شعری شیرین از صائب تبریزی که هواتون را عوض کنه : تا بسته است با سر زلف تو عقد دل

میرزا محمدعلی صائب تبریزی اصفهانی (زادهٔ ۹۷۰ خورشیدی — درگذشتهٔ ۱۰۴۸ خورشیدی) بزرگ‌ترین غزلسرای سده یازدهم هجری و نامدارترین شاعر زمان صفویه بود. او در دربار صفوی به عنوان ملک الشعرایی رسید و به او شاه شاعر سبک هندی می‌گویند. او در جوانی به هندوستان و مکه مسافرت کرد وحدود ۷ سال در هندوستان باقی ماند و بعد از بازگشت از هندوستان دردربار صفوی […]

میرزا محمدعلی صائب تبریزی اصفهانی (زادهٔ ۹۷۰ خورشیدی — درگذشتهٔ ۱۰۴۸ خورشیدی) بزرگ‌ترین غزلسرای سده یازدهم هجری و نامدارترین شاعر زمان صفویه بود. او در دربار صفوی به عنوان ملک الشعرایی رسید و به او شاه شاعر سبک هندی می‌گویند. او در جوانی به هندوستان و مکه مسافرت کرد وحدود ۷ سال در هندوستان باقی ماند و بعد از بازگشت از هندوستان دردربار صفوی راه یافت.

شعری زیبا از صائب تبریزی

به گزارش اول فارس ، میرزا محمّدعلی صائب فرزند عبدالرحیم تبریزی اصفهانی در سال ۱۰۰۰ هجری قمری در اصفهان یا تبریز زاده شد. پدر او تاجری معتبر بود. عمویش، شمس‌الدین تبریزی معروف به شیرین‌قلم، از خوشنویسان برجستهٔ روزگار خود به‌شمار می‌رفت و به احتمال بسیار صائب که خط خوشی داشت، نزد وی خوشنویسی آموخته بود. خانوادهٔ صائب جزو هزار خانواری بودند که به دستور شاه عباس اول صفوی از تبریز کوچ کرده و در محله عباس‌آباد اصفهان ساکن شدند،و این مردم را تبارزه (تبریزی‌های) اصفهان می‌نامیدند.

صائب تبریزی اصفهانی نامدارترین شاعر زمان صفویه 

صائب در اصفهان به آموختن علوم عصر پرداخت. در جوانی به حج رفت و در بازگشت به مشهد سفر کرد.

صائب در سال ۱۰۳۴ ه‍.ق از اصفهان عازم هندوستان شد و بعد به هرات و کابل رفت. حکمران کابل، خواجه احسن‌الله مشهور به ظفرخان، که خود شاعر و ادیب بود، مقدم صائب را گرامی داشت. ظفرخان پس از مدتی به خاطر جلوس شاه جهان، عازم دکن شد و صائب را نیز به همراه خود برد.

در سال ۱۰۴۲ ه‍.ق صائب به ایران بازگشت و در اصفهان اقامت گزید. شاه عباس دوم صفوی به او مقام ملک‌الشعرایی داد. صائب هشتاد سال زندگی کرد و در اصفهان دیده از جهان فروبست. درگذشت او در سال ۱۰۸۶ یا ۱۰۸۷ ه‍.ق بوده‌است.

آرامگاه او در اصفهان، در محلهٔ عباس‌آباد (تبریزی‌ها، تبارزه) در محلی است که در زمان حیات او معروف به تکیه میرزا صائب بود. مقبرهٔ صائب در باغچه‌ای در اصفهان در خیابانی که به نام او نامگذاری شده‌است (خیابان صائب)، قرار دارد.

صائب شاعری کثیرالشعر بود، شمار اشعار صائب را از شصت هزار تا صد و بیست هزار بیت گفته‌اند. آثار صائب جز سه چهار هزار بیت قصیده و یک مثنوی کوتاه و ناقص به نام قندهارنامه و دو سه قطعه، همگی غزل است. افزون بر فارسی وی هفده غزل به ترکی آذربایجانی نیز دارد.


صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۵۵

این خار غم که در دل بلبل نشسته است
از خون گل خمار خود اول شکسته است

این جذبه ای که از کف مجنون عنان ربود
اول زمام محمل لیلی گسسته است

پای شکسته سنگ ره ما نمی شود
شوق تو مومیایی پای شکسته است

بر حسن زود سیر بهار اعتماد نیست
شبنم به روی گل به امانت نشسته است

از خط یکی هزار شد آن خال عنبرین
دور نشاط نقطه به پرگار بسته است

بر سر گرفته ایم و سبکبار می رویم
کوه غمی که پشت فلک را شکسته است

آسوده از زوال خود آفتاب گل
تا باغبان به سایه گلبن نشسته است

برقی کز اوست سینه ابر بهار چاک
با شوخی تو مرغ و پر و بال بسته است

پیوسته است سلسله موجها به هم
خود را شکسته هر که دل ما شکسته است

تا خویش را به کوچه گوهر رسانده ایم
صد بار رشته نفس ما گسسته است

داغم ز شوخ چشمی شبنم که بارها
از برگ گل به دامن ساقی نشسته است

خون در دل پیاله خورشید می کند
سنگی که شیشه دل ما را شکسته است؟

(در کام اژدهای مکافات چون رود؟
آزاده ای که خاطر موری نخسته است)

برهان برفشاندن دامان ناز اوست
گرد یتیمی که به گوهر نشسته است

تا بسته است با سر زلف تو عقد دل
صائب ز خلق رشته الفت گسسته است

نظر بدهید

امروز با سعدی شیخ شیراز | چون دیگران ز دل نروی گر روی ز چشم

مطالب مرتبط

دمی با « بابا فغانی شیرازی» : جان تازه شد از لطف هوا پیر و جوان را

رونمایی از کتاب «سیمرغ» مجموعه‌ شعر خوشنویس اهل شیراز

شعر قشنگ پاییز « مریم ذاکری » شاعر خوش ذوق شیرازی +ویدئو

نظرات