چاپ کد خبر: 109448
31 فروردین 1402

روز اول اردیبهشت تولد شاعر بزرگ شیرازی است/ سعدی شیرازی ” پادشاهِ سخن ” که بود؟

Shiraz05

در آستانه فرا رسیدن اول اردیبهشت ماه و یاد روز شیخ اجل سعدی شیرازی بر آن شدیم تا با انتشار این گزارش تا حدودی سعدی شیرازی را بیشتر بشناسیم.

ابومحمّد مُشرف‌الدین مُصلِح بن عبدالله بن مشرّف (۶۰۶ – ۶۹۰ هجری قمری) متخلص به سعدی، شاعر و نویسندهٔ پارسی‌گوی ایرانی است. اهل ادب به او لقب «استادِ سخن»، «پادشاهِ سخن»، «شیخِ اجلّ» و حتی به‌طور مطلق، «استاد» داده‌اند. او در نظامیهٔ بغداد، که مهم‌ترین مرکز علم و دانش جهان اسلام در آن زمان به حساب می‌آمد، تحصیل و پس از آن به‌عنوان خطیب به مناطق مختلفی از جمله شام و حجاز سفر کرد. سعدی سپس به زادگاه خود شیراز، برگشت و تا پایان عمر در آن‌جا اقامت گزید. آرامگاه وی در شیراز واقع شده‌است که به سعدیه معروف است.

سعدی شیرازی

سعدی به احتمال زیاد در سال ۶۰۶ هجری قمری (برابر با حدود ۵۸۹ خورشیدی و ۱۲۱۰ میلادی) در شیراز زاده شده‌است. با این حال، برخی از صاحب‌نظران تولد وی را حدود سال ۵۸۵ هجری قمری می‌دانند. با توجه به این که هیچ منبع تاریخی مستقلی در مورد زادروز سعدی گزارشی نداشته‌است، هر دو تاریخ ذکرشده، بر اساس استنباط صاحب‌نظران از آثار خود او به دست آمده‌است. به‌عقیدهٔ یان ریپکا، محتمل‌ترین فرضیه برای تولّد سعدی بین ۶۱۰ تا ۶۱۵ است که عباس اقبال، مورخ و ادیب معاصر، طرح کرده‌است؛ هرچند حتی با این فرض نیز عمر سعدی بسیار طولانی می‌شود.

طبق قدیمی‌ترین اسناد، نام وی مصلح‌الدین ابومحمد عبدالله بن مشرف بن مصلح بن مشرف است. نام کوچک سعدی، مصلح، از نام پدربزرگ پدری‌اش اقتباس شد. پدر او ملازم دربار سعد بن زنگی، اتابک فارس، بود و هم‌زمان به علوم دینی نیز اشتغال داشت. سعدی از کودکی تحت تعلیم و تربیت قرار گرفت. وی در آثارش ضمن یادآوری این تعالیم، از عشق و آموزه‌های خردمندانهٔ پدرش به نیکی یاد می‌کند. سعدی در دوازده‌سالگی پدرش را از دست داد و تحت تکفل پدربزرگ مادری خود، مسعود بن مصلح الفارسی، قرار گرفت. او در دوران کودکی، مقدمات علوم ادبی و شرعی را در شیراز آموخت. سعدی به قولی، خواهرزادهٔ قطب‌الدین شیرازی، دانشمند و فیلسوف سرشناس است.دوران کودکی و نوجوانی سعدی هم‌زمان با اتابکی سعد بن زنگی در فارس بود، که با یورش مغول‌ها به ایران مصادف شد. اوضاع نابسامان ایران در پایان دوران سلطان محمد خوارزمشاه و به‌ویژه حملهٔ سلطان غیاث‌الدین خوارزمشاه، برادر جلال‌الدین خوارزمشاه، به شیراز در سال ۶۲۰ هجری قمری، سعدی را بر آن داشت که در روزگار جوانی شیراز را ترک کند و به بغداد برود.

