برای اینکه از داستان دره خرسان ، منطقه ای باستانی در زاگرس که ایرانی بگویم ابتدا مثالی ساده تر میزنم. فرض کنید یک روز یک نفر به سراغتان بیاید و با این توضیح که حیاط خانه شما برای ساخت فضای سبز مناسب است از شما بخواهد آن را بفروشید. شما که به هزار و یک دلیل قصد فروش ندارید از همان ابتدا جواب رد میدهید.
فاطمه رشیدی نوشت :چند سال بعد یک نفر در حیاط خانه شما شروع به ساخت و ساز میکند و در جواب شکایت و ممانعت شما که میگویید زمینم را نفروختهام و اجازه ساخت و ساز ندادهام به شما می گوید شورای روستا با واگذاری زمین موافقت کردهاست و شما هم اگر اعتراضی دارید باید اول خسارت مرا بدهید چون جلویم را گرفتهای و بعد هم تشریف ببر شکایت کن و جلویم را بگیر.
اتفاقی غیر منطقی است اما این ساده شده داستان سد خرسان است. روزی روزگاری قرار بوده مطالعات برای ساخت سد خرسان سه در منطقه باستانی ، جنگلی و کوهستانی سادات محمودی در استان کهگیلویه و بویراحمد انجام شود اما به هزار و یک دلیل از جمله تاثیر مستقیم و آثار زیان بار زیست محیطی بر ذخیرهگاه زیست کره دنا ، نابودی آثار بجا مانده از دوران عیلامیان ، نابودی میلیونها درخت بلوط چند صد ساله، آوارگی بیش از ۲۵ هزار انسان ، ایجاد حاشیه ای بزرگ برای شهر پر حاشیه یاسوج و غیره موضوع احداث سد حتی به مرحله انجام مطالعات نرسید.مردم منطقه نیز یکپارچه مخالفت خود را با ساخت سد نشان دادند و ظاهرا که همه چیز آرام شد.
تغییر مرزها برای ساخت سد
یک دهه بعد مسئولان هم برای اینکه بتوانند اتحاد مردم منطقه در مقابل سد را بشکنند ابتدا مرزهای جغرافیایی دو استان کهگیلویه و بویراحمد و چهارمحال و بختیاری را جابهجا کردند. جابهجایی هم درست در نقطه ای بود که می خواستند سد را احداث کنند. روستای هزارخانواری به نام طلایه در کهگیلویه و بویراحمد را در خط کشی های جدید در مرز چهار محال و بختیاری قرار دادند تا با این کار فشار و مقاومت مردم و مسئولان دو استان را روی طراحان ایده سد بشکنند.
از آن زمان هرگاه مردم استان چهارمحال و بختیاری در برابر سد مقاومت می کنند مسئولان می گویند مخزن سد در کهگیلویه و بویراحمد است و هر گاه مردم کهگیلویه و بویراحمد اعتراض می کنند به آنها می گویند تاسیسات و دیواره های سد در استان چهار محال و بختیاری است و شما حق هیچ اظهار نظری ندارید.
اولویتهای ناگهانی
در دهه هشتاد و در دولت نهم و دهم ، وقتی دولت تصویب کرد که طرحهای با پیشرفت فیزیکی کمتر از ۳۵ درصد از اولویت دریافت بودجه خارج شوند ، مسئولان برای آنکه حرفی برای گفتن داشته باشند یک شبه ۳۵ درصد به پیشرفت همه پروژه های استانی اضافه کردند تا همه همچنان در اولویت بمانند و این پروژه که آن زمان در حد حرف بود نیز به همین سادگی به جمع پروژه های با پیشرفت ۳۵ درصد به بالا پیوست .
از آن زمان تاکنون میان استانداران و مسئولان استانی بلاتکلیف دست به دست چرخیده تا حالا که ناگاه دوباره در اولویت قرار گرفته است. چون در همه اسناد گفته شده پروژه پیشرفت ۳۵ درصدی دارد و این جفای دیگری در حق مردم استان شد.
بعد از همه این اتفاقات در سال ۱۳۹۶ هیئت دولت که همه چیز را مهیای جفای تاریخی و بزرگتر در حق استان کهگیلویه و بویراحمد دید در جلسه ای بدون پشتوانه کارشناسی تصمیم به ساخت سد گرفت. شرطهایی هم برای اجرای سد گذاشت که انتخاب پیمانکار و شروع چراغ خاموش عملیات احداث نشان می دهد همه چیز جنبه تشریفاتی داشته است.
وقتی سکوت شکست
اما مردم استان در مقابل این ظلم بزرگ به دنانشینان این بار سکوت را شکستند و نجابت همیشگی را کنار گذاشتند و یکپارچه اعتراض شده اند.
