موقعیتی را تصور کنید که باید نظر یا مخالفت خود را ابراز کنید، با آن موقعیت رو به رو می شوید یا از آن دوری می کنید؟ در آن موقعیت عقیده خود را مودبانه مطرح میکنید یا از ابراز عقیده خود صرفنظر میکنید؟ آیا فکر به ابراز وجود و بیان احساسات و عقاید خود موجب می شود احساس اضطراب، نگرانی و یا ناامنی به سراغتان بیاید؟
پاسخ شما به این سوالها تا حدی میتواند میزان قاطعیت را در رفتار شما نشان دهد. قاطعیت مهارتی رفتاری است که در قالب آن می توانید دیدگاهها و نیازهای خود را به روش سالم، آرام و مثبت بیان کنید و بدون رویآوردن به پرخاشگری یا انفعال، از حقوق خود دفاع کنید.
بیان و رفتارِ قاطعانه مستقیم، محکم و مثبت است و هدف آن افزایش برابری در روابط بین فردی است. این نوع از رفتار میتواند کنشی یا واکنشی و کلامی یا غیرکلامی باشد.
در این مقاله، به این موضوع می پردازیم که چرا قاطعیت مهم است و راهکار هایی را بررسی می کنیم که می توانید برای افزایش اعتماد به نفس و تقویت مهارت تأثیرگذاری از آن ها استفاده نمایید.
قاطعیت چیست؟
قاطعیت یک مهارت کلیدی است که می تواند به شما در مدیریت بهتر خودتان، افراد و موقعیت ها کمک کند. این مهارت می تواند به شما کمک کند تا دیگران را طوری تحت تأثیر قرار بدهید که بتوانید تایید، موافقت شان را به دست بیاورید و یا باعث تغییر رفتار شان شوید.
قاطعیت و جسارت توانایی بیان نظر همراه با اعتماد به نفس است. افراد قاطع بر خودشان مسلط بوده و با خود و دیگران صادق هستند.
قاطعیت چه فرقی با پرخاشگری دارد؟
تشخیص رفتار واقعا قاطعانه همیشه آسان نیست. دلیلش این است که مرز باریکی بین قاطعیت و پرخاشگری وجود دارد و مردم اغلب این دو را اشتباه با هم می گیرند. به همین دلیل بد نیست این دو رفتار جداگانه تعریف شود تا بتوانیم به وضوح آن ها را از هم تفکیک کنیم:
- قاطعیت یا Assertiveness مبتنی بر تعادل است. جسور و قاطع بودن مستلزم این است که در مورد خواسته ها و نیازهای تان صریح باشید و در عین حال حقوق، نیاز ها و خواسته های دیگران را هم در نظر بگیرید. وقتی قاطع هستید، به خودتان اطمینان دارید و می توانید با قدرت نظرات تان را محکم، با جرات و در نظر گرفتن دیگران بیان کنید.
- رفتار پرخاشگرانه و تحمیلی یا Aggressive مبتنی بر بُرد است. شما بدون توجه به حقوق، نیاز ها، احساسات یا خواسته های دیگران، کاری را انجام می دهید که به نفع خودتان است. وقتی پرخاشگر هستید، قدرتی هم که از آن استفاده می کنید خودخواهانه است. شما ممکن است به عنوان یک فرد زورگو یا حتی قلدر برخورد کنید. شما آنچه را که می خواهید معمولا بدون خواهش به دست می آورید.
با این اوصاف رئیسی که بعد از ظهر قبل از رفتن به تعطیلات، انبوهی از کار ها را روی میز شما می گذارد و می خواهد که فورا آن را انجام بدهید، به شما زور می گوید. کار باید انجام شود، اما با واگذاری آن در زمان نامناسب، باعث می شود که نیاز ها و احساسات شما نادیده گرفته شود.
از سوی دیگر، وقتی به رئیس تان اطلاع می دهید که کار انجام خواهد شد؛ اما بعد از گذراندن تعطیلات، رفتاری مابین انفعال (به اندازه کافی قاطع نبودن) و پرخاشگری از شما سر می زند. یعنی از حقوق تان دفاع می کنید اما از طرفی هم حق را به رئیس تان می دهید.