بیشتر عمر او مصادف با حکومت اتابکان فارس در شیراز و هم‌زمان با حمله مغول به ایران و سقوط بسیاری از حکومت‌های وقت نظیر خوارزمشاهیان و عباسیان بود. البته سرزمین فارس، به‌واسطهٔ تدابیر ابوبکر بن سعد، ششمین و معروف‌ترین اتابکان سَلغُری شیراز، از حملهٔ مغول در امان ماند.

همچنین قرن ششم و هفتم هجری مصادف با اوج‌گیری تصوف در ایران بود و تأثیر این جریان فکری و فرهنگی در آثار سعدی قابل‌ملاحظه است. نظر اغلب سعدی‌پژوهان بر این است که سعدی تحت تأثیر آموزه‌های مذهب شافعی و اشعری و بنابراین تقدیرگرا است. در مقابل، نشانه‌هایی از ارادت وی به خاندان پیامبر اسلام مشاهده می‌شود. سعدی بیش از آن که تابع اخلاق به‌صورت مطلق و فلسفی آن باشد، مصلحت‌اندیش است و ازین‌رو اصولاً نمی‌تواند طرفدار ثابت و بی‌چون‌وچرای قاعده‌ای باشد که احیاناً در جای دیگری آن را بیان کرده‌است.

سعدی تأثیر انکارناپذیری بر زبان فارسی گذاشته‌است؛ به‌طوری‌که شباهت قابل‌توجهی بین فارسی امروزی و زبان سعدی وجود دارد. آثار او مدت‌ها در مدرسه‌ها و مکتب‌خانه‌ها به‌عنوان منبع آموزش زبان و ادبیات فارسی تدریس می‌شده و بسیاری از ضرب‌المثل‌های رایج در زبان فارسی از آثار وی اقتباس شده‌است. او برخلاف بسیاری از نویسندگان معاصر یا پیش از خود، ساده‌نویسی و ایجاز را در پیش گرفت و توانست — حتی در زمان حیاتش — شهرت زیادی به دست آورد. آثار سعدی در اصطلاح سهل ممتنع (سادهٔ دشوار) است و در آن‌ها نکته‌سنجی و طنز آشکار یا پنهان ملاحظه می‌شود.

آثار وی در کتاب کلیات سعدی، شامل گلستان به نثر، کتاب بوستان در قالب مثنوی و نیز غزلیات، گردآوری شده‌است. علاوه بر این او آثاری در سایر قالب‌های ادبی نظیر قصیده، قطعه، ترجیع‌بند و تک‌بیت به زبان فارسی و عربی نیز دارد. غزلیات سعدی، اغلب عاشقانه و توصیف‌کنندهٔ عشق زمینی است؛ هرچند که وی غزلیات پندآموز و عارفانه نیز سروده‌است. گلستان و بوستان به‌عنوان کتاب‌های اخلاقی شناخته می‌شوند و علاوه بر فارسی‌زبانان، بر اندیشمندان غربی از جمله ولتر و گوته نیز تأثیرگذار بوده‌اند.

سعدی در زمان حیات شهرت فراوانی داشت. آثار او حتی در هندوستان، آسیای صغیر و آسیای میانه به زبان فارسی یا به‌صورت ترجمه در دسترس مخاطبانش قرار داشت. او نخستین شاعر ایرانی است که آثارش به یکی از زبان‌های اروپایی ترجمه شده‌است. بسیاری از شاعران و نویسندگان فارسی‌زبان از سبک وی تقلید کرده‌اند. حافظ از جمله شاعرانی بوده که تحت تأثیر سبک سعدی به سرودن غزل پرداخته‌است. در ادبیات معاصر نیز نویسندگانی مانند محمدعلی جمال‌زاده و ابراهیم گلستان از او تأثیر پذیرفته‌اند. آثار سعدی بعدها به موسیقی هم راه پیدا کرد و بسیاری از غزل‌های او را خوانندگانی چون تاج اصفهانی، محمدرضا شجریان و غلامحسین بنان خواندند. به‌منظور تجلیل از سعدی، اول اردیبهشت، روز آغاز نگارش کتاب گلستان، در ایران روز سعدی نام‌گذاری شده‌است.

