چاپ کد خبر: 76794
13 اسفند 1400

لحظه شهادت ” رسول ” بهترین تک تیرانداز معاصر جهان +ویدئو

چهار تیربار عراقی وحشیانه روی تپه کار می‌کنند، رسول همانطور که از خستگی روی دو پا نشسته «وجعلنا» و «و ما رمیت اذ رمیت» می‌خواند و شروع به تیراندازی می‌کند؛ یک نفره با تیرهایش گردان عراقی را متلاشی و منطقه را از دشمن خالی می‌کند و بعثی‌ها پشت بی‌سیم فریاد می‌زنند: «فرار کنید؛ تک‌تیرانداز دارند!»

عبدالرسول زرین 1
سال ۱۳۲۰ در اطراف گچساران به دنیا می‌آید و در کودکی پدر و مادرش را از دست می‌دهد تا برای ادامه زندگی به دایی‌اش پناه ببرد و فراز و نشیب سرنوشت او را در ۱۳ سالگی به شهرضای اصفهان می‌کشاند و این چند جمله، داستان آغاز زندگی پرماجرای «صیاد خمینی» است.

نتوانست ظلم خان‌ها را تحمل کند، مهاجرت کرد
عبدالرسولِ نوجوان، ۱۳ سال بیشتر نداشت که نتوانست دیگر حق‌خوری‌ خان‌های محل زندگی‌اش را تحمل کند و دل به دریای «أَلَم تَکُن أَرضُ اللهِ وَاسِعَهً فَتُهَاجِرُوا فِیهَا» زد و زندگی جدیدش را در اصفهان آغاز کرد.

قد می‌کشد و تلاش می‌کند و در جوانی در محله مسجد باباعلی عسگر شیخ‌صدوق اصفهان، در کنار مسجد، مغازه چینی‌فروشی و لباس‌فروشی باز می‌کند تا روی پای خودش بایستد.

اینجا بود که کم کم احساس کرد همراهی برای ادامه مسیر زندگی‌اش می‌خواهد و همسر صبورش‌ را از شهرضا به اصفهان می‌آورد تا در همان محله شیخ صدوق زندگی‌شان را آغاز کنند.

او که در سن کم و با اینکه نوجوانی بیش نبود هم نتواسته بود ظلم خان‌های محل‌شان را تحمل کند و به اجبار مهاجرت کرده بود، حالا در روزهای پرخفقان و سیاه رژیم شاهنشاهی هم نتوانست بی‌تفاوت باشد و مغازه‌ نقلی‌اش شد پایگاه نگهداری اعلامیه‌های بچه‌ها.

عبدالرسول زرین 2

در همین روزهای مبارزه و منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی بود که دوستی‌ ابدی‌اش با «حسین» عمیق‌تر شد، همان دوستی که بعدها شد فرمانده لشکر ۱۴ امام‌حسین.

انقلاب پیروز می‌شود و خانم بچه‌ها خوشحال می‌شوند که بابا به آرزو و هدفش رسید و آرام گرفت، حالا دیگر برای همیشه کنارمان می‌ماند، اما چنین انتظاری از پدری که هیچوقت در التهابات جامعه‌اش آرام نبوده بعید به نظر می‌رسد.

چندماه بعد تحرکات در غرب شروع می‌شود و عبدالرسول شجاع که در این زمان در اصفهان پاسدار بود، به غرب کشور می‌رود و به همراه همرزمانش مقابل تهاجم ضد انقلاب می‌ایستد.

عبدالرسول زرین 3

بعد از آن هم سراسیمه به جبهه جنوب می‌رود و در کنار سردار شهید «حاج حسین خرازی» و سردار «رحیم صفوی» به نبرد می‌پردازد تا اوج داستان زندگی عبدالرسول زرین اینجا رقم بخورد.

صدام برای شکارش تیم ۲۰ نفره تک‌تیرانداز بین‌المللی اجیر کرد

او به همرزمانش می‌گفت که حتی یک تیر شما به خطا برود و به هدف نخورد، اسراف است و گناه کرده‌اید و بر پایه همین حساسیت و عقیده بود که با تیراندازی‌های دقیق و حساب‌شده‌اش بعثی‌ها به او لقب صیاد خمینی دادند و صدام برای شکارش یک تیم ۲۰ نفره تک تیرانداز بین‌المللی را اجیر کرد که حتی تک تیرانداز‌های امریکایی هم جزو آن‌ها بودند اما هر بار با تلفات سنگین بر می‌گشتند.

