هنگامی که کوروش بزرگ در سال ۵۴۵ پیش از میلاد سارد (پایتخت لیدی، شهری در غرب ترکیهٔ امروزی) را به تصرف درآورد به شدت تحت تأثیر بناهای مرمرین شاهان لیدی قرار گرفتهاست. چه بسا او همان زمان شماری از استادان اهل لیدی را در پاسارگاد به کار گماشتهاست.
به گزارش اول فارس ، مجموعه میراث جهانی پاسارگاد مجموعهای از سازههای باستانی برجایمانده از دوران هخامنشی است که در شهرستان پاسارگاد در استان فارس جای گرفتهاست. این مجموعه دربرگیرنده ساختمانهایی چون آرامگاه کوروش بزرگ، پاسارگاد، باغ پادشاهی پاسارگاد، کاخ دروازه، پل، کاخ بارعام، کاخ اختصاصی، دو کوشک، آبنماهای باغ شاهی، آرامگاه کمبوجیه، ساختارهای دفاعی تل تخت، کاروانسرای مظفری، محوطهٔ مقدس و تنگه بلاغی است.
- نام پاسارگاد در اصل به معنی نیکان روزگار است. نام اصلی شهر پاسارگاد چیزی شبیه «پَسَرگَد» بوده و تلفظ امروزی نیز درست است و رابطهای میان این نام و «پارس» نیست.
- نام پاسارگاد از نام قبیلهٔ شاهان پارسی یعنی قبیله «پاسارگاد» گرفته شده که «آنان که گُرز گران میکشند» معنی میداده.
همچنین گفته شده که پاسارگاد ممکن است تغییر یافته پارسه گراد باشد که معنی آن «شهر پارس» است. گراد و گورد و گرد (مانند دستگرد) معنی شهر میدهد.هلوک اظهار داشته که ممکن است نام ایلامی این محل در اصل بدرکاتا بوده باشد.
گویا هنگامی که کوروش بزرگ در سال ۵۴۵ پیش از میلاد سارد (پایتخت لیدی، شهری در غرب ترکیهٔ امروزی) را به تصرف درآورد به شدت تحت تأثیر بناهای مرمرین شاهان لیدی قرار گرفتهاست. چه بسا او همان زمان شماری از استادان اهل لیدی را در پاسارگاد به کار گماشتهاست.
در کاخ تناسب جذاب سنگهای مرمر تیره و روشن، مخصوصاً در پایهها، جلب نظر میکند. این سنگها از پیرامون شهرسیوند مرودشت آورده شدهاست. دشت پاسارگاد در قسمت شمالی استان پارس و میان رشته کوههای زاگرس در فاصله۱۳۰ کیلومتری شمال شیراز واقع شدهاست. میانگین ارتفاع دشت از سطح دریا ۱۸۵۰ متر است که وسعتی حدود ۱۹۰ کیلومتر مربع را در بر میگیرد.
اقلیم آن کوهستانی با تابستانهای معتدل و زمستانهای نسبتاً سرد است. قدمت منطقه پاسارگاد بر اساس پژوهشهای باستانشناسی به دوره میانی پارینه سنگی میرسد. اما شاخصترین دوره فرهنگی دشت پاسارگاد، دوره هخامنشی است.
بر اساس مدارک و شواهد موجود نام پاسارگاد برای نخستین بار در دوره هخامنشی مطرح میشود که از لحاظ مکانی به دشتی اطلاق میشود که کوروش بزرگ به عنوان مرکز فرماندهی خود برگزید و در آن اقدام به ساخت بناها و کاخهایی نمود. مجموعه تاریخی- فرهنگی پاسارگاد شامل آرامگاه کوروش بزرگ، کاخهای دروازه، بارعام، اختصاصی و بنای برج سنگی (آتشکده)، دژ (تل تخت)، باغ شاهی، پل و محوطه مقدس است.
این مجموعه ارزشمند در ۱۶ تیرماه ۱۳۸۳ به عنوان پنجمین اثر ایران در فهرست آثار جهانی (یونسکو) به ثبت رسید.
سنگ نگاره بالدار پاسارگاد، اشاره شده به کوروش بزرگ
از گواهیهایی که مورخان یونانی و رومی بر جای گذاردهاند، مشخص است که پاسارگاد را بیشتر ساخته و پرداخته کورش بزرگ میدانستهاند.
