شرق: دوران، دوران بگمبگمهاست. مسئولان ستاد کرونا دست یکدیگر را رو میکنند. حالا که دولت یازدهم در حال بستن چمدان است، رئیس ستاد کرونا دست دولت را رو میکند و جواد ظریف، وزیر امور خارجه، زالی را تهدید به اسرار مگو میکند. فردای آن روز، زالی شاید از ترس افشای اسرار مگو حرفش را پس میگیرد و میگوید حرفهایش تقطیع شده و در این میان، این مردم هستند که هر روز عزیزی را از دست میدهند و تعداد مردهها سر به آسمان میگذارد. چرا؟ چون اینجا جان آدمیزاد بیارزش است.
دعواهای سیاسی این طرفیها و آن طرفیها به چه قیمتی؟ دیروز به قیمت جان ۵۲۷ ایرانی که به دلیل زجر تنفسی جان باختند و از ابتدای پاندمی ۹۶هزارو ۷۴۲ نفر از دست رفتهاند. هیچکس هم حاضر نیست حتی بخشی از تقصیر را به گردن بگیرد. توییتر سنگر مسئولانی است که جسارت گفتوگو با رسانهها را ندارند و وزیر بهداشت در روزهای گذشته در شرایطی ادعا کرد که جهانیان از مدیریت کرونا در ایران شوکه شدهاند که ایران در هفتههای گذشته به صورت پیدرپی بالاترین آمار ابتلا به کرونا را به خود اختصاص داده؛ اما همچنان نمکی که دیروز در جلسه ستاد کرونا هم غیبت کرده بود، از فتحالفتوحاتش میگوید و حتی حاضر نیست یک بار به اشتباهات پرشمارش اعتراف کند. او در حالی در نامه به رهبری خواستار تعطیلی دو هفتهای کشور شد که حتی در روز رأیگیری در ستاد کرونا برای تعطیلی کشور رأی موافق نداد و این پیشنهاد بدون هیچ موافقی رد شد.
حالا به نظر میرسد با رویکارآمدن ابراهیم رئیسی بهعنوان رئیسجمهوری جدید ایران، اندکی از غائلههای سیاسی ختم شود و مردم بهعنوان گوشت قربانی دعواهای رؤسا کمتر زیر دست و پای کرونا جان بدهند. هیچ فرقی نمیکند رئیسی باشد یا روحانی، مردم آرامش و سلامت میخواهند. حالا گوی و میدان دست اصولگراهاست و باید گفت: گر تو بهتر میزنی، بستان بزن!
بگمبگمهای کرونایی
در روزهای اخیر، مسئولان شروع به روکردن دست یکدیگر کردند. اول نوبت علیرضا زالی، فرمانده مقابله با کرونا بود که از بدعهدی دولتیها بگوید. هرچند او تنها ۲۴ ساعت پای گفتههایش ماند؛ اما نکتههای مهمی در این ادعاها نمایان بود. به گفته زالی؛ وزارت بهداشت و ستاد مقابله با کرونا، آمارهای مرگومیر را از سازمان جهانی بهداشت پنهان کردند، به دلیل قیمت واکسن جلوی واردات را گرفتند، وقتی کارشناسان سازمان جهانی بهداشت به ایران آمدند، ما به جای مشورت با آنها مدام از آنها میخواستیم در رسانهها از نظام سلامت ایران تعریف کنند. ما آمارهای مرگومیر را از سازمان جهانی بهداشت پنهان کردیم.
