زاگرُس رشتهکوهی است که از غرب تا جنوب غربی فلات ایران کشیده شدهاست. این رشتهکوه از کرانههای دریاچه وان در جنوب شرقی ترکیه آغاز شده و پس از گذشتن از استانهای آذربایجان غربی، لرستان، همدان، قم که امتداد زاگرس به کوه خضر که در ۶ کیلومتری مرکز شهر قم قرار دارد میرسد ، که اکنون با پیشرفت و شهرسازی انبوه میتوان پیش بینی کرد که تا سال های آتی در مرکز شهر قم قرار داشته باشد، اصفهان، فارس، کردستان، کرمانشاه، ایلام، کهگیلویه و بویراحمد، چهارمحال و بختیاری، خوزستان و تا استانهای کرمان، بوشهر و گناوه وهرمزگان ادامه مییابد. دامنهٔ این رشتهکوه به شمال عراق و جنوب شرق ترکیه نیز امتداد دارد.
آثار بر جای مانده از غارنشینی در کوههای زاگرس مربوط به حدود ۱۰۰٬۰۰۰ سال پیش، بیانگر سکونت انسان در این مناطق در دوره پارینهسنگی و عیلامی (۳۰۰٬۰۰۰ تا ۳۰٬۰۰۰ سال پیش) است.
نام باستانی رشته کوه زاگرس در اوستا اسپروچ یا اسپروز است و شاید کُر یا کور است: بر طبق اسطورهشناسی سومری کور (کر) اساساً نام یک کوه یا کوههایی بوده، و معمولاً به کوههای زاگرس واقع در شرق سومر گفته میشد.
کور همچنین نام دیگر امپراتوری اکد است که از سه هزار سال پیش و قبل از آن بر کل نواحی زاگرس گسترده شده بود.[۲]
بعضی معتقدند ریشه این نام اوستایی است. در زبان اوستایی زاگر Za-G’R’ به معنای کوه بزرگ است. اما نظری نیز هست این است که این کلمه از نام قبیله مهاجران پارسی ساکن در این منطقه معروف به ساگارتی گرفته شده.
نام قدیمی این رشتهکوه در زبان فارسی «پاتاق» که نام رشتهکوهی معروف در استان کرمانشاه نیز هست بوده و پیش از آن «کوهستان» (در عربی: «جبال») و «پهلو» یا «پهله» بود.
یک احتمال دیگر این است که منشاء زاگروس از “سایگروس” یونانی به معنای سردسیر باشد. واژهٔ «زاگرس» یا «زاگروس» از بیش از هشت دهه پیش و از اواخر دوره قاجار از طریق ترجمه آثار نویسندگان اروپایی (و بعضاً از زبان یونانی) وارد زبان فارسی شده و سپس بر روی نقشه ایران نیز گذاشته شد.
ظاهراً حسن پیرنیا اولین کسی است که واژهٔ زاگرس را در حاشیهٔ صفحهٔ ۲ کتاب خود به نام «تاریخ ایران از آغاز تا انقراض ساسانیان» آوردهاست. او خود تأکید نموده که اروپاییها چنین (یعنی زاگرس) نامند.
بعد از نوشتهٔ پیرنیا بارها به اشتباه از زاگرس به نام کوه یا دره نام برده شد که برداشت نادرستی بودهاست زیرا واژهٔ زاگرس بخش گستردهای از شمالغربی تا جنوب شرقی ایران را با بیش از ۲۴۰ نام از رشته کوه، دشت، دره، رود و شهر و بخش و روستا در استانهای آذربایجان غربی، کردستان، لرستان، ایلام، کرمانشاه، مرکزی و اصفهان و فارس و هرمزگان و کهگیلویه و بویراحمد و چهارمحال و بختیاری و خوزستان را شامل میشود.
واژهٔ زاگرس در هیچیک از کتابهای تاریخی و جغرافیایی یا مسالک و الممالک و نوشتههای دوره اسلامی نوشته نشدهاست. در لغتنامه دهخدا یا دائرهالمعارف مصاحب نیز نکتهای مهم و اساسی دربارهٔ ریشه و اصل واژه زاگرس بیان نشدهاست.
محمد قزوینی در صفحهٔ ۴۸ از جلد ۵ کتاب خود مینویسد: «زاگرس نام یونانی سلسله جبال غربی ایران به خصوص منطقهٔ لرنشین در غرب ایران است.»
در دانشنامه لاروس از زاگرس به کوتاهی بهعنوان نام درهای نفتخیز ذکر شدهاست.
در واژه نامهٔ یونانی به آلمانی که سال م۱۸۸۶ در لایپزیگ به چاپ رسیده واژه Zagrio یا Zagros را بهعنوان «کوهی در دوران ماد» به نقل از نوشتههای استرابون و پولیبیوس آوردهاست.
دنا، کهگیلویه و بویراحمد
در لغت نامهٔ جغرافیایی Lexique géographique در زیر واژه و عنوان «زاگرو» (زاگرس) آمدهاست:
«رشته کوهی است در آسیا که از شمال غربی به جنوب شرقی کشیده شده .»
رومن گیرشمن باستانشناس فرانسوی در کتابش زاگرس را نام قبیلهای دانسته و مینویسد:
«حرکت عمومی قبایل ایرانی هنوز به پایان نرسیده بود که قبیلهٔ سومی از قبیلههای مهم ایرانی بنام «Zikirtu» یا «ساگارتی» بسوی نواحی شرقی تری رفته و مستقر شدند.»
هرودوت نیز در نوشتههایش در بخش معرفی قبایل پارسی از همین قبیله صحراگرد با نام «ساگارتی» یاد کرده و مینویسد:
«قبیلههای دیگر که صحراگردند از این قرارند: داینها، ماردها، دروپیکها و ساگارتیها»
دیاکونوف نیز در کتاب تاریخ ماد خود در شرح حملهٔ آشوریها به پارسوا و به استناد کتیبههای خوانده شده مینویسد:
«بهطوری که در متن تصریح شده، آخرین نقطهٔ لشکر کشی ظاهراً زاکروتی بود»
به استناد مطالب ذکر شده ریشهٔ واژهٔ زاگرس از زبان اوستایی است و یونانیها با افزودن S (س) به آخر آن این واژه را به شکل یونانی مبدل نمودند. زاگرس Zagreus، در استورههای ارفه ای، فرزند خدایگون زئوس (به شکل یک مار) و دخترش پرسیفونه است؛ لذا واژهٔ زاگرس (همانند واژه بختیاری) هم نام کوه و دژ و هم ایل، قوم، قبیله و محلی بودهاست. به باور فریدون جنیدی در کتاب «داستان ایران» نام اصلی زاگرس در اوستا «اوپایِری سَئِنَ» (بر فرازش آهن) است! «آسِن/آهِن» نام همگانی هر «فلز» بود و هنوز بسیاری از ایرانیان آن را با زیر «ه» بر زبان میآورند! «اوپایری سَئِنَ» (در پهلوی «اَپورسِن»)، میباید امروز «اَبَرسِن» باشد؛ ولی اندهگنانه نام یونانی «زاگرس» جایگزین شدهاست!
نظرات