روایت خانواده از خودکشی سام زارعی دانش آموز کلاس ششم مدرسه مشهور شیراز
سام زارعی، دانشآموز ۱۱ساله شیرازی، پس از تهدید و فشار روانی معاون مدرسه، خود را از طبقه سوم به پایین پرتاب کرد و جان باخت. این سومین مورد فوت دانشآموز بر اثر سوءرفتار مدارس در ماهاخیر است.

به گزارش اول فارس ، فرخنده آشوری در گزارشی درباره این رویداد تاسفبار در شهرمردم نوشت: «سام زارعی» متولد ۱۳۹۲ بود و در کلاس ششم یکی از مدارس مطرح شهر شیراز درس میخواند؛ مدرسهای که خانوادهاش آن را مسیر رشد و تغییر زندگی فرزندشان میدانستند، اما همان مدرسه، او را به کام مرگ کشاند. رفتار چند نفر از مسئولان آنجا سبب شد این کودک، در حرکتی شوکهکننده و دردناک، تصمیم بگیرد به زندگی خود پایان دهد.
«رویا زارعی» عمهی سام، روایت تلخ ماجرا را اینگونه برای ما تعریف میکند: روز ۱۲ مهرماه، در کلاس ششم مدرسهی(الف.ر)، چند دانشآموز به شوخی جملهای نامناسب دربارهی یکی از معلمان روی کاغذ مینویسند و دستبهدست میچرخانند. اما کاغذ به دست معلم میافتد و همین موضوع پای معاون پایهی ششم آقای«خ» را به کلاس باز میکند.
این عمهی داغدیده ادامه میدهد: معاون تا میتواند به بچهها توهین میکند و تهدیدشان میکند که «هرکس نویسندهی این جمله باشد، صبح فردا را نمیبیند.» سپس برای شناسایی، دستخطِ کاغذ را با دفترچهی مشق بچهها تطبیق میدهد و بر اساس شباهت دستخطِ سام، او را مقصر معرفی میکند؛ در حالی که تا این لحظه هیچکدام از ما مطمئن نیستیم حتی آن نوشته از سام بوده باشد!
زارعی میگوید که سام، از لحظهی مقصر شناخته شدن تا حدود دو ساعت بعد، طبق فیلمهای دوربین مداربستهی مدرسه، با دستهای در هم گرهکرده به معاون التماس میکرده تا از او بگذرد و با خانوادهاش تماس نگیرد. اما به اشکها و خواهشهایش هیچ توجهی نمیشود. حال او به قدری وخیم بوده که هنگام تعطیلی مدرسه نمیتوانسته وسایلش را جمع کند و دوستانش لوازمش را داخل کیفش میگذارند.

به گفتهی خانوادهی سام، آن روز مسئولان مدرسه اجازه نمیدهند بچههای کلاس در زنگ تفریح از کلاس خارج شوند تا موضوع فاش نشود. این رفتار باعث میشود همهی دانشآموزان، از جمله سام، تحت فشار شدید روحی قرار گیرند و با حال بد به خانه برگردند.
زارعی میگوید: سام بعد از برگشت از مدرسه حال خوشی نداشته و حتی ناهار هم نمیخورد. حدود ساعت چهارونیم عصر، معاون مدرسه با پدرش تماس میگیرد و ضمن توضیح ماجرا تأکید میکند که سام فردا حق حضور در مدرسه را ندارد و والدینش باید خودشان مراجعه کنند.
او با گریه ادامه میدهد: دوربینهای مدار بستهی خانه نشان میدهند، لحظهای که سام متوجه تماس معاون با پدرش میشود، از خانه خارج شده، کنار نردههای راه پله ایستاده و سپس خود را از طبقهی سوم به پایین پرت میکند. آنقدر تحت فشار روحی بوده که برای فرار از آن موقعیت به این تصمیم تلخ رسیده است.
صدای مهیب برخورد سام با کف پارکینگ، خانواده را به پایین میکشاند. پدر و مادر تا خود را برسانند بارها زمین میخورند. مادر سام پزشک است و با تمام توان تلاش میکند پسرش را احیا کند. او را با بدنی خونآلود به بیمارستان نمازی، محل خدمت خودش، میبرند؛ اما پس از سه ساعت تلاش بینتیجه، سام در ناباوری خانواده، جان میدهد.
