کیانا و نیلوفر؛ مکانیک بنز و خودروی ژاپنی
تعمیرگاهی که این دو در آن مشغول هستند در شمال تهران واقع شده و پورشه، مرسدس بنز، کیا، هیوندای و گرانترین خودروهایی که در تهران وجود دارد اینجا تعمیر میشود. کیانا که تخصص در تعمیر خودروهای ژاپنی دارد به خبرگزاری آناتولی گفته است: «در مسیر کارمان خیلی انگیزه به ما داده شد. ما خودمان فکرش را هم نمیکردیم برخوردها چنین مثبت باشد. من و نیلوفر اول برای کنجکاوی آمده بودیم این کار را ببینیم و در واقع اگر دوست داشتیم برویم و به صورت علمی یاد بگیریم. اما انگیزههای مردم از هر قشری و فارغ از هر تفکری به ما این حس را داد که قرار است در این شغل بمانیم و دوست داریم ادامه دهیم».
او ادامه میدهد: «در مکانیکی همکاری خانم و آقا خیلی اتفاق جالب و خوبی بود. من از همکاران قدیمی که بیش از چهل سال سابقه کاری دارند میشنوم که میگویند این محیط به حضور و کار خانمها نیاز داشته است.» کیانا در ابتدا کار را در یک تعمیرگاه سنتی شروع کرده بود و به گفته خودش به خاطر مشهور شدن در فضای مجازی حالا در این تعمیرگاه کار میکند. او درباره کلیشههای جنسیتی که در این محیط وجود دارد توضیح میدهد:
«گاهی پیش میآید که همکاران من را «داداش» خطاب میکنند و فکر میکنند این یک نوع تشویق است اما به آنها یادآوری میکنم که این یک جور توهین به من است چرا که من زن هستم و با زن بودنم دارم این شغل را ادامه میدهم. یا اینکه میگویند تو خیلی مردی که داری این کار را میکنی و من هم تاکید میکنم که این اشتباه است چرا که من زن هستم و این کار ربطی به جنسیتم ندارد.»
نیلوفر فرهمند با اینکه تحصیل کرده رشته گرافیک است، نسبت به تعمیر خودرو کنجکاو بود و یک بار که اتومبیلش خراب میشود در تعمیرگاه میخواهد که کنار مکانیک باشد تا ببیند چه اتفاقی برای ماشین افتاده. پس از آن میخواهد همانجا شاگردی کند. دو ماه بعد هم اصرار میکند تا کیانا، دوست نزدیکش به این رشته بپیوندد. حالا نیلوفر، پس از چهار سال به صورت تخصصی ماشینهای مرسدس بنز را تعمیر میکند.
او درباره واکنشهای دیگران درباره مکانیک بودن یک زن به آناتولی میگوید: «به نظرم جامعه آماده حضور زنان در این شغل و حوزه تعمیر و نگهداری خودرو بود. این خلأ را هم حس کرده بود چون واکنشها خیلی خوب بود. فکر میکردم خیلیها بیایند و بگویند این چه کاری است؟ البته که واکنشهای منفی هم گرفتیم اما در مقابل کسانی که تشویق کردند و حمایت کردند درصد کمی بود. من فکر میکردم مشتری بیاید و ببیند من زن هستم و از اینکه اتومبیلش را به من بدهد امتناع کند اما واقعا اینطور نبود.»
پیش از این هم رسانه ها با زنی به نام پریا شفازاده مصاحبه کرده بود که برخلاف تمام سختیها و مخالفتها در کارگاه تراشکاری مشغول به کار شده و در فضای مجازی هم مورد استقبال قرار گرفته بود.
سحر نجار
سحر بیگلری، ۴۰ ساله است. متاهل و مادر دو پسر. او به آناتولی گفته است: «در این چند سال هیچ وقت اجازه ندادم جنسیتم تاثیری در کارم داشته باشد، حتی مثبت. برای من مهم است که به عنوان یک انسان کارم را به بهترین نحو انجام دهم.» سحر در غرب تهران، در حاشیه یکی از درههایی که به بوستان تبدیل شده، در انتهای یک کوچه بنبست و پشت یک باغ، کارگاه دارد. سحر به عشق ساخت یک میز کنسول به کلاس نجاری میرود اما آنگاه تازه متوجه میشود تا چه میزان به این کار علاقه دارد.
میگوید: من معلم ریاضی دبیرستان و پیشدانشگاهی بودم. نیاز مالی هم نداشتم. اما در ۳۷ سالگی فهمیدم نجاری شغلی است که به من آرامش میدهد.» اما به گفته سحر، هنوز بسیاری از افراد وقتی عکس کارهایش را در اینستاگرام میبینند یا به کارگاه میروند باورشان نمیشود او سازنده این وسایل باشد. میگوید: «بعضی افراد میگویند اینها را یک مرد میسازد و تو برای جلب مشتری به عنوان سازنده، عکس و ویدئو تهیه میکنی. البته بسیاری از مخاطبانم هم هستند که موقع سفارش کالا تاکید میکنند حتما خودم بسازم چرا که عقیده دارند به عنوان یک زن با دقت بیشتری کار میکنم.»
زنان مکانیک ترکیه
آخرین گزارشی که از یک زن مکانیک ترک در رسانههای ترکیه منتشر شده مربوط به سال ۲۰۲۱ است. یمن گل ۲۵ ساله، سه سال است که به عنوان مکانیک خودرو کار میکند. او تنها دختر یک خانواده کارمند دولتی در شهر بولو، با وجود همه موانع، رویای کودکی خود را به عنوان یک استاد تعمیر خودرو تبدیل کرده است.
با وجود کسانی که میگویند «تو زن هستی، نمیتوانی این کار را انجام دهی»، گل تنها استاد زن شهر بولو شد. او سالها به خاطر زن بودنش درخواستهای شغلیاش پذیرفته نمیشد و با ابزار شخصی و پیروی از استادان این صنعت تجربه کسب کرد. مدتی در آنکارا کار کرد، بعد به بولو بازگشت و بالاخره در یک تعمیرگاه استخدام شد.
مدتی قبل از این گزارش هم درباره یک دختر جوان ۱۷ ساله اهل ترکیه گزارشی تهیه شده بود که در تعمیرگاه، مکانیک خودرو بود. ملیک نوربین هم مانند یمن گل از کودکی به ماشین و تعمیر آنها علاقه زیادی داشت و به دنبال تحقق رویای خود رفته است. زمانی که این گزارش منتشر شده بود ملیک دانش آموز رشته الکترومکانیک بود و در یک تعمیرگاه در شهر مالتپه، کارآموزی میکرد.
او هم قبل از این موفق نمیشده در جایی کار پیدا کند چرا که به خاطر سن کم و جثه ریز او تصور میکردند نمیتواند وسایل سنگین مانند چرخ را بلند کند، اما ملیک با هر بار رد شدن بیشتر خواست تا ثابت کند که هیچ کاری نیست که مردان بتوانند انجام دهند اما زنان نه.
نظرات