سید محی الدین حسینی ارسنجانی – نویسنده و فارس پژوه در یاداشتی برای اول فارس نوشت:
شصت سال تدریس بی وقفه در مدارس، حوزه و دانشگاه!
استاد محمد آل عصفور ادیب و سخنور و استاد دانشگاه و عالم فرزانه عصر و زمانه ما که افتخار شاگردی بزرگان علم و ادب و عرفان را در کارنامه زندگی و تحصیلات خود دارد متولد سال ۱۳۱۰ هجری شمسی در محله لبِ آب شیراز است.
او تحصیلات ابتدایی را در مدرسه مهذبیه شیراز که قریب صد و پانزده سال پیش تاسیس شده گذراند و بخشی از علوم و سواد روز خود را نزد پدرش مرحوم زنده یاد فخرالاسلام آل عصفور به اتمام رساند. وی پس از دریافت مدرک سیکل وارد دبیرستان سلطانی شد و تا مقطع دیپلم را در این دبیرستان گذراند.بعد از این دوران در دانشگاه ادبیات و دانشسرای عالی تهران پذیرفته شد و از محضر استادان یگانه علوم و ادب عصر خویش از جمله زنده یاد استاد ملک الشعرای بهار تلمذ کرده و در کلاسهای استادان بزرگ ادبی معاصر آقایان بدیع الزمان فروزانفر، جلال الدین همایی و محمد معین رحمت الله علیهم حاضر شده و بهره ها برد.
استاد آل عصفور بیست عنوان کتاب در زمینه ادبیات و فلسفه نگاشته و دهها عنوان مقالات تخصصی در زمینه اخلاق،عرفان،ادیان و مذاهب ، چهره های ادبی و نقد و بررسی اشعار و متون پارسی به رشته تحریر در اورده که در نشریات تخصصی درج شده است.
عناوین برخی تالیفات و آثار استاد دکتر آل عصفور
جبر و اختیار در شاهنامه، دستور زبان فارسی، عقاید خیام،شرح آموزههای روانشناسی در قرآن واحادیث ، فلسفه و تحقیق در تاریخ بیهقی از جمله کتابهای استاد دکتر محمد ال عصفور است و بنده کمترین (حسینی ارسنجانی)بیشتر آثار این استاد بی بدیل و فروتن و علامه دوران معاصر را خوانده و یا بررسی کرده ام.
ایشان چندین مدرک دکترا از چند کشور دارد و مدرک خارج فقه و اصول خود را از حوزه های علمیه شیراز و قم و… دریافت کرده است.استاد آل عصفور هماکنون اگرچه حدود ۹۵ سال دارد در عمر شریف خود قریب به شصت سال را به تدریس و تحقیق پرداخته و علاوه بر تدریس در مدارس در دانشگاههای دولتی و آزاد و پیام نور و از جمله در دانشگاه آزاد فیروزآباد و شیراز و…تدریس داشته است. پروفسور آل عصفور دارنده نشان مفاخر فارس و چهره ماندگار ادب عمر پربار خود را صرف در راه کسب علم و دانش و تدریس و تربیت نخبگان علمی کرده است.
علامه آل عصفور همشاگردی شهیدان مطهری و بهشتی و مفتح
وی چونان چراغ راه و راهنمای جوانان و طالبان علم است.آل عصفور انسانی حقیقتا متخلق به اخلاق انسانی و دست پروده عارفان،عالمان و شاعران و سخنوران زمانه خویش است.او با حافظه فوق العاده هزاران بیت شعر از شاعران بزرگ را در حافظه خود دارد و متون مهم شعر و ادب پارسی قرون و اعصار پیشین را در ذهن خلاق خود داشته و به زیبایی تفسیر و شرح میدهد و به واقع شارح و مصحح متون پارسی و عربی و ایده پرداز عرصه های شعر و ادب و نقد و تحلیل است. از قران و احادیث و از نهج البلاغه و صحیفه بسیار میداند و زندگی خود را با خواندن و نوشتن گذرانده است.
خاندان علمی وی همگی ریشه در فنون، ادب، فرهنگ و عرفان دارند.یکی از خصوصیات بارز استاد دکتر محمد آل عصفور تسلط عجیب وی بر ارکان ادبیات فارسی و احاطه جالب او بر زندگی و زمانه استادان بزرگ خویش بوده و دارای بیانی بسیار شیوا و رسا است.
استاد محمد آل عصفور با درک جامع از علم خطابه، شنوندگان سخن خویش را مجذوب کلام شیوای خود نموده و در اندیشه اشاعه و نشر بهترین کلامها از برترین عالمان کلام بوده و هست.استاد دکتر آل عصفور هم شاگردی استادان نامی دانشگاه و حوزه از جمله همشاگرد با شهیدان بزرگوار حضرات آیات دکتر بهشتی و علامه مطهری و دکتر مفتح بوده است.