وضعیت سیاسی

مسیر حملهٔ مغول به مناطق مختلف جهان که از ۱۲۰۶ تا ۱۲۲۱ میلادی طول کشید

مسیر حملهٔ مغول به مناطق مختلف جهان که از ۱۲۰۶ تا ۱۲۲۱ میلادی طول کشید.
مهم‌ترین واقعهٔ قرن هفتم هجری، حملهٔ مغول‌ها به ایران است. حملهٔ مغول در سال ۶۱۶ هجری که چنگیز آغاز کرد و در نهایت در سال ۶۵۶ هجری، هلاکو با تصرّف بیشتر قسمت‌های سرزمین ایران و عراق به سرانجام رساند. این هجوم با ویران کردن شهرها، سوزاندن کتابخانه‌ها و غارت و کشتار مردم همراه بود. چند میلیون نفر از مردم در این حملات کشته شدند و بسیاری از شهرها با خاک یکسان شدند. نخستین سرزمینی که مورد هجوم واقع شد، سرزمین فرارود بود و این حملات باعث شد تا بخشی از مردم به مناطق امن‌تر مانند پارس، اصفهان، هند و آسیای صغیر پناه ببرند.

سعدی در زمان حکومت اتابکان فارس (یا سَلغُریان) می‌زیست. این سلسله از سال ۵۴۳ هجری شروع شد و نزدیک به صد و پنجاه سال بعد، یعنی در سال ۶۸۵ هجری، به پایان رسید. ششمین و مشهورترین اتابک این سلسله ابوبکر بن سعد بن زنگی بود که در سال ۶۲۳ هجری به فرمان‌دهی رسید و ۳۵ سال حکومت کرد. پدر وی، سعد بن زنگی تبعیت علاءالدین محمد خوارزمشاه را پذیرفته بود؛ با از بین رفتن خوارزمشاهیان سرزمین پارس به سبب تدبیر ابوبکر بن سعد از تجاوز مغول در امان ماند؛ وی با پذیرفتن اطاعت خان مغول، اجازهٔ سلطنت در فارس (یرلیغ) را از جانب اوگتای خان، امپراتور مغول دریافت کرد. سپس هولاکو خان، سرسلسلهٔ ایلخانان نیز حکومت وی بر فارس را پذیرفت. او در سال ۶۵۶ هجری، عده‌ای از سپاه خود را برای کمک به هلاکوخان در تسخیر بغداد گسیل کرد. حملهٔ هلاکو به بغداد منجر به انقراض حکومت عباسیان و کشته شدن مستعصم، آخرین خلیفهٔ عباسی شد. اما ابوبکر بن سعد، در سال ۶۵۸ هجری در شیراز درگذشت و پسرش سعد بن ابوبکر نیز در راه بازگشت از اردوی ایلخان در منطقهٔ تفرش درگذشت. هلاکو در سال ۶۶۷، امیر انکیانو را به سمت فرماندار مغول در فارس منصوب کرد.

قرن ششم و هفتم هجری با اوج‌گیری تصوف مصادف است، که زمینهٔ گسترش آن از قرن پنجم هجری با پاسخگویی ابوحامد محمد غزالی به «شبهات» و ایجاد آشتی بین شرع و تصوف فراهم شده‌بود. در این دوران بسیاری از مشایخ صوفیه از جمله عبدالقادر گیلانی و شهاب‌الدین عمر سهروردی ظهور کردند. بسیاری از مکتب‌های صوفیه از جمله قادریه، سهروردیه و کبرویه بنیان‌گذاری شدند و خانقاه‌های بسیاری ساخته‌شدند. بسیاری از امرا، وزرا و سلاطین ازجمله مستنصر عباسی، طغرل سلجوقی و خواجه نظام الملک طوسی از مشایخ صوفیه حمایت کردند.