این نظریه به چند دلیل دیگر استوارتر میشود. اول؛ آرامگاه کوروش بزرگ که ساخته خود او بود، چنان ارتباطی از نظر طراحی نقشه و کاربرد نماپردازی در میان باغ بزرگ پاسارگاد با کاخهای دروازه، اختصاصی و بار نشان میدهد که مشخص میشود طراح همه یکی بوده و آن کاخها هم نتیجه سلیقه کوروش بزرگ بودهاند.
دوم کتیبه سه زبانه ایلامی، پارسی باستان و اکدی بر روی جرزها و درگاههای آن سه کاخ بیانگر آن است که آنها با کوروش ارتباط داشتهاند.
سوم، نوع معماری و به خصوص شیوهٔ سنگتراشی و بستهای پاسارگادی قدمتی هر چند کوتاه بر معماری تخت جمشیدی را که از آغاز دوره داریوش بزرگ شروع شد، نشان میدهد و به ویژه در نقوش، که از سنتهای کشورهای مختلف گرفته شدهاند، ولی هنوز بهطور ثابت چهره ایرانی نگرفتهاند (آن چنانکه در تخت جمشید مییابیم) حالتی آزمایشی و اولیه به خوبی نمایان است و آثار سنگ تراشان لودیهای و ایونیهای به ویژه در نوع تراش سنگها و ابزار و آلات سنگتراشی و «نشانههای سنگ تراشان» پیداست؛ بنابراین شکی نمیتوان کرد که بناهای پاسارگاد با کورش بزرگ آغاز شدهاند و ارتباطی با کوروش جوان ندارند (آن طور که فرانتس هاینریش وایسباخ تصور میکرد)
سرزمین پارس زادگاه هخامنشیان بودهاست. خاندان پارس، که به رهبری کوروش دوم (که از ۵۲۹ تا ۵۵۹ پیش از میلاد سلطنت نمود) در سال ۵۵۰ پیش از میلاد، بر مادها پیروز شدند. بر پایهٔ سنت، کوروش دوم این منطقه را به پایتختی انتخاب کرد، زیرا در نزدیکی منطقهای بود که بر ایشتوویگو پادشاه ماد پیروز شد. این اولین پیروزی، پیروزیهای دیگری چون چیرگی بر لیدی، بابل نو، و مصر را به دنبال داشت. امپراتوری هخامنشی سپس به دست پسر او کمبوجیه (۵۲۲ تا ۵۲۹ پیش از میلاد) و داریوش اول (۴۸۶ تا ۵۲۱ پیش از میلاد) استوار و گسترش یافت. از کوروش در عهد عتیق به عنوان آزادیدهندهٔ بابل و کسی که یهودها را از تبعید بازگردانده یاد شدهاست.
آرامگاه کوروش بزرگ در دوره قاجار
در ۷۰ کیلومتری جنوب پاسارگاد، داریوش بزرگ پایتخت نمادین خود شهر پارسه (شاعری یونانی این شهر را پرس پلیس نام نهاد) را بنیان نهاد. تا هنگامی که اسکندر از مقدونیه در سال ۳۳۰ پیش از میلاد امپراتوری هخامنشی را شکست داد، پاسارگاد یک مرکز مهم سلسلهای برجای ماند.
طبق نوشتههای هرودوت، هخامنشیان از طایفهٔ پاسارگادیان بودهاند که در پارس اقامت داشتهاند و سر سلسلهٔ آنها هخامنش بودهاست. نامدارترین سرکرده اتحادیه قبائل پارس در نیمه قرن ۷ پ م چیش پیش دوم است که تا سال ۶۴۰پ م ریاست قبائل پارس را در دست داشت. او چیش پیش پور کوروش پور کمبوجیه پور چیش پیش پور هخامنش بود، که همهشان سرکردگان قبائل پارس بودند. اگر برای هر کدام از اینها حدود ۴۰ سال در نظر بگیریم، میتوان گفت که در زمانی که پارسها در منطقهٔ پارسوای یادشده در سند آشوری (یعنی سال ۸۳۴ پ م) اقامت داشتهاند، ریاستشان در دست هخامنش بودهاست.
