راز جنایت برملا شد: شوهر، همسرش را بخاطر جاکفشی به قتل رساند
مرد ۴۴ ساله پس از اختلاف بر سر خرید جاکفشی، همسرش را ۸ دقیقه خفه کرد و با صحنهسازی سقوط از نردبام تلاش کرد جنایت را پنهان کند، اما اعترافش راز قتل را فاش کرد.
به گزارش اول، شهاب مرد ۴۴ ساله متهم است عصر پنجم فروردین امسال در درگیری با همسرش در خانهشان در طبقه پنجم ساختمانی در محله جنتآباد تهران او را به قتل رسانده است و با صحنهسازی میخواست مرگ زن ۴۵ سالهاش را سقوط موقع نظافت خانه از نردبام نشان بدهد که ناکام ماند.
او دیروز به شعبه اول بازپرسی دادسرای جنایی تهران منتقل شد و در جریان تحقیقات قضایی گفت: سالها قبل مادرم فوت کرد و پدرم هم بعداز چند سال ابتلا به بیماری آلزایمر سال ۹۵ فوت کرد. کارم خرید و فروش خودرو و املاک و حتی مدتی هم بنگاه املاک داشتم. به خاطر بهتر شدن شرایط روحیام بعد از فوت والدین درکلاسهای مشاورههای گروهی روانشناسی شرکت میکردم. همسرم کارمند بانک بود و او نیز در این کلاسها شرکت میکرد که چهارسال قبل در آنجا با وی آشنا شدم. ارتباطمان ابتدا تلفنی بود و بعد به هم علاقهمند شدیم و تصمیم به ازدواج گرفتیم. وضع مالی هردوی ما خوب بود. اوحتی خودش خانه و خودروی ال۹۰ داشت.
وی افزود: درادامه بعد از خواستگاری با او عقد کردم. دوسال و نیم در عقد ماندیم و ۹ ماه پیش زندگی مشترکمان شروع شد. کمتر خرید و فروش ملک و خودرو انجام میدادم. چند میلیارد تومانی در بانک گذاشته بودم و ماهی۱۰۰میلیون تومان سود مالی از بانک میگرفتم که بیشتر هزینههای زندگیمان را با آن تامین میکردم. ارتباط عاشقانهای با هم در زندگیمان داشتیم. کمی با هم اختلاف و دعواهم داشتیم. چند روز اول تعطیلات عید رابا خانواده همسرم به ویلایشان در شمال رفتیم.
متهم به قتل ادامه داد: چون روز پنجم فروردین همسرم قراربود به محل کارش در بانک برود من و او به خانهمان در تهران بازگشتیم. روز بعد او سر کار رفت و من تنها ماندم. بعد ازظهر بازگشت و تصمیم گرفت کمدی که وسایلی در آن گذاشته بود را دوباره نظافت کند. بخشی از وسایل را بیرون آورد.
عصر شده بود به من گفت چرا یادم رفته و جاکفشی که قرار بوده برای خانه بخرم را هنوز نخریدهام. عصبانی شدم وگفتم فراموش کردهام، سر همین موضوع با هم دعوایمان شد. وسایل را به کناری پرت کردم. زنم سمتم چنگ انداخت که خطی روی سینهام کشانده شد.
وی افزود : من هم عصبانی شدم و با دستانم دهان و بینی او را ۸ دقیقه گرفتم و وقتی به خود آمدم او بدحال شد و افتاد. نبض نداشت. ترسیده و از خانه بیرون رفتم و در خیابان قدم زدم و گریه کردم . بعد به خانه بازگشتم دیدم نبض ندارد و به اورژانس زنگ زدم. پشیمان شده بودم و گمان میبردم که شاید احیا شود که آمدندونیروهای امدادی بعداز بررسی وضعیت همسرم گفتند که او فوت کرده است.
بعد هم من با صحنهسازی نردبام را آوردم و وانمود کردم که او در حال نظافت بوده که افتاده و فوت کرده است. بعد از آمدن به خانه او را با این حال یافتم اما دروغم فاش شده و راز قتل برملا شد.
محسن اختیاری، بازپرس شعبه اول دادسرای جنایی تهران با تایید این خبر به جامجم گفت: با اعتراف متهم به همسرکشی او در بازداشت به سر میبرد تا به زودی صحنه قتل را بازسازی کند.