در این دوره، عناصر صوفیانه در اشکال مختلف به شعر و نثر فارسی راه یافت و عالی‌ترین مظاهر شعر تعلیمی در حدیقهٔ سنایی و بعد از آن در اشعار عطار نیشابوری و مولوی نمایان شد. سهروردی در اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم فلسفهٔ اشراق را با استفاده از آثار صوفیه، منابع فلسفهٔ یونانی و حکمت خسروانی پایه‌گذاری کرد. فلسفهٔ اشراق هم مبتنی بر استدلال عقلی و هم سیر و سلوک عرفانی است. او در صدد زنده کردن حکمت ایرانی در بین ایرانیانی بود که دین اسلام را پذیرفته بودند و ختم شدن حماسهٔ پهلوانی به حماسهٔ عرفانی یکی از ابعاد تحولی است که در این دوران به وقوع پیوست.

با روی کار آمدن حاکمان سلجوقی و پس از آن ایلخانی — که علاقه‌ای به شعر نداشتند — سرودن مدیحه درآمدی برای شاعران ایجاد نمی‌کرد و در نتیجه، قصیده که قالب متداول مدح در دوران پیشین بود، کم‌کم اهمیت خود را از دست داد.

در نقطهٔ مقابل، از آن‌جا که غزل قالب مناسبی برای بیان مضامین عارفانه و عاشقانه است، شاعران غزل‌سرا ظهور کردند و پایه‌های غزل استوارتر شد. سنایی نخستین شاعری است که به‌جد به سرودن غزل عارفانه و عاشقانه روی آورد و زمینه را برای تکامل آن در آثار شاعران بعد از خود، از جمله عطار، خاقانی، نظامی، سعدی، مولوی و حافظ فراهم کرد.

از سوی دیگر، روزگار سعدی مقارن با متداول شدن سبک عراقی در ادبیات فارسی است. رواج سبک عراقی به اواخر قرن ششم هجری و روی کار آمدن سلجوقیان بازمی‌گردد. در این دوره بسیاری از حکما و ادبا به مناطق مرکزی و جنوبی ایران مهاجرت کردند که به عراق عجم شهرت داشت. این روند مهاجرت با هجوم مغول به ایران سرعت و شدت بیشتری گرفت. با انتقال کانون‌های تأثیرگذار بر زبان فارسی به مناطق مرکزی و جنوبی، زمینهٔ بروز تغییرات در سبک سخنوَری فارسی (که به سبک خراسانی مشهور بود) پدید آمد.

در این دوران با نفوذ زبان عربی در زبان فارسی، بسامد استفاده از واژه‌ها و ترکیب‌های عربی در شعر و نثر فارسی بیشتر شد و نثر فنی متکلفانه نیز رواج پیدا کرد. کتاب مقامات حمیدی نمونه‌ای از این نوع نثر است. در قرن ششم، غلبهٔ زبان عربی بر فارسی به‌قدری زیاد شد که نویسندگان فارسی‌زبان به خلق آثار عربی روی آوردند و اگر هم به زبان فارسی می‌نوشتند، آن را با کلمه‌ها و ترکیب‌های عربی می‌آمیختند؛ به‌طوری‌که آثار این دوره پر از اشعار و اصطلاحات عربی و استدلالات قرآنی است. نویسندگان این عصر، در جستجوی سجع، به استفاده از واژگان نامأنوس روی آورده بودند و صفت جوهری نثر که انتقال مفهوم به ذهن خواننده است، بسیار کم‌رنگ شده بود.

در سدهٔ هفتم هجری، از آن‌جا که حاکمان ایلخانی علاقهٔ زیادی به ثبت وقایع تاریخی داشتند، زمینهٔ گسترش تاریخ‌نگاری فراهم شد که از آن جمله می‌توان به جامع التواریخ و تاریخ جهانگشا اشاره کرد.

