کارلو پِترینی سال ۱۹۸۶ در حالی که از افتتاح شعبهی جدیدی از مکدونالد در مرکز رُم خشمگین بود، موجب زایش جنبش «آهسته» شد. «آهسته» از دائوئیسم گرفته تا دکارت، ریشهی فلسفی دیرینهای دارد. «آهسته» جنبهی وسیعی از فرهنگ زیباییشناسی ژاپنی است. آهسته خوردن، فرهنگ آهسته و دوستیهای آهسته سه روشی هستند که به کمک آنها میتوانید از آهستگی بیشتر در زندگی به منفعت برسید.
هیچ چیز معناداری به سرعت انجام نمیشود.
زوتوپیا (Zootopia) فیلمی سرگرمکننده که برندهی جایزهی اسکار بهترین فیلم پویانمایی است انتخاب خوبی برای یک وقتگذرانی یکی دو ساعته است. یکی از جالبترین لحظات فیلم زمانی است که شخصیتهای اصلی داستان از بوروکراسی دولتی رایجی مثل ادارهی صدور مجوز یا گذرنامه بازدید میکنند. ادارات تماماً توسط تنبلها (نوعی از حیوانات) اداره میشوند. این فیلم به شکل هنرمندانهای حرکات کند تنبلها را کش میدهد. قهرمان فیلم از روی بیطاقتی روی میز ضربه میزند و نومیدانه تلاش میکند حرف طرف مقابل را قطع کند و به شکل دیوانهواری میخواهد سرعت همه چیز را بالا ببرد، اما هیچ فایدهای ندارد. تنبل کارش تنبلی است، بنابراین آن را به شکل دیوانهکنندهای آهسته، خودخواسته و سنجیده انجام میدهد. اما یک چیز را میدانید؟ تنبل بودن چیز خوبی است.
چند سال پس از تماشای زوتوپیا از زبان دوست خوبی شنیدم که میگفت: «میتونم یک چیزی بهت بگم؟ هروقت استرس یا نگرانی به سراغم میاد، وانمود میکنم تنبلم!» پرسیدم: «چی؟» توضیح داد: «مثلاً کارها را خیلی خیلی آهسته انجام میدهم. اینجوری!» او در عمل نشان داد چطور وانمود میکند با عذاب و سختی حرکت میکند، مثلاً سرش را مثل لاکپشت برگرداند و طوری چشمانش را باز و بسته کرد که انگار بینهایت خسته است. نکتهی جالب داستان دوستم اینجاست که حق با اوست، ترفند او واقعاً جواب میدهد.
جنبش آهسته
در دههی ۱۹۸۰، «جنبش آهسته» به یک مد زودگذر فرهنگی تبدیل شد و آغاز آن زمانی بود که مکدونالد به اشتباه متوجه حساسیت جدی ایتالیاییها به غذایشان شد. همانطور که امروزه هم مانند سال ۱۹۸۶ قابلدرک نیست، مکدونالد نتوانست راهش را به بیشتر قسمتهای اروپا باز کند، چون همگان علاقمند ایدهی گسترش آن نبودند.
سال ۱۹۸۶ معترضی که کارلو پِترینی نام داشت همراه گروهی از کنشگران جنبش «غذای آهسته» را راهاندازی کرد؛ جنبشی که در مقابل «فستفود» یا «غذای سریع» قرار میگرفت. وعدهی این جنبش خوردن و خریدن محلی، پرداخت منصفانه به تولیدکنندگان و تبلیغ ناهارخوریهای با کیفیت بالا و به سبک قدیمی بود. جنبش غذای آهسته چنان موفقیتآمیز بود که خیلی زود انواع خردهفرهنگها از آن منشعب شد: مُد آهسته (کمتر، اما بهتر خریدن و رفو کردن بجای دور انداختن)، باغبانی آهسته (بوییدن، لمس کردن و آگاهی یافتن بیشتر از گیاهان) و حتی فرزندپروری آهسته (سازماندهی نکردن فعالیتها بلکه تماشای ابداع سرگرمی توسط فرزند).
