محمد نمازی فکرش را نمیکرد با خانهاش در شیراز اینچنین کنند !
«محمد نمازی» زاده ۱۲۷۵ خورشیدی در شیراز - درگذشته فروردین ۱۳۵۱ خورشیدی در شیراز، از متمولین و ثروتمندان ایرانی بود که جزو خیّرین و نیکوکاران روزگار بهشمار میآمد و منشأ پدید آمدن آثار خیریه و ابنیهٔ عام المنفعهٔ بسیاری، به ویژه در زادگاه خود، شهر شیراز گردید، که از آن جمله بیمارستان نمازی شیراز، بسیار مشهور است. خانه او در محوطه و باغ مینو مربوط به دوره پهلوی است و در شیراز، ضلع غربی خیابان خیام واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۱ شهریور ۱۳۸۲ با شمارهٔ ثبت ۹۷۸۲ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

زهرا جعفری روزنامه نگار در یادداشتی برای گروه رسانهای اول فارس چنین نوشت:
در پهنه تاریخ کهن شهر شیراز، شهری که قرنها گواه تلاقی و گذر اندیشه، هنر و خدمت اجتماعی بوده ، باغ مینو جلوهای بیهمتا از ذوق، مهارت و مسئولیت انسانی است.
این باغ، فراتر از مجموعهای از درختان و بناها، نمادی زنده از پیوند انسان با فرهنگ، طبیعت و تاریخ است.
باغ مینو که در شهریور ۱۳۸۲ به عنوان اثر ملی ایران به ثبت رسید، یادآور دورهای است که در آن هنر،مهندسی و نیکوکاری اجتماعی در کنار هم قرار گرفتند تا میراثی بسازند که حتی گذر زمان نیز نتواند عظمت و شکوه آن را کمرنگ کند.
این باغ ، مانند نگینی در دل شیراز، روایتگر تلاش انسانهایی است که با تعهد، ذوق و نیکاندیشی، نام خود را در تاریخ شهر حک کردهاند. اما امروز، همان باغ که باید سند هویت و وجدان فرهنگی ما باشد، در برابر بیمهری، سوداگری و فراموشی آسیبپذیر شده است.
پیشینه باغ مینو
باغ مینو ، ثمرهی همت و نیکسیرتی خاندان نمازی است؛ خانوادهای که نامشان با نیکوکاری، آبادانی و خدمت اجتماعی شیراز پیوند خورده است. بنیانگذاران این خانهباغ فاخر، فراتر از ساخت یک بنا، پیشگام خدمت به جامعه بودند؛ با تأسیس بیمارستان خیریه نمازی و اجرای نخستین شبکه لولهکشی شهری، تاریخ معاصر شیراز و ایران را دگرگون کرده و الگویی ماندگار از انسانیت و همت اجتماعی بنا نهادند.
معماری و ارزش هنری
طراحی باغ مینو توسط ابوالقاسم مهندسی انجام شد؛ معمار برجستهای که خطوط کلاسیک اروپایی را با باغسازی ایرانی در هم آمیخت.
مسیر ورود، فضاسازی دقیق و جایگاه کوشک مرکزی، همگی گواه تلفیق بینظیر هنر، ذوق و مهندسی هستند. باغ مینو حتی در مواجهه با سبکهای نوین، هویت و اصالت ایرانی خود را حفظ کرده و نمونهای زنده از معماری دوره گذار محسوب میشود.
تخریب امروز و هشدار به وجدان جمعی
اما امروز، باید برای خودمان مرثیه بخوانیم. چرا که سوداگری و طمع، ارزش و همه چیز ما شده است. برای دستیابی به پول وثروت پایمان را بر میراث خود میگذاریم: درخت میخشکانیم، آب را هدر میدهیم و باغهای تاریخی را نابود میکنیم، و سپس با همان پول به کشورهای دیگر میرویم تا زیباییای را ببینیم که خودمان در سرزمین خود نابود کردهایم.
بلی امروز، بخشی از ورودی اصلی باغ (کالسکهخانه) بدون مجوز و به صورت خودسرانه تخریب شد؛ تجاوزی آشکار به حافظه تاریخی و هویت جمعی. هرچند سرپرست معاونت فنی میراث فرهنگی استان فارس، صادق زارع، اعلام کرده که دستگاههای اجرایی وارد عمل شده و پرونده قضایی برای خاطیان تشکیل گردیده اما این کافی نیست. قانون باید با سختگیری و مجازات سنگین حافظ میراث ملی باشد تا درس عبرت شود.