نکتهٔ بارز دیگری که در مورد عقاید سعدی می‌توان یاد کرد، نوع‌دوستی و تلاش برای اصلاح جامعه است. این جنبه از تفکر او که از آن با عنوان حکمت عملی نام می‌برند، در اشعار و آثار سعدی نمود بارز و برجسته‌ای دارد. مفاهیمی از قبیل پرستش خدای یگانه، نکوهش ریاکاری، فروتنی، خدمت به خلق، انسان‌دوستی، کار و تلاش، عدالت و مواردی از این دست در اشعار وی و به‌ویژه در بوستان به دفعات توصیه شده‌است.سعدی خود را مصلحی اجتماعی و آموزگاری اخلاقی می‌داند که با پند و اندرز تلاش می‌کند در مقابل ظلم و نابرابری بایستد یا دست کم تا حدی از عوارض آن بکاهد. او در طول عمر خود با دربار پادشاهان مختلفی در ارتباط بود. اما آزادی اندیشه و آزادی قلم خود را از دست نداد و ترجیح داد در قصیده‌های خود، به جای ثنا گفتن امیران و وزیران، آن‌ها را پند و اندرز دهد.

او از جمله شاعرانی است که چاپلوسی را نمی‌پسندد و ترجیح می‌دهد در قصیده به جای مدح گفتن، تذکر بدهد. او هلاکو خانی را، که آخرین خلیفهٔ عباسی را به قتل رسانده‌است، تمجید و در همان زمان، برای خلیفهٔ مقتول نیز سوگواری می‌کند؛ حال آن که حاکم شیراز  که سعدی او را نیز تمجید کرده‌است  برای شکست دادن همین خلیفه، لشکری را به کمک هلاکوخان گسیل کرده‌بود.

آثار

همهٔ آثار سعدی اعم از شعر و نثر در مجموعه‌ای با عنوان کتاب کلیات سعدی جمع‌آوری شده‌است. از بین آثاری که در این کتاب آمده، بوستان و گلستان دو کتاب مستقل هستند. سعدی گلستان را به نظم و نثر مسجع و بوستان را به نظم تألیف کرده‌است. علاوه بر این، غزلیات و هزلیات (یا خبیثات) نیز به‌صورت مستقل به چاپ رسیده‌اند. سایر آثار سعدی که در کتاب کلیات آمده‌است، عبارتند از: قصاید، مراثی، ملمعات و مثلثات، ترجیعات، صاحبیه، رباعیات و مفردات.

800px Sadi KCMO

برگه‌ای از بوستان سعدی، نوشته‌شده در بخارا در سال ۱۵۳۹ میلادی. این اثر امروزه در موزهٔ هنر نلسون اَتکینز واقع در کانزاس سیتی در ایالات متحدهٔ آمریکا نگهداری می‌شود.

قصاید، شامل قصیده‌های عربی و قصیده‌های فارسی است. قصیده‌های عربی در حدود هفت‌صد بیت است و در کل دارای مضامین غنایی یا مدح است. قصیده‌های فارسی نیز دارای مضامین موعظه و توحید و مدح است.

مراثی، مشتمل بر چند قصیده در مرثیهٔ چند تن از رجال معاصر سعدی از جمله مستعصم، آخرین خلیفهٔ عباسی، ابوبکر بن سعد بن زنگی و سعد بن ابوبکر (از اتابکان فارس) است.

447px Sadis Bustan Nastaliq calligraphy style

شعری از گلستان

صاحبیه، مجموعه‌ای از قطعات فارسی و عربی است.

سعدی، علاوه بر گلستان، آثار دیگری نیز به نثر دارد، که عبارتند از نصیحهالملوک، رسالهٔ عقل و عشق و مجالس پنج‌گانه.

همچنین در نسخه‌های چاپی پاکستان و هند کتاب شعر دیگری با نام کریما به سعدی نسبت داده شده‌است. قالبِ این کتاب مثنوی است و در بحر متقارب سروده شده‌است. اصالتِ این انتساب، با توجه به قوی نبودن اشعار و موجود نبودن اسناد خطی از آن، محلّ شک است. علاوه بر این، محمدعلی فروغی در تحقیقات خود، در یکی از نسخه‌های خطی از کلیات سعدی، با کتاب دیگری به نام معمیات مواجه شده‌است که حاوی ۳۱ قطعهٔ عربی و فارسی در لغز و معماست.