چرا قاطعیت مفید است؟
قاطع بودن منافع بسیاری برای شما دارد از جمله اینکه موجب کاهش اضطراب یا افسردگی و افزایش توانایی در ارتباط برقرار کردن با دیگران به شیوه مثبت و موثر میشود. افرادی که قاطعاند، در ارتباط با دیگران خواستهها، نیازها، جایگاه و مرزهای خود را به روشنی و با احترام مطرح میکنند. با این حال اگر خواسته یا نیاز آنها برطرف نشود، از دیگران انتظار ندارند یا آنها را مورد حمله و سرزنش قرار نمیدهند.
از نظر شناختی، افراد قاطع، حتی در شرایطی که تحت فشار هستند، افکار اضطرابی کمتری را تجربه میکنند. آنها در مقابل احساسات مثبت و منفی عکس العمل نشان میدهند، بدون آنکه منفعل یا پرخاشگرانه عمل کنند. همچنین اینگونه اشخاص از ابراز دیدگاه یا اهداف خود یا تلاش برای تاثیرگذاری بر دیگران خجالت نمیکشند و تحسین ها و انتقادها را با گشودگی میپذیرند.
بدین ترتیب، صراحت بیان به شما کمک می کند تا از خواسته ها و عقاید خود بدون پرخاشگری و ناراحت کردن دیگران دفاع کنید و درعین حال از آسیب رفتارهای قلدرمابانه دیگران یا سوء استفاده گران اجتماعی در امان باشید.
با این حال باید به این نکته توجه کنید که بیشتر در امور مهم و هنگامی که امکان مخالفت وجود دارد قاطعیت به خرج دهید و در مواردی که مهم نیستند یا شرایط برای مخالفت و رویارویی مناسب نیست کمتر قاطع باشید.
فواید قاطع بودن
قاطعیت به شما این امکان را می دهد که خواسته ها و نیازهای تان را با اقتدار بیشتر بیان کنید و در عین حال منصفانه و همزاد پندارانه رفتار کنید. جسارت می تواند به شما کمک کند تا اعتماد به نفس بیشتری و حتی سلامت روان بهتری داشته باشید.
قاطعیت مزیت های دیگری هم دارد که می تواند هم در محل کار و هم در سایر زمینه های زندگی به شما کمک کند. به طور کلی ، افراد قاطع:
- مدیران بزرگی تربیت می کنند. آن ها کار های مردم را با رفتار منصفانه و محترمانه انجام می دهند و در مقابل دیگران هم با آن ها به همان شیوه رفتار می کنند. این معنایش اینست که آن ها اغلب محبوبیت دارند و رهبرانی هستند که دیگران می خواهند با آن ها کار کنند.
- درباره راه حل های موفق “برد – برد” مذاکره می کنند. آن ها می توانند ارزش موقعیت حریف شان را تشخیص دهند و به سرعت با آن ها نقاط مشترک پیدا کنند.
- مشکل گشاهای بهتری هستند. آن ها آنقدر احساس قدرت می کنند تا هر کاری که لازم است را انجام بدهند و بهترین راه حل را برای مشکلاتی که با آن مواجه می شوند، پیدا کنند.
- کمتر اضطراب و استرس دارند. آن ها به خودشان مطمئن هستند و وقتی همه چیز طبق برنامه ریزی یا آن طور که انتظار می رود پیش نرود، احساس خطر یا قربانی شدن نمی کنند.
- رضایت شغلی بیشتری دارند. آن ها برای گفتن ” بله ” به دیگران و ” نه ” به کار اعتماد به نفس دارند و مرز ها را حفظ می کنند.
معایب قاطع بودن
برخی از فرهنگ های سازمانی و ملی افراد منفعل را بیشتر ترجیح می دهند و ممکن است رفتار قاطعانه را بی ادبانه یا حتی توهین آمیز بدانند. تحقیقات نشان می دهد که جنسیت می تواند بر تحمل رفتار قاطعانه تأثیر داشته باشد و مردان بیشتر از زنان برای قاطعیت شان ستوده می شوند.
