چاپ کد خبر: 131905
28 دی 1402

عکس های جالب از عروس و داماد ، جشن عروسی و رسوم دوران قاجار

عکس جالب از یک عروس و داماد در زمان قاجار

رایج ترین شکل ازدواج در دوران قجار عقد دائم بوده است. مرد می توانست مطابق شرع چهار زن عقدی داشته باشدو در صورت مرگ یا طلاق یکی از آنها باز قادر بود زن دیگری را جایگزین کند.

در جامعه ی عهد قاجار فاصله ی چندانی بین کودکی و ازدواج دختران وجود نداشت . دختران اغلب از ۷ تا ۱۳ سالگی ازدواج می کردند و عملا به عنوان رکن مستقلی وارد معرکه ی زندگی خانوادگی می شدند .در واقع عواملی چون دست یابی به استقلال اقتصادی,  رشد نسبتا سریع دختران آن روزگار و پایین بودن میانگین عمر به دلیل شیوع بیماریهای گوناگون و عدم رعایت اصول بهداشتی در افزایش این ازدواج های زود رس بی تاثیر نبود . بر این اساس سعاتمندترین  دختران آنهایی بودند که در خانه ی شوهر به بلوغ  می رسیدند زیرا تصور می شود که به این گونه از وسوسه های  نفسانی بیشتر در امان خواهند ماند .

اکثر ازدواج ها به خصوص در خاندان های اشرافی به دلیل قابل اعتماد بودن اشخاص و به منظور استحکام بخشیدن به علایق فامیلی و حفظ اصالت خانوادگی در محدوده ی خویشاوندان صورت می گرفت . و دختران و پسران تقریبا هیچ گونه اختیاری در برگزیدن همسر آینده ی خود نداشتند .

رایج ترین شکل ازدواج عقد دائم بوده است.متاسفانه مرد می توانست مطابق شرع چهار زن عقدی داشته باشدودر صورت مرگ یا طلاق یکی از آنها باز قادر بود زن دیگری را جایگزین کند. عدم تناسب جمعیتی کثرت زنان بر مردان بیماری و یا پیر شدن سریع زنان به خاطر زایمانهای مکرر وفقدان بهداشت مصالح سیاسی وقومی میل مردان ثروتمند ومتمول به کامجویی با این دیدگاه که زن جوان مرد پیر را جوان می کند  وداشتن حرمسرا و زنان متعدد نشانه ی شوکت وثروت مرد است خود به خود نظام چند زنی را توجیه میکرد از دیگر شیوه های رایج ازدواج  ازدواج موقت یا صیغه کردندختران وزنان براساس قرار داد یا توافق بود.بدین طریق  زن ومرد به مدت معینی که از یک ساعت تا نود ونه سال را شامل میشد باهم سپری میکردند.

صیقه ی  نود ونه ساله نوعی ترفند بودوهنگامی صورت می گرفت که مرد چهار زن عقد دائمی داشت واز لحاظ شرعی مجاز به عقد زن دیگری نبود.دراین گونه ازدواج مرد ملزم نبود که حتمآ مدت قرارداد را به اتمام برساند.بلکه هر وقت مایل بود می توانست پیش از انقضای مدت قانونی از زن صیغه ای خود جدا شودوبا پرداخت مبلغی به عنوان مهریه خود را از قید وبند آزاد سازد.هرچند نظام چند زنی در شهرها مختص به اشراف بود ولی در ایالات دارای رواج عام بود حتی مردان کم بضاعت نیز گاه هفت تا هشت زن می گرفتند.

از آنجا که مرد قبل از ازدواج نمی توانست همسر آینده خود را ببیند و دختر، حتی بدون دیدن شوهر هم حق انتخاب نداشت بلکه فقط بزرگترها اختیار وی را دارند، اغلب ازدواجها در اثر وساطت زنان خویشاوند یا دلاله ها عملی می گردید.

