فریادی برای نجات زمین

نویسنده :  محمد زرین

درست در نخستین روز سال تحصیلی جدید ایران، در سوی دیگر جهان در خانه ملل دنیا یک دانش‌آموز متفاوت نگاه رهبران ملت‌های جهان را از نزدیک و خود ملت‌ها را از پنج گوشه جهان به خود جلب کرد. دختری نوجوان و بور با چهره‌‌ای معمولی که یک سالی است به مشهورترین دوستدار اقلیم و محیط […]

zarin.shora1

درست در نخستین روز سال تحصیلی جدید ایران، در سوی دیگر جهان در خانه ملل دنیا یک دانش‌آموز متفاوت نگاه رهبران ملت‌های جهان را از نزدیک و خود ملت‌ها را از پنج گوشه جهان به خود جلب کرد. دختری نوجوان و بور با چهره‌‌ای معمولی که یک سالی است به مشهورترین دوستدار اقلیم و محیط زیست تبدیل شده است.
«گرتا تونبرگ» یکی از میلیون‌ها دختری بود که هم‌سالانش غالبا در مدرسه به تحصیل مشغول بودند و در وقت فراغت هم به بازی و سرگرمی، یا دست کم به اموری غیر از آنچه او امروز رهبری آن را به دست دارد.
گرتا در ۲۹شهریور گذشته در حالی که فقط ۱۵ سال داشت، سر کلاس درس حاضر نشد و با تهیه پلاکاردی در مقابل پارلمان سوئد بست نشست.
ابتدا کسی او را جدی نگرفت و شاید بعضی هم مورد استهزاء قرارش دادند. اما او دو هفته برای آرمانش بست نشست.
صدها عکس و فیلم و انتشار آن تصاویر و گفت‌وگوها، خیلی زود گرتا را از گمنامی درآورد و به چهره‌‌ای سرشناس تبدیل کرد.
حرکت اعتراضی گرتا تونبرگ کم‌کم جهانگیر شد. منطقی قوی پشت آن قرار گرفت.
از منظر علم حقوق اگر در پی فهم مطلب باشیم کار گرتا شبیه طفلی است که به‌لحاظ صغر سن حق تمتع(بهره‌برداری) از اموال به ارث رسیده پدری خود را ندارد. ولی از بخت بد در پیش چشمانش برادران یا فردی که قرار بود قیم یا امین اموال او باشد، هم در حال چپاول اموال اوست. لذا بر این بیداد فریادی بر می‌کشد و مدد می‌جوید.
منطق قوی یاد شده هم همین است که آنچه طبیعت از میلیون‌ها سال پیش تا امروز نگه‌داشته است و قرار بوده برای نسل گرتا و آیندگان دیگر هم مورد استفاده قرار گیرد، تنها در یکصد سال از میان می‌رود. لذا این کودک حق دارد از حق حیات خود و همسالان خویش در سراسر جهان دفاع کند.
در دوازده ماهی که گرتا تونبرگ حرکت خود را آغاز کرده، از سوی رسانه‌های مختلف سراسر جهان مورد توجه قرار گرفت.
او پای ثابت هر نوع اعتراض از سوی دوستداران محیط زیست و اقلیم بود. اما اوج این حرکت را در جمعه گذشته شاهد بودیم.
در روزی که مدارس تعطیل نبود، مدیران مدارس در پنج هزار نقطه از جهان چاره‌‌ای جز تسلیم این خردسالان بزرگ نداشتند. مدارس تعطیل شده و کف خیابان میزبان گام‌های حدود پنج میلیون دانش‌آموز از پنج قاره بود که بعضا از سوی بزرگسالان هم همراهی می‌شد.
این روز همچنین سرآغاز یک سلسله حرکت اعتراضی در جمعه‌های آینده خواهد بود که عنوان «جمعه‌ها برای آینده» را بر خود نهاد. بعد از این برنامه، گرتا تونبرگ در راه نیویورک بود تا در میان هواداران برای سخنرانی در اجلاس زیست محیطی سازمان ملل آماده شود.