هخامنشیان نام دودمانی پادشاهی در ایران پیش از اسلام است. پادشاهان این دودمان از پارسیان بودند و تبار خود را به «هخامنش» میرساندند که سرکرده طایفهٔ پاسارگاد از طایفههای پارسیان بودهاست. هخامنشیان نخست پادشاهان بومی پارس و سپس آنشان بودند ولی با شکستی که کوروش بزرگ بر ایشتوویگو واپسین پادشاه ماد وارد ساخت و سپس فتح لیدیه و بابل پادشاهی هخامنشیان تبدیل به شاهنشاهی بزرگی شد. از اینرو کوروش بزرگ را بنیانگذار شاهنشاهی هخامنشی میدانند.
به قدرت رسیدن پارسیها و دودمان هخامنشی (۵۵۰–۳۳۰ قبل از میلاد) یکی از رویدادهای برجسته تاریخ باستان است. اینان دولتی بنیانگذاری کردند که جهان باستان را به استثنای دو سوم یونان زیر چیرگی خود درآوردند. امپراتوری هخامنشی را نخستین امپراتوری تاریخ جهان میدانند. ارزشمندترین سنگ نوشتهٔ هخامنشی از دیدگاه تاریخی و نیز بلندترین آنها، سنگ نبشتهٔ بیستون بر دیواره کوه بیستون است. سنگ نوشتهٔ بیستون بسیاری از رویدادها و کارهای داریوش اول را در نخستین سالهای فرمانروایی اش که سختترین سالهای فرمانروایی وی نیز بود، بهطور موشکافانه روایت میکند. این سنگ نوشته عناصر تاریخی کافی برای بازسازی تاریخ هخامنشیان را داراست و همچنین در سایت مذکور دربارهٔ شخصیت کوروش هخامنشی آمدهاست که: همهٔ نشانهها بیانگر آنست که هدف کوروش از جنگ و کشور گشایی ایجاد یک جامعهٔ جهانی بر پایه امنیت و آرامش و دور از جنگ و ویرانگری بودهاست. کوروش در لشکرکشیها و پیروزیهایش با کشورهای مغلوب در نهایت بزرگواری رفتار کرد و عناصر حکومتی پیشین را مورد بخشایش قرار داده در مقامهایشان ابقا کرده مطیع و منقاد خویش ساخت. کوروش بزرگ با ایمان استواری که به اهورامزدا داشت جهانگشایی را به هدف برقرار کردن آشتی و امنیت و عدالت و از میان بردن ستم و ناراستی انجام میداد و در فتوحاتش به حدی نسبت به اقوام مغلوب بزرگمنشی و مهر و عطوفت نشان دادهبود که داستان رأفتش به همه جا رسیده بود.
برجستهترین بخش مجموعهٔ پاسارگاد، بنای آرامگاه کورش بزرگ است
برجستهترین بخش مجموعهٔ پاسارگاد، بنای آرامگاه کورش بزرگ است که پیشتر مشهور به «مشهد مادر سلیمان» بود. در سال ۱۸۲۰ پس از پژوهشهای باستانشناسی، هویت اصلی بنا به عنوان آرامگاه کوروش بزرگ مشخص شدهاست و چون گوهری در میان دشت خودنمایی میکند. این آرامگاه نزدیک ۵۳۰ تا ۵۴۰ پیش از میلاد از سنگ آهکی به رنگ سفید ساخته شدهاست. بنای آرامگاه میان باغهای سلطنتی قرار داشته و از سنگهای بزرگ، که درازای پارهای از آنها به هفت متر میرسد، ساخته شدهاست.
تخته سنگهای آرامگاه کوروش با بستهای فلزی معروف به بست دم چلچلهای، به هم پیوسته بوده، که بعدها آنها را کنده و بردهاند و اکنون جایشان به صورت حفرههایی دیده میشود که بیشترشان را بازسازی کردهاند.
بنای آرامگاه دو بخش شناخته شده دارد:
- سکویی ۶ پلهای که قاعده آن مربع مستطیلی به وسعت ۱۶۵ متر مربع است.
- یک چهاردیواری کوچک به وسعت ۵/۷ متر مربع که سقف شیب بامی دارد و ضخامت دیوارهایش به ۵/۱ متر میرسد.
پایه بنا (۱۳٫۳۵×۱۲٫۳۰ متر) از شش لایه پلکانی ساخته شدهاست، که از آنها نخستین به بلندی ۱۷۰ سانتیمتر، دومی و سومی ۱۰۴ سانتیمتر، و سه عدد واپسین ۵۷٫۵ سانتیمتر هستند. بلندای کلی بنا در حدود ۱۱ متر است. در ورودی آرامگاه در سمت شمال غربی قرار داشته و ۷۵ سانتیمتر پهنای آن است. این درگاه کوتاه نیز دارای دو در سنگی بوده که از بین رفتهاست.