زالی میگوید کمکهای جهانی و پزشکان بدون مرز را از فرودگاه برگرداندیم؛ درحالیکه اطلاعات چندانی درباره ویروس نداشتیم و از مشاورههای بینالمللی استفاده نکردیم. چرا چین که دوست صمیمی ماست، به ما واکسن کافی نمیدهد؟ ما ۷۲۰ میلیون یورو خرج رمدسیویر کردیم و این پول را باید خرج واکسن میکردیم. ما فقط برای پنج روز ذخیره واکسن داریم و نمیتوانیم سرعت را زیاد کنیم، اگر واکسن زیاد بود، ما مراکز را دو برابر میکردیم. سفیران ما در کشورهای خارجی به دنبال تأمین واکسن نبودند، با سفیر ژاپن صحبت کردم، گفت اصلا سفیر ایران دنبال واکسن نیامده است. این چه دیپلماسیای است؟
سؤالی که اینجا باید از علیرضا زالی پرسید، این است که آقای زالی شما کجای این معامله بودید؟ چرا تا پیش از اینکه کار به اینجا بکشد، صدایتان درنیامد؟ الان که دیگر فرصت پشت میز نشستنها تمام شده، نقش قهرمان بازیکردن نه برازنده شماست و نه جواد ظریف که شما را در اینستاگرامش تهدید به افشای گفتنیهایی میکند که دانستنش حق مردمی است که هر روز مرده در خاک میکنند و عزیز از دست میدهند؛ اما به خاطر بازیهای سیاسی شما و ظریف و نمکی و روحانی و همه آنهایی که باید پاسخگوی مردم باشند، روی خود را کم میکنند. کمی پس از انتشار صحبتهای زالی بود که جواد ظریف در اینستاگرامش شروع به تهدید کرد که دیگر وقت گفتن رازهای مگوست.
ظریف نوشت: متأسفانه حمله و توهین و افترا به دستگاه دیپلماسی از مستحب مؤکد هم عبور کرده و تبدیل به واجب عینی و نه حتی واجب کفایی، شده است؛ چون حتما هشت سال حمله به ما وجوب کفایی را پوشش داده بود. هشت سال است به خاطر منافع ملی و رعایت حرمت مردم عزیزمان سکوت کردهایم؛ ولی در موضوع تأمین واکسن و مبارزه با کرونا که با جان ملت دلاور ایران سروکار دارد، توهین و افترا به دستگاه دیپلماسی به جایی رسیده که سکوت را غیرممکن کرده است.
آقایانی که به دستگاه دیپلماسی درباره واکسن توهین میکنند، فقط به یک سؤال پاسخ دهند: بیش از ۲۴ میلیون واکسن وارداتی تاکنون و بیشتر نیازهای تولید داخلی را کدام دستگاه با وجود تحریم و همه کارشکنیها و… وارد کشور کرده است؟
نگذارید از سکوت پشیمان شویم و بپرسیم: اولین بار چه کسی در دولت بحث کرونا را مطرح کرد؟ چه پاسخی به او داده شد؟ کدام دستگاه پیشنهاد تمهید واردات واکسن از چین را در شهریور گذشته مطرح کرد؟ دقیقا همان کاری که بعد از آن تاریخ امارات (برای سینوفارم) و ترکیه (برای سینوواک) انجام دادند؟ چه کسانی گفتند مردم ما موش آزمایشگاهی نیستند؟
کدام وزیر واکسن اسپوتنیک را در سفرش از روسیه گرفت؟ چه کسانی به او حمله کردند و او سکوت کرد و کار را ادامه داد؟ کدام دستگاه به مهمترین تأمینکننده خارجی واکسن کشور هر روز حمله میکند؟ چه وزیری مجبور است از حیثیت خودش هزینه کند و برای مصالح مردم عزیز ایران حرفهای دوستان را رفع و رجوع کند؟
کدام دستگاه تا امروز خرید و اهدای بیش از ۲۴ میلیون واکسن خارجی را تمهید کرده و واردات انبوه و مستمر را در هفتههای آینده مذاکره و نهایی کرده است؟ بیشتر دستگاهها و مواد اولیه تولید واکسن داخلی را کدام وزارتخانه تأمین و وارد کرد؟ کدام وزیر تولید مشترک واکسن کوبایی با پاستور را در سفرش به کوبا در پاییز سال گذشته کلید زد؟ چرا اینقدر زمان تلف شد؟ کدام دستگاه پروفورمای ورود ۲۰ میلیون واکسن از اروپا را رد کرد؟ باز هم بگویم؟
دعوا به اتاق ایران کشیده شد
بعد از ادعاهای زالی و دعواها و بگومگوها، صداهایی هم از اتاق بازرگانی ایران بلند شد. پس از صحبتهای زالی بود که رئیس اتاق بازرگانی تهران در توییتر اظهار کرد که در فروردینماه امسال از ورود شش میلیون دز واکسن به کشور جلوگیری کرده است. مسعود خوانساری در رشته توییت خود نوشت: در فروردین امسال همه مقدمات واردات این مقدار واکسن با موافقت رئیسجمهور و ستاد کرونای تهران فراهم شده بود، اما «به دلایلی که تاکنون مشخص نشده»، وزارت بهداشت مانع از انجام این کار شده است.