سعدی، در زمان زندگی خود، نسبت به جمع‌آوری و تدوین آثارش مبادرت می‌ورزیده‌است؛ چنان‌که این کار در مورد گلستان، بوستان و طیبات مسلم است. علی بن احمد بن ابی بکر بیستون از جمله مشهورترین گردآورندگان کلیات سعدی است که در سال ۷۲۶ و نیز در سال ۷۳۴ هجری به این کار مبادرت کرد در این نسخه، غزلیات سعدی به‌ترتیب الفبای حرف آخر ابیات مرتب شده‌اند. ترتیب قرار گرفتن فصول مختلف کلیات سعدی در نسخه‌های بعدی نیز کم و بیش از این نسخه اقتباس شده‌است.

تاکنون نسخه‌های مختلفی از آثار سعدی چ ه به‌صورت مستقل و چه در قالب کلیات سعدی — تصحیح و منتشر شده‌است. نخستین کتاب تصحیح‌شدهٔ گلستان را در سال ۱۳۱۰، عبدالعظیم قریب آماده و منتشر کرد. نخستین نسخهٔ تصحیح‌شده کلیات سعدی را نیز در سال ۱۳۱۶، محمدعلی فروغی منتشر کرد، که تا به امروز به‌عنوان مهم‌ترین منبع ارجاع به آثار سعدی محسوب می‌شود. بعدها محققان دیگر از جمله سعید نفیسی، محمدجواد مشکور، خلیل خطیب رهبر و حسن انوری نسخه‌های دیگری از این کتاب را تصحیح کردند. معتبرترین نسخه از گلستان به تصحیح غلامحسین یوسفی است که مبنای آن هفده نسخهٔ خطی و نسخه‌های چاپی معتبر بود. با این حال، این تصحیح نیز نظرات مثبت همهٔ منتقدان را برنیاورد و پس از آن دستِ‌کم دو تصحیح دیگر از کلیات سعدی از بهاءالدین خرمشاهی (۱۳۷۵) و حسن انوری (۱۳۸۳) عرضه شد.

مرگ

تاریخ مرگ سعدی را در منابع گوناگون، یکی از سال‌های ۶۹۰ تا ۶۹۵ هجری قمری ذکر کرده‌اند. اما مورد اعتمادترین روایت که سعید نفیسی طرح می‌کند، این است که وی در ۲۷ ذیحجه سال ۶۹۰ هجری درگذشته و در همان خانقاهی که اقامت گزیده‌بود، به خاک سپرده شده‌است.

آرامگاه سعدی معروف به سعدیه مکان خاکسپاری سعدی، شاعر پارسی‌گوی است. این اثر را محسن فروغی طراحی کرده‌است.

این آرامگاه در انتهای خیابان بوستان و کنار باغ دلگشا در دامنهٔ کوه در شمال شرق شیراز قرار دارد. در اطراف مقبره، قبور زیادی از بزرگان دین وجود دارند که بنا به وصیت خود، در آنجا مدفون شده‌اند. از جمله مهمترین‌های آن می‌توان شوریده شیرازی را نام برد که آرامگاهش به وسیله رواق به آرامگاه سعدی متصل شده‌است. آرامگاه شیخ مشرف الدین بن مصلح الدین سعدی شیرازی در تاریخ ۲۰ آبان ۱۳۵۳ به شمارهٔ ثبت ۱۰۱۰٫۳ در انجمن آثار ملی به ثبت رسیده‌است.

لغت‌نامه دهخدا به نقل از فرهنگ برهان قاطع نام موضعی که شیخ سعدی در آنجا آرمیده را «گازرگاه» نامیده و به نقل از فرهنگ آنندراج گازرگاه را حد شیراز نزدیک به مرقد شیخ مصلح‌الدین سعدی شیرازی دانسته‌است.

این مکان در ابتدا خانقاه سعدی بوده که وی اواخر عمرش را در آنجا می‌گذرانده و سپس در همان‌جا خاکسپاری شده‌است. برای اولین بار در قرن هفتم توسط شمس‌الدین محمد صاحب‌دیوانی وزیر معروف اباقاخان، مقبره‌ای بر فراز قبر سعدی ساخته شد.

