یکی از مهمترین دلایل پیشرفت جوامع توسعه یافته، وجود احزاب قدرتمند و نهادینه شدن تحزب در آن جوامع است.
اهمیت و گسترش رفتار حزبی در کشورهای پیشرفته باعث آشنایی و آگاه شدن مردم نسبت به حقوق و وظایف خود شده است.
یکی از مهمترین مسائلی که نمایندگان بعنوان منتخبین مردم و مسئولین باید به آن بپردازند، مسئله احزاب است . اهمیت و توجه به تحزب در کشور عزیزمان اصلی ترین مسئله ایست که باید مجلس و دولت بطور جد به آن بپردازند. اما به نظر می رسد همچنان این بحث به دغدغه جدی مسئولان تبدیل نشده و احزاب در ایران فعالیت جدی و مستمری ندارند.
احزاب با جذب افراد جامعه و آموزش به شهروندان باعث آشنایی آنها نسبت به مطالبات و وظایفی که برعهده دارند میشود که در نهایت این افراد رفتارهایی که از خود بروز می دهند باعث اعتلای جمعی جامعه خواهند شد.
ناگفته نماند که در ایران طبق آمار وزارت کشور که در پورتال رسمی این وزارتخانه منتشر شده در حال حاضر ۲۲۳ حزب و تشکل سیاسی مجوز فعالیت دارند که اکثر این تشکل ها عناوین غیر سیاسی دارند و یا صنفی و منطقه ای هستند که فقط به امور مربوط به داخلی خودشان می پردازند .
احزابی که گاها یا بهتر بگویم گروهی که در امور سیاسی دخیل هستد از انگشتان دو دست تجاوز نمیکنند ، که اینها بعنوان یک جریان در زمان انتخابات ظهور نموده
و بعد از آن هیچ تعاملی بین منتخب حزب وخود حزب وجود نداشته و در نهایت هیچگونه رفتار حزبی از آنها سر نخواهد زد و یا بعضا تکنفره بوده و فقط نام حزب را یدک میکشند.
در علوم سیاسی، احزاب به عنوان رابط بین مردم و دولت و ابزار کنترل دولت توسط مردم مطرح می شوند.که در جامعه امروزی ما امری بسیار ضروری و جای خالی آن احساس میشود.
در کشور اسلامی ما که مدعی حکومت بر مبنای مردم سالاری دینی هستیم باید گفت تا زمانی که تحزب نهادینه نشود ادعای مردم سالاری خیالی واهی و پوج است .
چنانچه حزب به معنای واقعی کلمه شکل بگیرد در کاهش خطاهای انتخاباتی تاثیر زیادی داشته و مسیر توسعه سیاسی را هموار خواهد نمود .
در انتخابات پیش رو با توجه به کش و قوس های فراوانی که در جامعه رقم خورد ، بر خلاف ادوار گذشته ، رفتار غیر حرفه ای دولت ،در گران نمودن بنزین ، باعث دلسردی و دلزدگی عده ای از مردم که معروف به آراء خاکستری هستند بجهت مشارکت در انتخابات شده است ، در چنین مواقعی وجود احزاب مقتدر میتواند تشکیلات را به معنای یک ضرورت رفتار جمعی و به عنوان یک بستر اجتماعی که آموزشگاهی برای رفتار جمعی سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و مدنی معرفی نموده و نسبت مشارکت افراد جامعه در انتخابات را افزایش دهند.
در حال حاضر که کشور در فراز و نشیب های نوسازی و توسعه در مقابل تحریم های ظالمانه وبحرانهای آن قرار دارد تقاضای مشارکت سیاسی و اثبات همراهی مردم با نظام اسلامی در جوامع بین المللی نیز رو به افزایش است و واضح است که شاخصه اصلی توسعه سیاسی به مشارکت سیاسی مردم می باشد. مشارکتی که برآمده از سازمانهای نهادمند و احزاب باشد.
اکنون بدلیل فقدان احزاب واقعی ، انتخابات مجلس شورای اسلامی بجز کلانشهر تهران ،در بقیه استانها و شهرستانها بر اساس قومی و قبیله ای بوده که این مهم اولا باعث افزایش تعداد کاندیداها شده و ثانیا عده ای از مردم که منتخب قومی ندارند دچار سردرگمی و عدم شناخت خواهند شد که ممکن است این سردرگمی منجر به عدم مشارکت آنها در انتخابات شده و در نهایت مشارکت پایین را بدنبال خواهد داشت.
متاسفانه امروزه بدلیل عدم وجود ساختار سیاسی قوی و قدرتمند برای قدرت سیاسی و تشکیلاتی در احزاب ،رفتار حزبی برای دستیابی به قدرت فردیست و فرد تنها بفکر به قدرت رسیدن خودش است.و جالبتر اینکه به محض قدرت گرفتن وجود حزب را تکذیب نموده و بلافاصله از آن خارج میشود.
رفتار متغیر و سلیقه ای دولتها نسبت به احزاب باعث بروز چنین رفتاری میشود. البته در تمامی دولتهای گذشته بعد از به قدرت رسیدن با سازماندهی افرادی که در انتخابات کنارشان بوده و کمک کرده اند احزابی را تشکیل داده اند که در واقع این احزاب بر خلاف رویه جهانی برآمده از دولتها هستند ،و قطعا دولتها نیز پاسخگوی حزب متبوعشان نخواهند بود.
به زعم بنده وجود احزاب واقعی در کشور امری ضروریست بخصوص احزابی که در راستای آموزش مردم و معرفی و آنالیز شاخصه های کاندیداها گام برداشته و بتوانند با رفتار حزبی و جمعی اعتمادمردم را جلب نموده و باعث کاهش خطاهای انتخاباتی میشوند .
اجماع احزاب در دو جریان اصلاحطلبی و اصولگرایی برای دسترسی به رقابتی سالم در صورتی مفید و مؤثر واقع میشوند که بدور از حاشیه و باند بازیها در کنار مردم قرار گیرند و مدافع حقوق عامه مردم باشند نه اینکه در هر شرایطی حامی دولت هایی باشند که در مقابل مردم قرار گرفته و وعده های انتخاباتی خودرا زیر پاگذاشته و توجه نمی نمایند.
اکبر طویل- فعال سیاسی-دی ماه ۱۳۹۸
نظرات