عبدالرسول زرین 4

۲ هزار شلیک موفقش را دفترچه ثبت کرد

سردار سیداحمد موسوی فرمانده اطلاعات عملیات و گردان غواصان یونس لشکر امام حسین(ع) در دوران مقدس در خاطره‌ای از شهید زرین می‌گوید: «چند ماه قبل از شهادتش و قبل از عملیات والفجر ۴ از او پرسیدم، تعداد شلیک‌های موفق شما تا کنون چقدر بوده است و تا حالا چند نفر از دشمنان ما را به هلاکت رسانده‌ای؟ اول نمی‌خواست بگوید ولی وقتی اصرار کردم (حدود ۶ تا ۷ ماه قبل از عروجش بود) ایشان گفت که تا الان بالای ۲ هزار نفر در ذهنم هست و در دفترچه‌ام ثبت کرده‌ام، که این تعداد قطعاً در چند ماه بعد و در عملیات‌های بعدی و بین عملیات‌ها در سنگرهای کمین و تا لحظه شهادت ایشان بیشتر هم شده بود».

بله درست شنیدیم، او دفترچه‌ای داشت و دقت و حساسیت صیاد خمینی آنچنان بالا بود که هر بار شلیک موفقی که داشت را در دفترچه خود ثبت می‌کرد و دفترچه‌ پر شده بود از نام نیروهای موثر جبهه دشمن تا این عملکرد لرزه بیندازد بر تن بعثی‌های متجاوز.

عبدالرسول زرین 5

شهید خرازی: بعد از خدا و چهارده معصوم چشمم به دست «زرین» است

سردار مرتضی قربانی فرمانده لشکر ۲۵ کربلا در دوران دفاع مقدس تعریف می‌کند که شهید زرین یک نیروی نابغه عملیاتی محسوب می‌شد و حاج حسین خرازی خیلی به او اعتماد داشت، بازوی عملیاتی حاج حسین بود و من ۲ بار از زبان شهید خرازی شنیدم که می‌گفت من صبح عملیات، بعد از خدا و کمک چهارده معصوم(ع) چشمم به دست «زرین» است.

این رشادت‌ها و ابهتی که در میان بعثی‌ها داشت وقتی کنار خاکی بودن و تواضعش مقابل همرزمان قرار می‌گرفت همان «أَشِدّاءُ عَلَى الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم» را یادآور می‌شد تا رهروی شایسته‌ای باشد برای پیام‌آورش محمد(ص).

علی‌اصغر، یادگار عبدالرسول که زمان شهادت پدر ۸ سال بیشتر نداشت و حالا دندانپزشک ماهری در اصفهان شده راجع به مهارت تیراندازی پدر تعریف می‌کند: «این مهارت و توانایی یک‌شبه حاصل نشده بود، پدر از سال‌ها قبل یک تفنگ ساچمه‌ای داشته و تأکید می‌کرده که باید بنا بر سفارش پیامبر(ص) تیراندازی یاد بگیریم، دوستان و اقوام می‌گویند خودش هر خالی را می‌توانست بزند. دو ریالی را می‌انداخت بالا و به‌راحتی در هوا می‌زد. علاوه بر استعداد ذاتی در تیراندازی و تمرین زیاد، کوهنورد حاذقی هم بود و همیشه دوست داشته از این هنرش درجهت خدمت به مردم استفاده کند.»

فرار کنید، تک‌تیرانداز دارند!

پسر تعریف می‌کند؛ چهار تیربار عراقی وحشیانه روی تپه کار می‌کنند، می‌داند که هر تیربار می‌تواند یک گردان را نابود کند، همانطور که از خستگی روی دو پا نشسته «وجعلنا» و «و ما رمیت اذ رمیت» می‌خواند و شروع به تیراندازی می‌کند؛ یک نفره با تیرهایش گردان عراقی را متلاشی و منطقه را از دشمن خالی می‌کند و بعثی‌ها پشت بی‌سیم فریاد می‌زنند: فرار کنید؛ تک‌تیرانداز دارند!

عبدالرسول زرین 6

همه ما تصویر یک رزمنده خندان با گوشی که گلوله قسمتی از آن را بریده و خونش به روی گردنش راه افتاده را دیدیم و کمتر کسی تا پیش از اکران فیلم فیلم «تک‌تیرانداز» و رسانه‌ای شدن رشادت‌های شهید عبدالرسول زرین می‌دانست که آن رزمنده چه کسی است.