عمهی سام با اشک میگوید: سام ما دیگر برنمیگردد؛ اما تمام تلاشمان را میکنیم تا هیچ دانشآموز دیگری قربانی فشار روحی مدارس نشود. هیچ کودکی نباید آنقدر تحت آزار روانی قرار گیرد که تصمیم بگیرد زندگیاش را تمام کند.
به گفتهی او، هر دو پدربزرگ سام از ایثارگران دفاع مقدساند، کسانی که برای امنیت مردم فداکاری کردند؛ اما اکنون نوهشان را بهخاطر یک شیطنت کودکانه از دست دادهاند.
او اضافه میکند: بعد از حادثه، وقتی از مسئولان مدرسه پرسیدم چرا خارج از ساعت اداری با خانواده تماس گرفتهاند، گفتند «ترسیدیم سام خانه نرفته باشد!» ببینید چه ترسی در دل یک کودک کاشتند که حتی خودشان هم نگران شدند.
عمهیسام با صدای لرزان از شدت گریه با اشاره به اینکه مدرسهی سام غیرانتفاعی و دارای شهریهی بالا بوده، تأکید میکند: والدینی که فرزندشان را در چنین مدارسی ثبتنام میکنند انتظار محیطی امن و آرام دارند. اما بعد از این فاجعه، آموزشوپرورش فقط یک لوح بدون مهر و امضا برای ما فرستاد. مسئولان مدرسه هم حتی یکبار برای دلجویی اقدامی نکردند و هیچ پیگیریای ندارند. خودم اعلامیهی ختم را به مدرسه بردم، برای حضور در مراسم از ما اجازه گرفتند اما اگر آمدند هم ما در آن شرایط متوجه نشدیم، آنقدر حالمان بد بود که حتی قادر به تشخیص فامیل هم نبودیم و پدر سام را مردم روی دستشان میبردند.
او دربارهی وضعیت خانواده میگوید: پدر و مادر سام به خاطر شرایط روحی بد هنوز قادر به صحبت با رسانه نیستند. سام دانشآموزی محبوب و فعال بود؛ در مدرسه فوتبال بازی میکرد و هرگز رفتار ناهنجاری نداشت. وقتی ماجرا را برای معاون مدرسه آقای«ع» تعریف کردم، فقط با پوزخند گفت: «خب حالا اتفاقی هست که افتاده» کادر مدرسه امسال تغییر کرده، اما هیچیک از مسئولان جدید در مراسم یادبود حاضر نشدند، در حالی که کادر پیشین مدرسه در مراسم حضور یافتند و به شدت ناراحت بودند و با ما همدردی کردند.
زارعی ادامه میدهد: خواهر کوچکتر سام پس از حادثه دچار شوک شده و تحت درمان است. برخی از همکلاسیهای سام نیز در وضعیت روانی نامناسبی قرار دارند و توسط روانشناس تحت درمان هستند. ما خود را دادخواهِ سام میدانیم و از قانون میخواهیم که برای توقف این چرخهی کودکآزاری در مدارس کنارمان باشد تا دیگر خون کودکانمان ناحق ریخته نشود.
در ماههای اخیر، «سام زارعی» سومین کودکی است که در پی سوءرفتار مسئولان مدرسه جان خود را از دست داده است؛ و شاید آخرین نباشد. ۹ مهرماه امسال نیز دانشآموزی به نام «نیما نجفی» در یکی از مدارس روستایی زنجان، پس از دویدن چندینباره دور حیاط بهعنوان تنبیه، دچار ایست قلبی شد و جان باخت. بررسی دوربین مدرسه نشان داد نیما بهدلیل اضافهوزن و فشار روحی ناشی از تنبیه، دچار ایست قلبی شده است.
چند روز قبل نیز «زهرا گلمکانی»، دانشآموز ۱۰ سالهی مدرسهای در منطقهی تبادکان مشهد، بر اثر ایست قلبی جان خود را از دست داد؛ جزئیات این مورد هنوز در حال بررسی است.
آزار و اذیت دانشآموزان در مدارس موضوع تازهای نیست؛ سالهاست که جامعه و رسانهها دربارهی آن هشدار دادهاند. با وجود تصویب قوانین متعدد، هنوز روح و روان و جسم کودکان در برخی مدارس آسیب میبیند. این وضعیت نیازمند پیگیری جدی و بیدرنگ مسئولان امر است.
