مذاکره «تسلیم ایران» نیست

 روشن است که از منافع ملی هر کشور باید قوای حکومتی (اعم از کشوری و لشگری) و نیروهای جامعه مدنی هر ‌کشور دفاع کنند، و هیچ کشور ثالثی نمی‌آید از منافع ملی کشور ما دفاع کند. اصل مذکور یکی از اصول روشن حکمرانی «مستقل» کشورها است. باز روشن است دفاع از منافع ملی (و دفاع […]

1560693821 hamidreza jalaeepour

 روشن است که از منافع ملی هر کشور باید قوای حکومتی (اعم از کشوری و لشگری) و نیروهای جامعه مدنی هر ‌کشور دفاع کنند، و هیچ کشور ثالثی نمی‌آید از منافع ملی کشور ما دفاع کند. اصل مذکور یکی از اصول روشن حکمرانی «مستقل» کشورها است.

باز روشن است دفاع از منافع ملی (و دفاع از سرزمین) به شرایطی نیاز دارد، در اینجا فقط به دو شرط آن اشاره می‌کنم. اول این‌که تمام توان نظامی و بازدارندگی کشور باید در خدمت دیپلماسی کشور باشد نه بالعکس. اگر حاکمیت جواد ظریف را نمی‌پسندد قاسم سلیمانی را وزیر امور خارجه کند. شرط دوم اینکه دیپلماسی کشور از ارتباطات و مذاکره با همه کشورهای جهان باید بهره ببرد. در یک دیپلماسی سالم و نرمال هم روسیه، هم چین و هم آمریکا دنبال منافع خودشان هستند و حافظ منافع ملی ایران نیستند و دیپلمات های کشور ما باید قادر باشند با تمام کشورهای موثر جهان (چه کشورهایی که با ایران تضاد منافع دارند و چه کشورهایی که با ایران تضاد منافع ندارند) ارتباط و مذاکره داشته باشند و بدین‌سان منافع ملی ایران را دنبال کنند. آمریکا ستیزی اثر مثبت دیپلماسی سالم و نرمال ایران را کم می‌کند و متاسفانه کشور ایران به کارت بازی روسیه، چین و حتی اروپا تبدیل می‌شود.

حتی در زمان جنگ ایران و عراق تسخیر بلند مدت سفارت آمریکا (نه دو سه روز که بیش از چهارصد روز) و خصیصه «آمریکا ستیزی» دیپلماسی نرمال ایران را ناکارامد کرد و ایران فرصت‌های سیاسی مناسبی را برای تامین بهتر منافع و مصالح ملی‌اش از دست داد (مثل فرصت پس از آزادسازی خرمشهر، یا فرصت سال ۶۶ قبل از سقوط فاو). به طور کلی چهل سال آمریکا ‌ستیزی در سیاست خارجی لزوما به توسعه‌درون‌زا و استقلال همه جانبه ایران کمک نکرده است. زیرا: میانگین رشد اقتصادی ایران به عنوان دومین کشور نفتی و گازی جهان در حدود ۲.۵ در‌صد بوده و مردم ایران (به جز مدت کوتاهی) تا‌کنون از تورم دو رقمی رنج برد‌ه‌اند، پول ملی به پایین‌ترین ارزش خود رسیده است، اندازه جمعیت متقاضی مهاجرت در بین ایرانیان کم نیست، ناامیدی و بی‌اعتمادی به نهادها‌ی عمومی خیلی بالا است و اهداف سند چشم‌انداز بیست‌ ساله ایران تحقق نیافته است.

در بحران اخیر خلیج فارس و توطئه‌هایی که “گروه بی” علیه ایران ساز کرده باز خصیصه آمریکا‌ ستیزی می‌تواند کارایی دیپلماسی نرمال را ضعیف کند. خوشبختانه در شرایط فعلی همچنان قدرت نظامی و بازدارندگی ایران بالا است و می‌تواند در خدمت دیپلماسی نرمال باشد نه بالعکس. ولی به نظر می‌رسد هم‌اکنون نیز انگاره آمریکا ‌ستیزی می‌تواند استفاده از فرصت‌ها را از ایران بگیرد (اگرچه در حرکت تبلیغی و دیپلماسی عمومی و اخیر ایران اتفاق مبارکی افتاده و به جای «نبرد» با آمریکا بر «مقاومت» در برابر آمریکا تاکید می‌شود). حتی ایران با التزام به دیپلماسی نرمال (مثل دوره اصلاحات) می‌توانست به شرایط بحرانی امروز نزدیک نشود و اصلا سروکار ما به قطعنامه‌های شورای امنیت علیه ایران نیفتد.

ممکن است گفته شود در شرایطی که ترامپ یک طرفه از برجام خارج شده و یک جنگ اقتصادی را به ایران تحمیل کرده آیا مذاکره با آمریکا کار درستی است؟ آیا نباید ایران صبر کند تا آمریکا آتش بس بدهد و به برجام برگردد (احتمالا تا دو سال دیگر) آنگاه به مذاکره به آمریکا فکر کرد؟ پاسخ این است ما باید به فکر تامین منافع ملی کشور خودمان باشیم. ایران برای مهار معضلات اقتصادی و اجتماعی‌اش هرچه سریعتر  باید به رشد اقتصادی بالای پنج درصد برگردد. لذا باید ببینیم امروز کدام سیاست به سود منافع ملی ایران است. جنگ خاموش اقتصادی کنونی علیه ایران باید متوقف شود و ما نباید تامین منافع ملی کشور را فقط به وقایع درون آمریکا منوط کنیم.

هم اکنون نیز عدم التزام کامل ایران به دیپلماسی معمولی و نرمال می‌تواند فرصت‌های کنونی مذاکره را از ایران بگیرد. متاسفانه آمریکا ‌ستیزی به کارایی دیپلماسی ایران برای تامین منافع ملی آسیب رسانده و می‌رساند. «مذاکره تسلیم نیست» و ایران با هزینه و آسیب کمتری می‌تواند از پیچ ترامپ عبور کند. مگر چین، هند، کره‌جنوبی، برزیل و …با آمریکا ‌ستیزی به وضع فعلی‌شان رسیده‌اند و یا مگر این کشورها چون آمریکا ستیز نیستند، نوکر آمریکا هستند؟! “دیپلماسی ایرانی”

مطالب مرتبط

ایران دکترین هسته‌ای‌اش را بازتعریف می‌کند؟

اطلاعیه مهم سپاه پاسداران درباره حملات موشکی ایران به اسرائیل

مراحل جالب پرورش و تولید هزاران تن گردو در باغات آمریکا(ویدئو)

نظرات