پیشتر هم کریم همتی، رئیس جمعیت هلالاحمر انگشت اتهام خود را به سمت وزارت بهداشت گرفته بود و گفت: «این سازمان از میانه سال ۹۹ برای واردات واکسن اعلام آمادگی کرده بود، اما وزارت بهداشت روز ۱۴ فروردین ۱۴۰۰ با درخواست این سازمان موافقت کرده و اولین محموله واکسن چند روز بعد وارد کشور شده است». حالا کیانوش جهانپور، سخنگو و مدیر روابط عمومی پرحاشیه و باادب وزارت بهداشت در پاسخ به ادعای خوانساری، رئیس اتاق بازرگانی تهران، نوشته است: «خروجی ۳۸ مجوز واردات واکسن بخش خصوصی، ۳۱۴ هزار دوز واکسن آسترازنکا از روسیه، آن هم توسط یک شرکت دارویی باسابقه بوده است. این همه ادعا و بازی با افکار عمومی به اسم بخش خصوصی اما فیل موش زایید. بازار واکسن، بنداز و در رو نیست. با جای دیگر اشتباه گرفتید. شرم کنید از این مردم». محمود عربنجفی، واردکننده دارو و هیئترئیسه «کمیسیون اقتصاد سلامت» اتاق بازرگانی، با واکنش به صحبتهای جهانپور به «شرق» درباره واردات واکسن توضیحاتی را ارائه کرد.
عربنجفی با بیان اینکه نمیشود آقای جهانپور هربار گروهی را آماج حملات خود قرار دهد، گفت: «آقای جهانپور نسبتبه ریاست اتاق تهران کملطفی زیادی کردند. اتاق ایران جزء اتاقهای برتر است و در طول این مدت خدمات زیادی برای رشد کشور کرده است و این نمیشود که آقای جهانپور بدون شناخت درباره ایشان حرفهایی را بزند که توهین باشد، درست نیست». او در ادامه در پاسخ به این پرسش که چه راههایی برای واردات واکسن وجود داشت که ما از آن غافل شدیم، گفت: «یکی از راهها عضویت در سبد کواکس و ریختن پول به حساب کواکس بود و همینطور ورود به بحث مطالعات فاز سه بالینی واکسنها که به عنوان مثال کشورهایی مثل امارات با چین انجام دادند و وارد مطالعه بالینی شدند. به ما هم پیشنهاد کردند، منتهای مراتب جوی در کشور حاکم شد که ما موش آزمایشگاهی نیستیم و…، اما اگر آن مشارکت میشد، قطعا ما میتوانستیم مقدار زیادی واکسن را شاید با قیمتهای خیلی ضعیفتر و حتی برخی را رایگان بگیریم. به نظرم آن زمان وقتی بود که مسئولان درمانی کشور و حالا حوزه وزارت کشور باید برای مردم روشنگری میکردند؛ این دقیقا همان شیوه همکاری برای ساخت واکسن با کوباست و همان کاری که الان ما داریم مطالعات مثلا فاز ۲ و ۳ واکسن کوبایی را در کشور انجام میدهیم. میتوانست مشابه این با کشورهای دیگر هم انجام شود ما از آن غفلت کردیم.
