نقشه ایران در ۲۷۸ سال پیش- دوران نادرشاه
سال ۱۷۴۷، سالی سرنوشتساز در تاریخ ایران است. این نقشه دقیقاً زمانی ترسیم شده که نادرشاه افشار، مقتدرترین پادشاه پس از دوران ساسانی، ایران را به اوج شکوه نظامی خود رسانده بود.
هوشنگ جهانبخش|اول فارس: در دنیای نقشهنگاری تاریخی، برخی آثار فراتر از یک ترسیم جغرافیایی ساده هستند؛ آنها شناسنامهای از هویت و اقتدار یک ملت در برههای خاص از زمان محسوب میشوند. یکی از این اسناد فاخر، نقشهای است که در سال ۱۷۴۷ میلادی (۱۱۲۶ خورشیدی) توسط امانوئل بوئن، نقشهنگار شهیر بریتانیایی، از قلمرو پادشاهی ایران ترسیم شده است.
امانوئل بوئن که به عنوان جغرافیدان مخصوص «جورج دوم» پادشاه انگلستان و «لوئی پانزدهم» پادشاه فرانسه شناخته میشد، این نقشه را با دقتی وسواسگونه طراحی کرده است. ویژگی بارز این اثر، تنها در مرزبندیها خلاصه نمیشود؛ بلکه وجود یادداشتهای تاریخی و سیاسی در متن نقشه و تزئینات هنری در حواشی آن (کارتوش)، این نقشه را به یک اثر هنری-پژوهشی تبدیل کرده است.
در این نقشه، نامهای تاریخی با اصالت تمام ثبت شدهاند. استفاده صریح از نامهای «خلیج پارس» (Persian Gulf) و «دریای پارس» (Persian Sea) در کنار اسامی دقیق شهرها و دریاچهها، سندی محکم بر حقانیت نامهای جغرافیایی منطقه در اسناد بینالمللی قرن هجدهم است.
تصویری از ایرانِ در عصر نادرشاه
سال ۱۷۴۷، سالی سرنوشتساز در تاریخ ایران است. این نقشه دقیقاً زمانی ترسیم شده که نادرشاه افشار، مقتدرترین پادشاه پس از دوران ساسانی، ایران را به اوج شکوه نظامی خود رسانده بود. در این نقشه، پهناوری قلمرو افشاریه که از دهلی در شرق تا بینالنهرین در غرب و قفقاز در شمال گسترده بود، به وضوح دیده میشود.
این سند تاریخی در واقع بازتابدهنده دورانی است که ایران به عنوان یک «قدرت جهانی» در معادلات سیاسی آن روزگار نقشآفرینی میکرد. اگرچه در همان سالِ ترسیم نقشه، با مرگ نادرشاه، امپراتوری وسیع او دچار تزلزل شد، اما اثر ماندگار بوئن اجازه نداد مرزهای تاریخی و نامهای اصیل این سرزمین از حافظه تاریخ پاک شود.
نادرشاه افشار، بنیانگذار سلسله افشاریه و ملقب به «ناپلئون شرق»، یکی از بزرگترین فاتحان و نبوغهای نظامی تاریخ ایران است که در دورانی پرآشوب، کشور را از فروپاشی ناشی از سلطه افغانها، عثمانیها و روسها نجات داد. او با تکیه بر ارتش قدرتمند و اصلاحات نظامی خود، توانست مرزهای ایران را به گستردهترین حالت خود پس از دوران ساسانیان برساند و با فتوحات بزرگی همچون نبرد کَرنال و فتح دهلی، ثروتی افسانهای را به کشور بازگرداند. با این حال، شخصیت نادر در سالهای پایانی عمرش تحت تأثیر بدگمانیهای شدید و سختگیریهای بیرحمانه قرار گرفت که سرانجام به ترور او توسط سردارانش در سال ۱۱۲۶ خورشیدی منجر شد و شکوه امپراتوری نادری با مرگ او به سرعت رو به زوال رفت.