یادداشت

میراث فرهنگی فارس در کما؛ چه کسی پاسخگوی بی‌سرپرستی و حال ناخوش آن است؟

میراث فرهنگی

سید محی الدین حسینی ارسنجانی ،روزنامه نگار؛ فعال فرهنگ و رسانه :

فارس ایران کوچک است و شیراز نماینده بلا منازع تاریخ و فرهنگ و ادب و هنر ایران زمین و در این خاک گوهر خیز آثار تاریخی و باستانی چند هزار ساله به وفور یافت میشود و مظاهر و نشانه هایی مهم از فرهنگ و هویت قوم پارسی و ایرانیانی که از همین نقطه از جهان و از همین سرزمین اهورایی نشو و نما یافته اند موجود است و به هر روی نگین گردشگری ایران و فخر تاریخ کشور عزیزمان است اما این روزها و طی سال های اخیر حال و روز خوشی نداشته و ندارد.

این دل ناخوشی ها و پریشان احوالی های تاریخ و فرهنگ فارس را باید از لابلای گلسنگ های موجود در آثار تاریخی هخامنشیان و در دسترس سارقان و دزدان میراث فرهنگی قرار گرفتن تندیس سرباز پارتی و کتیبه ها و سرستون های سنگی و دیگر آثار رها شده در دشت های وسیع فارس، در فرو نشست های پی درپی اطراف پایگاههای میراث جهانی و در حفاری های غیر قانونی و مرمت های غیر تخصصی حوزه میراث فرهنگی استانمان باید دید و کنکاش کرد.

اما آیا فرد یا افرادی مسئول و ارگان ها و دستگاه هایی هستند که درمانگران این دردها باشند و به این حال نزار و ناخوش میراث فرهنگی فارس که گاه به دست مدیرانی کار نابلد و غیر تخصصی سپرده میشود رسیدگی کنند و درمانش نمایند؟!

فقدان دانش و آگاهی مردم از میراث داشته فارس و به عبارتی دگر نبود سواد میراثی به قدر کفایت در جامعه ساکن در فارس باعث شده تا ما قدر و منزلت آثارمان را که از نیاکانمان به ما به یادگار رسیده ندانیم و در امانت داری و حفظ و حراست از آنها باز مانیم.

وقتی میگوییم حال میراث فرهنگی فارس خوش نیست یعنی که بر اثر اشتباه و ندانم کاری مدیران وقت شهرداری و میراث و نبود امکانات و اعتبارات کافی و پرسنل تخصصی این کاره باعث شده تا مجموعه زیبای زندیه و از جمله ارگ کریم خوانی شیراز به فهرست میراث جهانی اضافه نشود یا میدان توپخانه شیراز که نماد و معیار تاریخ و فرهنگ سده اخیر مردم این شهر است احیا نگردد.

حال میراث فرهنگی فارس خوش نیست چون تغییرات پی در پی مدیران اداره کل میراث فرهنگی فارس باعث شده تا معاونان و کارشناس مسئولان اداری و مدیران شهرستانی آن ندانند بالاخره تکلیفشان چیست و قرار است این اداره کل تا کی به صورت سرپرستی اداره شود؟

آری آری حال میراث فرهنگی فارس خوش نیست چون هنوز هم در بافت تاریخی شیراز کند و کو ها و تخریب ها به هر علت و به هر بهانه ای ادامه دارد و همه از پاسخگویی به پرسش ها و دلایل این همه تخریب ها در بافت ۳۶۰ هکتاری شیراز که در تنوع معماری و هنری بی نظیر است همچنان طفره میروند!
آیا فارس با برخورداری از افزون بر یک سوم آثار ثبت شده در فهرست میراث ملی، شورای راهبردی میراث فرهنگی دارد؟ و اگر دارد آیا اعضای این شورا از بروز بحران های ایجاد شده برای پایگاه های میراث جهانی و آثار مطرح ملی موجود در فارس با خبرند؟
آیا مدعیان تخصص درمان حال رو به احتضار میراث فرهنگی فارس برای درمان یک به یک بیماری ها و آفات بدی که این روز ها بدجوری به جان میراث فرهنگی فارس افتاده اختیار عمل کافی برای درمان و چاره سازی های آنان دارند؟

به نظر میرسد برخی قوانین متضاد دستگاه‌ های اجرایی و تداخلات لازم در کار هم و یا فقدان مدیریت توانمند و کار آمد در سالهای اخیر و دلالی های دلالان همیشگی میراث و گردشگری استان از موانع اصلی درمانگری میراث فارس باشند و باید در این زمینه کاری کرد و حال ناخوش صنایع دستی فارس و فعالان بی شمار آن را که نومیدانه بر تعهدات خود نسبت به شهر و دیارشان مانده اند خوب کرد. میراث فرهنگی استان فارس ظرفیت ها،قابلیت ها و امکانات فوق‌العاده‌ زیادی برای توسعه توریسم و گردشگری های تاریخی و فرهنگی دارد اما هیچگاه نخواسته است از این همه داشته ها و توانمندی ها به وقت و به موقع آن استفاده ببرد.

متاسفانه رسانه های مکتوب و بر خط هم نتوانسته اند سهمی اندک در معرفی این همه قابلیت و ظرفیت های گردشگری بارس ایفا کنند و در سال های اخیر برخی افراد بی اطلاع از سواد میراثی فقط به انتشار و انعکاس و بازگو کردن اخبار مدیرانی در این حوزه پرداخته اند که یک صحبت آنان درست از آب در نیامد و جز شعار و بلوف و ادعا بیش نبوده اند.باید به حال و روز این وضعیت اسفبار میراث فرهنگی فارس تاسف خورد و متاسف شد که میشد و میشود کار هایی برای بهبود حال میراث فارس انجام داد و انجام ندادند و نخواستند تحول و تغییراتی ایجاد کنند و به حرف درمانی روی آورده از پیچیدن نسخه ها ی آرامبخش و شفا بخش طفره رفتند تا اینکه خودشان هم رفتند و میراث گرانسنگ استانمان را برباد داده و حال و روز آن را اینگونه خراب و بیمار کردند.

نکته پایانی اینکه دوستداران میراث فرهنگی فارس و تشکل های حافظ این میراث گرانسنگ را باید حمایت کرد و تقویتشان نمود و در ایجاد ثبات مدیریتی در این حوزه تلاش گردد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا