جریان راست نو یک نظریه نهادی ارائه کرد تا نشان دهد چرا محافظه کاران نتوانستند به آن چه میخواستند برسند. بر اساس این نظریه چپها به دلیل تحت کنترل داشتن نهادهای مهم از رسانهها و دانشگاهها گرفته تا شرکتهای فناوری و بوروکراسی فدرال قدرت نهایی را در اختیار داشته اند. در نتیجه، از دید آنان وظیفه پیش روی جریان راست آن است که برای تصاحب آن نهادها مبارزه کرده و کنترل آن را در دست گیرد.
به گزارش اول به نقل از وُکس، متحدان “دونالد ترامپ” برنامههای گستردهای برای تغییر شکل شاخه اجرایی دولت فدرال در صورت بازگشت او به قدرت ارائه کرده اند برنامههایی که شامل اخراج دهها هزار کارمند دولتی حرفهای و جایگزینی آنان با متحدان دست چین شده جنبش MAGA (امریکا را دوباره عظمت بخشیم) طرفدار ترامپ است. با این وجود، ترامپ دقیقا تا کجا تلاش میکند تا آن چه را “دولت عمیق” مینامد از بین ببرد؟ پاسخ تاکنون روشن نبوده است.
“جی دی ونس” معاون ترامپ در پادکستی در سال ۲۰۲۱ میلادی گفته بود: “اگر ترامپ برای بار دوم به ریاست جمهوری میرسید به او توصیهای میکردم: تک تک بوروکراتهای میان رده و هر کارمند دولتی در ادارهها را اخراج کرده و مردم ما را جایگزین آنان کند”. شاید این سخنان از زبان ونس تعجب برانگیز نباشد. او سیاستمداری غیر معمول است و بدان خاطر که مدت زمان زیادی از حضورش در عرصه سیاست نمیگذرد به ایدههای بزرگ علاقمند است. او عمیقا تحت تاثیر متفکران جنبش موسوم به “راست نو” قرار گرفته جنبشی که میخواهد نهادهای اجتماعی را که اعضای آن معتقدند تحت تسلط چپها هستند تصرف کرده و تغییر دهند. بخش بزرگی از اجرای این برنامه به احیای ریاست جمهوری ترامپ بستگی دارد تا هرگونه مقاومتی در مسیر اجرای برنامه از میان برداشته شود و او با قدرت اش قوه مجریه راتحت کنترل خود درآورد.
ونس عمیقا به پروژه تصرف نهادها و خارج کردن آن از دست چپها متعهد است
ترامپ مدت هاست که چهرههایی را در اطراف خود داشته که از او خواسته اند برای بازسازی قوه مجریه اقدام کند چهره هایی، چون “استیو بنن” که در آغاز دوره کوتاه تصدی خود در کاخ سفید خواستار “تجزیه دولت اداری” شد. در هرج و مرج دوره اول ریاست جمهوری ترامپ چنین طرحهایی در ابتدا چندان امکان تحقق نداشتند. ترامپ از آن چه او به عنوان مقاومت در برابر دستور کار خود در میان کارمندان دائمی فدرال و ناتوانی اش در انتصاب افراد “وفادار” در مناصب مختلف میدانست، به طور فزایندهای ناامید شد. در همین حال، محافظه کاران جوانتر مانند ونس در فضای خارج از دولت متعجب بودند که چرا ترامپ در اجرای برنامههای خود و دست و پنجه نرم کردن با چپها در تقلا بود. بسیاری از آنان به سمت توضیحات نویسندگان جریان راست نو گرایش داشتند.
جریان راست نو یک نظریه نهادی ارائه کرد تا نشان دهد که چرا محافظه کاران نتوانستند به آن چه میخواستند برسند. بر اساس این نظریه چپها به دلیل کنترل نهادهای مهم از رسانهها و دانشگاهها گرفته تا شرکتهای فناوری و بوروکراسی فدرال قدرت نهایی را در اختیار داشته اند. از دید نظریه پردازان آن جریان وظیفه پیش روی جریان راست این است که برای تصاحب آن نهادها مبارزه کرده و کنترل آن را در دست گیرد.
یکی از متفکران جریان راست نو افراطی “کرتیس یاروین” وبلاگ نویس است. یاروین استدلال کرده که رئیس جمهور جدید جناح راست باید “همه کارمندان دولت را بازنشسته کند همه آنان را اخراج کند و دولت را از نو بسازد”. او هم چنین از سرنگونی دموکراسی آمریکایی و جایگزینی آن با سلطنت حمایت میکند.
ونس در جریان صحبت در پادکستی که پیشتر به آن اشاره شد گفته بود که ترامپ چگونه و چرا “باید هر کارکند دولتی را اخراج کند” و بدین گونه نظرات یاروین را تایید کرد.
ونس احتمالا ترامپ را وادار میکند تا برای تغییر شکل دولت بیش از گذشته پیش روی کند
ترامپ زمانی که در سال ۲۰۰۵ میلادی در آستانه ترک قدرت بود سرانجام تلاش کرد تا اقدامی مشابه را انجام دهد. او فرمان اجرایی معروف به برنامه F را صادر کرد. آن فرمان بستر مناسبی برای طبقه بندی مجدد پنجاه هزار شغل و منصب کارمندان دولتی به عنوان منصوبان سیاسی را برای ترامپ ایجاد میکرد و باعث میشد اخراج و جایگزینی شان با افراد وفادار به شخص ترامپ امکان پذیر شود. با این وجود، او پیش از اجرای آن برنامه ریاست جمهوری اش به پایان رسید و بایدن به سرعت آن فرمان را لغو کرد.