آل عصفور دارنده سه عنوان دکتری خارج از کشور است
اخذ سه مدرک دکتری در رشتههای فقه، ادبیات و فلسفه از کشورهای مختلف و آشنایی وی با چند زبان رسمی دنیا نشان از هوش فوق العاده و ذهن گیرای دکتر آل عصفور و تعهد و مسئولیت وی در برابر علم و عالمان و تحصیل و فراگیری دانش در همه حال و در همه احوال است.
دکتر آل عصفور عاشق مطالعه،وطن و جوانان ایرانی است و معتقد است با وجود پیشنهاد تدریس در آلمان، ترجیح داد با جوانان کشورش اندیشه هایش را تقسیم کند. او از نسل یکی از بزرگ خاندانهای علمی جهان یعنی خاندان مشهور آلِ عُصْفور است، خاندانی از علمای روحانی شیعه در بحرین، قَطیف و نواحی جنوب ایران که در سدۀ ۱۲ و ۱۳ق/۱۸ و ۱۹م منشاء خیر و خدمت بوده اند.
علامه محمد آل عصفور در کلام شاگرد ممتاز خود:
دکتر محمد یوسف نیری،استاد ادبیات دانشگاه شیراز که از شاگردان نمونه و ممتاز استاد آل عصفور در دوران دبیرستان بوده است،وی آل عصفور را چونان خورشیدی تابان به روح شاگردانش توصیف کرد و او را برهان حق خواند.نیری میگوید دانشمند، بسیار است؛اما برخی دانشمندان روی خود و بشریت را سیاه کرده اند.آل عصفوردانشمندی پردان و متواضع است.حق استادی حق الهی است و شأن معلمان شأن پیامبری است.
نیری استاد آلعصفور را مردی عاشق خوانده و عشق را بزرگترین مدح برای انسان کاملی دانست که از مراتب معرفت گذشته است.این استاد عرفان معتقد است آل عصفور عاشقانه از رنج یک دانش آموز و پرورده خود رنج میکشید و همهچیز به ما داد.امروز گرفتار کم فروشی علمی هستیم، اما استاد ما برای شاگردانش وقت میگذاشت.یکی از مسائل آموزش و پرورش این مساله است.عالم بزرگ مشکل ترین مسائل علمی را به سادهترین زبان بیان میکند و این از ویژگیهای استاد آل عصفور است و معلم عاشق،سلطان بزرگی است و هریک از دانشجو یانش هم جهانی بزرگند که ادب از او میآموزند. استاد آل عصفور عاشق دانش آموزانش بود.
دانشمند نمونه شهر ما و اهل محله لب آب شیراز است حال و روز خوشی ندارد
منتخبی از درس گفتارهای علامه محمد آل عصفور شیرازی
“….عقل،شاگرد دبستان دل است.عقل همه ما زاده احساسات و نتیجه انفعالات روح و تن است و من یک باغبان بودم که قریب به هفتاد سال درس دادم و هنوز هم مشغولم. شاگردانم به درجات بالای علم و دانایی رسیدهاند و بزرگترین سرمایه دوران معلمی ام هستند. چکامه و غزل من به صفر میمانست، که در شماره اعداد هم شماری بود.هر جا هستم، کرامت انسان یکی از مباحث مهم انسان شناختی در عرفان اسلامی است. اصل این نظریه در آیات قرآن مجید و احادیث اسلامی مطرح شده است…. “؛”….محورهای اصلی کرامت انسانی از نظر مولانا در مثنوی شریف مورد واکاوی قرار گرفته است. بدین منظور، چهار اصل مسجودی آدم، تعلم و تعلیم اسماء الهی، نبوت و ولایت به عنوان محورهای این کرامت بررسی شده و به منظور تبیین بهتر آنها، دیدگاه عارفان صاحب نظر با اندیشه مولانا را باید مورد تطبیق قرار داد…” ؛”…. در عرفان اسلامی انسان از جایگاه ویژه ای برخوردار است، به گونه ای که انسان کامل و واصل به حق در مرتبه خلیفه اللهی و جانشینی خداوند قرار میگیرد. مولانا در اثر بی بدیل خود مثنوی این مقام را به تصویر شیده است. از سوی دیگر چون محی الدین عربی بنیانگذار عرفان علمی است و اساس عرفان این عارف بزرگ «انسان کامل» است، تفاوت دیدگاه مولانا جلال الدین با دیدگاه محی الدین عربی مورد بررسی و بحث قرار گرفته و ارتباط آن با بحث ولی و ولایت بیان گردیده است.مسایل دیگر از قبیل هدایت از نظر عرفان، علم و تفکر از دیدگاه عرفان،ایمان به خداوند و فایده های انها از نظر مولانا باید مورد بررسی قرار گیرد….”