بنا به گزارش ابن بطوطه، (که ۵۷ سال پس از درگذشت سعدی نوشته شده و قدیمی‌ترین گزارش موجود از آرامگاه سعدی است) مردم بازدیدکننده از آرامگاه سعدی، جامه خود را در حوضچه‌هایی مرمرین می‌شستند. به باور مردم شیراز (که از قبل از سعدی و شاید قبل از اسلام وجود داشته)، شستشو در این آب، شفابخش بوده‌است.

در سال ۹۹۸ به حکم یعقوب ذوالقدر، حکمران فارس، خانقاه شیخ ویران گردید و اثری از آن باقی نماند. در سال ۱۱۸۷ ه‍.ق به دستور کریم‌خان زند، بنایی معروف به عمارتی ملوکانه از گچ و آجر بر بالای آرامگاه سعدی بنا گردید. طبقهٔ پایین دارای راهرویی بود که پلکان طبقه دوم از آنجا شروع می‌شد. در دو طرف راهرو دو اتاق کرسی‌دار ساخته شده بود. در اتاقی که سمت شرق راهرو بود، قبر سعدی قرار داشت و معجری چوبی آن را احاطه کرده بود. قسمت غربی راهرو نیز موازی قسمت شرقی، شامل دو اتاق می‌شد، که بعدها شوریده شیرازی (فصیح الملک) شاعر نابینای شیرازی در اتاق غربی این قسمت به خاک سپرده شد. طبقهٔ بالای ساختمان نیز مانند طبقه زیرین بود، با این تفاوت که بر روی اتاق شرقی که آرامگاه سعدی در آنجا بود، به احترام شیخ اتاقی ساخته نشده بود و سقف آن به اندازهٔ دو طبقه ارتفاع داشت.

Tomb of Saadi by Pascal Coste

مقبره ساخت کریم‌خان در عصر محمدشاه قاجار

مدتی بعد علی‌اکبرخان قوام‌الملک شیرازی نسبت به تهیه و نصب سنگ کنونی اقدام کند، و بخشی از اشعار سعدی برگرفته از بوستان را که در ستایش پیامبر اسلام سروده شده‌اند، با اندکی تغییر روی آن حک کند. این سنگ در بنای ساخته شده توسط کریم‌خان زند تا زمان آغاز ساخت آرامگاه کنونی وجود داشت.

Tomb of Sheikh Saadi by Eugene Flandin

نمایی از آرامگاه نخستین در اوایل دوره قاجار اثر اوژن فلاندن

این بنا در دورهٔ قاجاریه (سال ۱۳۰۱) توسط فتحعلی‌خان صاحب‌دیوان مرمت شد و چند سال بعد نیز حبیب‌الله‌خان قوام‌الملک دستور تعمیر و ترمیم قسمتی از بنا را صادر کرد. آخرین تولیت، خادم و کلید دار آرامگاه سعدی قبل از تجدید بنای فعلی «کربلایی سید زین العابدین چینی (حسینی نیک)» بودند و ایشان در سال ۱۳۲۱ ه‍.ش بر اثر بیماری حصبه از دنیا رفتند.