خانوادهی سام از مدرسه و عوامل آن شکایت کردهاند و پرونده وارد روند قضایی شده است؛ اقدامی که هرچند سرنوشت این کودک را تغییر نمیدهد، اما شاید بتواند راهی باز کند تا هزاران دانشآموز دیگر دوران مدرسهی آرامتری را تجربه کنند.
- شما هم نظرتان را در پایین همین صفحه بنویسید




لطفا به این لینک برید و ببینید توضیحات کامل تر جریان و
اگر در مدرسه به دانش آموز گفته شده فردا را نمی بینی پس احتمالش خیلی زیاد هست که به کودک دیکته کردن که باید خودش رو به چه شکلی و در کجا بکشه و او هم یک کودک بوده ترسیده و اطاعت کرده و ناظم هم به پدر زنگ زده تا مطمئن شود فردا پیش دانش آموزان دیگر حرفش تهدید پوچ نبوده
خداوند به خانواده مرحوم صبر و به مدیر و ناظم اون مدرسه .. عطا کنه ان شاءالله
اون بندا خدا که پیام گذاشته و مدیر و ناظم رو تبرئه کرده ظاهرا” تو ایران درس نخونده و شایدم اصلا” مدرسه نرفته…
معلم و معاون ها خودشون این همه فحش و برچسب به بچه های مردم می گویند. مستقیم به خود معلم فحش که نداده روی کاغذ نوشته . تو مدرسه ها از بچگی به بچه ها زیر آب زدن و جاسوسی کردن یاد می دهید. آموزش و پرورشی ها همشون عقده ای و پست و کثیف ترین قشر جامعه هستند . دلش خواسته فحش بنویس معلم فضول بی معنی
به هر حال خدا بیامرزدش و انشاءالله برخی از معلمان و معاون و مدیر خیلی در تنبیه افراط نکنند
به نظر من از مدیران و معلمان آموزش و پرورش باید تست روانشناسی بگیرند تا امادگی برخورد سالم و عاری از خشونت را با دانش اموزان داشته باشند اون دوره که دانش اموزان را میترساندند تا دیگر خطا نکنند گذشته است الان از هر نظر ثابت شده برخورد درست و بدون خشونت بیشتر جوابگو است
هیچ بچه ای با یک تشر خودکشی نمیکنه مگه تلنباری از مشکلات روحی و تنش خانوادگی از قبل داشته در ضمن این بچه خودکشی نکرده از ترس پدر قصد فرار از پنجره داشته نمیشه که بچه مدرسه رو گند بزنه معلم نتونه بهش بگه بالا چشمات ابرو مدیر و معاون وظیفه اطلع رسانی داشتن ولی اون بچه از اونا خواسته به پدرش نگن اینا همه یعنی ترس شدید از پدر مخل و زمان حادثه خیلی مهمه
مدارس ایران شکنجه گاه کودکان ودانش آموزان است معلمان ایرانی طوری بادانش آموز برخوردورفتار می کنند که باعث نقص عضو بدن دانش آموز یا باعث مرگ دانش آموز می شود معلمان معاون ومدیران مدرسه مثل … هستند که در… پروش یافته اند که مدرسه راحیاط وحش ودانش آموز راحیوان فرض می کنند که اینجور دانش آموز رو شکنجه وباعث به قتل رسیدن عزیزان پدرومادری می شوند که باهزارامید منطزر دیدار فرزندان خودشون هستند ولی نمی دونن که مدرسه شکنجه گاه وقتلگاه دانش آموزان است
اون فقط یه بچه بوده ونبایداونوتحت فشارمیذاشتن
وقتی یه بچه درسخون و نمونه باشی سخته حتی یه بارم به خاطر یه شیطونی توهین بهت کنن . مطمئنا باراول بوده یه شیطونی میکرده و تحمل رفتارنامناسب از طرف مدرسه رو نداشته . متاسفم برای مدیر و معاون اون مدرسه واقعا متاسفم …
سام عزیزم فرشته کوچولو ارام بخواب جای تو در اغوش خداست بزار عذاب وجدان برای انهایی باشد که به چشمهای معصوم تو رحم نکردن هر صدم ثانیه هزاران اتفاق در هر گوشه شهر رخ میده فقط اشکال در بازی گوشی تو بود که در این سن خیلی طبیعی هست پسرم تو ارام بخواب ، خدای تو بیدار است
