سخت ترین کار اینست ،که در برابر مردمی که به شدّت در تنگنایِ معیشت قرار دارند و به نان شب محتاجند ، از برنامه ها و روش ها سخن به میان آوریم!
چه ، این کار، آنها را به یاد تجربه های تلخ و ناکارآمدی می اندازد ،که اندکی را در حافظه ضعیفِ تاریخی شان حکّ نموده و بیاد دارند.
ما همچنان آگاهانه امّا بی نتیجه بر بیانِ برنامههایمان پای می فشاریم !(و این بی فایده است).
برنامه هایِ بلند بالا واغلب کپی برداری شده در باره:
محیط زیست، اقتصاد، فرهنگ،سیاست، حقوق فردی و جمعی و عدالت اجتماعی که از زبان خیلی ها در کتاب ها بیان میشوند و آسایش و رفاه را برای مردم نوید می دهند!
پرسش این است، از برنامههای پیشنهادی کدام یک در گذرِ این سال ها درست و بجا اجرا شده اند؟
خواندن و شنیدن بسیاری از این برنامهها از حوصله ی کمِ این روزهای مردمِ درمانده و بشدّت عصبی خارج است!
بدتر از آن دیدن و شنیدن کلمه ” برنامه “ درست چند ماه قبل از انتخابات است. زیرا شهروندان همه جا بی خبر وقتی می بینند و می شنوند،آن همه سال هیچ خبری نبوده ،
و بعد به یکباره و در عرضِ چند ماه سیلِ شتابانی از برنامهها از سوی کسانی که نه برنامه خوانده اند و نه با برنامه و برنامه ریزی و… آشنایند ! به سویشان سرازیر میشود ؛ احساس میکنند، موردِ اهانت قرار گرفته! و به فهم و درکشان بی حرمتی آشکار روا گردیده!
و تازه ! تمام این حرفها یک طرف، داغِ آنان که در چشم بهمزدنی بر خرِ مراد سوارشده و همچنان دوست دارند ، بر گُرده مردم سواری بکشند، یک طرف!
“دست چین ” های “شعار محور” و “بله قربان گو” و “فرصت طلبی” که جز به منافع ،ومصالح خود، نزدیکان ، “یاران گرمابه و گلستان “و حامیان خط و ربط به اصطلاح سیاسی شان فکر نکرده و نخواهند کرد!
از طرفی مگر غیر از این است ،که سرفصل های بهترین برنامه های توسعه را میتوان ،ظرفِ چند ساعت جستجو در صفحات علمی از اینترنت دریافت نمود؟
بله ! این فصلِ داغِ برنامه بازی و برنامه سازی و برنامه ریزی را خود مردم سال ها تجربه کرده و درست از همان پایان زمانِ رای گیری، آثار عملی اش را شاهد بوده اند!
ما دائمأ روی بیان برنامههایمان پافشاری کرده ایم و این بیفایده است. زیرا مهمتر از آن پاسخ دادن به چند سئوال است، که همه گاه در جان و ذهنِ مردم جریان دارد و هنوز پاسخی درست ودرخور دریافت نکرده اند. از جمله اینکه:
چگونه می توان، این همه برنامه های رنگارنگ و نشدنی را عملی نمود ؟
چند تا از این “منتخبان” به وظیفه قانونی شان عمل کرده و به سوگندی که در جایگاهِ امانت دار مردم یاد کرده همچنان وفادار مانده و از حقوق ملّت، نه در شعار ،که در عمل دفاع نموده و هزینه اش را هم پرداخته اند؟
چگونه میتوان، آلتِ دستِ قدرتمندانِ پیدا وپنهان و در سایه نبود؟
چگونه می توان، فردا پای قولی که امروز داده میشود، ایستاد و به وعده های داغ روزهایِ انتخاباتی جامه عمل پوشاند؟
خُب، راستش را بخواهید، اگر به وقتِ جواب ،من به تو نگاه کنم ! تو به آن یکی ! و او به آن دیگری !
نه ! آن وقت باز هم نمی شود، برنامه ها را پیش برد. اینطور ی “در بر همان پاشنه چرخیده” ، “آش همان آش” خواهد بود و “کاسه همان کاسه”!
و حقوق ملّت به سبک و سیاق گذشته در حاشیه و شهروندان باز هم پشیمان !
نظرات