با این حال، معنایش این نیست که شما باید به سادگی تسلیم وضعیت موجود شوید! بلکه باید جسور باشید.
همچنین این خطر وجود دارد که زیاده روی کنید. اگر بیش از حد قاطع باشید، ممکن است از گوش دادن به دیگران حتی اگر ایده های خوبی هم داشته باشند، خودداری کنید. این کار فقط باعث دورتر شدن همکاران از شما و آسیب رساندن به روابط می شود. بهتر است اول با گام های کوچک شروع کنید تا زمانی که بفهمید چه استراتژی برای محل کارتان مناسب تر است. کمی قاطعانه برخورد کردن در زمان مناسب می تواند راهی بسیار موثر برای بهتر کردن وجهه و عزت نفس تان باشد.
مثلاً قاطعیت کم در محیط کار موجب موفقیت کمتر و قاطعیت بسیار بالا و نامورد باعث آسیبدیدن روابط اجتماعی میشود. در واقع زمانی قاطعیت میتواند برای شما بسیار مفید باشد که بدانید چه زمانهایی باید قاطع باشید.
رفتارهای غیرقاطعانه
برخی از افراد در موقعیت های مختلف زندگی نمیتوانند قاطع رفتار کنند و رفتار آنها منفعلانه، پرخاشگرانه یا منفعلانه-پرخاشگرانه است. قاطع نبودن می تواند نتایج منفی مختلفی در بر داشته باشد، از جمله حساس بودن به انتقادهای دیگران، انفعال یا پرخاشگری حاد، احساس عدم امنیت، اضطراب یا عزت نفس پایین.
افراد بدون قاطعیت در موارد حاد ممکن است به طور کلی خواسته ها و نیازهای خود را فراموش کنند یا کاملا نسبت به خواسته های اطرافیان خود بیتفاوت میشوند.
رفتار منفعلانه
پاسخ منفعلانه روشی است که بر اساس آن فرد به دنبال برآورده کردن خواسته های دیگران به قیمت پایمال کردن حقوق و اعتماد به نفس خود است. در غالب چنین رفتاری افراد معمولا از مخالفت کردن پرهیز میکنند و خود را با خواستههای دیگران وفق میدهند.
کسانی به پاسخ و رفتار منفعلانه روی میآورند، که احتیاج شدیدی به تایید و دوست داشته شدن از جانب دیگران دارند. اینگونه افراد خود را با دیگران برابر فرض نمیکنند و برای حقوق، خواستهها و احساسات دیگران ارزش بیشتری قائل هستند.
رفتار منفعلانه به عدم توانایی در ابراز عقاید و احساسات شخصی منجر میشود؛ به گونهای که انسان کارهایی را با وجود عدم تمایل اما به امید راضی نگه داشتن دیگران انجام میدهد و به آنها اجازه میدهد که او را کنترل کنند و برایش تصمیم بگیرند.
افراد منفعل معمولاً درگیر انجام کارهای مختلفاند، سرشان شلوغ است و به سختی کار میکنند تا بتوانند خواسته های همه اطرافیان خود را برآورده کنند.
چه طور قاطع باشیم؟
همیشه قاطعانه برخورد کردن آسان نیست، اما ممکن است. بنابراین، اگر موقعیت یا محل کار شما بیشتر منفعل یا تهاجمی است تا قاطعانه، بهتر است روی جنبه های زیر کار کنید تا به شما کمک کند که تعادل را به درستی برقرار کنید:
۱-برای خود و حقوق تان ارزش قائل شوید
برای قاطعیت بیشتر، باید به درک خوبی از خودتان برسید و اعتقاد قوی به ارزش هایی که برای سازمان و تیم تان دارید، داشته باشید.
این خود باوری اساس اعتماد به نفس است و رفتار قاطعانه ناشی از آن کمکتان می کند تا تشخیص بدهید که شایسته رفتار محترمانه هستید، به شما اعتماد به نفس می دهد تا از حقوق و خط قرمزهای تان دفاع کنید و به خودتان، خواسته ها و نیازهای تان وفادار بمانید.