کارلا سرنا، نویسنده و روزنامه نگار فرانسوی پس از دیدار با انیس الدوله در سال ۱۲۹۴ هجری قمری، در خاطرات خود درباره وی می نویسد:بسیار چاق و درشت اندام است و غذای زیادی می خورد… حتی به من خورده می گیرد و لاغر و خشکیده ام… می گوید مردان ایرانی زنان چاق را دوست دارند و هر چه زنی فربه تر باشد نزد شوهرش عزیز تر و مقرب تر است…

همچنین نقل کرده اند که روزی یکی از اشراف زادگان اروپائی در این باب از ناصرالدین شاه سوال می کند و جویای علت می شود که چرا زنان چاق در دید او زیباترند و شاه قاجار در پاسخ می گوید: شما به هنگام مراجعه به قصابی گوشت می ستانید یا استخوان!؟

میان همین زنان چاق، علاوه بر شکم بزرگ، داشتن غبغب یکی از مهم ترین زینت های زن به شمار می رفته است و باز نقل می کنند انیس الدوله (که زیباترین زن عهد قاجار با معیار آن زمان به شمار می رفته) دارای غبغبی بسیار بزرگ و به اصطلاح هفت طبقه بوده است.

دلاله به مردی که قصد ازدواج داشت رجوع می کردو از خصوصیات ممتاز بدنی و جسمی زنی که برایش در نظر گرفته بود سخن گفت که پوستش سفید، چشمانش درشت، صورتش گرد وهمچون ماه، ابروانش کمانی و قامتش مانندسروباشد. پس از آن دلاله به خانه پدر و مادر دختر می رود و ازنظر مالی وضع را روشن می کند…  مردانی که در آستانه ۷۰ سالگی اند دختر بچه ۱۰ ساله ای را به زنی می گیرند، بی آنکه این عمل آنها جلب توجه خاصی بکند یا یاوه گویی را باعث شود. هنگامی که خواستگار و والدین دختربه توافق رسیدند دیگر به کار عروسی می پردازند.

در خانواده های ثروتمند عروسی با جلال و شکوه بسیار برگزار می شود و اغلب هفت تا هشت روز طول می کشد. در تمام این  مدت هم در خانه داماد و هم در منزل پدر و مادر عروس میهمانی ها و سور و سرورها برپا می گردد.

مراسم جالب ازدواج بلوچ ها در دوران قاجار

در خانه های ثروتمندان و اعیان معمولاً عروس را با داماد شب هفتم یا هشتم بعد از عقد دست به دست می دهند… تا مدتی که این جشن و سرور برپاست، مرد حق ندارد به سراغ زن خود برود و حتی نمی تواند او را ببیند. با این همه بسیار اتفاق می افتد که علیرغم تمام مراقبتهای خدمه، خواجه ها و کنیزها، داماد مخفیانه بدون آن که دیده شود. دیگر مقارن نیمه شب عروس را بر اسب می نشانند و در هیاهوی صدای طبل و تیر تفنگ و با مشعلهایی که به دست دوستان عروس حمل می شوند وی را تا خانه داماد بدرقه می کنند و وی بالآخره در اینجا چشمش به جمال عروس روشن می شود. در آن لحظه که حجاب به کنار می رود شوهر به صدای بلند می گوید «بسم الله الرحمن الرحیم».

مهد علیا، مادر ناصر الدین شاه

مطابق با یک عقیده رایج خرافی هرکس بتواند پیش دستی کند و زودتر پایش را روی پای طرف بگذارد در خانه حکمش  روان می شود و دست بالا را احراز می کند و در نتیجه طرفین به یک مسابقه جدی در این زمینه می پردازند. در حالی که کوشش و تلاش برای گذاردن پا به روی پای دیگری جریان است، زن هایی که در اطاق مجاور هستند فریاد می زنند: زود باش دسته موزیک نظامی‌به خانه عروس یکی بعد از ظهر روز عروسی برای بردن رخت حمام داماد به سر حمام و دیگری  در موقع بردن عروس بود، برای داماد یکی از حمام‌های عمومی‌را قرق می‌کردند .