ترس زیادی در این باره وجود که ترامپ احتمالا در صورت پیروزی در انتخابات آن سیاست را در دوره دوم ریاست جمهوری اش احیا کند و بسیاری از کارشناسان حرفهای غیرحزبی را با ایدئولوگهایی که مایل به برنامههای افراطی و فاسد اش هستند جایگزین نماید.
چنین حرکتی را میتوان به روشهای مختلف اجرا کرد از روشهای محدودتر و کمتر مخرب گرفته تا روشهای گستردهتر و بسیار مخرب تر. با توجه به این که ترامپ صرفا به جزئیات سیاستگذاری و اجرا علاقه متناوب دارد نحوه انجام این کار بستگی به این دارد که چه کسی در دولت او کار میکند، زیرا او میتواند به سوی جهتهای مختلف کشانده شود. مشاورانی که نگران هرج و مرج و پیامدهای سیاسی هستند در آن زمان میتوانند به ترامپ حفظ خویشتنداری را توصیه کنند. ونس، اما این کار را نمیکند. او یکی از صداهای کلیدی در دولت ترامپ خواهد بود که از او میخواهد تا واقعا با عظمت به نظر برسد.
ونس در جای دیگری از آن پادکست میگوید که دادگاهها به ناچار ترامپ را از تلاش برای اخراج این حجم از کارمندان باز میدارند. ونس در ادامه اشاره میکند وقتی دادگاه آن کار را انجام دهند ترامپ باید “همانند “اندرو جکسون” رئیس جمهور اسبق امریکا ایستادگی کرده و به قاضی دادگاه عالی که حکم خود را صادر کرده بگوید حالا باید منتتظر بماند تا حکم اجرا شود”. این بدان معناست که ونس از ترامپ میخواهد به طور بنیادین قوه مجریه را بازسازی کند تا حتی اگر دیوان عالی اعلام کند انجام کاری غیر قانونی است او از پذیرش حکم دادگاه سرباز زند.
حامیان ونس در سیلیکون، ولی نیز خواهان ایجاد اختلال بزرگ در دولت فدرال هستند
علاقه به ایجاد اختلال زمانی منطقیتر میشود که بدانید حامیان سیاسی ارشد ونس شامل چندین چهره مشهور در جناح راست در سیلیکون ولی هستند افرادی مانند “پیتر تیل” و “ایلان ماسک” که به طور مشابه همانند ونس از جریان چپ نفرت دارند و خواستار اصلاحات اساسی در نهادهای تحت سلطه چپها هستند. تیل احتمالا تاثیر فکری برجستهای بر ونس داشته است. ونس زمانی که دانشجوی حقوق در ییل بود در جلسه سخنرانیای با حضور تیل در آن دانشکده در سال ۲۰۱۱ میلادی شرکت کرده بود و بعدا آن سخنرانی را مهمترین لحظه اش در دانشکده حقوق ییل خوانده بود و اظهار داشت که “تیل احتمالا باهوشترین فردی بوده که تاکنون ملاقات کرده ام”. ونس خیلی زود با تیل آشنا شد و در نهایت در یک صندوق سرمایه گذاری که توسط تیل تاسیس شد شغلی پیدا کرد و بعدا ۱۵ میلیون دلار از تیل برای حمایت از کارزار انتخاباتی اش به منظور پیروزی در انتخابات سنا کمک مالی دریافت کرده بود.
تیل در مورد سرخوردگی خود از نهادهای آمریکایی در سال ۲۰۰۹ میلادی نوشته بود: “من دیگر باوری ندارم که آزادی و دموکراسی با یکدیگر سازگاری دارند”. او هم چنین از بسیاری از چهرههای جریان راست نو حمایت کرده بود از جمله از یاروین و استارتاپی که بر روی آن سرمایه گذاری کرده است. ماسک نیز زمانی که توئیتر را خریداری نمود و آن را به پلتفرمی راستگراتر تبدیل کرد استراتژی تسخیر نهادها را عملی نمود. ماسک حدود ۸۰ درصد از کارکنان شرکت را برکنار کرد و اکثر سیاستهای پیشین درباره تعدیل محتوا و سخنان نفرت پراکنانه را کنار گذاشت و لیبرالها را از توئیتر فراری داد. آیا ترامپ و ونس میتوانند کاری مشابه را در مورد کل کشور امریکا امتحان کنند؟ ما به طور قطع نمیدانیم، اما انتخاب ونس به عنوان معاون ترامپ احتمال بروز هرج و مرج در دولت فدرال را افزایش میدهد. ونس در پادکست پیشتر اشاره شده در سال ۲۰۲۱ میلادی با اشاره به سقوط امپراتوری روم گفته بود:”ما در اواخر دوره جمهوری هستیم. اگر بخواهیم این وضعیت را عقب برانیم باید به سمتی برویم که محافظه کاران تاکنون نرفته اند”. منبع:فرارو
نظرات