واقعا شرم آوره یعنی چی که ناظم یا معلم بگه کار هر کسی هست فردا رو نمیبینه این تهدید به قتل هست. به نظر من کادر آموزشی نیاز به مراجعه به روانشناس دارند. اگر پسر از پدرش میترسید به خونه نمیرفت. وقتی که به خاطر یک حرف دانش آموز اخراج بشه و تهدید به قتل چه انتظاری دارید. من خواهش میکنم حتما والدین دانش آموز تا توبیخ مدیر و معاون و معلم پیش برند و برای همیشه اون شکنجه گاه که اسمشو گذاشتن مدرسه ببندن.وقتی معیار گزینش .. و .. و .. و .. باشه انتظار بیشتری نباید داشت
به این خانواده محترم تسلیت میگم،خدا به خانوادش صبر بده
هرچی بگی مگه این بچه بر میگرده؟😭😭😭😔😔😔
اونجا که قرآن میگه تزکیه مقدم بر تعلیم هست اینجاس
حیف این بچه که از دست رفت😔😔😔
گاهی یک معلم دانش آموز رو به بهترین درجه میرسونه،چون معلمه میدونه و میفهمه،
اما …گاهی هم متاسفانه یک معلم اعتماد به نفس بچه رو از بین میبره و آیندش رو نابود میکنه
سلام
باعث تاسفه هم برای عدم تعدل روان یک سری معلم و مدیر و پدری که نتونه با فرزندش ارتباط بر قرار کنه مدرسه هم دولتی نبوده غیر انتفای با هزینه بالا بوده و لینجاست که هم اموزش و پرورش هم والدین و یک مشت معلم و مدیر روانیبا اینده این گلهای معصوم بازی میکنن
من ۲۰ ساله معلمم …معلم کلاس واقعا خام بوده میتونست خیلی محترمانه و بدون رسوندن مطلب به دفتر از این ماجرا بگذره …..معلم اگر صبور نباشه بدرد تدریس نمیخوره ….واقعا ناراحت شدم ….از طرفی معلوم نیست که داخل خونه خانواده سام چه جوی حاکم بوده که بچه خودش نیومده ماجرا رو تعریف کنه یا ترس از برملا شدن داشته ……تو رو خدا شنونده و حامی بچه هاتون باشید تنها پناهشون پدر و مادر هستن …….
سلام
آموزش و پرورش و مشکلات آموزشی و فرهنگی و مالی بی نهایتی داره . پدر مادر ها درخواست خدمات سوئیس رو دارند در حالی که کودکان از نظر فرهنگی و تربیتی و رفاهی در حد اتیوپی. تناقض بی نهایت این خرابکاری ها رو به بار می آرد. کودک ۱۲ سال چه طور به خودکشی فکر می کنه اول باید بررسی بشه. با اولین مشکل خورد شدن نوجوانان از کجا ایده خود کشی رو شکل داده. سیستم سوئیسی بدون تنبیه چه موفقیتی داشته و چه معایبی کی بررسی کرده. سیستم سنتی با تنبیه بدنی چه مزایا و معینی دارد. . کجا بررسی شده به غیر از ترجمه مقالات چه اقدام پژوهشی شده . وظایف مدیر و معاون با ۲ میلیون حقوق بیشتر و بدون مرخصی و تمام مدت هم خوانی دارد. مدارس دولتی بهتر کار می کنه یا خصوصی در شرایط یکسان. کتاب ها درسی بر چه مبنا نوشته می شود. چند درصد دانشآموزان فرزند طلاق هستند و یا جدا از پدر یا مادر زندگی می کنند. چرا آموزش و پرورش چارت روانشناس و روانکاو ندارد. آیا همچنان کلاس ها از نظر تعداد بایستی بیشتر از ۲۰ نفر باشه.اما تشکیل بشود و هزاران پرسش پاسخ. پاسخ به این سوالات می تونه راهکار بده . وگرنه تنبیه و جریمه کل کادر آموزشی ایران هم کمکی نمی کن
دنا
دلم شکست…
بیچاره سام…
خدا بهمراهت پسرک شیطون
ای کاااش کارکنان مدرسه با تدبیر باشن
و ای کاش والدین تو هر شرایطی پشتِ بچهها شون باشن
صمیمی و راهنما ،
نه اینکه تو دل بچهها ترس ورعب بندازن
قطعا هم مدرسه و هم والدین کم کاری داشتن
یعنی چی که معاون ومدرسه را متهم میکنید یعنی الان مدرسه جرات نداره بگه بالای چشمت ابرو؟؟؟ بچه هاتون راقوی بار بیارید
خودتون بابچه تون رفیق باشید
اینهمه اگر و اما وباید ونباید از طرف پدر ومادر باعث ترس و فشار روانی میشه
اون بچه ا پدرش ترسیده و اینکارو کرده
اگه به خانواده ش خبر نداده بودند فردا که از ماجرا باخبر می شدند طلبکار می شدند که چرا موضوع به این مهمی رو به ما خبر ندادید.