نکته: با این که اعتماد به نفس یکی از جنبه های مهم قاطعیت است، اما خیلی مهمِ که حواس تان باشد تا این ویژگی به خود بزرگ بینی تبدیل نمی شود. حقوق، افکار، احساسات، نیازها و خواسته های شما به اندازه دیگران مهم هستند.
۲- نیاز ها و خواسته هایتان را با اعتماد به نفس بیان کنید
اگر می خواهید با تمام ظرفیت و توانایی تان عمل کنید، باید مطمئن شوید که اولویت های شما یا نیاز ها و خواستههای تان برآورده شده اند.
منتظر نمانید تا شخص دیگری تشخیص بدهد به چه چیزی نیاز دارید. ابتکار عمل به خرج بدهید و شروع به شناسایی چیز هایی کنید که می خواهید. بعد اهدافی را برای خودتان مشخص کنید.
وقتی که این کار را انجام دادید، می توانید به رئیس یا همکارتان واضح و با اعتماد به نفس بگویید دقیقا چه چیزی برای رسیدن به این اهداف نیاز دارید. روی حرف تان بمانید. حتی اگر آنچه می خواهید در حال حاضر امکان پذیر نیست، مودبانه بپرسید آیا می توانید در شش ماه آینده دوباره درخواست تان را مطرح کنید.
سعی کنید درخواست تان را طوری مطرح کنید که دیگران را در تنگنا قرار ندهید. یادتان باشد که شما می خواهید دیگران به شما کمک کنند و درخواست کردن به روشی بیش از حد تهاجمی یا تحمیلی احتمالا آن ها را از انجام این کار منصرف می کند و حتی ممکن است به رابطه شما آسیب برساند.
۳- بپذیرید که نمی توانید رفتار دیگران را کنترل کنید
این اشتباه را نکنید که همه باید رفتار قاطعانه شما را بپذیرند. پس اگر آن ها نسبت به شما عصبانی شوند، سعی کنید از واکنش مشابه به آن ها خودداری کنید.
یادتان باشد که شما فقط می توانید خود و رفتارتان را کنترل کنید، پس تمام تلاش تان را بکنید تا در صورت متشنج شدن اوضاع آرام بمانید. تا زمانی که شما محترمانه رفتار می کنید و نیاز های دیگران را زیر پا نمی گذارید، پس حق دارید آنچه که می خواهید را به زبان بیاورید یا انجام بدهید.
۴- منظورتان را درست بیان کنید
مهم است آنچه که در ذهن تان می گذرد را حتی زمانی که با شما مقابله می شود، به زبان بیاورید. اما باید این کار را درست انجام بدهید.
برای دفاع از خودتان و مقابله با افرادی که حقوق تان را زیر پا می گذارند، نترسید. حتی حق دارید عصبانی شوید! اما یادتان باشد که احساسات تان را کنترل کنید و همیشه مودب باشید.
۵- انتقاد و تعریف را بپذیرید
بازخورد مثبت و منفی را با مهربانی و فروتنی بپذیرید.
اگر با انتقادی که به شما وارد می شود موافق نیستید، باید خودتان را برای پاسخ دادن آماده کنید البته بدون این که حالت تدافعی بگیرید یا عصبانی شوید.
۶- ” نه ” گفتن را یاد بگیرید
“نه” گفتن سخت است، به خصوص زمانی که به انجام آن عادت ندارید، اما اگر می خواهید قاطع تر باشید، لازم است.
شناخت محدودیت های تان و میزان کاری که می توانید انجام دهید به شما کمک می کند تا وظایف تان را به طور مؤثرتری مدیریت کنید و هر زمینه ای از شغل تان که باعث می شود احساس کنید از شما سوء استفاده می شود را مشخص نمایید .
یادتان باشد که نمی توانید همه کار ها را شما انجام بدهید یا همه را راضی کنید، بنابراین مهم است که در مواقع لزوم با گفتن ” نه ” زمان و حجم کاریتان را در تعادل نگه دارید. وقتی مجبورید “نه” بگویید، سعی کنید یک راه حل برد – برد پیدا کنید که نه سیخ بسوزد و نه کباب!
