متهم پس از انتقال به اداره پلیس با اظهار پشیمانی به قتل مادرزنش اعتراف و ادعا کرد به خاطر اینکه بهار در زندگی او و همسرش دخالت میکرده او را به قتل رسانده است
به گزارش اول فارس ، مرد جوانی که هشت سال قبل در شیراز در درگیری مادرزنش را به قتل رساندهبود، وقتی در زندان به بیماری اماس دچار شد با تلاش کمیته سفیران صلح و دوستی انجمن حمایت از زندانیان کشور از سوی اولیای دم بخشیده شد. اولیای دم او را به خاطر بیماریاش بخشیدند و دیه دریافت شده را هم صرف آبرسانی به روستاهای سیستان و بلوچستان کردند.
غلامرضا مسکنی
۱۶ شهریورماه ۹۴ به مأموران پلیس شهرستان شیراز خبر رسید زن میانسالی در یک درگیری زخمی و برای درمان به بیمارستان منتقل شده است. وقتی مأموران به بیمارستان رفتند، دریافتند این زن در نزدیکی خانهاش با ضربات چاقوی مرد جوانی به شدت زخمی شده است. در حالی که ساعتی از حادثه گذشته بود، تیم پزشکی اعلام کرد زن میانسال به سبب ضربات متعدد چاقو به بدنش و خونریزی شدید فوت کرده است.
تازهداماد
بدین ترتیب با اعلام خبر قتل زن میانسال به نام بهار، تیمی از کارآگاهان ویژه مبارزه با قتل پلیس آگاهی به دستور بازپرس دادسرای جنایی شیراز برای بررسی موضوع وارد عمل شدند.
گفتههای شاهدان و بررسیهای میدانی نشان داد قاتل مرد جوانی به نام شاهین و داماد مقتول است که از مدتی قبل با همسر و مادرزنش اختلاف داشته است.
یکی از شاهدان گفت: «ساعت ۱۰ صبح صدای فریادهای دلخراش زن همسایه به گوشم رسید. به سرعت از خانه بیرون آمدم و دیدم بهار داخل کوچه چاقو خورده و روی زمین افتاده است. کمی آنطرفتر مرد جوانی را دیدم که چاقوی خونی در دست داشت و در حال فرار بود. او چهرهاش آشنا بود و وقتی دقت کردم، دیدم ضارب دامادش است که به تازگی دخترش را به عقد او درآورده بود. شاهین به سرعت سوار خودرویش شد و از محل گریخت.»
بازداشت قاتل
با به دست آمدن این اطلاعات، مأموران پلیس شاهین را به عنوان مظنون به قتل تحت تعقیب قرار دادند و ساعتی بعد موفق شدند وی را داخل خودرویش بازداشت کنند. مأموران همچنین داخل خودروی قاتل چاقوی خونی را که زن میانسال با آن به قتل رسیده بود، کشف کردند.
اعتراف
متهم پس از انتقال به اداره پلیس با اظهار پشیمانی به قتل مادرزنش اعتراف و ادعا کرد به خاطر اینکه بهار در زندگی او و همسرش دخالت میکرده او را به قتل رسانده است.
وی در توضیح ماجرا گفت: «یک سال و نیم قبل با همسرم باران آشنا شدم و او را عقد کردم. من عاشق او بودم و با هم خوش بودیم، اما از مدتی قبل با هم اختلاف پیدا کردیم. هر روز که میگذشت اختلاف ما بیشتر میشد، بهطوریکه باران تصمیم گرفته بود از من جدا شود. او میخواست مهریهاش را که هزار و ۳۶۴ سکه به تاریخ تولدش بود به او بدهم و بعد هم از من جدا شود. خیلی تلاش کردم رابطهام با باران خوب شود و او را راضی کنم که مراسم عروسیمان را بگیریم و برای زندگی به خانه خودمان برویم، اما فایدهای نداشت تا اینکه متوجه شدم مادرش در زندگی ما دخالت و دخترش را تشویق به جدایی میکند. چند باری به مادرزنم تذکر دادم، اما نتیجهای نگرفتم و همسرم هم از تصمیمی که گرفته بود، کوتاه نمیآمد. از طرفی رفتارهای مادرزنم مرا آزار میداد، بهطوریکه از دست او عصبانی بودم و در نهایت هم تصمیم گرفتم از او انتقام بگیرم. میدانستم مادرزنم روزها برای خرید از خانه بیرون میآید، به همین خاطر روز حادثه از ساعت ۶ صبح در نزدیکی خانهشان کمین کردم تا اینکه ساعت ۱۰ صبح او از خانهاش بیرون آمد. کمی او را تعقیب کردم و در فرصتی مناسب به سمتش حملهور شدم و با چاقو چند ضربه به او زدم و به سرعت با خودرویم فرار کردم. پس از این حادثه به شدت پشیمان شدم و ساعتی بعد هم دستگیر شدم.»
