تیتر اول

من هم یک خبرنگارم ، خبرنگار عاشق و نمونه در این هفدهمین روز از مرداد

بارها شده که از خود میپرسیم از کار خبر و خبرنگاری به چه سرانجامی خواهیم رسید؟! مساله جلسات تقدیر را هم نمیدانیم واقعا خوب است یا بد؟!جلسات گاه رفع تکلیفی مدیران و مثلا تجلیل از خبرنگاران را میگویم که در نهایت با یک لوح ساده تقدیر و بعضا بی ثمر و بدون تاریخ و شماره آقای مدیر

سید محی الدین حسینی ارسنجانی- روزنامه نگار

۱۷ مرداد که میشود انگار سال تحویل خبرنگاران و نوروز فعالان رسانه ای است.ماه مردادی دگر از پی مردادهای پیشین آمده و روز و هفته ای پرتکرار و پر گفتار و البته پرنوشتار بنام روز و هفته خبرنگار هم از راه رسیده و باز از پی سالیان قبل جلساتی از قضاتکراری و تبریکهای مثل و شبیه به هم از سمت خودی و غیر خودی برای یک به یک خبرنگاران ارسال شده و ارسال میگردد.

قربان صدقه رفتنها تداوم یافته و هفدهم مردادماه و تبریک روز خبرنگار گفتنها و نوشتنها و در بوق و کرنا شده و از این دست امور مکرر تجربه میشود.اما باز همان خبرنگار و خبرنگار؛آنانی هستیم و هستند که در کار خود مانده اند و مبهوت از کار خویش که در خود فرومانده ایم و سر در گریبان و فکور میپرسیم در آخر چه خواهد شد و سرانجاممان چه خواهد بود؟

بارها شده که از خود میپرسیم از کار خبر و خبرنگاری به چه سرانجامی خواهیم رسید؟! مساله جلسات تقدیر را هم نمیدانیم واقعا خوب است یا بد؟!جلسات گاه رفع تکلیفی مدیران و مثلا تجلیل از خبرنگاران را میگویم که در نهایت با یک لوح ساده تقدیر و بعضا بی ثمر و بدون تاریخ و شماره آقای مدیر! و یک کارت هدیه نهایتا ۵۰۰ هزار تومانی معادل کمتر از یک کیلو گوشت با استخوان! و با یک پذیرایی نهار و…ختم میشود تا ختم کنند پایان روز خبرنگاران را و در خود ختم کنند همه آمال و آرزو هاشان را!

ما هم که خسته نمیشویم و پا پس نمینهیم.چون تعهد داریم.تعهد به خود،به خانه و خانواده و به محل کار و به کشور، به دولت و به مدیران، به مردممان،به همه کس و ناکس متعهدیم و وامداریم.انگار از روز اول که گام در این راه نهاده ایم نافمان را با پرسه زدنهای بی وقفه در وادی خبر و خبررسانی گره زده اند تا در چهار سوی شهر و دیارمان چشم و گوش تیز کرده و قلم روان کنیم و سرک بکشیم و کنجکاو شویم که مبادا خبری از دستمان برود یا بیا و ببین چه خبر است؟

سید محی الدین حسینی ارسنجانی- روزنامه نگار

منم که خبر دارم.خبر!؛گزارش، عکس خبری،کاریکاتور،مصاحبه، یادداشت،آنهم چه اخباری !داغ و ناب و تاپ،با کلی سوژه های دست اول و مستنداتی بنام عکس!گفتی عکس؟ امان از عکس و از عکاسان!عکسهای عکاسان خبری که چه پرده ها از ماهیت درون این و آن برداشته و خالق چه سوژه های ناب و داغی شده اند!خوب دست مریزاد آقای خبرنگار!قرار است که چی بشود؟من هم یک خبرنگارم.

ما نوشتیم،دیگران خواندند. عکس گرفتیم و همگان دیدند.گزارش هایمان را جماعت بسیاری خواندند و در نهایت هر روز از پی دیروز از هفده مرداد ماه سالی که دیده شدیم تا هفدهم مردادهای پر تکرار بعدی هم ما و هم اخبار،گزارشها و عکسها و یادداشتهایمان در حال تکرار است و خودمان هم تکراری شده ایم!

و این هفدهمین روز از مردادماهی که پیش روی ماست و شاید هفدهم مردادهای آتی و روز خبرنگار سالهای دور و درازی دگرکه ما باشیم یا نباشیم و حتی سال های قبل از آن روزهای هفدهم مرداد ماههای گذشته ای که ما بودیم و گذشتند و همه ما از آن روزها گذشت کرده و چه ها را دیده و چه ها را که ندیده ایم!از مناسبتهای تکراری و دائما کلیشه ای!