۷- روند پیشرفت تان را بررسی کنید
هر بار که میزان جرات و قاطعیت تان را امتحان کردید، چند دقیقه بعد از آن از خودتان بپرسید: “چه طور توانستم با آن کنار بیایم؟”، “چه کاری را خوب انجام دادم؟”، “دفعه بعد چه کار متفاوتی بهتر است انجام بدهم؟” این کار به شما کمک می کند تا زمینه هایی که در آن قوی تر هستید را شناسایی کنید.
اگر شکستی را تجربه کردید، اجازه ندهید که شما را از پای در بیاورد. در عوض سعی کنید از آن درس بگیرید. خیلی مهم است که موفقیت های تان را بشناسید و به شکست های تان هم توجه کنید.
تکنیک های برقراری ارتباط قاطعانه
علاوه بر راهکار های فوق، تکنیک های ارتباطی ساده اما مؤثری وجود دارند که می توانید از آن ها برای قاطعیت بیشتر استفاده کنید. این تکنیک ها عبارتند از:
استفاده از جملاتی که ” من ” دارند
از ” من میخواهم “، ” من نیاز دارم ” یا ” من احساس می کنم ” برای انتقال خواسته های اساسی و بیان قاطعانه نظرتان استفاده کنید. به طور مثال “من به شدت احساس می کنم که باید شخص ثالثی را برای میانجی گری این اختلاف بیاوریم.” می تواند جمله مناسبی باشد.
همزاد پنداری کنید
همیشه سعی کنید تشخیص بدهید و بفهمید طرف مقابل چطور به وضعیت نگاه می کند. سپس بعد از در نظر گرفتن دیدگاهش، آنچه که از او می خواهید را بیان کنید.
قاطعانه تر برخورد کنید
اگر اولین تلاش شما برای اثبات خودتان ناموفق بوده است، ممکن است لازم باشد روی مسئله بیشتر پافشاری کنید؛ یعنی با شخصی که از او درخواست کمک می کنید قاطعانه تر (البته مودب و محترمانه) رفتار کنید، و بهتر است در پایان به او بگویید که اگر باز هم راضی نشوید چه کاری انجام خواهید داد.
با این حال، یادتان باشد گاهی ممکن است با وجود هشدار هایی که در مورد عواقب انجام نشدن کار ها به فرد می دهید، در نهایت به آنچه می خواهید نرسید. در این صورت، بهتر است با برگزاری یک جلسه رسمی، اقدامات بیشتری برای صحبت در مورد مشکل انجام بدهید یا نگرانی های تان را به کارمندان یا رئیس تان نشان بدهید.
زمان بیشتری بخواهید
گاهی اوقات، بهتر است بلافاصله چیزی نگویید. ممکن است بیش از حد احساساتی شده باشید یا ممکن است ندانید که چه چیزی می خواهید. اگر این طور است، صادق باشید و به آن شخص بگویید که برای آرام کردن ذهن تان به چند دقیقه زمان نیاز دارید.
افعال تان را تغییر بدهید
سعی کنید در هنگام برقراری ارتباط از افعالی استفاده کنید که واضح ترند و تاکید بیشتری دارند. این به شما کمک می کند تا منظورتان را واضح برسانید و از در لفافه حرف زدن اجتناب کنید تا دیگران در مورد آنچه شما از آن ها می خواهید گیج نشوند.
برای این کار از افعالی مثل ” خواهم کرد ” به جای “احتمالا” یا “ممکن است”، ” می خواهم ” به جای “نیاز دارم” یا “انتخاب می کنم / می پسندم” به جای “ترجیح می دهم” استفاده کنید.
به طور مثال:
- “من هفته آینده به تعطیلات خواهم رفت، بنابراین به کسی نیاز دارم که کار هایم را انجام بدهد.”
- “من می خواهم در این دوره آموزشی شرکت کنم زیرا معتقدم که به من کمک می کند تا در حرفه ام پیشرفت کنم.”
- “من این گزینه را انتخاب میکنم زیرا فکر می کنم که موفق تر از سایر گزینه های روی میز خواهد بود.”
تکرار مکررات کنید
پیامی که می خواهید منتقل کنید را از قبل آماده نمایید.