نقطه شروع این اعتراض نیز دادخواست تعدادی از فعالان زیست محیطی ، اجتماعی و رسانه ای استان برای توقف عملیات احداث سد خرسان سه بود. دادخواستی که اگرچه هنوز منجر به صدور رای نشده است اما بیانگر بسیاری از واقعیت ها پیرامون سدسازی و به طور کل تعریف پروژه در استانهای با قدرت چانه زنی پایین تر در میان مرکزنشینان است.
این اعتراض از آنجا شکل گرفت که شرکت توسعه منابع آب نیروی ایران بدون اخذ هیچ کدام از مجوزهای محیط زیستی، میراث فرهنگی، منابع طبیعی و جلب رضایت ساکنان منطقه به صورت چراغ خاموش اقدام به برگزاری مناقصه و جذب پیمانکار کرد. برای شروع فعالیت نیز به مصوبه ای از هیات وزیران استناد می کند که مشروط به استعلام از ادارات محیط زیست، منابع طبیعی و میراث فرهنگی استانهای کهگیلویه و بویراحمد و چهارمحال و بختیاری بوده است.
اما بر اساس آنچه نمایندگان حقوقی این ادارات در نخستین جلسه رسیدگی به موضوع این پرونده مطرح کردند در طول بیش از ۲ دهه که از طرح موضوع سد خرسان ۳ گذشته ، تاکنون نه کسی نظر آنها را خواسته و نه استعلامی از آنها شده است. نکته دیگر آنکه نمایندگان حقوقی این ادارات به صراحت اعلام کردند که اگر از آنها استعلام شود نیز قطعا پاسخ آنها به این طرح منفی خواهد بود.
آغاز ساخت و ساز بدون انجام مطالعات
اما به رغم این مخالفت قاطع مردم استانهای کهگیلویه و بویراحمد و چهار محال و بختیاری و ادارات و بدون انجام مطالعات کارشناسی، شرکت آب ونیرو از طریق دو روزنامه محلی فاقد تیراژ، آگهی مناقصه داده است و شرکتهای مدیریت تانا انرژی و توسعه منابع آب و انرژی ( جهاد توسعه سابق) به عنوان پیمانکار سد خرسان سه انتخاب شده است و در مرحله تجهیز کارگاه نماینده حقوقی این شرکت مدعی است که احداث سد تاکنون ۳۵ درصد پیشرفت فیزیکی داشته است.
البته یکی از آن اتفاقاتی که در این جلسه رخ داد این است که نماینده حقوقی اداره کل محیط زیست کهگیلویه و بویراحمد همچون نماینده پیمانکاران پروژه با این استدلال که بدنه ، تاسیسات و تجهیزات سد در شهرستان لردگان استان چهارمحال و بختیاری، قرار دارد پس تشکیل دادگاه را در یاسوج به لحاظ محلی فاقد صلاحیت دانست.
این در حالی است که انتظار می رفت اداره کل محیط زیست خود قبل از مردم و فعالان اجتماعی علیه این جفا در حق زیست کره دنا به پا خیزد. محیط زیستی که سالها در مقابل احداث یک جاده که مطالبه صد در صد مردم منطقه بود سنگ اندازی کرد حالا با این استدلال که چون مجوزی صادر نکرده و یا از آنها استعلامی نشده از خود سلب مسئولیت کرد. ضمن آنکه همچون نماینده حقوقی پیمانکار ۱۰ خواهان این پرونده را فاقد صلاحیت دانست.
همه ایرانیان ذینفع هستند
که البته قاضی در پاسخ به ایراد صلاحیت ذاتی و محلی دادگاه گفت:تعیین صلاحیت ذاتی و محلی دادگاه بسته به دادخواست اصلی است.اگر دعوا در خصوص عمل اداری یک جانبه دولت و یا نهادهای دولتی باشد دیوان صلاحیت رسیدگی دارد.اگر عمل یک جانبه موردی باشد در شعب بررسی می شود.
اگر دادخواست اصلی در خصوص اعمال دو جانبه ناشی از قرار دادها باشد دادگاه صالح است.اگر دعوا مرتبط با مال غیر منقول باشد محل وقوع و اجرای پروژه صالح به رسیدگی است.
قاضی در پاسخ به نماینده حقوقی پیمانکار و همینطور محیط زیست استان ،با بیان اینکه در موضوع محیط زیست همه ایرانیان ذینفع هستند و می توانند طرح دعوا کنند، ایراد به صلاحیت خواهان پرونده را نیز رد کرد.
نماینده حقوقی پیمانکار همچنین درباره شروع فعالیت شرکت بدون اخذ مجوزهای قانونی هم گفت:«هیئت وزیران گفته اقداماتی انجام بدهید که در یک سال نمی شود همه آنها را انجام داد. اینها اقدامات مستمر است و در طول انجام پروژه انجام میشود.»
واحدی گفت: «هفته پیش کمیسیون زیربنایی بودیم ضمن اینکه در منطقه “شبلیز” شرایط اسکان روستاها با تمام امکانات پیش بینی شده است.در منزل یکی از آقایان گفتم زودتر لیستتون رو بدین ما باید زودتر تو کمیسیون مطرح کنیم .همه اقدامات در حال انجام است.»