معلم و معاون و مدیر مدرسه باید دانشگاه آموزشی را مثل فرزند خودش ببیند و دوست داشته باشه حتی اگر دانشگاه آموزشی اشتباهی کند با صحبت کردن و برقراری ارتباط درست و دوستی رفتار درست را بیاموزند.
واقعا متاسفم شدیم
تسلیت میگم به خانواده این عزیز از دست رفته…
.. بیشتر شبیه اینه که از پدرش وحشت داشته چون تو مسیر مدرسه به خونه کاری نکرده … وقتی فهمید پدرش حقیقت رو فهمیده خودکشی کرده…والدین بهتره روابط صمیمی تری با بچه ها داشته باشند… و البته اون نوشته مهمه… شاید بشدت خجالت کشیده… بچه ها نیاز به همراهی و آگاهی دارن و خشونت نتیجه عکس میده… روشهای دیگه ای هم برای تربیت هست
قطعاااا مسولین مدرسه در این وضعیت دخیل هستن
ولی یه چیزی خیلی عجیبه
این بچه وقتی میفهمه به پدرش گفتن خودشو پرت میکنه پایین
علاوه بر مسولین مدرسه ؛ بنظرم بچه میدونست پدرش هم قراره تنبیهش بکنه ؛ بچه ای که مطمئن باشه خانوادش پشتشن و دوستشن آرامش خیلی بیشتری داره
من خودم دانش آموزم
خانواده های تحصیل کرده ایرانی خیلیاشون از صدتا آدم تحصیل نکرده بدترن
دائم تو رو با بقیه مقایسه میکنن
۱۹/۷۵ بشی میگن چرا ۲۰ نشی
رتبه ۱۰۰ کنکور بشی میگن چرا یک نشدی
تراز ۷۰۰۰ قلمچی بگیری
میگن چرا ۸۰۰۰ نگرفتی
به هرجا که میرسی از سمتشون تشویق نمیشی دائم میزنن تو سرت ؛ بخوای دنبال هنر بری نمیزارن میگن باید بری دنبال درس حتما باید دکتر و مهندس بشی
میخوام بگم علاوه بر کادر مدرسه خانوادشم باید مورد بازجویی قرار بگیرن
الان مشکل روحی ما دانش آموزه فشار دو جانبهی مدارس و خانواده با هم دیگه است
اگر حداقل یکی از این دوتا ازمون حمایت میکردن الان وضع این نبود
من مطمئنم این بچه داخل خونه هم یه مشکلی داشت
خاک دنیااااا بر سر آموزش و پرورش….کاش هرسال و هر ترم، تست سلامت روان از معلم ها گرفته بشه…خیلی هاشون، بیمارِ روان هستن و باید تحت درمان قرار بگیرن!…..سام عزیز….پسر قشنگ و شیطونه کلاس، برو خدا به همراهت عزیز دلم🩷
تو رو خدا مدیر و محاکمه کنید. تا حداقل درسی بشه برای مدیران بیتدبیری مدارس. باید اشد مجازات بشن. خانواده ای داغدار شدن بخاطر بی تدبیری یکمدیر
کتکش میزدن بهتر ازین شکنجه بود اول تحقیر و توهین بعد هم زنگ به والدین تحقیرش کردید ادب شد دیگه خاک تو سر اون معاون و مدیر و معلم مدرسه ۳تا روانی
خوبه سر در همه مدارس با خط درشت کنار تعلیم کلمه تربیت هم نوشته شده مدرسه مشاور نداشت مدرسه روانشناس نداشت که پیگیری کنن که چرا این پسر بیگناه شیطنتی کرده
که مدیر عقده ای دخالت کرده خوبه اینا بچه هستن شیطنت برای بچه هاست ما امثال این مدیر کم ندیدم فقط پیگیری نیست
درجواب آقای ناشناس بایدگفت که شماتقصیرروازگردن معاون برداشته وبه گردن پدرانداختیددرصورتیکه بنده خودم بعنوان یک دانش اموزقدیمی وباتجربه سخت دوران مدرسه هنوزکه هنوزه ازناظم مدرسه میترسم.این طفل معصوم زیربنای ترس ووحشتش ازمدرسه گذاشته شده بعدبه خانواده گفتن.وترس ازخانواده.
