر ۱۴۰۱ در سینماهای کشور به روی پرده رفت.

ازدواج وحیده محمدی فر با داریوش مهرجویی

وحیده محمدی‌فر علاوه بر همکاری، همسر داریوش مهرجویی نیز می‌باشد و حاصل این ازدواج یک دختر به نام مونا است.

سیاری هنوز این اتفاق را باور نکرده‌اند و یا نمی‌خواهند باور کنند.

در ادامه برخی از واکنش‌ها را مرور می‌کنیم: 

هنگامه قاضیانی، بازیگر: ساعت شش صبح شد. خواب هم مثل پرنده خودشو به در و دیوار قفس این کابوس میکوبه، خبر مثل تگرگ سنگ یخ ریخت رو تنمون. پیام های همه بچه های سینما به همدیگه این بود:

هنگامه، یخ زدم، شوکم منم تکرار میکردم یخ زدم، این دو کلمه کجای قلب ماها پنهان شده بوددکه امشب هی تکرار شد. مگه میشه همه بهم پیام بدیم و از سرمای تگرگ بی رحم یخ حرف بزنیم؟!.

سر بریده داریوش مهرجویی و همسرش. و دختری که ماند، یک تیتر ساده نیست. این مرگ حق نیست، مظلومانه ترین مرگ است. واای بر دل خانواده سینما که امشب در انجماد قطرات سرد خون یخ زد.

عالیجناب داریوش جان مهرجویی و وحیده جان محمدی فر روحتان گرامی. بمیرم که درد کشیدید. کاش پرنده قفس را بشکند. قتل بین ساعت ۸:۳۰ّتا ۱۰ شب انجام شده. و هیچکدوممون نمیتونیم فریاد بزنیم، گریه کنیم مثل هر داغداری که داغ میبیند، چون شب است و سکوت. داریم خفه میشیم.

حمید فیلم‌هامون: خواب میبینم در یک سردابه قرون وسطایی سلاخی میشوم

مونا جان تک دختر هردوعزیز بمیرم برای قلبت مادر

فرزاد موتمن، کارگردان سینما: بهـت و شوک ناشى از دریافت خبر قتل هولناک و وحشیانه داریوش مهرجوئى و همسرشان وحیده محمدى فر را نمیتوانم با کلمات توصیف کنم. تمام شب را بى حرکت نشستم وبه این کابوس فکر کردم و حالا که کم کم به صبح نزدیک میشویم بى اختیار بیاد تابلوهـائى از ولادیسلاو کاداورسکى نقاش و موزیسین جوان اهـل اوکراین ( متولد ۱۹۸۸ است ) افتادم که چندd پیش دیده بودم. آثارش بعنوان نمونه هـائى از “سوررئالیزم سیاه” توصیف میشود و تم غالب آنهـا مرگ است.

هانیه توسلی: «خبر آنقدر هولناک است،آنقدر عجیب و مهیب است،که لال شده ام.دو ساعتی است که شنیدم و درحال اشک ریختنم.لال و گریان و مبهوت به کارگردان محبوبم فکر می کنم.به مهرجویی بزرگ. به او که خلاق و هنرمند بود. وجود نازنینش در سینمای غنیمتی بود.»

مهراب قاسمخانی: انگار داریم توی یه کابوس زندگی میکنیم که هیچ وقت تموم نمیشه. توی یه شبی که هیچ وقت صبح نمیشه. دیگه حتی انتظار طلوع رو هم نمیکشیم. سیاهی پشت سیاهی. نکبت پشت نکبت…

منیژه حکمت، کارگردان سینما: «اى واى، چه کنیم با این همه درد، نگرانى، غصه، غم و…چه کنیم.»

مهرزاد دانش روزنامه نگار و منتقد سینما:‌ «آن هنگام که دیدیم حمید هامون از خواندن خبر سر بریدن عده‌ای در روزنامه بهتش زد، چه می‌دانستیم ۳۴ سال بعدش خودمان نیمه‌شب از خواندن خبر مشابه درباره خالق هامون بهت‌زده و شوکه خواهیم شد… این دیگر چه پلشتی‌ای است؟»

کریم نیکونظر روزنامه نگار و نویسنده: تا چشم کار می‌کنه فقط سیاهی‌ست

نیما حسنی نسب، منتقد سینمایی: «فاجعه فاجعه فاجعه»

مهدی یزدانی خرم روزنامه‌نگار و نویسنده: «داریوش مهرجویی را کشتند. کشتند داریوش مهرجویی را. داریوش مهرجویی را با چاقو کشتند، با چاقو داریوش مهرجویی را کشتند. شب او و هم‌سرش را کشتند و کشتند و خون خانه‌شان را برداشته حتمن. او را تهدید کرده‌بودند و تهدید کرده‌بودند او را.