از هفدهم مردادماههایی که بنام خبرنگار آمدند و به کام دیگران تمام شدند و…و…؛بی خیال این همه با طعنه و کنایه سخن گفتن و در لفافه منظور خویشتن را رساندن.بگذار بگویم که تا به امروز کدام جلسه یا نشست روز خبرنگار به نفع آنان و یا در جهت رفع مشکلات اولیه اشان برگزار شده است؟سال به سال دریغ از پارسال!

مشکلات جامعه خبری و خبرنگاران خاصه گزارشگران و عکاسان خبری و سایر عوامل دخیل و دست اندرکار امور اطلاع رسانی،سالهای سال است که لاینحل مانده و این جماعت از ابتدایی ترین نیازهایشان هم محرومند حال انکه خبرنگاران،بنا داشته و دارند تا برای بیان حقایق و واقعیات موجود جامعه و ارتقای سطح فرهنگ مردم کشورشان تلاشهای بسیار و صادقانه نمایند.

روز شهادت همکار خبرنگار و فعال رسانه ای فقید، شهید صارمی که در هفدهم مرداد ۱۳۷۷ به دست ابلیسیان طالبان به شهادت رسید و از آن روز در سال بعد تا به امروز بنام روز خبرنگار نامیده شده باید بهانه ای باشد برای اعطای برخی تسهیلات و امتیازات مالی و شغلی به جماعتی که با جان و دل و با آبروی خویش در مسیرخبر و خبررسانی گام برداشته و از بسیاری خواسته های خود و خانواده هایشان میگذرند.

خواسته آنان است که برخی مدیران اجرایی دولت نباید به دلیل حجب و حیای خبرنگاران،بی خیال حل و فصل امور آنان باشند و یا به دلایل مختلف برای انان ایجاد مزاحمت کرده و چون پاسخگو نیستند محدودیتهایی را در کار و حرفه مقدس خبرنگاری برایشان فراهم کنند.البته که باید حساب خبرنگارنماهایی که هیچ اطلاع و سر رشته ای از کار پرزحمت خبری ندارند و با سرپوش نهادن بر واقعیات چنین حرفه شریف و مقدسی به دلالی و هراساندن این و آن دست یازیده اند را با خبرنگاران حرفه ای و کاربلد و با وجدان جدا کرد.اما اینکه چرا برای امنیت شغلی و رفاه و معیشت،مسکن و منزلت خبرنگاران کار خاصی در این سالها نشده و اتفاقاتی دلخوش کن و دل گرم کن برای این قشر کمتر دیده شده نیفتاده جای تعجب بسیار دارد.

امید انکه در کنار پاسداشت ایام شهادت خبرنگاران بزرگی همچون شهید محمود صارمی بهانه ای هم برای یاد کردن از خبرنگاران در قید حیات که روزگار را با سختی و رنج فراوان میگذرانند فکری بشود.از مهمترین ویژگیهای یک خبرنگار عاشق و نمونه،همانا داشتن عشق و علاقه به مردم و وطن و حرفه خویش و جامعه مخاطبانش است و ذوق و قریحه سرشاری که به قصد اصلاح امورجامعه پیرامونی خویش است که بحمدالله این خصایل نیکو را بیشتر دوستان رسانه ای مان دارند اما گاه از سر بی مهری،برخی مدیران ذوقشان را کور و کامشان را تلخ مینمایند.

وجدان خبرنگاران آگاه و بصیرمان اجازه نداده و نمیدهد برای یک بار و یا یک روز هم که شده خبر یا گزارشی را مخابره نکنند تا برخیها که ارزش شغل خبرنگاری را نمیدانند،بدانند که قدر و قیمتشان چقدر است تا همت والا و سعی وافر آنها در تنویر افکار عمومی و اطلاع رسانی و آگاه بخشیهایشان به جامعه پیرامونی را درک کنند.با این اوصاف انان درد وجدان دارند زیرا که خود صاحبان وجدانهای بیدار و عزتمندان
عصر و زمانه خویشند.بر چنین یاران همدل و عزیز و همراه و خستگی ناپذیر و با مرام و صاحب ایده های نوین باید درود و سپاس و خسته نباشید و خدا قوت گفت.در پایان با یاد کردی از همه شهدای خبرنگار و نکو داشت نام جانباختگان ملی و میهنی مسیر پر خوف و خطر رسانه های خودی عرض مینمایم:همکاران بزرگوار رسانه ای، مدیران مسئول رسانه های مختلف، سردبیران،گزارشگران،عکاسان خبری،روزنامه نگاران،خبرنگاران و همه فعالان حوزه خبر و اطلاع رسانی روزتان مبارک و در همه حال شاد و ناشر اخبار نو و امیدوار کننده و شادی گستران در جامعه خویش باشید.

اشتراک گذاری