یکیدیگر از محدودیتها در واردات مدرنا و فایزر ایجاد شد. اما بحثی که رهبری مطرح کردند، درباره خرید واکسن از آمریکا و انگلیس بود؛ درحالیکه مدرنا و فایزر در پلَنتهای دیگر هم تولید میشوند، کمااینکه الان بایونتک در آلمان محصولات فایزر را (واکسن فایزر را) تولید میکند. ما میتوانستیم همان زمان از آلمان واکسن بگیریم.
مطلب بعدی این است که برخی از شرکتهایی که در حوزه دارو فعال هستند، نمایندگی برخی از این شرکتهای تولیدکننده واکسن را مثل آسترازنکا داشتند. شرکت کوبل به هر حال شرکتی است که سالهاست در حوزه دارو فعالیت دارد و نمایندگی آسترازنکا را داشت و اصولا شرکتهایی که نمایندگی دارند معمولا در اینگونه موارد برایشان سهمیه قائل میشوند. تا آنجایی که من اطلاع دارم آسترازنکا حدود ۴۰ میلیون دوز سهمیه برای ایران در نظر گرفت که از پلَنت روسیهاش این مقدار را به ایران به صورت تکهتکه بدهد. اینجا هم دستدست کردیم و معطل شدیم برای اینکه واکسنهای داخلیمان بتواند به نتیجه برسد و قولهایی هم که داده شد در حد ۴۰-۵۰ میلیون دوز واکسن داخلی تولید شود که محقق نشد».
عربنجفی افزود: «ما فرصتهای اینچنینی داشتیم، حتی مثلا باز من شرکت دیگری را میشناسم که نمایندگی بهارات هند را دارد و آن هم برای دادن واکسن آمادگی داشت که شلبته یک مقدار هم واکسن رساند، منتها مشکلی که هند با دلتا پیدا کرد باعث شد که دادستانیشان جلوی خروج واکسن را از هند بگیرند. حالا اتاق بازرگانی هم شش میلیون از شرکتهای مختلف واکسن خریداری کردند، اتاق بازرگانی که نمایندگی نداشت، بالاخره از جاهایی که میتوانست از کارخانجات تولیدکننده واکسن در حقیقت واکسن را وارد کند که استقبال نشد. حالا آقای جهانپور هم یک نکاتی را میفرمایند. به نظرم میآید که خیلی در جریان امر نیستند و اگر ایشان هم مستنداتی را که اتاق با وزارت بهداشت داشت، مطالعه کنند اینگونه توییت نمیکنند».
به گفته عربنجفی، دولت ابراهیم رئیسی درصدد رساندن واکسن به مردم است. حالا شاید با آمدن ابراهیم رئیسی بخشی از مسائل سیاسی حل شده باشد و با یکدستشدن قوا مسئله سیاسی هم حل شود و واکسن به مردم برسد. عربنجفی دراینباره میگوید: «تا آنجایی که من اطلاع دارم آقای رئیسی قبل از اینکه بر مسند جمهوریت بنشینند، جلساتی داشتند و در جریان بودند که ما باید حتما واردات واکسن را جدی بگیریم و بتوانیم بالاخره بر این اوضاعی که برای کشور پیش آمده غلبه بکنیم. قبل از اینکه اصلا آقای رئیسی مراسم تحلیفشان انجام بشود و کار اینچنینی را شروع کنند، من میدانم که همکاران ایشان درصدد این بودند که راهکار واردات واکسن را به دست بیاورند و تسهیل بکنند که هرچه سریعتر واکسن وارد کشور بشود».
نجفی در پاسخ به این سؤال که چرا این اتفاقات در دوره آقای روحانی نیفتاد؟ گفت: «ما که بیرون نشستیم خیلی راضی از وضعیت نبودیم. هیچ جلسهای با وزارت بهداشت برگزار نشد. ما که بالاخره سالهای سال در حوزه دارو بودیم، هرگز ایشان را ندیدیم، البته ما از این ماجرا گلهمند نیستیم ولی بههرحال این وضعیتی که برای داروی کشور ایجاد شد، واقعا متأثرکننده است. سندیکای تولیدکنندگان دارو الان شش ماه است که بر سر بحران دارو فریاد میزند. مسئله فقط هم واکسن نیست، سرم هم نداریم. مدتهاست که بحران دارو را از طریق سندیکا اعلام میکنیم. الان سر همین قصه سرم هم بالاخره ریاست محترم غذا و دارو تقصیر را به نحوی به سمت صنعت کشاندند؛ درحالیکه این نیست. برای مثال سر کارخانه سرمسازی شهید قاضی مشکلاتی پیش آمد اما بالاخره بقیه کارخانجات سرمسازی که کارشان را دارند انجام میدهند، شهید قاضی یک ظرفیت ۴.۵ میلیونی بود، آن کارخانه شهید قاضی را ما ساختیم. از آن سال به بعد یعنی از سال حدود مثلا ۷۰ به بعد، شرکت باید بازسازیهایش را انجام میداد و دنبال فرصت بود که بتواند این کار را انجام بدهد. بههمیندلیل اسفندماه سال گذشته مجوز توقفش را از وزارت بهداشت گرفت که بتواند بازسازیهایش را تا آخر مردادماه انجام بدهد که حالا انشاءالله ظرف چند روز آینده راهاندازی میشود».
عضو اتاق بازرگانی در پایان خاطرنشان کرد: «وزارت بهداشت خودش بهخوبی میداند که درحالحاضر ماهی ۴.۵ میلیون سرم تولید نمیشود، در این وضعیت کرونایی که بابت هر رمدسیویر (remdisivir) باید سرم مصرف شود، باید صادقانه صحبت کرد. باید برای این مسئله پیشبینی میشد، ولی اینکه چرا نکردند که حالا ما اینطوری به بحران بخوریم و بعد بدو بدو به ترکیه و امثالهم التماس کنیم که بتوانیم سرم بخریم، درست نیست. ما نزدیک به ظرفیت ۵۰ میلیون سرم در سال را در کشور با کارخانجات سرمسازی کشور داریم. بارها گفتهایم بابا! صنعت دارد به بحران میخورد، بالاخره در مواد اولیه مشکل داریم، با ارز مشکل داریم، با انتقال ارز مشکل داریم، با هند مشکل داریم برای نقلوانتقال پولمان مشکل داریم، با نمیدانم چین مشکل داریم، یعنی اینها بحثهایی بوده که دائما pending بوده و روی میز بوده و مدام ما تقصیر را به گردن این و آن انداختیم تا بالاخره کار به اینجا رسیده که الان ما با بهشدت با کمبود یکسری از داروها مواجه هستیم و مردم اینطوری در این اوضاعواحوال کرونایی نسخه به دست از این داروخانه به آن داروخانه سرگردان هستند».
حالا کجا قرار داریم؟
وضعیت در ایران بحرانی است و پیک پنجم بیشتر از پیکهای گذشته جان میگیرد. دکتر مسعود یونسیان اپیدمیولوژیست وعضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران، در گفتوگو با «شرق»، در پاسخ به این سؤال که دلیل طولانیشدن پیک پنجم در ایران چیست گفت: «جهان درباره بروزکردن و فروکشکردن پیکهای کرونا اطلاعات چندانی ندارد. خیلی از کشورها بودهاند که خارج از حد انتظار تعداد ابتلایشان در ابتدا بسیار پایین بود و دلیلی علمی هم درباره دلایل آن وجود نداشت، مثل کشور هند و اندونزی که آمارشان بسیار پایین بود و یکمرتبه شرایط به طرز وحشتناکی در این کشورها بحرانی شد. به بیان دیگر هنوز چیزهای بسیار