خزانهٔ آرامگاه، در بالاترین نقطه، ریخت یک خانهٔ شیروانی ساده با یک ورودی کوچک در غرب را دارد. نزدیک به صد سال پیش باور بر این بود که این بنا آرامگاه مادر سلیمان باشد و در دورهٔ اتابکان در زمان آل بویه با استفاده از ستونهای برجای مانده از کاخهای باستانی مسجدی با نام «مسجد اتابکی» در گرد آن ساخته و یک محراب کوچک در خزانهٔ آرامگاه کندهکاری شد. در دههٔ ۱۹۷۰ بقایای مسجد پاکسازی شده و تکههای تاریخی به نزدیکی مکانهای اصلیشان بازگردانده شدند.
پس از کشته شدن کوروش در جنگ با سکاها یا ایرانیان شمالی، جسد وی را مومیایی کرده و درون تختی از زر نهاده و اشیای ارزشمند پادشاهی و جنگی او را در کنار وی گذارده بودند.
به گزارش باستان نگاران زمان اسکندر، وقتی اسکندر به پاسارگاد آمد و از آرمگاه کوروش که در میان باغی بزرگ قرار داشت دیدن کرد به آریستوبولوس دستور داد درون مقبره را تزیین کند. آریستوبولوس در درون مقبره تابوتی زرین، یک میز و تعدادی ظروف زرین و سلاحهای گرانقیمت و لباسهای شخص کوروش و کلیه جواهراتی را که زمانی به دست میکرد یا به خود میآویخت مشاهده کرد.
آرامگاه کوروش در آن زمان توسط شماری مغ محافظت میشود اما در زمان اسکندر مورد دستبرد قرارگرفت و کلیه اشیاء گرانقیمتش به سرقت رفت.
بویس تفاوتهای میان آیین خاکسپاری در بین هخامنشیان و مغها و زرتشتیان بعد را چنین توضیح میدهد: فرمانروایان همهٔ خاندانهای سلطنتی پس از مرگ به خاک سپرده میشدند، اما کوروش، که رویهای نو آورد، در آیین رایج اقدامی موافق و جدی انجام داد؛ او مقبرهٔ خود را به نحوی ساخت که هیچ گونه آلودگی نتواند از بدن مومیایی شدهٔ او به موجودات پاک برسد.
در شیب سقف آرامگاه دو سوراخ بزرگ وجود دارد که برای سبک کردن سنگها و کم کردن از بار سقف ایجاد شدهاست و برخی ندانسته، جای نگهداری کالبد کوروش و همسر وی دانستهاند.
آرامگاه کوروش در همه دوره هخامنشی سپند (مقدس) بهشمار میآمده این امر باعث گردیده که در دوران اسلامی هم این تقدس حفظ شود، اما تعبیر اصلی بنا دیگر مشخص نبودهاست و از سوی دیگر مردم هم ساختن بناهای با عظمت سنگی را خارج از قوه بشری میدانستهاند و به سلیمان که دیوان را برای کارهای دشوار در خدمت داشتهاست، نسبت میدادهاند. به همین جهت آرامگاه کوروش را هم از بناهای آن میشمردند و آن را به مادر او نسبت میدادند و «مشهد مادر سلیمان» میخواندند.
کوروش بزرگ به سال ۵۹۹ پیش از میلاد در سرزمین پارس به دنیا آمد. پدرش کمبوجیه یکم از شاهان محلی پارس و مادرش ماندانا دختر آستیاک آخرین پادشاه ماد بود. کوروش در سال ۵۵۰ پیش از میلاد امپراتوری هخامنشی را پایهگذاری کرد.
قلمرو این امپراتوری در اوج قدرت خود از مشرق تا کرانههای رود سند و از مغرب تا یونان و مصر گسترده بود.
در سال ۵۳۸ پ م کوروش، بابل را فتح کرد و در این اینجا بود که بیانیه حقوق بشر خود را به صورت استوانهای گلین تدوین نمود و فرمان آزادی و برابری را صادر کرد.
شما هم نظر بدهید
نظرات