دسته موزیک به خانه عروس، پی رخت حمام می‌رفتن قالیچه و سوزنی و بقچه‌های ترمه ای که لباس داماد در آنها بود، در یک خونچه و طاس و جام‌های کوچک و بزرگ و حنا و صابون در خونچه دیگر با ده پانزده خونچه شیرینی و میوه زیر نوای موزیک به سر حمام منتقل می‌شد. داماد با ساقدوش و سلدوش و جوان‌های خانواده و دوستان به حمام می‌رفت، همه حنا بسر می‌بستند، میوه‌ها در داخل حمام صرف شده وشیرینی در موقع رخت پوشیدن بین استاد حمامی‌و دلاک‌ها و عمله جات حمام تقسیم می‌گشت، در مراجعت دسته موزیک جلو داماد می‌افتاد و تا عروس راخانه می‌رساند. درموقع عروس آوردن هم باز دسته موزیک از خانه داماد با مشعل طبق‌های چراغ و عده ای لاله بدست و فانوس کش، کس و کار داماد به خانه عروس می‌رفتند و جلو عروس افتاده، عروس را به خانه داماد می‌آوردند.


کمتر شنیده هایی از مراسم عقد و عروسی در دوره قاجار!

مراسم عقد و ازدواج در تهران عصر قاجار تشریفات و مراسم خاصی داشت که اکنون قسمت بیشتر آن ها متروک شده است، داماد پیش از عقد، عروس را نمی دید و انتخاب عروس به دست خواستگاران بود، خواستگار هم دو نوع بود زنانه، مردانه، چنانچه ناصر نجمی می نویسد: ترتیب این مراسم به این صورت بود که در ابتدا یک یا دو زن جا افتاده، دنیادیده با چادر و چاقچور و چارقد سرزده به خانه دختردارها می رفتند، خانواده های دختردار که با اشتیاق تمام انتظار آمدن خواستگار را داشتند همیشه یک اطاق مرتب برای پذیرایی حاضر می کردند، خواستگارها گاه با دختردارها آشنا بودند و گاه هم اصلاً آشنایی نداشتند و همین که وارد خانه می شدند خودشان را معرفی می کردند، اگر در یک خانه چند دختر دَمِ بخت بود، حتماً دختر بزرگتر را نشان می دادند و کوچکترها را پنهان می کردند، دختر مورد نظر با چادر نماز توی اطاق می آمد و یک کاسه آب برای خواستگارها می آورد چون می گفتند که آب نطلبیده مراد است و آب علامت روشنایی است.


دختر سلام می کرد و گوشه ای می نشست، البته مادر یا یکی از قوم و خویش های زنانه دختر هم حضور داشت، خواستگار با دقت تمام دختر را نگاه می کرد و بعد دست می برد و چارقد دختر را از سرش برمی داشت و زلف هایش را پس و پیش می کرد که مبادا سرش طاس و گیسوانش عاریه باشد .

در این میان داماد و اطرافیان داماد دلشان مثل سیر و سرکه می جوشید که کی خواستگارها می آیند و دیدنی های خود را بازگو کنند. معمولا خواستگارهای مردانه شب می رفتند و قبلا خبر می دادند و با پدر و یا اقوام مردانه عروس وارد مذاکره می شدند و اگر پدر یا بزرگتر عروس موافقت می کرد در همان مجلس شیرینی مختصری صرف می کردند و قرار می شد که خانواده داماد برای «بله بُران» به خانه عروس بیایند و فردای آن روز مادر و کسان داماد به خانه عروس می آمدند و بله بران شروع می شد که مثلا چقدر مهریه بدهیم و چند دست لباس بیاوریم، مخارج عقد با کی باشد و خلاصه شرایط نقدی و جنسی معامله را تمام می کردند.
مراسم نامزدی خیلی طول و تفصیل نداشت فقط در یک روز معین چند نفر از خانه عروس می آمدند و یک انگشتری الماس یا زمرد و یک کاسه نبات، یک طاق شال به خانه عروس می آوردند.
گل در اُمَد از حموم، سنبل دراُمَد از حموم
پس از انجام بله بران نوبت عقدکنان می رسید و قبل از هر چیز سراغ تقویم می رفتند که ساعت خوب تعیین کنند و پس از تعیین ساعت، خانواده عروس و داماد یک نفر آخوند برای خواندن صیغه عقد دعوت می کردند. پس از آن باید میهمان ها را دعوت کنند، آن روزها کارت دعوت معمول نبود، بیشتر مهمان های زنانه و مردانه را توسط نوکر و کلفت آن هم با پیغام می خواندند. برای بعضی محترمین هم کاغذ فدایت شوم می نوشتند، یک روز پیش از عقد، عروس را توی خانه بند می انداختند یعنی کرک صورتش را با نخ تابیده می گرفتند. حنا بستن کف دست و پا و سرانگشتان نیز معمول بود. در هر صورت اگر عروس و داماد پولدار بودند حمام را قُرُق می کردند. حمام عروس اقلا پنج ساعت طول می کشید و مرتب شیرینی و میوه و شربت و چای و گاه هم ناهار مفصل در حمام صرف می شد، همینکه عروس از حمام بیرون می شد و مشغول رخت پوشیدن می گردید زن ها سر حمام دایره و تنبک و ساز می زدند و این اشعار را می خواندند:
گل دراومد از حموم               سنبل دراومد از حموم
شاه دوماد را بگین                عروس دراومد از حموم
بعد عروس به خانه می آمد و آرایشگر می آوردند و عروس را آرایش کرده، سفیدآب و سرخاب و وسمه می مالیدند.

