(گفتنی است این مطلب پیشتر در عصر ایران منتشر شده و با مقدمه جدید، بازنشر می شود.)
تراجنسیتی چیست؟
تراجنسیتی (Transgender) به افرادی گفته میشود که جنسیت واقعی آنها با جنسیت ظاهری شان متفاوت است. مثلا ممکن است فرد از نظر اندامی، مرد باشد ولی تمایلات شدید جنسی و روانی زنانه داشته باشد و از نظر جنسی خود را در درون زن بداند و برعکس؛ حتی ممکن است رفتارهایی مانند زنانه یا مردانه پوشی مفرط، تمایل به رفتارهای جنس دیگر و … در فرد بروز کند این تمایلات ذاتی اند و از بدو تولد در چنین افرادی وجود دارد و اکتسابی نیست.
البته باید تاکید کنیم که هر تمایلی به رفتارهای جنس دیگر، به معنای تراجنسیتی بودن نیست و به عنوان مثال کارها و رفتارهایی که کودکان در تقلید از بزرگ ترهای جنس مخالف انجام می دهند، اساساً ربطی به این موضوع ندارد و هرگونه عارضه یابی باید با نظر متخصصان صورت گیرد. بسیاری از مشکلات صرفاً روحی یا هورمونی اند و نشانگر تراجنسی بودن افراد نیستند.
نهایتاً برخی از افراد تراجنسیتی تصمیم می گیرند به جنسیت درونی شان رسمیت ببخشند و با هورمون تراپی و عمل های جراحی خاصی، به جنسیت مطلوب برسند و از زندگی در کالبد جنس مخالف رهایی یابند.
این افراد که اصطلاحاً “ترنس” نامیده می شوند، در اقلیت اند و از این رو، به درستی درک نمی شوند. ای بسا مورد تمسخر قرار گیرند، به آنها انگ های غیراخلاقی زده شود، از گروه همسالان طرد یا از نظر شغلی هم دچار مشکل شوند. این در حالی است که آنها نیز همانند همه انسان ها، دغدغه جنسیتی دارند و تنها، در اقلیت هستند.
در اسلام نیز این مشکل به رسمیت شناخته شده و به ترنس ها اجازه داده شده است با تغییر جنسیت به وضعیت دلخواه خود برسند و زندگی جدیدی را با جنسیت جدیدشان آغاز کنند.
در ایران هم مراکزی برای تغییر جنسیت در شهرهایی مانند تهران، مشهد، اردبیل، قم و … وجود دارد و پزشکان متخصصی عمل های جراحی مربوطه را انجام می دهند.
قصه عجیب مردی که از امام خمینی فتوا گرفت و زن شد
فریدون مُلک آرا، در سال ۱۳۲۹ در بندر انزلی متولد شد و دیری نپایید که دریافت یک ترنس است و تمایلات جنسی زنانه دارد.
زمانی که او در صدد تغییر جنسیت بود، فتوای قابل اعتنایی برای این کار وجود نداشت. بنابراین کوشید امام خمینی(ره) را در نجف و پاریس ملاقات کند ولی موفق نشد تا آن که بعد از پیروزی انقلاب، کوشید شانس خود را یک بار دیگر امتحان کند.
آن طور که سایت تخصصی حمایت از تراجنسی های ایران (محتا) نوشته، او سعی کرد امام خمینی را در جماران ملاقات کند. ولی این کار سادهای نبود زیرا جماران تحت تدابیر امنیتی شدید بود. ملکآرا کت و شلواری پوشید راهی جماران شد. مأموران امنیتی جلو وی را گرفتند و با وی برخورد کردند ولی آیتالله حسن پسندیده (برادر بزرگتر امام خمینی) پس از دیدن ملکآرا، اجازهٔ ورود وی را داد.
پس از ورود، ملکآرا سعی کرد وضعیت خود را توضیح دهد ولی مأموران امنیتی به پارچهای که به دور سینهٔ وی پیچیده شده بود شک کرده و تصور کردند وی مواد منفجره حمل میکند بعد از باز کردن پارچه متوجه میشوند سینهبند است، زنان حاضر در خانه به ملکآرا چادری میدهند تا وی خود را بپوشاند. در همین حال پسر امام خمینی، سید احمد خمینی وارد شد و تحت تأثیر داستان ملکآرا قرار گرفت و قول کمک به ملکآرا داد. ملکآرا تحت فشار عصبی بیهوش شد.
ملکآرا میگوید:
«آنجا بهشت بود، فضا، لحظه و همه چیز برای من بهشت بود. در راهروی بودم و میشنیدم که امام خمینی از اطرافیان خود عصبانی هستند و فریاد میزنند که چرا با کسی که به ما پناه آورده اینگونه برخورد میکنید و باعث آزار این فرد شدهاید. امام خمینی میگفت این بنده خداست.
امام با ۳ تن از پزشکان مورد اعتماد خود مشورت کرد و درباره تفاوت تراجنسی و دوجنسه و خنثی مشکل از ایشان پرسید. بعد از این همه چیز برای من فرق کرد.»
او خانهٔ آیتالله خمینی را ترک کرد و نامهای در دستان وی بود که اجازه میداد ملک آرا و تمام تراجنسیها در ایران تغییر جنسیت دهند. آن نامه فتوای آیتالله خمینی بود. همان چیزی بود که ملکآرا برایش آمده بود.
فریدون قصه ما، بعد از آن شد:مریم خاتون پور مُلکآرا و برای این که از رنج دیگر ترنس های ایران بکاهد، انجمن حمایت از بیماران مبتلا به اختلالات هویت جنسی ایران را در سال ۱۳۸۶ بنیان گذاشت و سرانجام در ششم فروردین ۱۳۹۱ درگذشت و در آبکنار بندر انزلی آرام گرفت.
نظرات