بخشی از راه را هم در قایقی پیمود که با کمک انرژی خورشیدی حرکت می‌کرد. حرکتی نمادین در رد سوخت‌های فسیلی.
بالاخره روز خاص سازمان ملل فرا می‌رسد.
خاص از همه نظر. یکی اینکه چندسالی است در آمریکا به عنوان کشور میزبان سازمان ملل رئیس جمهوری نامتعارف بر سرکار است. که اگر او را دشمن محیط‌زیست نخوانیم، دست کم دوستدار آن هم نیست. دونالد ترامپ در همان بادی امر، اعلام کرد پیمان پاریس درباره گرم شدن زمین با منافع آمریکا سازگار نیست و لذا از این پیمان خارج می‌شود و شد.
در جنوب قاره هم نزدیک به دومیلیون متر کیلومتر مربع از جنگل‌های آمازون در آتشی سوخت که بسیاری از ناظران مطلع آن را عمدی و با رضایت رئیس جمهور پوپولیست برزیل دانستند.
شرح این هجران و این خون جگر را اما یک نفر بهتر از دیگران به زبان آورد. دبیرکل سازمان ملل. آقای آنتونیو گوترش از بحران آب در سراسر جهان گفت. از گرم شدن زمین؛ از آب شدن یخچال‌های چند میلیون ساله دو قطب جنوب و شمال و کلا از حال بد تنها سیاره آبی هستی.
در گوشه سالن گرتا نگران با خشمی در چهره دیده می‌شد.
لحظه عبور «دونالد ترامپ» تنومند و قدرتمند از کنار گرتای نحیف و به‌دور از قدرت و ثروت از ناب‌ترین صحنه‌های اجلاس بود. بالاخره لحظه خاص تاریخ رسید. چشمان ده‌ها رهبر سیاسی خیره به جایگاه.
گرتای در جایگاه شروع به سخنرانی کرد.
از همان آغاز خشم در چهره معصومش هویدا بود. گفت(حواسم به کارهای شما‌ها هست).
آنگاه در حالی که اشک در چشمانش جاری شد، از بر باد رفتن رویای کودکی‌اش توسط سیاستمداران گفت.
از اینکه او خوش‌شانس‌تر از بسیاری از هم‌سالان خود در سایر نقاط زمین است.
از اینکه شما سیاستمداران جز به ثروت و رای گرفتن از مردم به فکر چیز دیگری نیستید.
تمام صورتش از بغض به‌هم می‌پیچید؛ چندان‌که تحسین چندباره حضار را برانگیخت.
همه اینها در روز اول مهر رخ داد. روزی که برای ما ایرانیان سرآغاز یک سال تحصیلی جدید است. اما کدام تحصیل؟
در کدام نظام آموزشی؟
چه چیزی قرار است یاد داده شود؟ در میان این آموختنی‌ها، راستی اقلیم ایران‌زمین هم آیا هست؟ آیا صحت دارد که سرزمین کهن ما از نخستین سرزمین‌هایی خواهد بود که قابلیت سکونت را از دست خواهد داد؟ چرا که گفته شد ایران تا سال ۲۱۰۰میلادی قابل سکونت نیست.
راستی، از بازداشتی‌های محیط‌زیستی چه خبر؟
چند نهاد دیگر باید فریاد کنند که اینان جاسوس نبوده‌اند تا باورتان شود؟
آیا عشق به آب و خاک و جانور این ملک، تا این حد هزینه دارد؟
کاش‌‌، ای‌کاش سال تحصیلی امسال به کل تعطیل می‌شد تا بعد از یک دگرگونی بنیادین در آموزه‌ها، ابتدا به «بودن یا نبودن» این آب و خاک پرداخته می‌شد، آنگاه به چگونه بودن در آن می‌پرداختند.
باری، گرتا تونبرگ محصول یک نظام آموزشی دانش‌محور، آزاد و دغدغه‌مند است. محصول نظام آموزشی ما چه چیزی برای عرضه دارد؟
مطالب مرتبط

واکنش مدیرکل راه و شهرسازی فارس به زمین پرحاشیه بلوار جمهوری شیراز

شکارچیان تنگ «بره هزار دره» گرفتار محیط زیست سروستان شدند

پاشیدن چند میلیون تن الماس در آسمان راه حل خنک کردن زمین

نظرات