خواست مردم شیراز روشن است: خاطیان باید سختترین مجازات قانونی را ببینند تا هیچ کس جرأت تعرض به میراث تاریخی و فرهنگی شهر را نداشته باشد.
باغ مینو فراتر از یک بنای تاریخی میراثی ملموس و نمونهای بینظیر از معماری و باغسازی دوره پهلوی و طراحی شهری شیراز است و میراث ناملموس ما با یاد و نام محمد نمازی، خیر و پیشگام خدمت اجتماعی، که ارزش فرهنگی باغ را دوچندان نموده است.
هر خشت و هر درخت این باغ، روایتگری است از دانش، ذوق و مسئولیت اجتماعی که در کنار هم معنا یافتهاند. لذا هرگونه آسیب وحرکت در مسیر تخریب و نابودی آن، تنها از میان بردن یک ساختمان یا درخت نیست؛ بلکه محو کردن بخشی از حافظه تاریخی و هویت جمعی ماست.
باغها؛ ستونهای هویت شهری
از سوی دیگر شیراز، شهری که از دیرباز با باغها و فضاهای سبز شناخته شده، امروز شاهد فرسایش هویت تاریخی خود است. نابودی باغها، بیمهری به تاریخ، فرهنگ و طبیعت است؛ آسیبی که بازگشت آن دشوار و شاید غیرممکن باشد.
باغ مینو، آزمونی برای وجدان فرهنگی و مسئولیت اجتماعی ماست. سکوت در برابر تخریب امروز، محو تدریجی اصالت فردا است. حفظ میراث تنها محافظت از گذشته نیست؛ پاسداری از آیندهای است که بدون ریشه، بیهویت و آسیبپذیر خواهد بود.
باغ مینو را میتوان بازسازی کرد، اما اعتماد به وجدان جمعی و پایبندی به ارزشها هرگز جایگزین نمیشود. هر کوتاهی، تنها ویرانی یک باغ نیست؛ نشانهای تلخ از فراموش شدن هویت تاریخی و فرهنگی ماست یادمان باشد؛هیچ سودایی نمیتواند جای میراث جاودان ما را بگیرد.
کلیک کنید و عضو واتساپ اول فارس شوید
شما درباره این مطلب چه نظری دارید؟














دراین دنیا وانفسا هیچ چیزی نمیماند جز نام نیک،بقول سعدی شیراز،سعدیا مردنکونام نمیرد هرگز
مرده آنست که نامش به نکویی نبرند،عمارت های فراوانی تخریب وبرج جای آنها راگرفت،
مایه تأسف اول مردم دوم مسولین این باغ رابعد از مدتی همان گروه خرید و فروش میکنند و برای خانواده نوه و نتیجه شأن تقسیم میکنند
بعدا میآییم و به خود میبالیم میگوییم شیراز پایتخت فرهنگی جهان و ایران
تأسف تأسف آقای استاندار
.. بر .. و.. کسانی که این باغ رو خراب کردن آدم نیک اندیشی چون خاندان نمازی رو با خراب کردن خانه آثارشان نمیتوان از بین برد چون در ذهن و قلب مردم جای گرفته اند این خاندان مهربان و خیر
بنظر میرسد برخی هویت ملی و تاریخی ما را نابود کنند… وگرنه چرا نباید چنین بنای ارزشمندی بازسازی و در اختیار انظار عمومی قرار گیرد… مثل باغ شاپوری و غیره…!؟
شیراز و استان فارس،،، حامی دزد و گدازاده و کلاهبردار.
اما مخالف انسان خیر، و صالح، پاک، تلاشگر
این چه باغی است که نه اجازه بازدید داده میشود نه فضاسازی لازم برای بازدید دارد ، گیرم مربوط به زمان ساسانیان باشد وقتی مالک خصوصی دارد و در نهایت با اجازه دادگاه هرگونه دخل و تصرفی بخواهد میتواند انجام دهد اگر میراث یا متولیان فرهنگی استان خیلی دلشان به حال آثار باستانی می سوزد پیش قدم شده با تامین اعتبار لازم آن را خریداری و در اختیار عموم قراردهند