همه شواهد حکایت از این داشت که زن جوان براثر گازگرفتگی جان باخته است اما وقتی پزشکی قانونی اعلام کرد که او به قتل رسیده، تحقیقات پلیسی راز هولناک این جنایت را فاش کرد.
بهگزارش اول فارس ، عصر جمعه گذشته به قاضی رحیم دشتبان خبر رسید که زن جوانی در آپارتمانش حوالی جنوب پایتخت جانباخته است.
وقتی تیم تحقیق در محل حادثه حاضر شدند، بوی گاز همهجا را پرکرده بود و از این حکایت داشت که زن جوان بهدلیل گازگرفتگی جانش را از دست داده است. از سوی دیگر هیچ آثاری از درگیری روی بدن وی دیده نمیشد. جسد مقتول روی کاناپه در پذیرایی خانه افتاده بود و حدود ۱۲ساعت از مرگ وی میگذشت.
از سوی دیگر تحقیقات نشان میداد که زن جوان حدودا ۳۵ساله بوده و به تنهایی زندگی میکرده است. روز حادثه خانوادهاش هرچه به او زنگ زدند و پاسخی نگرفتند نگران شدند و خود را مقابل آپارتمان او رساندند و با شکستن قفل وارد آنجا و با جسد وی روبهرو شده بودند. در ادامه تحقیقات مشخص شد که بوی گاز از داخل آشپزخانه به مشام میرسد و مأموران کلانتری که در محل حاضر شده بودند متوجه شدند کتری روی اجاق گاز بوده و احتمال دادند که آب کتری سررفته و با ریختن آن روی شعله گاز باعث خاموش شدن آن و درنهایت گازگرفتگی متوفی شده است. با این حال قاضی جنایی دستور داد که جسد به پزشکی قانونی منتقل و علت اصلی مرگ مشخص شود.
۲۴ساعت بعد
تحقیقات در محل حادثه تکمیل و جسد به پزشکی قانونی انتقال یافت. ۲۴ساعت بعد متخصصان پس از معاینه جسد متوجه شدند که آثار شکستگی روی گردن متوفی وجود دارد. این یعنی علت مرگ گازگرفتگی نبوده و او احتمالا به قتل رسیده است.
با حضور قاضی جنایی در پزشکی قانونی و بررسیهای بیشتر، فرضیه جنایت پررنگتر شد و تیمی از کارآگاهان مأمور رسیدگی به این ماجرا شدند.
حل معما
قاضی رحیم دشتبان به مأموران پلیس آگاهی تهران دستور داد تا افراد مشکوکی که آخرین بار به خانه مقتول رفتوآمد داشتند را شناسایی و دستگیر کنند. در ابتدا ۲ نفر از آشنایان وی بهعنوان مظنون دستگیر شدند اما شواهدی علیه آنها نبود و آزاد شدند. مظنون سوم برادرزاده مقتول بود که تحقیقات نشان میداد وی آخرین کسی بوده که به خانه مقتول رفته است. او در مراسم عزاداری عمهاش دستگیر شد و اگرچه اصرار داشت بیگناه است اما در نهایت قفل سکوت را شکست و راز جنایت را فاش کرد. متهم مدعی شد که روز حادثه بهدلیل مصرف قرص اکس در حالت عادی نبوده و وقتی با عمهاش دچار مشاجره شده، او را به قتل رسانده است. با اعترافات متهم، برای او قرار بازداشت صادر شده و تحقیقات تکمیلی در این پرونده ادامه دارد.
گفتوگو
شکست عشقی
متهم به قتل ۲۴ساله است و میگوید تحتتأثیر مصرف قرص روانگردان دست به جنایت زده است. او مدعی است که پشیمان است و هرگز قصد کشتن عمهاش را نداشته و همهچیز در یک لحظه رخ داده است. این جوان بوکسور که حتی مدال قهرمانی مسابقات باشگاهی را هم دارد در گفتوگو با همشهری از جزئیات جنایت میگوید.
با عمهات اختلاف داشتی؟
نه اصلا. اتفاقا خیلی هم دوستش داشتم و رابطهام با او خیلی خوب بود.
پس چرا او را به قتل رساندی؟
قبول دارم با هم درگیر شدیم اما من تحتتأثیر قرص اکس بودم.
چرا با هم درگیر شدید؟
راستش را بخواهید بهخاطر ارث و میراث خانوادگی بود. پدربزرگم هرچه اموال داشت را فروخت و به عمویم داد. درصورتیکه پدر من به پول نیاز داشت. اما سهمی به پدرم نداد و همین موضوع مرا عصبی کرده بود. روز حادثه به خانه عمهام رفتم. البته بیشتر وقتها به خانه او میرفتم و رابطه خوبی با هم داشتیم. آنقدر ناراحت بودم که بهخاطر ماجرای ارثیه به پدربزرگ و عمویم بیاحترامی کردم و گفتم سهم پدرمرا بالا کشیدهاند. او هم عصبانی شد و یک سیلی در گوشم زد. من هم عصبانی شدم و با دست گردنش را گرفتم تا او را آرام کنم اما وقتی بهخودم آمدم متوجه شدم که او جانش را از دست داده است.
همیشه قرص مصرف میکردی؟
نه. آن روز بهدلیل شکست عشقی که خورده بودم و برای نخستین بار قرص خوردم. میخواستم کمی آرام شوم. داستانش مفصل است، چندماه قبل از طریق اینستاگرام با دختری آشنا شدم. اوایل به او دروغ میگفتم و وانمود میکردم پولدارم. حتی وقتی سر قرار حاضر میشدم ماشین کرایه میکردم اما این اواخر او متوجه راز من و دروغی که به او گفته بودم شد. به همین دلیل رهایم کرد و دیگر جواب زنگ هایم را نداد. یک روز قبل از حادثه به او زنگ زدم اما متوجه شدم بلاکم کرده است. خیلی عصبانی شدم و خودم را ته چاه میدیدم. پدربزرگم را مقصر میدانستم. با خود گفتم اگر او سهم پدرم را میداد و من هم پول داشتم حالا اینچنین تحقیر نمیشدم.
شغلت چیست؟
آزاد اما درآمد آنچنانی ندارم. تمام پسرهای فامیل به یک جایی رسیدهاند. یکی رفته ترکیه و زندگی خوبی تشکیل داده است. دیگری زندگی مجلل دارد و من حتی یک ماشین هم زیر پایم نیست. همه اینها عذابم میداد و باعث شده بود که کینهام نسبت به عمو و پدربزرگم بیشتر شود. من ورزشکارم و در رشته بوکس و مسابقات باشگاهی مقام قهرمانی دارم اما حالا شدهام قاتل عمهام.
بعد از قتل چه کردی؟
وقتی به خودم آمدم و متوجه شدم که عمهام را کشتهام تصمیم گرفتم صحنهسازی کنم و مرگ او را در اثر گازگرفتگی نشان بدهم. به همین دلیل گاز را باز گذاشتم و خانه را ترک کردم. اما عذاب وجدان رهایم نمیکرد تا اینکه در مراسم ختم عمهام دستگیر شدم و حالا بهشدت از اشتباهی که مرتکب شدهام پشیمانم.
نظرات