تحصیل درس اسفار در محضر علامه طباطبایی
دکتر آل عصفور میفرمایند: “….بنده تنها شاگرد ملک الشعرای بهار هستم که در ایران باقی مانده است. زمانی که در دانشسرای عالی درس میخواندم روز های چهارشنبه می آمدم قم و در درس اسفار علامه طباطبایی شرکت میکردم.البته در ابتدا بعنوان خدمت گزاری کوچک بود و انجا حضور داشتم امّا بعدها بخاطر پدرم مورد توجه علامه قرار گرفتم و مرا جلوتر آوردند و نشاندند. جناب دکتر مطهری، دکتر بهشتی، دکتر مفتح و…در این کلاس حضورداشتند و من کوچکترین عضو این کلاس بودم.جناب علامه مطهری سمت راست مینشستند و جناب دکتر بهشتی در سمت چپ مینشستند.روزی که آمدند و خبر شهادت استاد مطهری را به علامه دادند، علامه خم شد و به زمین افتاد.معلوم بود که رابطه این دو استاد و شاگرد چقدر زیبا و مستحکم بوده است.با زحمت علامه را از روی زمین بلند کردیم. روایت زیبایی از حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) هست که میفرمایند « أدبوا اولادکم بآداب زمانکم و لا تأدبوا بآداب آبائکم لأنّ زمان آبائکم لیس بزمانکم »فرزندان خودتان را مطابق زمانه تربیت کنید. نباید اولادتان را مطابق زمان صفویه تربیت کنید چرا که آن زمان، دوره چراغ نفتی بود و امروز قرن اتم است…..”
ودر پایان
پاسداشت دگر باره این گرامی نامدار حوزه علم، دانش و فرهنگ یکی از ضرورتهاست.کاری که نهاد های دولتی و مردم اهل فرهنگ باید زودتر از همیشه این قبیل امور را انجام داده و بدهند اما متاسفانه فراموش کرده و پشت گوش می اندازند یا واقعا که نمیخواهند انجامش دهند!نکوداشتهای مفاخر بزرگی همچون محمد آل عصفور باید از سطح شعار بالاتر باشد و نگاه ویژه خویش را به تأثیرات فرهنگی، تربیتی و پرورشی این گونه معلمان متمرکز کند.
بسیاری از دانش آموزان دهههای س و چهل و پنجاه و شصت شمسی ( ۱۳۳۰ – ۱۳۶۰ ) در شیراز، پای درس این استاد مسلم ادبیات فارسی نشسته اند و از وجود او او خاطرات خوبی به یاد دارند و از دریای علوم بی پایانش بهره ها برده و سیراب گشته اند.
در سالهای اخیر برخی دوستان، همکاران، شاگردان و ارادتمندان استاد محمد آل عصفور آیینهای تجلیل و تقدیر از ایشان را در تالارهای اجتماعات و در دانشگاهها و مدارس و مراکز فرهنگی شیراز و تهران و دیگر مناطق کشور برگزار نموده اند اما به جهت وزانت علمی و بزرگی مقام و دانش او حق مطلب در معرفیهای وی ادا نشده و هنوز بسیاری از مردم و حتی استادان دانشگاهها و دانشجویان ادبی از دایره وسیع علوم وی بی خبرند و به درستی او را نمیشناسند.باید نسبت به ضبط خاطرات و ناگفته ها از او و تدوین خاطرات شفاهی ایام تحصیل و معرفی استادانشان اقدام میشد که نشد و این ضعف دستگاه های فرهنگی و آموزشی است.
مدتی است که ایشان خانه نشین شده و به دلیل کهولت سن و بیماری جایی نمیرود.وی که دانشمند نمونه شهر ما و اهل محله لب آب شیراز است حال و روز خوشی ندارد و هم اکنون که جمعه ۱۹ مرداد ۱۴۰۳ است این بنده کمترین سید محی الدین حسینی ارسنجانی فعال فرهنگ و رسانه از سر عشق و ارادت در باره وی مطلبی را به رشته تحریر در آورده ام در حالی که این نازنین مرد خداشناس و خدا ترس و عالم برجسته زمانه ما در بیمار ستان نمازی شیراز تحت درمان و در حال بستری است.
باید برای بهبود حال این مرد مهربان و دوست داشتنی و چهره ماندار علم و ادب دعا کرد و قدر و منزلت او را دانسته و مقام والایش را ارج نهاد.
سلامتی و بهبودی و عافیت و عاقبت بخیری جناب استاد دکتر محمد آل عصفور استاد بلندپایه عرفان و ادبیات ایران زمین آرزوی قلبی ما و خواسته همه دوستداران او از خداوند بزرگ و متعال است.
باهر
تاریخ : ۱۹ - مرداد - ۱۴۰۳
درود بر ابن مرد برجسته و فرهیخته واقعی و انسان به تمام معنی و متواضع و عالم و وارسته و پر بار و کمنظیر و دوست داشتنی و با جاذبه حداکثر و.. ..