ماجرای عکس معروف شهید زرین از زبان شهید خرازی

همان تصویری که علمدار خمینی، شهید خرازی راجع به آن تعریف می‌کند: «بعد از عملیات طریق‌القدس نزدیک ایشان بودم. با روحیه و شادابی بالایی کارش را انجام می‌داد و داشت به سمت عراقی‌ها تیر می‌زد و من می‌دیدم که چگونه تک‌تیراندازهای عراقی را هدف می‌گرفت. به من گفت «حسین ببین چگونه دارند فرار می‌کنند و چگونه ذلیلانه زمین می‌خورند». و من خودم چند صحنه از مبارزات ایشان را شاهدش بودم. تا اینکه جایی که ایشان جنگ می‌کرد عراقی‌ها کشف کردند و یک تیری از جانب تک‌تیرانداز آنها رها شد و من کنار ایشان ایستاده بودم که خدا خیلی به ما رحم کرد و خدا خیلی به ما لطف کرد که همان لحظه ایشان را برای ما نگه داشت. یک تیر آمد و از بغل گوش ایشان رد شد و لاله گوش راست ایشان را سوراخ کرد ولی ایشان اصلاً خم به ابرو نیاورد و اصابت گلوله دشمن را با لبخند زیبایی پاسخ داد. گروهی از فیلم‌برداران هم آنجا بودند که بلافاصله فیلم و عکس ایشان را گرفتند و یک عکسی از او در آن لحظه به یادگار هست که این خود گواه صادقی است از تلاش و مبارزات و حماسه‌های ایشان.»

تصویر رزمنده خندان با گوش بریده، دیپلم افتخار از یوگسلاوی گرفت

هراتی عکاسی است که آن صحنه را ثبت کرد و به خاطر همین عکس هم از یوگسلاوی دیپلم افتخار گرفت و درباره این اتفاق می‌گوید «وقتی تیر شلیک شد، شهید زرین بدون هیچ اخم و اضطرابی برگشت و خنده‌ای کرد، دیدم چقدر این خنده در کنار خونی که از گوشش می‌رود، زیباست و سریع از او عکس گرفتم.»

عبدالرسول زرین 7

دفاع مقدس ما این صحنه‌ها را کم نداشته و شاید غفلت ما نسل‌های جدید است که رشادت‌های این رزمندگان را نه تنها بازگو نمی‌کنیم و بلکه خودمان هم از بسیاری‌شان بی‌اطلاعیم.

شکارچی خمینی را زدیم!

زرین ۴۲ ساله‌ی پر افتخار در منطقه طلائیه و عملیات خیبر پس از آن که خط را از عراقی‌ها پاک کرد و ضربه‌های سنگینی به دشمن وارد کرد توسط بعثی‌ها محاصره شد و با شلیک‌های سنگین و پی در پی خمپاره به سنگرش جام شهادت را نوشید تا ۱۱ اسفند سال ۶۲ آن روزی باشد که بعثی‌ها فریاد برآورند: شکارچی خمینی را زدیم!

عبدالرسول زرین 8

بهترین اسنایپر جهان کیست؟

کدام یک از ما می‌دانستیم که این گردان تک نفره ۷۰۰ شلیک موفق داشت در صورتی که «کریس کایل» بهترین تک تیرانداز آمریکایی ۱۶۰ شلیک موفق داشته و به همین دلیل است که هنوز پس از سال‌ها در وب‌سایت‌ها و خبرگزاری‌های خارجی به عنوان یکی از بهترین اسنایپرهای جهان شناخته می‌شود؟

خاطرات از رشادت‌های زرین بسیار است…

لینک کمکی جهت مشاهده و دانلود

نظرات خود را برای ما ارسال کنید

بهزاد زارع یکشنبه , ۲ مهر ۱۴۰۲ - ۰:۱۲

خدا رحمتش کنه و با امام حسین محشور شود.
بی‌نظیر بوده و هست.
حیف که هشت سال دفاع مقدسزیک فردوسی رو کم داشت.

احمد یکشنبه , ۴ تیر ۱۴۰۲ - ۱۳:۰۲

درود بر اینچنین مردان شجاع و دلاور ایرانی که در دفاع از وطن جانانه نبردمیکردندوامروزه اگر ما در امنیت زندگی می کنیم نتیجه رشادت‌های این مردان شجاع و دلاور است که ازجان شیرین خود گذاشتن تا دشمن را از این خاک بیرون کنند.روحش شاد .

ایرجعلی محمدی چهارشنبه , ۱۲ مرداد ۱۴۰۱ - ۲۰:۲۸

بادرودبراینبزرگ مردتاریخ تک تیرانداز روزگاردرحقیقت (جهان) روحش شاد جایگاهش بهشت برین همسایش حسین شهادتش حسینی یادشگرامی باد (شهیدرسول زرین )

آخرین اخبار