خطبه عقد در خانه داماد
یک روز پیش از عقدکنان لوازم عقد و شیربها به این ترتیب از خانه داماد به منزل عروس می رسید: ۱- شیربها یعنی پول نقد که غالباً طلا و نقره بود و توی کیسه های تافته سرخ می ریختند ۲- هفت دست رخت نبریده ۳- چادر فاق (اطلس مشکی)، روبنده شیرازی با قلاب گل الماس و جواهر دیگر که دو طرف روبند را به آن وصل می کردند- چاقچور مخمل یا پارچه ابریشمی ۴- چند جفت کفش مخصوصاً کفش اطلس سفید برای روز عقد ۵- مقداری حنا و صابون ۶- مقداری قند و چای و آب لیمو ۷- چندین خوانچه شیرینی و میوه و آجیل ۸- خوانچه اسفند پای عقد ۹- یک نان سنگک به قَدِ آدم که روی آن با سیاه دانه رنگین مبارکباد نوشته بودند ۱۰- یک آیینه قدی، یک جفت لاله و یک جفت جار. غالباً با مطرب خوانچه ها را حرکت می دادند و به خانه عروس می بردند و رسید می گرفتند.

قدیم‌ترها بیشتر روز چهارشنبه را برای خواستگاری انتخاب می‌کردند و با یک کیسه نقل و نبات و یک قواره چادر نمازی به خانه عروس می‌رفتند. اگر در یک خانه چند دختر دَمِ بخت بود، حتماً دختر بزرگتر را نشان می‌دادند و کوچکترها را پنهان می‌کردند، دختر مورد نظر با چادر نماز توی اتاق می‌آمد و یک کاسه آب برای خواستگارها می‌آورد چون می‌گفتند که آب نطلبیده مراد است و آب علامت روشنایی است.

مراسم عقد معمولا در اطاق مخصوصی که سفره عقد گسترده شده بود انجام می گرفت در آنجا سفره ای ترمه ای می انداختند و مجلس را طوری ترتیب می دادند که موقعیکه در اطاق مجاور آخوند مشغول خواندن خطبه عقد می شد عروس خانم به طرف قبله بوده و آیینه قدی و یک جفت جار دو سه الی پنج شاخه ای که از خانه داماد با خوانچه اسفند و رنگ حنا آورده بودند در آن اطاق حاضر باشد، از وقتی که عروس به اطاق عقد قدم می گذاشت تا خاتمه تشریفات شمع های خوانچه ها و جارها می باید همچنان بسوزد، خوانچه اسفند که عطار به دستور خانواده ترتیب می داد با قلمه های زرورق زده خانه بندی شده و در هر یک از خانه ها مقداری اسفند و دانه های دیگر و رنگ نساییده و وسمه و حنا پهن شده نزدیک عروس خانم قرار می گرفت و منقل آتشی هم برای سوزاندن اسفند سیاه روی دانه ها در گوشه دیگر آماده بود. ذوق و سلیقه عطار در رنگ آمیزی خانه های خوانچه و مبارک بادی که با اسفند سیاه روی دانه های سفیدی که در خانه اصلی وسطی نوشته شده بود و همچنین نقش و نگاری که با دانه های رنگ کرده در خانه های اطراف انداخته بود مایه تحسین حضار می گردید.