مثلا اگر نمی توانید کار دیگری انجام بدهید، رک و مستقیما بگویید: “در حال حاضر نمی توانم پروژه دیگری را انجام بدهم.” اگر طرف مقابل متوجه منظورتان نشد، جمله تان را با همان لحن تکرار کنید و تسلیم نشوید. در نهایت آن ها متوجه خواهند شد که شما واقعا چه می گویید.
نکته: در انجام تکنیک قبل مراقب باشید. اگر از آن برای محافظت از خودتان در شرایطی که دیگران می خواهند از شما بهره برداری کنند، استفاده کنید خوب است. اما اگر از آن برای زور گفتن به فردی برای انجام کاری که خلاف میلش است، استفاده کنید، ممکن است سوء استفاده گر و دغلکار به نظر برسید.
پیش نویس
معمولا سخت است بفهمید که احساسات تان را چطور در مواقعی که باید ابراز وجود کنید؛ به طور واضح و با اعتماد به نفس به دیگران منتقل کنید. تکنیک پیش نویس می تواند کمک تان کند. این شیوه به شما امکان می دهد آنچه که می خواهید بگویید را با استفاده از این رویکرد چهار وجهی از قبل آماده کنید:
- رویداد. دقیقا به طرف مقابل بگویید که موقعیت یا مشکل از نظر شما چگونه است.
“جین، هزینه های تولید این ماه ۲۳ درصد بالاتر از میانگین است. شما اصلا من را از این موضوع مطلع نکردی و من کاملا از این خبر شگفت زده شدم.”
- احساسات تان. احساستان را در مورد موقعیت توصیف و حس و حال تان را به وضوح بیان کنید.
“این من را نا امید می کند، و باعث می شود تا احساس کنم که شما اهمیت کنترل های مالی در شرکت را درک نمی کنید یا به آن اهمیت نمی دهید.”
- خواسته های تان. دقیقا به طرف مقابل بگویید چه چیزی از او می خواهید تا مجبور نشود حدس بزند.
“من می خواهم شما با من صادق باشید، و زمانی که افزایش قابل توجه هزینه در هر چیزی اتفاق افتاد، به من اطلاع بدهید.”
- پیامد. در صورت برآورده شدن موفقیت آمیز خواسته های تان، تأثیر مثبتی که درخواست شما برای طرف مقابل یا شرکت خواهد داشت را برایش توضیح بدهید.
” اگر این کار را انجام بدهید، ما به اهدافمان نزدیک تر خواهیم شد و ممکن است پاداش پایان سال بهتری دریافت کنیم. ”
نکات کلیدی تکمیلی
قاطعیت به معنای ایجاد تعادل بین رفتار انفعالی ( که به اندازه کافی قاطعانه نیست ) و پرخاشگری (رفتار عصبانی یا جدی ) است. این بدان معناست که حس قوی نسبت به خود و ارزش تان داشته باشید و بپذیرید که شایسته رسیدن به آنچه می خواهید، هستید. و از طرفی هم به معنای دفاع از خود حتی در سخت ترین شرایط است.
قاطع بودن به معنای تسلط بر دیگران یا نادیده گرفتن شان برای رسیدن به آنچه می خواهید نیست. هر اقدامی که به نفع خودتان و بدون در نظر گرفتن حقوق، احساسات ، خواسته ها یا نیازهای دیگران باشد، پرخاشگری است.
شما می توانید با شناسایی نیاز ها و خواسته های تان، بیان آن ها به شیوه ای مثبت و همینطور مهارت “نه” گفتن در مواقع ضروری را یاد بگیرید تا بتوانید به مرور قاطعانه تر برخورد کنید. همچنین می توانید از تکنیک های ارتباطی قاطعانه استفاده کنید تا به شما کمک کند که افکار و احساسات تان را به طور مستقیم بیان کنید.
احتمالا این اتفاق یک شبِ نخواهد افتاد، اما با تمرین منظم این تکنیک ها، به آرامی اعتماد به نفس و خود باوری که برای قاطعیت نیاز دارید را در خودتان ایجاد می کنید. همچنین احتمالا متوجه خواهید شد که تاثیر حرفهای تان بیشتر است و محترمانه تر با شما برخورد می شود.