وی درباره خسارت های زیست محیطی و منابع طبیعی پروژه نیز گفت: «جنگل کاری در مصوبه هیات وزیران پیش بینی شده است و بیش از چیزی که تعهدمان بوده هم دانه کاری کردیم.با اداره منابع طبیعی چهار محال و بختیاری ۴۷ میلیارد و با اداره منابع طبیعی کهگیلویه و بویراحمد هم در حال رایزنی هستیم ۷۵ میلیارد قرارداد دانه کاری ببندیم.»
موضوعی که منابع طبیعی دو استان آن را رد کردند و خواهان پرونده نیز با بیان اینکه قطع هزاران بلوط چند صد ساله و کاشت دانه به جای آن منطقی و عقلانی نیست خواستار توقف پروژه شدند.
پروژه ای که تشریفات اداری را نگذرانده
همچنین در پاسخ به ادعای خسارت پیمانکار نیز عنوان شد که پروژه فاقد ماده ۲۳ است و اساسا شروع پروژه با این شرایط ممنوع است. و در نهایت پیمانکار مکلف شد مطابق ادعا صورت وضعیت دریافتی ها، و لیست بیمه شدگان را ارایه دهد.
اما این دادگاه مانند یک شروع بود. به دنبال آن اعتراض به ساخت سد که آنچنان فراگیر شده که تمامی خبرنگاران استان در تمامی نشست هایی که به مناسبت روز خبرنگار با مسئولان کشوری و استانی برگزار می شود آن را در صدر مطالبات خود قرار داده اند.
۱۲ خبرنگار استانی که به نمایندگی از خبرنگاران استانی در نشست روز خبرنگار با رئیس جمهور حضور پیدا کردند توقف سد خرسان سه و احداث سد آبریز را مطالبه خود از رئیس جمهور و هیات دولت عنوان کردند.
در نشست با نماینده ولی فقیه در کهگیلویه و بویراحمد نیز این موضوع مطرح شد و خبرنگاران از آیت الله حسینی خواستند که در خطبه های نمازجمعه و تریبونهایی که که وجود دارد نیز از مسئولان بخواهد انفعال را کنار بگذارند و حق مردم را مطالبه کنند.
اما خبرنگارن به همین هم بسنده نکردند و در نشست خبری با استاندار از ۳۰ خبرنگاری که صحبت کردند ۲۰ نفر از استاندار خواستند که نظر خود را شفاف و صریح درباره سد بگوید و از مدیرانش هم بخواهد که قاطعانه از حق مردم دفاع کنند و این مطالبه به حق مردم را با قاطعیت به مسئولان کشوری و به طور مشخص شخص رئیس جمهور منتقل کنند.
حالا قرار است در روزهای آینده کارشناسان دادگستری برای بررسی فیزیکی محل احداث سد به منطقه بروند. وزیر نیرو هم قرار است همین روزها به استان سفر کند و باید منتظر ماند که تصمیم نهایی دولتمردان در مقابل این سد چیست و آیا قرار است با احداث سد، ذخیرهگاه زیست کره دنا نیز از حمایت یونسکو خارج شود. ذخیره گاهی که از نظر یونسکو باید علاوه بر آب و خاک آن، فرهنگ ، آداب و رسوم مردمان ساکن در آن از هر نوع تخریب محافظت شود.
اگر چه بودجه ۲۵۰ میلیاردتومانی که تا پایان شهریور سال ۱۴۰۳ برای این سد مصوب شده خود نشان دهنده چشمانداز ترسناکی است که شکارچیان آب برای سد خرسان ترسیم کردهاند. زیرا در حالت خوشبینانه اگر ۷۰ درصد از این اعتبار تخصیص پیدا کرده و محقق بشود، ۱۷۵ میلیارد تومان نقدینگی خواهد شد.
و باز هم در خوشبینانه ترین حالت اگر ۲۰ درصد از مبلغ موافقت نامه برای تملک اراضی مردم در نظر گرفته شود، این بدان معناست که برای تملک اراضی ۲۲ هزار انسانی که آواره می شوند فقط ۳۵ میلیارد تومان اعتبار در نظر گرفته می شود.
یعنی سهم هر نفر از مردم روستا در ازای همه چیزهایی که از دست می دهند از زمین، خانه، شغل، باغ، کشاورزی، طبیعت تا خاطره و خاک و سرزمین حدود یک میلیون و ۶۰۰ هزارتومان خواهد شد.منبع “فصلی نو یا فصل جنوب”
باهر
تاریخ : ۲۵ - مرداد - ۱۴۰۲
مدیریت نادان با حرث و نسل و محیط زیست مردم و تمام سرمایه های مردم و منابع مردم ودارایی های مردم بصورت کمی و کیفی و برگشت ناپذیر نابود کرده و می کند و نه توجهی به علم و دانش دارد و نه نظر کارشناسان و نه نظر مردم و …