عکس| تصویر قباله ازدواج در زمان قاجار

جلو عروس جانماز ترمه یا مخمل مروارید زیبایی که عروس ها جزء جهیزیه خود داشتند پهن کرده و قرآنی که جزء مهر می کردند در روپوش اطلس یا ترمه یا مخمل کنار آن می گذاشتند، برای اینکه عروس نزد داماد به اصطلاح شیرین و خوشبخت شود یکی از خانم های سفیدبخت خانواده دو پارچه قند را که اگر دوتا سرقند باشد بهتر می بود باید در دست بگیرد و خانم سفید بخت دیگری پارچه سفیدی را به سر عروس بیاندازد و خانم اولی سرِقندهای خود را بر سر عروس بساید.

پس از صرف چای و شیرینی و شربت محرر آخوند که پیرمردی با ریش انبوه بود و عمامه بزرگی به سر داشت با یک نفر از محارم عروس جلو محرر می ایستاد و محرر اینطور توی اندرون می رفت و پشت در اطاق عروس می نشست.
مردی که محرر بود شروع می کرد به گفتن این کلمات: سرکار خانم اجازه می دهید شما را به عقد دائمی و همیشگی جناب مستطاب آقای… دربیاورم صداق (مهریه) شما بر ذمه داماد است. و بعد عروس بله را نمی گفت تا مادر و یا یکی از نزدیکان داماد یک یا چند لیره و اشرفی طلا زیر لفظی می داد و پدر و مادر وظیفه خود را انجام می دادند و از خانه خارج می شدند ناگهان مطرب ها که در فضای حیاط و پیرامون حوض و یا تالار موضع گرفته و گوش به زنگ بودند شروع به نواختن آهنگ های مخصوص می کردند و حاضران هم با کف زدن و هلهله کشیدن به آن ها هم آهنگی می کردند.
یک روز پیش از اینکه عروس را به خانه داماد ببرند به خانه داماد خبر می دادند که امروز جهاز می آید، آن ها هم اطاق ها را خالی می کردند و بعد جهاز می رسید که معمولا بر روی چندین طبق و خوانچه بود.

دعای مهر و محبت و زبان بندی داماد
در آن روزها که اتومبیل نبود درشکه و یا کالسکه را گل می زدند و عده ای از کسان داماد دنبال عروس می رفتند و پیش از اینکه کالسکه پیدا شود اسب سفیدی در خانه عروس می بردند و عروس را سوار بر آن می کردند و کسان عروس پیش از حرکت دادن عروس هفت قلم آرایش می کردند و همینکه کسان داماد وارد می شدند عروس را در چادر و چاقچور می کردند و دو سه زن سالخورده از خانه عروس همراه عروس می آمدند. در قدیم رسم بود وقتی عروس می رسید داماد یک سیب یا نارنج به سینه عروس پرتاب می کرد. هنگام اجرای صیغه عقد کارهای دیگری هم می کردند از آن جمله اینکه ابریشم هفت رنگ را تنه تنه به هم می بافتند و گره می زدند که عقد و ازدواج محکم بماند بعضی از خانواده ها برای به اصطلاح احمق کردن داماد مغز خر را توی شیرینی می گذاردند و همینکه داماد بعد از اجرای صیغه عقد برای دیدن عروس می آمد و رونما به عروس می داد، عروس خانم آن شیرینی آلوده را به دست خود توی دهان داماد می گذاشت! بعضی خانواده ها هم موقع ورود عروس به خانه داماد یک گردو زیر پای عروس می گذاردند که آن را بشکند و عقیده داشتند که با این کار کلک مادرشوهر کنده می شود و عروس خانم از شرش آسوده می شود. دعای مهر و محبت و زبان بندی و مهر گیاه همچنین رواج داشت.