در سالهای اخیر، شهرت جنبش آهسته توسط کتاب کارل آنِرِی «در ستایش آهسته» (۲۰۰۴ ) تازه شد. تز اصلی او این بود که رشد تنها زمانی اتفاق میافتد که سرعتمان را آهسته کنیم و به چیزهایی که پیرامون ما هستند فضا بدهیم. سروصدای بیمورد و شلوغ کردن به ندرت به مسائل عمق میدهد. آنطور که آنِرِی نوشته است: «مزیت بزرگ کم کردن سرعت استرداد زمان و آرامش برای ساخت ارتباطات معنادار با مردم، فرهنگ، کار، طبیعت، بدن و ذهن خودمان است.»
فلسفهی آهسته
از نظر فلسفی، «فرهنگ آهسته» پیشینهی دیرینهای دارد. سقراط و ارسطو در پیادهرویهای مدید خود بهترین فلسفهپردازیها را تجربه کردند. معروف است که دکارت تنها برای اندیشیدن، خودش را در یک اتاق تاریک حبس کرد. هنری دیوید ثورو دربارهی میل و نیاز به راه رفتنهای طولانی در جنگل، بسیار نوشت. سیدارتا گوتاما بودا پیش از کشف «چهار حقیقت شریف» شش ماه مدیتیشن کرد. در دائوئیسم، تنها انسان آهسته و سنجیده را میتوان بافضیلت یا دانا خواند.
در فلسفهی ژاپنی و زیباییشناسی، مفهومی به نام ma وجود دارد که آن را معمولاً «فضای خالی» ترجمه میکنند. این فضا فضایی است که شما به چیزی میدهید که از آن انتظار شکوفایی دارید. یک درخت برای سالم و قوی بودن به خاک خالی نیاز دارد تا بتواند در آن ریشهدوانی کند. یک پرنده برای پرواز کردن به هوای کافی نیاز دارد تا بال بزند و ارتفاع بگیرد. حتی واژگان جملات فقط به خاطر فضای خالی میانشان معنادار میشوند. Ma آهستگیِ ژاپنی است که به نفس کشیدن و آن عمیق کردن که تمام چیزهای معنادار به آن نیاز دارند فضا میدهد.
چگونه میتوانیم جنبش آهسته را در زندگی روزمره به کار ببندیم
آهسته خوردن: وقتی لقمهای در دهان دارید، سعی کنید عمل جویدن را «آگاهانه» انجام دهید. آگاه باشید «چه چیزی» را «چگونه» میخورید. روشن است که انجام این کار حین گفتگو آسان نیست، اما هر زمان فرصت داشتید آن را امتحان کنید. مطالعهای که سال ۲۰۱۹ با این موضوع انجام شد نشان داد با انجام این کار نه تنها طعمها و لذت غذا خوردن بیشتر میشود بلکه مدت زمان سیر ماندن و کمتر خوردن پس از آن هم بیشتر میشود.
فرهنگ آهسته: من عاشق مطالعه هستم، اما به ندرت کتابی را برای بار دوم میخوانم. با این حال، بسیاری از کتابها، به ویژه آثار برجسته و کلاسیک را نمیتوان با یک بار خواندن به طور کامل درک کرد. درک من از همان چند کتابی که بیش از یک بار خواندم کاملاً فرق دارد. سعی کنید بازخوانی را برای کتاب و بازبینی را برای فیلم تجربه کنید تا به شکل متفاوتی از آنها لذت ببرید.
دوستیهای آهسته: با افزایش سن، به این نتیجه میرسید که زمان اندکی برای معاشرت با دوستانتان دارید. زمان شما بیشتر صرف رسیدن به عقب افتادگیها یا صحبت کردن دربارهی موضوعات مهم بزرگسالی میشود. با این حال نکتهی جالب اینجاست که بهترین دوستیهای ما طی سالهای متمادی و به آهستگی شکل گرفتند. این قبیل دوستیها متعلق به دورانی هستند که همکلاسیهایمان را سالهای زیادی هر روز هفته میدیدیم؛ یا مثل هم اتاقیهای دوران دانشگاه که اوقات شبانهی زیادی را با آنها سپری کردیم و خاطرات زیادی با آنها ساختیم. امروز هم اگر آهستگی را در روابطمان با دیگران اعمال نکنیم نمیتوانیم به آنها نزدیک شویم.منبع: Bigthink
نظرات