زیادی درباره این ویروس وجود دارد که ما دربارهشان اطلاعاتی نداریم. اما تاجاییکه اطلاع داریم دو نکته بهعنوان مهمترین علل مطرح بروز پیک اخیر مطرح میشوند، اول اینکه واریانت دلتا یا هندی، مسئول پیک پنجم در کشور ماست که واگیری خیلی بالاتری نسبت به واریانتهای پیش از خود دارد، نکته دوم اینکه خستگی مردم و مسئولان باعث شد که میزان رعایت موارد بهداشتی، پایین بیاید». او با اشاره به کمبود واکسن در ایران گفت: «البته عوامل دیگری هم در بحران کنونی نقش دارند. در کشورهایی که واکسن به اندازه کافی تزریق شده بود، با استفاده از ایمنی حاصل از واکسیناسیون، توانستند پاندمی را کنترل کنند اما پوشش واکسیناسیون در کشور ما پایین بود و ما فقط توانستیم سالمندان را در برابر این ویروس محافظت کنیم. که البته این کار تأثیر قابلملاحظهای در مرگ سالمندان نشان داد اما درباره بقیه اعضای جامعه کار مثبتی پیش نبردیم. در دو سال گذشته هم به نظر میرسد که عمدتا سیاست ما انفعالی بوده؛ یعنی منتظر اوج پیک بودیم و در آن زمان فکر میکردیم که چه باید بکنیم درحالیکه پیشگیری قبل از بروز هر پیک، بیشترین تأثیرگذاری را دارد. در فاصله بین پیکها شناسایی موارد پیکها سادهتر بود، شناسایی و ردیابی تماسها سادهتر بود ولی اقدام نکردیم. مسئولان هم برای واکسن مشخصا امید زیادی به واکسن داخلی بسته بودند اما متعهدین به هر دلیلی نتوانستند به تعهدات خود عمل کنند و ما از خرید واکسن خارجی غافل شده و دیرهنگام اقدام کردیم». این استاد اپیدمیولوژی تصریح کرد: «به نظر میرسد که مهمترین ضعف در دوسال گذشته نهفقط در وزارت بهداشت که در کل کشور این بود که ما باوجود اینکه متخصصان بارها تذکر داده بودند کرونا بهعنوان اولویت اول مملکت در نظر گرفته نشد؛ بنابراین تمام امکانات و منابعی که باید در کنترل این بیماری باشد، متأسفانه لحاظ نشد و فقط انتظارات از وزارت بهداشت بود. وزارت بهداشت هم آنطورکه باید و شاید به نقش خود عمل نکرد و هشدارهای لازم را با صلابت و قاطعیت لازم نداد. ممکن است ادعا شود که هشدار دادیم و نشنیدند اما به نظر من مهمترین کاری که یک مسئول در این شرایط میتواند انجام دهد، اگر حرفش شنیده نمیشود، باید استعفا بدهد و پافشاری بر مسئولیتی که صدایش شنیده نمیشود یک اشتباه بزرگ است».
صحبتهای زالی، اگرچه از طرف او تکذیب شد و ادعا کرد صحبتهایش هدفمند تقطیع شده اما نگرانیهای فراوانی را برای مردم ایجاد کرد. ادعای او مبنی بر اینکه تنها برای پنجروز ذخیره واکسن داریم، موج جدیدی از نگرانی را در مردم ایجاد کرده است. تلاش خبرنگار «شرق» برای گفتوگو با هیچکدام از مسئولان مرتبط اعم از مدیر شبکه بهداشت وزارت بهداشت و همینطور معاون مرکز مدیریت بیماریهای وزارت بهداشت و همینطور قائممقام وزارت بهداشت به جایی نرسید. اما جهانپور، سخنگوی سازمان غذا و دارو شامگاه چهارشنبه گفت: به اندازه ۱۵ روز ذخیره واکسن در کشور وجود دارد.
حالا باید دید اینبار میشود به حرف سخنگوی وزارت بهداشت و سازمان غذا و دارو اعتماد کرد یا به قول خود آقای جهانپور، اینبار هم مثل دفعات قبل فیل موش میزاید؟
ناشناس
تاریخ : ۲۳ - مرداد - ۱۴۰۰
چرند نگویید. اگر یک نفر در ایران به فکر مردم باشد آقای ظریف است.