درخواست قصاص
متهم پس از تحقیقات تکمیلی و صدور کیفرخواست در دادگاه کیفری شهرستان شیراز پای میز محاکمه حاضر شد.
پسر و دختر مقتول برای متهم درخواست قصاص دادند. دختر مقتول گفت: «مدتی بعد از اینکه با شاهین عقد کردم، متوجه شدم او شخصیت دوگانهای دارد و از بیماری روانی رنج میبرد. او همیشه دروغ میگفت و رفتارهایش باعث آزار و اذیت میشد، به همین دلیل تصمیم گرفتم از او جدا شوم، اما او مخالفت میکرد. از طرفی هم خانوادهام از من حمایت میکردند، به همین خاطر او فکر میکرد مادرم در زندگی من دخالت میکند و در نهایت هم این تصمیم مرگبار را گرفت و مادرم را به قتل رساند و الان برای او درخواست قصاص دارم.» در ادامه قضات دادگاه متهم را به قصاص محکوم کردند و رأی دادگاه هم پس از تأیید در دیوان عالی کشور برای سیر مراحل اجرا به شعبه اجرای احکام دادسرای جنایی شیراز فرستاده شد.
بخشش
متهم برای نخستین بار چند سال قبل با صدور استیذان حکمش از سوی رئیس قوه قضائیه پای چوبه دار رفت، اما با گریه و التماس موفق شد از اولیای دم مهلت بگیرد و به سلولش بازگردد.
پس از این متهم سه بار دیگر پای چوبه دار رفت و هر بار از اولیای دم مهلت گرفت و قصاص نشد.
در حالی که متهم در زندان به بیماری اماس دچار شده بود، قرار بود به زودی برای پنجمین بار پای چوبه دار برود و حکمش اجرا شود.
در چنین شرایطی که متهم در یک قدمی چوبه دار قرار داشت، پروندهاش روی میز کمیته سفیران صلح و دوستی انجمن حمایت از زندانیان کشور قرار گرفت و این کمیته با برگزار جلسات صلح و سازش تلاش کردند رضایت اولیای دم را جلب کنند. سرانجام چند روز قبل تلاش خانم آذر شهسواری، مسئول این کمیته و گروه صلح یار دادسرای امور جنایی تهران نتیجه داد و اولیای دم اعلام کردند قاتل مادرشان را به شرط پرداخت دیه و بهخاطر بیماریاش بخشیدهاند. بدین ترتیب دیه مقتول پرداخت و متهم بخشیده شد.
دختر مقتول گفت: «پس از اینکه شاهین به قصاص محکوم شد، از او جدا شدم و دوباره شوهر کردم و برای زندگی به کشور ایتالیا رفتم. من و برادرم تصمیم گرفتیم او را قصاص کنیم، اما الان متوجه شدیم او بیماری اماس گرفته است. الان فهمیدم در زندان خیلی عذاب کشیده و به بیماری سختی دچار شده است، به همین دلیل تصمیم گرفتیم او را ببخشیم. ما دیه مادرمان را هم برای آبرسانی به روستاهای استان سیستان و بلوچستان هزینه کردیم. قسمتی از دیه را هم برای آزادی زندانیان جرائم غیرعمد سیستان و بلوچستان و قسمتی را هم به نیازمندان کمک کردیم.»
ببینید| گل و گیاهان زیبا در باغچه خانه ها که حال تان را خوش می کند
سریعا از مطالب و اخبار اول فارس آگاه شوید
نظرات