بنایی که در زمان کریم‌خان ساخته شده بود تا سال ۱۳۲۷ ه‍.ش برپا بود. در سال ۱۳۲۷ پس از کسب موافقت اولیه برای احیای مجموعهٔ سعدیه، از مسیو گدار که در آن زمان مدیر باستان‌شناسی ایران بود دعوت شد به شیراز بیاید و نظر خود را بیان کند؛ ولی پس از بحث و بررسی‌های گوناگون و بر اساس گزارش انجمن آثار ملی، در سال ۱۳۲۸ قرارداد طراحی آرامگاه سعدی با یک شرکت ساختمانی بسته شد و مهندس محسن فروغی و مهندس علی صادق به عنوان طراحان سعدیه آغاز به کار کردند. به این ترتیب در اسفندماه ۱۳۳۰ ساخت بنای آرامگاه سعدی که طراحان آن ایرانی و معماران و کارگران آن نیز شیرازی بودند، با اقتباس از کاخ چهل‌ستون و تلفیقی از معماری قدیم و جدید ایرانی در باغی به مساحت ۷۰۰ ۷ مترمربع به پایان رسید. در بعدازظهر یازدهم اردیبهشت‌ماه ۱۳۳۱ آرامگاه سعدی با حضور دکتر محمود حسابی که در آن زمان وزیر فرهنگ بود و علی‌اصغرخان حکمت و تعداد زیادی از شاعران، نویسندگان، بازرگانان و صاحب منصبان افتتاح شد. هم‌زمان با افتتاح سعدیه، در صبح همان روز از مجسمهٔ سعدی که در دروازهٔ اصفهان نصب شده بود پرده‌برداری شد. این مجسمه توسط هنرمند برجستهٔ ایرانی، استاد ابوالحسن صدیقی ساخته شد و بر اساس گزارش مالی انجمن آثار ملی، برای ساخت آن ۱۴ هزار و ۵۰۰ تومان به استاد پرداخت شد؛ البته کل هزینهٔ ساخت سعدیه در آن سال، ۹۸۰هزار تومان بود.

ساختمان جدید

محسن فروغی معمار مدرنیست ایرانی طرح آرامگاه را با همکاری علی اکبر صادق با الهام گرفتن از عناصر معماری سنتی ایران، در سال ۱۳۳۰ طراحی نمود. ساختمان به سبک ایرانی است با ۸ ستون از سنگ‌های قهوه‌ای رنگ که در جلوی مقبره قرار دارند و اصل بنا با سنگ سفید و کاشی کاری مزین است. بنای آرامگاه از بیرون به شکل مکعبی دیده می‌شود اما در داخل هشت ضلعی است با دیوارهایی از جنس مرمر و گنبدی لاجوردی.
800px Sadie1

زیربنای اصلی آرامگاه حدود ۲۵۷ متر مربع است. ساختمان اصلی آرامگاه شامل دو ایوان عمود برهم است که قبر شیخ در زاویهٔ این دو ایوان قرار گرفته‌است. بر روی آرامگاه گنبدی از کاشی‌های فیروزه‌ای رنگ ساخته شده‌است. سنگ‌های پایه‌های بنا، سیاه رنگ است و ستون‌ها و جلوی ایوان از سنگ گرانتیت قرمز مخصوصی ساخته شده‌است. نمای خارجی آرامگاه از سنگ تراورتن و نمای داخلی آن از سنگ مرمر است.

800px Sadiyeh

سنگ قبر در وسط عمارتی هشت ضلعی قرار دارد و سقف آن با کاشی‌های فیروزه‌ای رنگ تزیین شده‌است. در هفت ضلع ساختمان، هفت کتیبه قرار دارد که از قسمت‌هایی از گلستان، بوستان، قصاید، بدایع و طیبات شیخ انتخاب گردیده و به خط «ابراهیم بوذری» نوشته شده‌است. متن یک کتیبهٔ دیگر از «علی اصغر حکمت» است که در مورد چگونگی ساخت بقعه توضیحاتی داده.

800px The tomb of Saadi 1

بنا در سمت چپ به رواقی متصل می‌شود که در آن هفت طاق وجود دارد که با کف‌سازی سیاه رنگ به آرامگاه شوریده شیرازی پیوند می‌خورد. این آرامگاه در یک اتاق قرار دارد و کتیبه‌ای بر سر در آن است که شاعر را معرفی می‌کند و شعری از خود شاعر بر کاشیهای سرمه‌ای بر روی دیوار نوشته شده‌است.

قطعه‌هایی از کتیبهٔ سنگی مربوط به سردر آرامگاه که متعلق به زمان کریم‌خان زند بوده و در اثر سانحه‌ای در گذشته‌های دور شکسته شده، هم‌اکنون در درون آرامگاه محفوظ مانده‌است. این قطعه ضمن خاک‌برداری خیابان برای تعمیر آسفالت از دل خاک بیرون آمده‌است.

 

برچسب ها:
نظرات خود را برای ما ارسال کنید

آخرین اخبار