به طور کلی برای قاطع بودن در مقابل دیگران باید:
۱. تلاش کنید اعتماد به نفس خود را بالا ببرید، با دیگران ارتباط چشمی برقرار کنید و از زبان بدن به خوبی استفاده کنید.
۲. به روشنی و باصداقت برای فرد مقابل خود از نیازها، احساسات و باورهای خود بگویید.
۳. تلاش کنید که شنونده خوبی باشید و دیدگاههای افراد دیگر را در نظر بگیرید و به آنها احترام بگذارید.
۴. اگر مخالف نظر دیگران هستید، به آنها حمله نکنید و درگیری درست نکنید. به جای دعوا، سعی کنید راه حل هایی که به ذهنتان میرسد را پیشنهاد دهید. اگر در شرایطی قرار گرفتید که به نظرتان امکان هیچگونه مصالحهای نبود، خود را برای خارج شدن از آن موقعیت آماده کنید.
۵. کنترل احساسات خود را در موقعیت های مختلف در دست داشته باشید. افراد قاطع معمولا در موقعیت های گوناگون میتوانند احساسات خود را، حتی در حالتی که اشتباهی مرتکب شده اند، کنترل کنند.
۶. بعضی مواقع تصمیم های سریع بگیرید. مثلا اگر میخواهید با دوستتان سریال ببینید و او از شما میپرسد که “چه سریالی ببینیم؟” اولین چیزی که به ذهنتان میرسد را بگویید، بدون آنکه بخواهید از احساس و عکسالعمل دوستتان نسبت به انتخاب شما نگران باشید یا به این فکر کنید آیا از دیدن آن سریال کاملا مطمئنید یا نه.
۷. اشتباهات خود را بپذیرید و برای آن عذرخواهی کنید، اما از معذرتخواهی برای اشتباهی که نکردهاید خودداری کنید.
۸. از دیگران به خاطر کارهایی که برای شما انجام دادهاند، تشکر کنید و تحسین و قدردانی خود را نسبت به آنها نشان دهید.
۹. هنگام “نه” گفتن به دیگران احساس راحتی داشته باشید. اگر کسی از شما درخواستی دارد که نامعقول است یا شما مایل به انجام آن نیستید، صراحتا به او نه بگویبد. حتی اگر نه گفتن موجب احساس ناامنی در شما شود سعی کنید با این احساس کنار بیایید.
چگونه در محل کار خود بیشتر قاطع باشید.
۱. هنگام گوشزد کردن چیزی، فعل جمله را درباره خودتان به کار ببرید. مثلا به جای اینکه بگویید “تو نباید فلان کار را بکنی” بگویید “من بهتر کار میکنم وقتی که فلان کار را انجام نمیدهم.”
۲. خواسته های خود را بدون عذرخواهی و دلیل آوردن بیان کنید و هنگامی که نیازهای خود را مطرح میکنید از بیان کردن بهانههای مختلف پرهیز کنید. مثلا وقتی میخواهید درخواست مرخصی کنید، بهانه و دلایل مختلف نیاورید که مثلا درگیر امور یا مسائل خانوادگی هستید، یا سردرد دارید، بلکه محکم و مودبانه درخواست مرخصی کنید و بگویید پس از بازگشت از مرخصی برای انجام کار به بهترین نحو آماده خواهید بود.
۳. پای نیازها و خواستههای خود که بیان کردهاید، بایستید. مثلا اگر رییس از هفته گذشته به شما اجازه یک روز مرخصی در هفته جاری را داده است و یک روز قبل از مرخصی از شما میخواهد که مرخصی را لغو کنید و سرکار حاضر باشید، محکم و مودبانه درخواست او رد کنید.
۴. فقط زمانی قاطع باشید که نیاز دارید. اگر شما در هر موقعیت بیاهمیتی از خود قاطعیت نشان دهید، در موقعیتی که واقعا برای شما مهم باشد، قاطعیت شما چندان تاثیرگذار نخواهد بود.
نظرات