سید محی الدین حسینی ارسنجانی – روزنامه نگار
پدیده شوم و معضل همیشگی سگ های ولگرد و بعضا خانگی و فراری که افسارشان از دست صاحبانشان جدا و رها شده و درکوی و برزن پرسه میزنند به درد بی درمان زندگی مدرن شهری مبدل شده است. این مساله موجب خطرات جانی و مالی،روحی و روانی بسیاری از شهروند ان شده و گویا کسی هم نیست که بخواهد به طور جدی به این مشکل موجود توجه یا رسیدگی کند.
برابر اعلام اخبار و گزارشات صدا و سیمای استانها و خبرگزاری ها، روزنامه ها، سایتها وپایگاههای خبری روزانه شاهد اخباری از گاز گرفتگی بسیاری از مردم توسط سگهای ولگرد و ایجاد رعب و وحشت فزاینده این حیوان بالقوه و بالفعل خطرناک در دل مردم کوچه و خیابان خصوصا بانوان و کودکان و رهگذران از جانب سگهای بلا صاحب درون و برون شهرها بوده و هستیم.
در اینکه چه فرد یا چه ارگانی مسئولیت مقابله با چنین وضعیتی را دارد کسی هم به درستی پاسخگو نیست. شهرداری در این زمینه اهمال میکند یا برخی از شهروندان در این خصوص کوتاهی کرده یا وظیفه وزارت بهداشت است که فکری برای جمع اوری سگهای ولگرد کند را هم کسی به درستی جوابگو نیست.بنا بر گفته رئیس اداره مبارزه با بیماریهای قابل انتقال از حیوان به انسان وزارت بهداشت افزون بر ۳۷۰ هزار مورد حیوان گزیدگی در کشور طی سال گذشته(۱۴۰۲) گزارش شده و ثبت گردیده که از این میان دهها نفر به دلیل ابتلا به بیماری هاری (گازگرفتگی سگ)جان خود را از دست دادهاند که بیشتر آنان از خردسالان، سالخوردگان و در کل افرادی بوده اند که امکان دفاع از خود را نداشته یا به شدت ترسیده و مورد جراحت عمیق جسمی و روحی واقع شده اند.قانون به صراحت میگوید فرمانداریها، بخشداریها و شهرداریها در زمینه کنترل جمعیت حیوانات مزاحم و جمع اوری سگهای بلاصاحب مسئولیت دارند اما متاسفانه شاهد کم کاری و بی برنامگی این ارگانها در مقابله با کسانی که سگ گردانی کرده یا سگهای وحشی را در کوچه و خیابان رها و قدرت کنترل انها از دستشان خارج شده را ندارند، هستیم.
به نظر میرسد نیروی انتظامی و محیط زیست هم در این رابطه مسئولیتهایی دارند که به درستی به آنها اشاره نگردیده است. کنترل حیوانات مزاحم و جمع اوری آنان از سطح اماکن عمومی و پر جمعیت یک مساله هست و بی تفاوتی تشکلهای حامی حیوانات به مشکلات احتمالی و قطعی که این دست از حیوانات برای مردم بوجود اورده و می اورند و زندگی انان را به خطر انداخته و می اندازند نیز یک طرف دیگر مساله است. باید دید برابر قانون هر یک از شهروندان و مسئولان در برابر این گونه اتفاقات و حوادث چه مسئولیتها و تعهداتی دارند.
اگر واقعا مسئولان شهری در کار خود یعنی مقابله با حیوانات مزاحم و از جمله سگهای ولگرد کوتاهی و ترک فعل میکنند باید با انان برخورد جدی صورت گیرد و اگر بروز این مشکلات بصورت عمدی و سهوی از سوی شهروندان صورت گرفته و میگیرد پای دستگاه قضا و قوه قهریه در میان آید و با متخلفان برخورد قضایی صورت گیرد. بسیاری از زنان حامله و کودکان و افراد دچار نقص عضو با حمله سگهای ولگرد به انان نتوانسته اند از خود دفاعی کنند و آسیبهای جدی دیده اند.
آسیبهای گاه جسمی و گاه روحی و روانی فراوانی که جبران برخی از این آسیبها و عوارض پیش آمده برای برخی افراد عملا سخت و گاه غیر ممکن است.کنترل یا عقیم کردن سگهای ولگرد و مقابله با سگ گردانیها در محیطهای کاری و وسایل حمل و نقل عمومی از جمله مترو،اتوبوسهای درون شهری یا در پارکها و بوستانها و معابر عمومی مطالبه جدی عموم مردم است که هنوز آنطور که باید به این مطالبه به حق رسیدگی یا به درستی و تمام و کمال به ان توجه شود نه توجهی شده و نه پاسخی درخور و شایسته به آن خواسته مردمی داده شده است.
باهر
تاریخ : ۳۰ - خرداد - ۱۴۰۳
اگر با همین روند تعداد سگهای ولگرد و هار و درنده افزایش یابد بزودی روزهایی فراخواهد رسید که هیچکس به تنهایی و بدون امکانات لازم مبارزه با سگ نتواند از خانه خارج شود.چه برای انجام کارهای روزمره باشد چه برای بیرون رفتن برای تفریحات در پارکها و بوستانها و چه برای طبیعت گردی باشد.
از هم اکنون باید پیشگیری کرد ان هم با برنامه ریزی درست و سنجیده وانجام ان در یک زمان معقول