جهیز بران
یکی از جالبترین تشریفات و مراسم متداوله در عقد و عروسی موضوع حرکت دادن جهیزیه دختر از خانه عروس به خانه داماد بود که می باید روز پیش انجام گیرد، برای این کار چند رأس قاطر و در صورت نبودن قاطر عده ای طبق کش از طرف خانواده داماد در نظر گرفته می شد و ضمناً یک دسته مطرب یا نقاره چی هم می باید پیشاپیش قافله جهیزیه بر حرکت کرده شروع به نوازندگی نماید تا به خانه عروس برسند. اما در خصوص کیفیت جهیزیه عروس از قبیل فرش و رختخواب را در مفرش های قالیچه ای و لباس دوخته و نبریده را در یخدان ها با یخدان پوش ماهوتی یا مخملی و لوازم مسی مثل دیگ بر و مجموعه و بادیه و ظروف دیگر را در تورهای کاه کشی و سایر اثاثه از جمله، بلورآلات و اسباب چراغ، متکاها و پشتی های زری و ترمه ای مفتول و مرواریددوزی و تزئینات رو دیوار، مانند، پرده طاقچه پوش و سماور و اسباب چای و ظروف چینی و خلاصه یک دستگاه لوازم آرایش و اثاثه کامل زندگی در خوانچه هایی که کف آن ها را با پارچه سفید انداخته و مقداری نقل روی آن ها ریخته بودند می گذاشتند و آنگاه قافله به راه می افتاد، دسته مطرب و نقاره چی ها از جلو و خوانچه ها از دنبال قاطرهای حامل جهیزیه و یا طبق کش ها حرکت می کردند. همراه جهیزیه، شخصی از خانواده عروس می آمد و صورت جهیزیه را به همان ترتیبی که در خوانچه ها چیده شده بود تحویل کسان داماد داده و رسید می گرفت. در خانه داماد علاوه بر شربت و شیرینی و میوه، خلعتی هم به تحویل دهنده و انعامی به خوانچه کش ها و قاطرچی ها و یا طبق کش ها داده می شد. به علاوه نقل ها و پارچه سفید کف هر خوانچه متعلق به حامل آن بود.
نکته قابل ذکر و جالب تر اینکه مرتب بودن جهیزیه و آراستن آن ها موکول به سلیقه و هنر خاص بود و علیا مخدراتی که دخترهای دم بخت داشتند معمولا در موقع حرکت جهیزیه به تماشا می ایستادند تا ضمن تماشا تجربه و ممارستی هم برای جهازگیری به دست آورده باشند.

پاتختی
یکی از مراسم معموله بعد از برگزار شدن عقد و عروسی، پاتختی بود که مجلس آن، روز بعد از عروسی برپا می گردید. در این روز یک دسته مطرب در خانه داماد شروع به نوازندگی می کرد و بعد از صرف ناهار عروس و داماد، چند ساعتی در مجلس روی صندلی قرار می گرفتند و آنگاه همراه با نوازندگی عملجات طرب پدر و مادر داماد و خواهر و برادر و نسوانی که به داماد و پدر او محرم بودند هر یک به اندازه استعداد و توانایی خود پایکوبی و دست افشانی می کردند.

مادر زن سلام
عروس و داماد معمولا می باید تا سه روز جایی نروند و با کسی ملاقات نکنند و خلاصه از حجله خارج نشوند و فلسفه این کار این بود که در این چند روز کاملا با اخلاق و خصوصیات روحی یکدیگر آشنا گردند. یکی از رسم های مربوط به بعد از عقد و عروسی و پاتختی، مادرزن سلام بود و داماد باید صبح بعد از عروسی با مادرزن خود ملاقاتی بنماید، این ملاقات برای اظهار رضایت از عروس بود و معمول این بود که مادرزن هدیه ای مثل ساعت و زنجیر طلا یا انگشتر و از این قبیل هدایا به داماد خود بدهد.

پاگشا
پاگشا هم از مراسم متداوله بعد از عروسی بود و این رسم چنان بود که عروس چون می باید برای قطع علاقه از خانه پدری و انس گرفتن با خانه شوهر تا چهل روز به خانه پدرش نرود، به همین جهت بعد از گذشتن چهل روز مادر عروس رسماً دختر خود را پاگشا می کرد و در این ضیافت مادرشوهر و خواهرشوهرها و بستگان داماد و اقوام عروس و داماد می باید شرکت کنند و حکمت این کار این بود که افراد دو خانواده وصلت کرده بیشتر با هم آشنا و مأنوس گردند.

ببینید | ۲۷ عتیقه شگفت انگیز دوران هخامنشیان که تاکنون ندیده اید

نظرات خود را برای ما ارسال کنید

آخرین اخبار