ماجرای قتل فجیع برادر در درگیری خانوادگی در استان فارس

در پرونده یک قتل مردی بعد از اینکه برادرش را کشت، ادعا کرد در دفاع از همسر خودش مرتکب این جنایت شد. شرق: مردی چندی قبل پیکر غرق در خون جوانی را به بیمارستان رساند و خودش فرار کرد. پزشکان بعد از معاینه جوان زخمی فهمیدند او از ناحیه گردن هدف ضربه چاقو قرار گرفته است. […]

قتل خانوادگی

در پرونده یک قتل مردی بعد از اینکه برادرش را کشت، ادعا کرد در دفاع از همسر خودش مرتکب این جنایت شد.

شرق: مردی چندی قبل پیکر غرق در خون جوانی را به بیمارستان رساند و خودش فرار کرد. پزشکان بعد از معاینه جوان زخمی فهمیدند او از ناحیه گردن هدف ضربه چاقو قرار گرفته است. اقدامات درمانی برای نجات مجروح بلافاصله آغاز شد؛ اما تلاش‌ها بی‌نتیجه ماند. پس از مرگ این فرد پلیس در جریان واقعه قرار گرفت و کارآگاهان جنایی استان فارس وارد عمل شدند. آن‌ها در بررسی‌های ابتدایی فهمیدند مقتول حسن نام داشت. مسئولان بیمارستان توضیح دادند فردی که حسن را به آنجا رساند، هیچ مشخصاتی از خودش ارائه نداد و در فرصتی مناسب از شلوغی استفاده و فرار کرد.

کارآگاهان بعد از انتقال جسد به پزشکی قانونی محل سکونت حسن را شناسایی کردند و به آنجا رفتند. آن‌ها پی بردند قتل در آن محل رخ داده است. یکی از همسایه‌ها وقتی از مرگ حسن مطلع شد، گفت: من امروز -‌روز حادثه- صدای حسن و برادرش را شنیدم که با هم مشاجره می‌کردند، اما دخالت نکردم.

این‌گونه بود که برادر حسن به نام حامد تحت تعقیب قرار گرفت. این مرد از زمان کشته‌شدن برادرش فراری بود تا اینکه با مأموران تماس گرفت و سپس خودش را به پلیس تسلیم کرد.

حامد وقتی پشت میز بازجویی نشست، به قتل برادرش اقرار کرد و گفت در حمایت از همسرش مرتکب این جنایت شد. او گفت: همسر حسن پشت‌سر زن من حرف می‌زد و من از این موضوع ناراحت بودم. از طرفی فکر می‌کردم برادرم در جریان این موضوع قرار دارد و جلوی زنش را نمی‌گیرد. سر این موضوع چند بار با هم مشاجره کردیم و کار به درگیری کشید که البته فامیل وساطت کردند تا اینکه روز حادثه به خانه برادرم رفتم. از دست او بسیار عصبانی بودم و نمی‌توانستم درست تصمیم بگیرم. در خانه او باز هم سر همان موضوع قدیمی با هم مشاجره کردیم. حسن به آشپزخانه رفت و من هم دنبالش رفتم. در یک لحظه از شدت خشم کنترل خودم را از دست دادم و با چاقویی که همراه داشتم، ضربه‌ای به برادرم زدم. او ناگهان غرق در خون شد. همان موقع به‌شدت ترسیدم و از کاری که کرده بودم، پشیمان شدم؛ به‌همین‌دلیل حسن را به بیمارستان رساندم تا جانش را نجات بدهم. از طرفی، چون می‌ترسیدم خودم گرفتار شوم، فرار کردم تا اینکه فهمیدم برادرم فوت شده و پلیس در تعقیب من است. در‌نهایت خودم را تسلیم کردم.

پرونده این متهم بعد از طی مراحل مقدماتی به صدور کیفرخواست منجر شد و او به‌زودی پای میز محاکمه می‌رود تا جزئیات قتل را در برابر قضات شرح بدهد.

مطالب مرتبط

جزییات پرونده پُستچی چاق که به ۴۰ زن با آدرس های یکسان تجاوز کرد

جزئیات قتل ۳ زن سالخورده توسط ماموران قلابی آب و برق

قتل فجیع زن جوان توسط شوهر سابق در مرودشت

نظرات