داریوش‌کُشی در شبِ پاییزی و من در نیمه‌شب در حالی‌که هنوز نمی‌دانم چه‌گونه به نبودنِ مهرجویی فکر کنم بر فعلِ «کشتن» ماسیده‌ام. و می‌نویسم چون استخوانم یخ زده و هی بلند می‌گویم به مریم که داریوش مهرجوی را کشتند با چاقو.

حتمن آمده‌اند توی خانه. چند نفر بوده‌اند؟ حتمن وقتی ما داشته‌ایم به او فکر نمی‌کرده‌ایم او مشغول خون‌خوردن بوده. من چهل‌و‌چهار سال دارم و نمی‌دانم چه‌گونه این کشتن را باور کنم. یعنی داریوش مهرجویی دیگر نیست و یعنی داریوش مهرجویی ۸۳ ساله را کشته‌اند تا نباشد.

من هیچ نظری ندارم. من منتظرم تا صبح شود تا خبرها بیاید تا آفتاب بیاید تا هنوز بفهمم این چه خاکی‌ست که بر سر ما ریخته‌اند. حتا نمی‌توانم تصور کنم. تصور کنم که داریوش مهرجویی را کشتند. شب کشتند. شب‌ها آدم می‌کشند معمولن ولی داریوش مهرجویی «معمول» نبود و چه کسی او را کشت؟ چه کسی او را کشت؟ چه کسی او را کشت؟ چه کسی او را کشت؟ چه کسی داریوش را کشت؟ چه کسی خون او را ریخت؟ چه کسی همسرش را کشت؟»

صالح تسبیحی، روزنامه نگار: معصومه سیحون را یکبار در ویلایش دست و کتف و پا بستند. چسب به دهانش زدند و خانه را روبیدند. دزد بودند. قاتل نبودند. احیا شد و گذشت و بعدها ساده مرد. سی سال گذشته و چه برما رفته که مهرجویی اینجور. خداوندا، اینجور. جامعه ای در حال حل شدن در اسید.

غلامرضا موسوی تهیه کننده و روزنامه نگار: «باور کردنی نیست، نیمه های شب است و خبر به‌قتل رسیدن استاد بزرگ سینمای ایران داریوش مهرجویی و همسر و همکار گرامیش منتشر شد. شب بدی است. یاد استاد ماندگار و تسلیت به سینمای ایران و خانواده بزرگ ایشان و مردم عزیزمان.»

محمد آقازاده، روزنامه نگار: «خبر فاجعه است، چیزی بیش فاجعه، قتل داریوش مهرجویی کارگردان صاحب نام و همسرش، آنهم وقتی پیشاپیش به تهدید به قتل خود خبر داده بود، آنچنان در شوک ام که نمی دانم چه بنویسم ، از نقش فیلم گاو او در بقای،سینما، از ساخت محبوب ترین فیلم ایرانی هامون، از دیگر فیلمهایش، ازترجمه هایش …»

سوفیا نصراللهی، روزنامه نگار: مصداق ترانه سنتوری‌ام الان. هیشکی نمیفهمه چه حالی دارم…چه‌ دنیای رو به زوالی دارم. چقدر از “لیلا” نوشتم. یادتونه؟ چقدر دیالوگ “هامون”. چقدر رفاقت سر “مهمان مامان”. چقدر حسرت سر “سنتوری”. چقدر ذکر “پری”. چقدر سرخوشی تهران‌گردی.چقدر چادر سر کشیدن “سارا”. چقدر عزادار شدم امشب.

مطالب مرتبط

جزئیات قتل ۳ زن سالخورده توسط ماموران قلابی آب و برق

قتل فجیع زن جوان توسط شوهر سابق در مرودشت

عامل تجاوز و قتل یک زن پس از ۵۷ سال بازداشت شد

نظرات