فرشته حسینی از پدر و مادری مهاجر و افغانستانیتبار در تهران زاده شد. او در خانوادهای پرجمعیت به دنیا آمد و شش خواهر و یک برادر دارد. او از دانشآموختگان اصغر محبی، مهتاب نصیرپور، محمد رحمانیان بازیگران پیشکسوت سینما و تلویزیون ایران است.
فرشته حسینی فعالیت هنریاش را زمانی که ۹ سال سن داشت آغاز کرد و بهخاطر حساسیتهایی که خانوادهاش داشتند فعالیتش را از تئاتر شروع کرد. وی در کنار تئاتر در فیلمهای سینمایی و مستند هم بازی کردهاست.
فرشته حسینی در اکران خصوصی فیلم رفتن
او نخستینبار بازی در فیلم من یک دختر شادم به کارگردانی سامره رضایی در سال ۱۳۹۴ جلوی دوربین رفت. همچنین با بازی در فیلم رفتن به کارگردانی نوید محمودی در جشنوارهٔ بینالمللی فیلم مراکش موفق به کسب بهترین بازیگر زن برای بازی در این فیلم شد.
فرشته حسینی بازیگر و هنرپیشه سینمای ایران با انتشار عکس زیر نوشته است:
این عکس را فاطمه از من گرفته است در باغ بابُرِ کابل…
تقریبا چهار سال پیش بود که برای گرفتن پاسپورت به افغانستان سفر کردم. اولین باری بود که به آنجا میرفتم.دلهره داشتم برای پا گذاشتن در آن خاک. از تصویری که در سر داشتم.
طولانی نشود.
ترسم رفت، رنگ و بو و عطر شهر، بازارها، رنگ ها، کوچهپسکوچهها، مردم، زندگی جای آن ترس را گرفت.
دو هفته آنجا بودم و در دو هفته بارها انتحاری میشد، در بازار، در دل شهر، و مردم عجیب غرق در زندگی بودند! عجیب خندان و شهر بوی سرزندگی میداد آن موقع هنوز!
شاید چون میدانستند که هر لحظه که بیرون بروند شاید آخرین بارشان باشد، زندگی را زندگی میکردند، لحظه به لحظهاش را.
اکنون میبینم که پستفطرت های دولت فرار کردهاند و کشور و مردم را در مقابل طالبان تنها رها کردهاند!
میبینم که زنان و کودکان و مردان شانه به شانه در دفاع از خانهشان ، خانوادهشان، میجنگند در مقابل طالبان..
میبینم که شهر ها و روستاها یکی پس از دیگری سقوط میکنند
دیوار مردمی را با قتل عام در هم میشکنند!
دیواری را که کودکان و مادران و پدران و خواهران و برادران ساختهاند..
کدام کشور کمک کننده؟؟
کدام حقوق بشر؟
دارند در کشور قتل عام میکنند! کودک و جوان و پیر را میکُشند! زندگی را سلب میکنند!
صدای خندههای دختران جوان در باغ بابُر در گوشم میپیچد.
صدای کودکان و مردم و هیاهوی شهر در گوشم میپیچد..
تف به ذات مردم فریب و ترسویتان! فراری های دولتی!
مردم دارند میمیرند!
کاری کنید!
فاطمه آنجاست، کاوه، عاطیِ جانم، فامیل هایم، خالهام، خانواده ها، آدم ها، چه کار کنم
چقدر ناتوانم در دفاع از عزیزانم ?
نظرات