از صبح که این خبر و شنیدم حالم خیلی خیلی بده. واقعا تسلیتمیگم به خانواده اش. داغ سنگینی هست.مدیر و معلم باید پاسخگو باشن. اصلا نحوه ی برخوردشان درست نبوده. در اون مدرسه رو باید گِل گرفت.دو ساعت بچه التماس کرده. تازه اگه کار اونم بود باید میبخشیدن. خدا لعنتتون کنه که با جون بچه های مردم بازی میکنید
بزنید تو دهن … ها باهاشون همراه نشین حق ندارن بچه ارو توبیخ یا دعوا کنن …. هرچی میشه سریع زنگ بزنن خانواده نه اینکه زجر روحی بدن بچه ارو … پارسال تو یه مدرسه غیر انتفاعی تهران یه معاون زد تو گوش بچه پدر بچه فرداش اومد دوتا کشیده از معاون گرفت معاون …
خدا صب بده به خانوادهاش؛ولی خودکشی این بچه به خاطر ترس از تنبیه پدرش بوده نه به خاطر مدرسه و معاون
چطوری با بچههاتون برخورد میکنید وقتی بچه را با کلمات میترسونیم که وای اگه نمرهت پایین بشه وای اگه انظباط پایین بشه وای اگه چنین و چنان
از ترس پدرش خودشو پرت کرده پایین
بعد انداختن گردن مدرسه و معاون
همون دعوا و تحقیر بس بود دیگه چرا با خانواده تماس گرفتید والا کتک زدن بهتر از اینجور عذاب روحی دادنه بچه را زجرکش کردند مسوولان روانی مدرسه بهترین کار بستن در همچین مدرسه ایه تازه غیرانتفاعی هم بوده خاک تو سرشون
طفل معصوم فرشته بیگناه ناحق پرکشیدورفت.خدابفریاددل پدرومادرداغدیدش برسه که بعدازاین تحمل زندگی بهمشون خیلی سخته..بتظرم درکنارآزمون استخدامی فرهنگیان حتما ازنظرروانشناسی بررسی عمیق بشن بعدقدم به فضای مدرسه بزارن.هرچیزی جای خودش داره اقتضای سن این طفلکی هم شیطنت ایجاب میکرده.برا ی فرشته کوچولوی معصوم قدعلم کردن هنرنیست.خانواده این فرشته معصوم بایدتاآخرش برن چون نه اولین باره قاعدتاآخرین بارهم نیست..
بعضی از معلم ها واقعا شورش را در آوردن مخصوصا ما دهه شصتی ها جز زجر کشیدها هستیم اینقدر از معلمان خودمون کتک خوردیم که حد و نصاب نداره جوری که هنوز بعد از گذشت سالها خاطرات بد کتک خوردن ازشون یادم میاد
بچه های الان مانند قدیم نیستند که معلم هرطوری دلش خواست با آنها رفتارکندیکبارمعلم بین انگشتهایم مدادگذاشت وانقدرفشارداد تاکبود شد برخی ازاین معلمها بیمارندوبایدمداواشوند ازخداطلب صبر برای این خانواده دارم امیدوارم شکایتشان به جایی برسد
.. ، بی فرهنگ
.. همیشه تعطیل دیگه کارتون به جایی رسیده بچه های بی گناه به کشتن میدین
… روحشان شاد ویادشان گرامی.. تسلیت خدمت خانواده عزیز وداغدیده زارعی.. باقاطعیت موضوع از طریق قضایی واداره پیگیری شود تاشاهد چنین اتفاقاتی دلخراش نباشیم…
واقعا متاسفم ، حتی اگر هر حرف زشت و زننده و توهینی هم اون طفل معصوم کرده بود بار اول که اینقدر ترسوندینش قطعا بار آخرش میشد!! دیگه چرا به اولیای بچه تماس گرفتید؟چنین بی تجربگی و خامی غیرقابل باوره !!!!!!